پرش به محتوا

طاغوت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زندگی معنوی' به 'زندگی معنوی'
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد')
جز (جایگزینی متن - 'زندگی معنوی' به 'زندگی معنوی')
خط ۱۱: خط ۱۱:
یکی از مفاهیم [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[قرآن]] که کاربرد بسیار دارد، کلمه [[طاغوت]] است. [[طاغوت]] که از ماده طغی یطغی است، به معنای بسیار تجاوزگر است، چون وزن آن به قولی “فعلوت”، مانند: [[ملکوت]]، [[ناسوت]] و رحموت است که با مقدّم شدن لام بر عین، [[قلب]] گردیده، و وزن آن “فلعوت” شده که در آن سه [[مبالغه]] یعنی نهایت طغیان‌گری است: (نام‌گذاری به مصدر، و بنای [[مبالغه]]، و [[قلب]] که برای اختصاص است). این کلمه هشت بار در [[قرآن مجید]] (زمر: ۱۹؛ [[مائده]]: ۶۰؛ نساء: ۶۳ و ۵۴ و ۷۸؛ بقره ۲۵۶ و ۲۵۷؛ نحل ۳۶) آمده که در هر باره با معنایی مناسب با سیاق پیدا کرده است:[[شیطان]]، [[بت]] (هر [[معبود]] دروغین و آن‌چه غیر از [[خدا]] مورد [[پرستش]] و [[عبادت]] قرار گیرد)، طغیان‌گران، کاهن، ساحر و خلاصه جامع همه این معانی اینکه هرکس کافر شود به آنچه مخالف امر و [[فرمان]] خداست<ref>مجمع البیان، اعلام قرآن قاموس قرآن.</ref>. هر چند [[ابن جریر طبری]] گفته: بعضی بر این [[باور]] بوده‌اند که کلمه [[طاغوت]] مانند [[جبت]] نام دو [[بت]] بوده که [[مشرکین]] آنها را می‌پرستیده‌اند<ref>ترجمه الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۷۰.</ref>، اما یکی از مصداق‌های آن [[بت]] می‌باشد و شامل هر نوع [[تجاوز]] از [[حق]] می‌شود که در حوزه [[افکار]] و [[عقاید]] و [[رفتار اجتماعی]] و [[اخلاقی]] کاربرد دارد و [[شناخت]] آن در برابر [[شناخت خدا]]، [[جهان]]، یا [[شناخت]] خود و [[جامعه]] - معنا و مفهوم دیگری پیدا کرده و در [[قرآن]] به عنوان [[شناخت]] [[خدایان دروغین]] [[جمادی]] و [[انسانی]] و نفی و طرد آنان، اصلی اصیل و بنیادین و از [[اهداف پیامبران]] معرفی شده است که در [[شعار]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> تجسم یافته است.
یکی از مفاهیم [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[قرآن]] که کاربرد بسیار دارد، کلمه [[طاغوت]] است. [[طاغوت]] که از ماده طغی یطغی است، به معنای بسیار تجاوزگر است، چون وزن آن به قولی “فعلوت”، مانند: [[ملکوت]]، [[ناسوت]] و رحموت است که با مقدّم شدن لام بر عین، [[قلب]] گردیده، و وزن آن “فلعوت” شده که در آن سه [[مبالغه]] یعنی نهایت طغیان‌گری است: (نام‌گذاری به مصدر، و بنای [[مبالغه]]، و [[قلب]] که برای اختصاص است). این کلمه هشت بار در [[قرآن مجید]] (زمر: ۱۹؛ [[مائده]]: ۶۰؛ نساء: ۶۳ و ۵۴ و ۷۸؛ بقره ۲۵۶ و ۲۵۷؛ نحل ۳۶) آمده که در هر باره با معنایی مناسب با سیاق پیدا کرده است:[[شیطان]]، [[بت]] (هر [[معبود]] دروغین و آن‌چه غیر از [[خدا]] مورد [[پرستش]] و [[عبادت]] قرار گیرد)، طغیان‌گران، کاهن، ساحر و خلاصه جامع همه این معانی اینکه هرکس کافر شود به آنچه مخالف امر و [[فرمان]] خداست<ref>مجمع البیان، اعلام قرآن قاموس قرآن.</ref>. هر چند [[ابن جریر طبری]] گفته: بعضی بر این [[باور]] بوده‌اند که کلمه [[طاغوت]] مانند [[جبت]] نام دو [[بت]] بوده که [[مشرکین]] آنها را می‌پرستیده‌اند<ref>ترجمه الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۷۰.</ref>، اما یکی از مصداق‌های آن [[بت]] می‌باشد و شامل هر نوع [[تجاوز]] از [[حق]] می‌شود که در حوزه [[افکار]] و [[عقاید]] و [[رفتار اجتماعی]] و [[اخلاقی]] کاربرد دارد و [[شناخت]] آن در برابر [[شناخت خدا]]، [[جهان]]، یا [[شناخت]] خود و [[جامعه]] - معنا و مفهوم دیگری پیدا کرده و در [[قرآن]] به عنوان [[شناخت]] [[خدایان دروغین]] [[جمادی]] و [[انسانی]] و نفی و طرد آنان، اصلی اصیل و بنیادین و از [[اهداف پیامبران]] معرفی شده است که در [[شعار]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> تجسم یافته است.


