نفس در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←نیروهای نفس انسان
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*[[خشم]]، صفت درندگان است و [[انسان]] را [[بیباک]] میکند و به کارهایی چون ضرب و شتم و [[آزار دیگران]] وامی دارد. این نیرو در وجود [[انسان]] دو فایده دارد. نخست آنکه نیرو در [[انسان]] مقابل تهدیدهای [[خارجی]] از [[جسم]] [[دفاع]] و آفات و زیانها را از آن دوری میکند، بدون فعالیت این نیرو [[انسان]] حتی یک مگس را از خود دور نمیکند، از هیچ خطری نمیگریزد و با هیچ نهدید مقابله نمیکند. فایده دیگر [[غضب]] آن است که در مقابل [[طغیان]] نیروی [[شهوت]] و واهمه [[ایستادگی]] میکند تا وجود [[انسان]] را [[تسخیر]] نکنند. | *[[خشم]]، صفت درندگان است و [[انسان]] را [[بیباک]] میکند و به کارهایی چون ضرب و شتم و [[آزار دیگران]] وامی دارد. این نیرو در وجود [[انسان]] دو فایده دارد. نخست آنکه نیرو در [[انسان]] مقابل تهدیدهای [[خارجی]] از [[جسم]] [[دفاع]] و آفات و زیانها را از آن دوری میکند، بدون فعالیت این نیرو [[انسان]] حتی یک مگس را از خود دور نمیکند، از هیچ خطری نمیگریزد و با هیچ نهدید مقابله نمیکند. فایده دیگر [[غضب]] آن است که در مقابل [[طغیان]] نیروی [[شهوت]] و واهمه [[ایستادگی]] میکند تا وجود [[انسان]] را [[تسخیر]] نکنند. | ||
*واهمه، صفت [[شیطانی]] است که کارش ترتیب دادن [[مکر]]، حيله، [[خدعه]] و [[نیرنگ]] است؛ ولی علاوه بر این [[قادر]] است معانی جزئی را [[درک]] کند و برای دستیابی به مقاصد خوب، طرح و نقشه تهیه میکند. | *واهمه، صفت [[شیطانی]] است که کارش ترتیب دادن [[مکر]]، حيله، [[خدعه]] و [[نیرنگ]] است؛ ولی علاوه بر این [[قادر]] است معانی جزئی را [[درک]] کند و برای دستیابی به مقاصد خوب، طرح و نقشه تهیه میکند. | ||
*نیروی واهمه راههای [[تأمین منافع]] و [[پرهیز]] از خطر و ضرر را در [[اختیار]] [[قوه]] [[غضب]] و [[شهوت]] | *نیروی واهمه راههای [[تأمین منافع]] و [[پرهیز]] از خطر و ضرر را در [[اختیار]] [[قوه]] [[غضب]] و [[شهوت]] قرار میدهد. نیروی [[شهوت]] [[غذا]] میخواهد، نیروی واهمه به او یاد میدهد از چه راهی [[غذا]] بهدست آورد.[[انسان]] وقتی گرسنه میشود برای رفع [[گرسنگی]] اقدامی صحیح یا [[نادرست]] میکند یا به کار و فعالیت روی میآورد یا به [[سرقت]] و دریوزگی. تمامی این راهها را، واهمه طراحی و در [[اختیار]] [[شهوت]] قرار میدهد. | ||
قرار میدهد. نیروی [[شهوت]] [[غذا]] میخواهد، نیروی واهمه به او یاد میدهد از چه راهی [[غذا]] بهدست آورد.[[انسان]] وقتی گرسنه میشود برای رفع [[گرسنگی]] اقدامی صحیح یا [[نادرست]] میکند یا به کار و فعالیت روی میآورد یا به [[سرقت]] و دریوزگی. تمامی این راهها را، واهمه طراحی و در [[اختیار]] [[شهوت]] قرار میدهد. | |||
