عبادت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'میفرماید' به 'میفرماید'
جز (جایگزینی متن - ']] سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگنامه' به ' سعیدیانفر و ایازی، [[فرهنگنامه') |
جز (جایگزینی متن - 'میفرماید' به 'میفرماید') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
# [[خداوند]] [[پیامبر]] را به [[عبادت]] خالصانه و [[توکل]] بر خودش [[دعوت]] میکند {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ}} از ظاهر [[کلام]] برمیآید که این جمله متفرع بر جمله {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ}} باشد و معنایش این است: وقتی همه امور مرجوع به او باشد پس غیر او مالک چیزی نیستند، و در هیچ چیز [[استقلال]] ندارند، پس او را [[عبادت]] کن و برای خود در همه امور وکیلش بگیر، و بر هیچ سببی از [[اسباب توکل]] مکن، زیرا هر سببی را او سبب کرده و اگر بخواهد سببیت را از آن سلب میکند، پس این خیلی [[نادانی]] است که [[آدمی]] بر سببی از اسباب [[اعتماد]] کند و با اینکه [[خداوند]] از آنچه میکنند [[غافل]] نیست دیگر چگونه جایز است در امر [[عبادت]] و [[توکل]] بر او کوتاهی کنیم<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۹۷.</ref>؛ | # [[خداوند]] [[پیامبر]] را به [[عبادت]] خالصانه و [[توکل]] بر خودش [[دعوت]] میکند {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ}} از ظاهر [[کلام]] برمیآید که این جمله متفرع بر جمله {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ}} باشد و معنایش این است: وقتی همه امور مرجوع به او باشد پس غیر او مالک چیزی نیستند، و در هیچ چیز [[استقلال]] ندارند، پس او را [[عبادت]] کن و برای خود در همه امور وکیلش بگیر، و بر هیچ سببی از [[اسباب توکل]] مکن، زیرا هر سببی را او سبب کرده و اگر بخواهد سببیت را از آن سلب میکند، پس این خیلی [[نادانی]] است که [[آدمی]] بر سببی از اسباب [[اعتماد]] کند و با اینکه [[خداوند]] از آنچه میکنند [[غافل]] نیست دیگر چگونه جایز است در امر [[عبادت]] و [[توکل]] بر او کوتاهی کنیم<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۹۷.</ref>؛ | ||
#درمقابل تثلیثگرایی بعضی از [[اهل کتاب]] و گرایشهای شرکآلود [[جاهلی]] [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید به آنها بگو من به [[پرستش]] [[توحیدی]] [[مأمور]] شدهام {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ}} و هیچ وقت به گرایشهای شرکآمیز [[آلوده]] نخواهم شد {{متن قرآن|وَلَا أُشْرِكَ بِهِ}} به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] خالصانه [[دعوت]] میکنم {{متن قرآن|إِلَيْهِ أَدْعُو}} و بازگشت همه به سوی اوست {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ مَآبِ}}؛ | #درمقابل تثلیثگرایی بعضی از [[اهل کتاب]] و گرایشهای شرکآلود [[جاهلی]] [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید به آنها بگو من به [[پرستش]] [[توحیدی]] [[مأمور]] شدهام {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ}} و هیچ وقت به گرایشهای شرکآمیز [[آلوده]] نخواهم شد {{متن قرآن|وَلَا أُشْرِكَ بِهِ}} به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] خالصانه [[دعوت]] میکنم {{متن قرآن|إِلَيْهِ أَدْعُو}} و بازگشت همه به سوی اوست {{متن قرآن|وَإِلَيْهِ مَآبِ}}؛ | ||