با این توجّه، [[شناخت]] [[انسانی]] آنکه از مقوله طغیان‌گران، [[ستمگران]] و مستبدادان است و شامل همه کسانی می‌گردد که [[مانع]] رسیدن [[انسان]] به [[خدا]] می‌تواند باشد، در [[فلسفه]] [[بعثت پیامبر]] معنا پیدا می‌کند و [[آگاهی]] از [[جایگاه]] آن در [[زندگی]] [[معنوی]] دارای اهمیت است که از آن‌گاه تعبیر به نفی [[شیاطین]] انسی شده است، یعنی کسی که [[انسان]] را از [[حق]] دور می‌سازد و طرد آن مقدمه [[شناخت]] صحیح و [[باور]] [[راستین]] به [[خدا]] می‌باشد: به همین [[دلیل]] در [[قرآن]] آمده: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> و [[لزوم]] [[کفر به طاغوت]] اهمیت داده شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>؛ زیرا در [[حیات]] [[معنوی]] [[طاغوت]] [[فتنه]] و [[مانع]] [[فهم]] و یا [[مانع]] رسیدن به [[خداوند]] است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.</ref> [[قرآن]]، در [[سوره بقره]] [[آیه]] ۲۵۶، [[تکفیر]] تمامی [[طاغوت‌ها]] و [[طاغوتیان]] یا نفی همه [[خدایان]] غیر [[خدا]] را، لازمه و بلکه مقدمه [[دینداری]] می‌شمرد و می‌فرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا}}<ref>«پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. بدین ترتیب ملاحظه می‌شود که ظاهراً نفی همه طاغیانی که خود را [[خدا]] می‌پندارند و یا از طرف [[مردم]] [[جاهل]] به مرتبه خدایی رسانده شده‌اند، در راستای [[دعوت]] [[پیامبران]] قرار می‌گیرد و لذا این [[شناخت]] مقدمه موضع‌گیری و [[مبارزه]] با آنان است. البته این [[مبارزه]] مراتب گوناگونی و از آن جمله در مرتبه زبانی دارد. در این مرتبه [[خداوند]] از آگاهان و [[علما]]، [[پیمان]] گرفته است که از بیان حقایق و [[روشنگری]] [[مردم]]، و افشای این [[طاغوتیان]] کوتاهی نورزند و به [[مردم]] بشناسانند و از آنان [[بیزاری]] جویند: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آن (کتاب آسمانی) را برای مردم، روشن بگویید و پنهانش مدارید» سوره آل عمران، آیه ۱۸۷.</ref>. چنان‌که [[امام علی]] همین معنا را بیان می‌کند: {{متن حدیث|وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ‏ عَلَى‏ الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى‏ كِظَّةِ ظَالِمٍ‏ وَ لَا سَغَبِ‏ مَظْلُومٍ‏}}<ref>نهج البلاغه، خ ۳.</ref>. (... و آن‌چه را که [[خدا]] بر [[علماء]] أخذ کرده است که بر شکم سیری [[ستمگر]] و [[گرسنگی]] [[مظلوم]] آرام نگیرند). هر که در این مرتبه کوتاهی کند [[مسئول]] است و گرفتار [[لعنت]] [[ابدی]] [[خدا]]. باز برای [[شناخت]] و معرفی [[طاغوت]] خطاب به [[علما]] می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref>.