*[[قوه]] [[غضب]] به [[استیلا]] میل دارد و از [[شکست]] بیزار است، واهمه برای او نقشه میکشد تا [[پیروز]] شود؛ بنابراین [[قوة]] واهمه با [[خدمت]] به [[شهوت]] و [[غضب]]، در [[حقیقت]] به [[انسان]] [[خدمت]] میکند. | *[[قوه]] [[غضب]] به [[استیلا]] میل دارد و از [[شکست]] بیزار است، واهمه برای او نقشه میکشد تا [[پیروز]] شود؛ بنابراین [[قوة]] واهمه با [[خدمت]] به [[شهوت]] و [[غضب]]، در [[حقیقت]] به [[انسان]] [[خدمت]] میکند. | ||
*[[دانشمندان]] [[اخلاق]]، [[اجتماع]] قوای چهارگانه نفس را در این مثل نمایش میدهند که در، خانهای مردی [[حکیم]] با یک سگ، یک خوک و یک محبوس باشد و هر یک از این چهار، تلاش میکند دیگران را تحت [[فرمان]] خود بگیرد و برای تأمین مقاصد خود از آنها استفاده کند. مرد [[حکیم]] [[قوه عاقله]]، سگ نیروی [[غضب]]، خوک [[قوه]] [[شهوت]] و [[شیطان]] [[قوه]] واهمه [[انسان]] است. نیروی [[غضب]] همانند سگی که پیوسته به این و آن حمله میبرد و به هرکس چنگ و دندان نشان میدهد، [[انسان]] را به [[آزار دیگران]] وا میدارد و فعالیت خود را با کتککاری، فریاد، [[فحش]] و [[ناسزا]] و در نهایت [[قتل]] و [[خونریزی]] نشان میدهد و با این همه تلاش میکند نیروهای دیگر را نیز با خود هماهنگ کند. نیروی [[شهوت]] مثل خوکی که جز خوردن و [[شهوترانی]] هیچ نمیفهمد و نمیخواهد، [[انسان]] را به اشباع این دو میل وا میدارد و میخواهد تمامی نیروهای نفس را به [[خدمت]] خود بگمارد. [[قوه]] واهمه نیز نیروی [[غضب]] و [[شهوت]] را تهییج میکند و کارهایشان را [[زیبا]] جلوه میدهد. کار [[عقل]] در این گیر ودار این است که [[قوه]] [[غضب]] را با [[شهوت]] رام و [[شهوت]] را با [[غضب]] [[سرکوب]] کند و خدعههای [[قوه]] واهمه را با [[نورانیت]] خویش شناسایی و به سرانگشت [[تدبیر]] خنثی کند.<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۰.</ref> | *[[دانشمندان]] [[اخلاق]]، [[اجتماع]] قوای چهارگانه نفس را در این مثل نمایش میدهند که در، خانهای مردی [[حکیم]] با یک سگ، یک خوک و یک محبوس باشد و هر یک از این چهار، تلاش میکند دیگران را تحت [[فرمان]] خود بگیرد و برای تأمین مقاصد خود از آنها استفاده کند. مرد [[حکیم]] [[قوه عاقله]]، سگ نیروی [[غضب]]، خوک [[قوه]] [[شهوت]] و [[شیطان]] [[قوه]] واهمه [[انسان]] است. نیروی [[غضب]] همانند سگی که پیوسته به این و آن حمله میبرد و به هرکس چنگ و دندان نشان میدهد، [[انسان]] را به [[آزار دیگران]] وا میدارد و فعالیت خود را با کتککاری، فریاد، [[فحش]] و [[ناسزا]] و در نهایت [[قتل]] و [[خونریزی]] نشان میدهد و با این همه تلاش میکند نیروهای دیگر را نیز با خود هماهنگ کند. نیروی [[شهوت]] مثل خوکی که جز خوردن و [[شهوترانی]] هیچ نمیفهمد و نمیخواهد، [[انسان]] را به اشباع این دو میل وا میدارد و میخواهد تمامی نیروهای نفس را به [[خدمت]] خود بگمارد. [[قوه]] واهمه نیز نیروی [[غضب]] و [[شهوت]] را تهییج میکند و کارهایشان را [[زیبا]] جلوه میدهد. کار [[عقل]] در این گیر ودار این است که [[قوه]] [[غضب]] را با [[شهوت]] رام و [[شهوت]] را با [[غضب]] [[سرکوب]] کند و خدعههای [[قوه]] واهمه را با [[نورانیت]] خویش شناسایی و به سرانگشت [[تدبیر]] خنثی کند.<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۰.</ref> |