# [[خداوند]] | # [[خداوند]] میفرماید ما [[قرآن]] را به سوی تو نازل کردیم در حالی که متلبس به [[جامه]] [[حق]] بود، {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ}} و “باء” در کلمه “بالحق” برای ملابست است، که معنایش چنین میشود: پس در هر جای از آنکه امر به [[عبادت]] و [[پرستش]] خدای یگانه شده است، [[حق]] است. و چون حرف “باء” این معنا را به [[آیه]] میدهد جمله {{متن قرآن|فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ}} را با حرف “فاء” متفرع بر آن کرد. و فهمانیده حالا که معلوم شد [[قرآن]] متلبس به [[لباس]] [[حق]] نازل شده، پس خدای یگانه را [[عبادت]] کن، در حالی که [[دین]] را برای او [[خالص]] کرده باشی، وعبودیت [[قلبی]] خود را برای [[خدا]] در تمامی [[شؤون]] زندگیت با [[پیروی]] کردن از آنچه برای تو [[تشریع]] کرده اظهار کن در حالی که [[دین]] خود را برای او [[خالص]] سازی، و غیر از آنچه [[خدا]] برای تو [[تشریع]] کرده [[پیروی]] مکن<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۵۵.</ref>. | ||
# [[خداوند]] به پیامبرش [[دستور]] میدهد حال که چنین است و همه خطوط به او منتهی میشود، {{متن قرآن|وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ... * رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا}} تنها او را [[پرستش]] کن {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ}} عبادتی توأم با [[توحید]] و [[اخلاص]] و از آنجا که در راه [[بندگی]] و [[اطاعت]] و [[عبادت]] خالصانه [[خدا]] [[مشکلات]] و [[سختیها]] فراوان است، اضافه میکند: و در راه [[عبادت]] او [[صابر]] و [[شکیبا]] باش {{متن قرآن|وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ}} و در آخرین جمله میگوید: “آیا مثل و مانندی برای [[خداوند]] پیدا میکنی”؟ {{متن قرآن|هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}} این جمله در [[حقیقت]] دلیلی است بر آنچه در جمله قبل آمده، یعنی مگر برای ذات پاکش شریک و مانندی هست که دست به سوی او دراز کنی و او را [[پرستش]] نمایی؟! کلمه “سمی” گرچه به معنی “همنام” است، ولی روشن است که منظور در اینجا تنها نام نیست بلکه محتوای نام است، یعنی آیا کسی غیر از [[خدا]]، [[خالق]] رازق، [[محیی]]، [[ممیت]]، عالم و [[قادر]] به همه چیز و بر همه چیز پیدا خواهی کرد؟<ref>تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۱۱.</ref> | # [[خداوند]] به پیامبرش [[دستور]] میدهد حال که چنین است و همه خطوط به او منتهی میشود، {{متن قرآن|وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ... * رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا}} تنها او را [[پرستش]] کن {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ}} عبادتی توأم با [[توحید]] و [[اخلاص]] و از آنجا که در راه [[بندگی]] و [[اطاعت]] و [[عبادت]] خالصانه [[خدا]] [[مشکلات]] و [[سختیها]] فراوان است، اضافه میکند: و در راه [[عبادت]] او [[صابر]] و [[شکیبا]] باش {{متن قرآن|وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ}} و در آخرین جمله میگوید: “آیا مثل و مانندی برای [[خداوند]] پیدا میکنی”؟ {{متن قرآن|هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}} این جمله در [[حقیقت]] دلیلی است بر آنچه در جمله قبل آمده، یعنی مگر برای ذات پاکش شریک و مانندی هست که دست به سوی او دراز کنی و او را [[پرستش]] نمایی؟! کلمه “سمی” گرچه به معنی “همنام” است، ولی روشن است که منظور در اینجا تنها نام نیست بلکه محتوای نام است، یعنی آیا کسی غیر از [[خدا]]، [[خالق]] رازق، [[محیی]]، [[ممیت]]، عالم و [[قادر]] به همه چیز و بر همه چیز پیدا خواهی کرد؟<ref>تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۱۱.</ref> | ||
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند که اگر ایشان را به [[توحید]] و [[اخلاص]] [[دین]] برای [[خدا]] میخواند، بدان جهت است که او [[مأمور]] از طرف خداست، برای [[ابلاغ]] [[دعوت]] [[توحید]] و [[عبادت]] خالصانه و نیز [[مأمور]] شده است که خود او هم مانند سایرین به این [[دعوت]] پاسخ مثبت دهد، {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ * قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي}} چیزی که هست این فرق را با سایرین دارد که او باید اولین کس باشد به [[اسلام آوردن]] و [[تسلیم]] در برابر آنچه به سویش [[دعوت]] میکند، و خلاصه به چیزی [[دعوت]] کند که خودش قبل از [[دعوت]] دیگران به آن [[ایمان]] داشته باشد حال چه اینکه [[مردم]] دعوتش را بپذیرند و یا آن را رد کنند. پس دیگر [[مردم]] چشم این [[طمع]] را نباید داشته باشند که آن جناب بر خلاف دعوتش عمل کند و سیرهاش مخالف دعوتش باشد. | # [[خداوند]] به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند که اگر ایشان را به [[توحید]] و [[اخلاص]] [[دین]] برای [[خدا]] میخواند، بدان جهت است که او [[مأمور]] از طرف خداست، برای [[ابلاغ]] [[دعوت]] [[توحید]] و [[عبادت]] خالصانه و نیز [[مأمور]] شده است که خود او هم مانند سایرین به این [[دعوت]] پاسخ مثبت دهد، {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ * قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي}} چیزی که هست این فرق را با سایرین دارد که او باید اولین کس باشد به [[اسلام آوردن]] و [[تسلیم]] در برابر آنچه به سویش [[دعوت]] میکند، و خلاصه به چیزی [[دعوت]] کند که خودش قبل از [[دعوت]] دیگران به آن [[ایمان]] داشته باشد حال چه اینکه [[مردم]] دعوتش را بپذیرند و یا آن را رد کنند. پس دیگر [[مردم]] چشم این [[طمع]] را نباید داشته باشند که آن جناب بر خلاف دعوتش عمل کند و سیرهاش مخالف دعوتش باشد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[عبادت]] [[خداوند]] و [[فلسفه]] [[عبادت]] تداوم آن در جهت [[رسیدن به کمال]] [[الهی]] تا هنگام [[مرگ]] {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}؛ | # [[پیامبر]] [[مأمور]] به [[عبادت]] [[خداوند]] و [[فلسفه]] [[عبادت]] تداوم آن در جهت [[رسیدن به کمال]] [[الهی]] تا هنگام [[مرگ]] {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}؛ | ||
# [[عبادت خدا]] و [[پایداری]] و [[صبر]] بر آن [[فلسفه]] [[عبادت]] و توصیه [[فرشتگان]] به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}}؛ | # [[عبادت خدا]] و [[پایداری]] و [[صبر]] بر آن [[فلسفه]] [[عبادت]] و توصیه [[فرشتگان]] به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}}؛ | ||
# [[خداوند]] | # [[خداوند]] میفرماید [[پیامبر]] من مأمورم [[پروردگار]] این [[شهر مقدس]] -[[شهر]] [[مکه]] - را [[عبادت]] کنم {{متن قرآن|إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ}} این [[شهر]] مقدسی که تمام [[افتخار]] شما و موجودیتتان در آن خلاصه میشود [[شهر]] مقدسی که [[حرم]] [[امن]] خداست و شریفترین نقطه روی [[زمین]]، و قدیمیترین [[معبد]] [[توحید]] است. آری من مأمورم “پروردگاری را [[عبادت]] کنم که این [[شهر]] را [[حرمت]] نهاده” {{متن قرآن|الَّذِي حَرَّمَهَا}} ویژگیهایی برای آن قرار داده، و احترامات و [[احکام]] خاص، و ممنوعیتهایی که برای شهرهای دیگر در [[جهان]] نیست. اما [[تصور]] نکنید که فقط این سرزمین [[ملک]] [[خدا]] است بلکه “همه چیز در [[عالم هستی]] به او تعلق دارد” {{متن قرآن|وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ}}؛ | ||
# [[پایبندی]] به [[عبادت خدا]]، سبب [[شایستگی]] افراد برای [[همنشینی]] با [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ}}؛ | # [[پایبندی]] به [[عبادت خدا]]، سبب [[شایستگی]] افراد برای [[همنشینی]] با [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ}}؛ | ||
# [[خداوند]] [[پیامبر]] را ملزم به رعایت [[اعتدال]] و [[پرهیز]] از [[افراط و تفریط]] در [[عبادت]] میکند: {{متن قرآن|وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}}؛ | # [[خداوند]] [[پیامبر]] را ملزم به رعایت [[اعتدال]] و [[پرهیز]] از [[افراط و تفریط]] در [[عبادت]] میکند: {{متن قرآن|وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}}؛ |