با این توجّه، [[شناخت]] [[انسانی]] آنکه از مقوله طغیان‌گران، [[ستمگران]] و مستبدادان است و شامل همه کسانی می‌گردد که [[مانع]] رسیدن [[انسان]] به [[خدا]] می‌تواند باشد، در [[فلسفه]] [[بعثت پیامبر]] معنا پیدا می‌کند و [[آگاهی]] از [[جایگاه]] آن در [[زندگی معنوی]] دارای اهمیت است که از آن‌گاه تعبیر به نفی [[شیاطین]] انسی شده است، یعنی کسی که [[انسان]] را از [[حق]] دور می‌سازد و طرد آن مقدمه [[شناخت]] صحیح و [[باور]] [[راستین]] به [[خدا]] می‌باشد: به همین [[دلیل]] در [[قرآن]] آمده: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> و [[لزوم]] [[کفر به طاغوت]] اهمیت داده شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>؛ زیرا در [[حیات]] [[معنوی]] [[طاغوت]] [[فتنه]] و [[مانع]] [[فهم]] و یا [[مانع]] رسیدن به [[خداوند]] است: {{متن قرآن|وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۲۵.</ref> [[قرآن]]، در [[سوره بقره]] [[آیه]] ۲۵۶، [[تکفیر]] تمامی [[طاغوت‌ها]] و [[طاغوتیان]] یا نفی همه [[خدایان]] غیر [[خدا]] را، لازمه و بلکه مقدمه [[دینداری]] می‌شمرد و می‌فرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا}}<ref>«پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. بدین ترتیب ملاحظه می‌شود که ظاهراً نفی همه طاغیانی که خود را [[خدا]] می‌پندارند و یا از طرف [[مردم]] [[جاهل]] به مرتبه خدایی رسانده شده‌اند، در راستای [[دعوت]] [[پیامبران]] قرار می‌گیرد و لذا این [[شناخت]] مقدمه موضع‌گیری و [[مبارزه]] با آنان است. البته این [[مبارزه]] مراتب گوناگونی و از آن جمله در مرتبه زبانی دارد. در این مرتبه [[خداوند]] از آگاهان و [[علما]]، [[پیمان]] گرفته است که از بیان حقایق و [[روشنگری]] [[مردم]]، و افشای این [[طاغوتیان]] کوتاهی نورزند و به [[مردم]] بشناسانند و از آنان [[بیزاری]] جویند: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آن (کتاب آسمانی) را برای مردم، روشن بگویید و پنهانش مدارید» سوره آل عمران، آیه ۱۸۷.</ref>. چنان‌که [[امام علی]] همین معنا را بیان می‌کند: {{متن حدیث|وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ‏ عَلَى‏ الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى‏ كِظَّةِ ظَالِمٍ‏ وَ لَا سَغَبِ‏ مَظْلُومٍ‏}}<ref>نهج البلاغه، خ ۳.</ref>. (... و آن‌چه را که [[خدا]] بر [[علماء]] أخذ کرده است که بر شکم سیری [[ستمگر]] و [[گرسنگی]] [[مظلوم]] آرام نگیرند). هر که در این مرتبه کوتاهی کند [[مسئول]] است و گرفتار [[لعنت]] [[ابدی]] [[خدا]]. باز برای [[شناخت]] و معرفی [[طاغوت]] خطاب به [[علما]] می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref>.
اکنون با این مقدمه در [[شناخت]] [[طاغوت]] که یکی از محورهای جهت‌گیری [[انسان]] [[مؤمن]] است، مورد توجه [[پیامبر اسلام]] قرار گرفته است.
اکنون با این مقدمه در [[شناخت]] [[طاغوت]] که یکی از محورهای جهت‌گیری [[انسان]] [[مؤمن]] است، مورد توجه [[پیامبر اسلام]] قرار گرفته است.
*{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا * فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند * و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز می‌گردانند * پس چه حالی دارند هنگامی که برای کارهایی که کرده‌اند مصیبتی به آنان برسد سپس نزد تو آیند و به خداوند سوگند خورند که ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟! * آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند می‌داند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۰-۶۳.</ref>.
*{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا * فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا}}<ref>«آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند * و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز می‌گردانند * پس چه حالی دارند هنگامی که برای کارهایی که کرده‌اند مصیبتی به آنان برسد سپس نزد تو آیند و به خداوند سوگند خورند که ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟! * آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند می‌داند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۰-۶۳.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش