پرش به محتوا

توحید در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸: خط ۲۸:
*مقصود از این سخن آن است که غیر [[خدا]] به طور مستقل هیچ کاری نمی‌کنند و هیچ تأثیری ندارند موجودات [[جهان]] همان طور که در اصل وجود خود به [[خدا]] وابسته هستند و از خود استقلالی ندارند، بدون [[اراده]] او، هیچ تأثیری ندارند. بدون خواست [[خدا]]، از هیچ علتی هیچ معلولی پیدا نمی‌شود و هیچ سیبی مسبب خود را در پی ندارد، [[علل]] و اسباب، همان طور که اصل وجود خود را به [[خدا]] مدیون‌اند، تأثیرات خود را نیز از آن [[خالق]] یکتا می‌گیرند.
*مقصود از این سخن آن است که غیر [[خدا]] به طور مستقل هیچ کاری نمی‌کنند و هیچ تأثیری ندارند موجودات [[جهان]] همان طور که در اصل وجود خود به [[خدا]] وابسته هستند و از خود استقلالی ندارند، بدون [[اراده]] او، هیچ تأثیری ندارند. بدون خواست [[خدا]]، از هیچ علتی هیچ معلولی پیدا نمی‌شود و هیچ سیبی مسبب خود را در پی ندارد، [[علل]] و اسباب، همان طور که اصل وجود خود را به [[خدا]] مدیون‌اند، تأثیرات خود را نیز از آن [[خالق]] یکتا می‌گیرند.
*[[خداوند متعال]] در [[آفرینش]]، روزی دهی، [[حیات]] بخشی، [[حفظ]] و [[هدایت]] [[جهان]]، پرورش مخلوقات تا [[رسیدن به کمال]]، می‌راندن زنده‌ها، [[بخشش]] و دیگر [[افعال]] خود شریکی ندارد، او با [[قدرت]] کامل خود همه [[کارها]] را انجام می‌دهد و در هیچ فعلی به [[یار]] و [[یاور]] نیاز ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۳۴.</ref>.
*[[خداوند متعال]] در [[آفرینش]]، روزی دهی، [[حیات]] بخشی، [[حفظ]] و [[هدایت]] [[جهان]]، پرورش مخلوقات تا [[رسیدن به کمال]]، می‌راندن زنده‌ها، [[بخشش]] و دیگر [[افعال]] خود شریکی ندارد، او با [[قدرت]] کامل خود همه [[کارها]] را انجام می‌دهد و در هیچ فعلی به [[یار]] و [[یاور]] نیاز ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۳۴.</ref>.
==درجات [[موحدان]]==
*موحدان به تناسب رتبه خود در [[ایمان]]، دارای درجاتی هستند.
#'''[[توحید زبانی]]:''' که [[اهل]] [[معرفت]] آن را قشر القشر - به معنی پوسته پوست - می‌نامند. [[توحید زبانی]] مرتبه کسانی است که با زبان، [[خدا]] را به [[یگانگی]] یاد می‌کنند، {{متن حدیث|لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ}}، می‌گویند و اظهار می‌کنند که در [[عالم هستی]] جز [[خدا]] کسی و چیزی اثرگذار نیست، ولی قلبشان با به کلی از [[درک]] این معنی [[غافل]] است یا به آن [[باور]] ندارد. [[توحید زبانی]] از نظر [[معنوی]] هیچ ارزشی ندارد و تنها فایده آن این است که سایر [[مسلمانان]] موظف‌اند با گوینده به عنوان یک [[مسلمان]] [[رفتار]] کنند و [[خون]] و مالش از تعرض مصون بماند.
#[[توحید برهانی]]: به این معنی که گوینده {{متن حدیث|لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ}}، از راه [[استدلال]] به این [[حقیقت]] برسد که تنها [[مدبر]] عالم خداست. فایده این [[اعتقاد]] این است که علاوه بر [[حفظ]] [[خون]] و [[مال]]، [[انسان]] را در [[قیامت]] از [[عذاب]] الاهی [[نجات]] میدهد؛ ولی [[قلب]] [[انسان]] از این [[اعتقاد]]، شرح و صفایی نمی‌یابد.
#'''[[توحید]] کشفى:''' [[کشف]] به این معنی است که [[انسان]] [[حقیقت توحید]] را به واسطه [[نور]] [[حق]]، [[مشاهده]] کند؛ یعنی با آنکه تمامی موجودات را در حال [[کثرت]] می‌بیند، نسبت آنها را با [[خدا]] نیز ببیند و جز یک فاعل مؤثر در [[جهان]] به چشمش نیاید. این، مرتبة مقربین است.
#'''[[توحید حقیقی]]:''' به این معنی که [[انسان]] جز [[خدا]] را نبیند؛ [[اهل]] [[معرفت]]، این مرتبه را مرتبه فنا در [[توحید]] می‌نامند؛ چون [[موحد]] در این مرتبه خود را نیز نمی‌بیند و از [[توحید]] خویش هم بی‌خبر است، این مرتبه، مرتبه [[صدیقین]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۳۵.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش