عبادت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میفرماید' به 'میفرماید') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش غیرنهایی}} | {{ویرایش غیرنهایی}} | ||
{{ | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[عبادت]]''' است. "'''[[عبادت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[عبادت]]''' است. "'''[[عبادت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==عبادت یکی از اسباب [[رستگاری]]== | |||
==معنای واژه "[[عبادت]]" در کاربری [[قرآن کریم]]== | |||
*از مجموع کاربریهای واژه [[عبادت]] و مشتقات آن در [[قرآن کریم]] نیز همان معنا استفاده می شود که در [[کلام]] [[اهل]] لغت آمده، یعنی [[اطاعت]] خاضعانه بدون چون و چرا. برای نمونه به [[آیات]] ذیل اشاره می کنیم: | |||
#{{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که فرمانبری شیطان نکنید که دشمن آشکاری برای شماست * و اینکه فرمانبر من باشید که راه راست همین است؟» سوره یس، آیه ۶۰-۶۱.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ * لَوْ كَانَ هَؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«شما و آنچه جز خداوند فرمانبری میکنید سوخت دوزخید که شما به دورن آن میروید، * اگر اینان خدا بودند هرگز به درون دوزخ نمیرفتند، و همگی آنان در دوزخ جاودان خواهند بود» سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«و بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مىپرستند و اطاعت میکنند، اگر (دنیا به آنها رو کند و) خیرى به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا مىکنند؛ اما اگر مصیبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مىشوند (و به کفر رو مىآورند)؛ (به این ترتیب) هم دنیا را از دست دادهاند، و هم آخرت را؛ و این همان خسران و زیانِ آشکار است» سوره حج، آیه ۱۱.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا}}<ref>«(به خاطر بیاور) روزى را که همه آنان و آنچه را که غیر از خدا مورد خضوع و فرمانبری قرار داده بودند جمع مىکند، آنگاه به آنها مىگوید: "آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خودشان راه را گم کردند؟! * (در پاسخ) مىگویند: "منزّهى تو! براى ما سزاوار نبود که غیر از تو اولیایى برگزینیم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اینکه (به جاى شکر نعمت) یاد تو را فراموش کردند و همگى تباه و هلاک شدند"» سوره فرقان، آیه ۱۷-۱۸.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ * وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ * مَا لَكُمْ لا تَنَاصَرُونَ * بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ * وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ * قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ * قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ * وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ كُنتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ}}<ref>«(در این هنگام به فرشتگان دستور داده مىشود:) ستمکاران و همردیفانشان و آنچه را فرمانروای خویش قرار داده و در برابر آن خضوع میکردند، گرد آورید. * (آرى آنچه را) غیر از خدا (اطاعت میکردند جمع کنید) و به سوى راه دوزخ هدایتشان نمایید. * آنها را (در کنار دوزخ) نگهدارید که باید مورد بازپرسى قرار گیرند. * شما را چه شده که یاری نمیکنید؟! * ولى آنان در آن روز (در برابر قدرت خدا) تسلیمند. * (و در این حال) رو به یکدیگر کرده و از هم سؤال مىکنند؛ * گروهى مىگویند: "شما (رهبران گمراهى بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهى و نیکى وارد شدید (امّا جز فریب چیزى در کارتان نبود)!" * (آنها در جواب) مىگویند: "بلکه شما خودتان اهل ایمان نبودید * ما هیچ گونه سلطهاى بر شما نداشتیم، بلکه شما خود گروهى طغیانگر بودید"» سوره صافات، آیه ۲۲-۳۰.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ * إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ * فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ}}<ref>«سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و دلیلى روشن فرستادیم، * به سوى فرعون و اطرافیان اشرافى او؛ امّا آنها تکبّر کردند، و آنها مردمى برترىجوى بودند. * آنها گفتند: "آیا ما به دو بشر همانند خودمان ایمان بیاوریم، درحالىکه قوم آنها برده و فرمانبر ما هستند؟!"» سوره مؤمنون، آیه ۴۵-۴۷.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا}}<ref>«و آنان غیر از خدا، معبودانى را براى خود برگزیدند تا مایه عزّتشان باشد. (چه پندار خامى!) * هرگز چنین نیست! بزودى (معبودهایشان) منکر خضوع و فرمانبری آنان خواهند شد؛ و بر ضدّ آنها گواهى مىدهند» سوره مریم، آیه ۸۱-۸۲.</ref>. | |||
*[[آیات]] فوق از این ویژگی برخوردارند که واژه "[[عبادت]]" یا مشتقات آن در این [[آیات]] بر معنای دیگری به جز "[[اطاعت]] خاضعانه" قابل حمل نیست. لذا این [[آیات]] به منزله محکماتی است که معنای "[[عبادت]]" را در [[آیات]] دیگر بیان می کنند و هرگونه [[شک]] و تردیدی را در [[اراده]] معنای "[[اطاعت]] خاضعانه" از واژه "[[عبادت]]" در سایر [[آیات]] بر طرف می کنند. واژه "[[عبادت]]" در [[آیات]] دیگر نیز [[ظهور]] در معنای [[اطاعت]] خاضعانه دارد که به فرض تشکیک در دلالت "[[عبادت]]" بر "[[اطاعت]] خاضعانه" در سایر [[آیات]]، [[آیات]] مذکور در مجموعه فوق موجب [[رفع شبهه]] و رفع تشکیک مذکور است. | |||
*افزون بر این مجموعه [[آیات]]، می توان به دو مجموعه دیگر از [[آیات قرآن کریم]] اشاره کرد که کاربری [[قرآنی]] واژه "[[عبادت]]" را در معنای "[[اطاعت]]" مورد [[تأیید]] و تأکید قرار می دهند. این دو مجموعه از [[آیات]] عبارتند از: | |||
*'''مجموعه اول:''' | |||
*[[آیات]] [[سوره شعراء]] که به [[تبیین]] [[رسالت]] [[رسل]] [[الهی]] در طول [[تاریخ]] و مأموریتی که از سوی [[خدا]] در [[جامعه بشری]] داشته اند، پرداخته اند. نظیر: | |||
#{{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا الله وَأَطِیعُونِ}}<ref>«قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند، * هنگامى که برادرشان نوح به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمىکنید؟! * به یقین من براى شما پیامبرى امین هستم * تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید» سوره شعراء، آیه ۱۰۵-۱۰۸.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«قوم عاد (نیز) پیامبران را تکذیب کردند * هنگامى که برادرشان هود به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمىکنید؟! * به یقین من براى شما پیامبرى امین هستم. * پس تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید» سوره شعراء، آیه ۱۲۳-۱۲۶.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ...}}<ref>«قوم ثمود (نیز) پیامبران راتکذیب کردند، * هنگامى که برادرشان صالح به آنان گفت: "آیا تقوا پیشه نمىکنید؟! * من براى شما پیامبرى امین هستم. * پس تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید» سوره شعراء، آیه ۱۴۱-۱۴۴.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ * الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ}}<ref>«پس تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید. * و فرمان زیادهخواهان را اطاعت نکنید. * همان کسانى که در زمین فساد مىکنند و اصلاح نمىکنند» سوره شعراء، آیه ۱۵۰-۱۵۲.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«قوم لوط (نیز) پیامبران را تکذیب کردند، * هنگامى که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمىکنید؟! * من براى شما پیامبرى امین هستم. * پس تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید» سوره شعراء، آیه ۱۶۰-۱۶۳.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}<ref>«اصحاب "ایکه" [= صاحبان سرزمینهاى پردرخت] پیامبران را تکذیب کردند، * هنگامى که شعیب به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمىکنید؟! * به یقین من براى شما پیامبرى امین هستم. * پس تقواى الهى پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید» سوره شعراء، آیه ۱۷۶-۱۷۹.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و پر و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مىکنند فرود آر. * و اگر تو را نافرمانى کنند بگو: "من از آنچه شما انجام مىدهید بیزارم!"» سوره شعراء، آیه ۲۱۵-۲۱۶.</ref>. | |||
*در این مجموعه از [[آیات]] همانگونه که روشن است، [[پیام]] اصلی [[رسولان الهی]] به [[مردم]]، [[اطاعت]] از [[رسولان]]: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}} معرفی شده است. نکته قابل توجه در این [[آیات]] این است که امر در آنها امر به [[اطاعت از رسول]] است که بنابر آنچه در [[آیات]] دیگر و بالخصوص [[آیه]] هشتاد [[سوره نساء]]:{{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}} آمده است راه [[اطاعت از خدا]] [[اطاعت از رسول]] است؛ زیرا [[اطاعت خداوند]] راهی جز [[اطاعت]] از [[رسولان]] و فرستادگان و گماشتگان [[خداوند]] در [[جامعه بشر]] ندارد. | |||
*'''مجموعه دوم:''' | |||
*[[آیات]] [[سوره اعراف]] است. در این [[آیات]]، [[پیام]] اصلی [[رسولان الهی]] {{متن قرآن|اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}} است: | |||
#{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«ما نوح را به سوى قومش فرستادیم؛ او گفت: اى قوم من! (تنها) خداوند یگانه را پرستش کنید، که معبودى جز او براى شما نیست» سوره اعراف، آیه ۵۹.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«و به سوى قوم عاد، برادرشان "هود" را (فرستادیم)؛ گفت: "اى قوم من! (تنها) خدا را پرستش کنید، که جز او معبودى براى شما نیست. آیا پرهیزگارى پیشه نمىکنید؟!"» سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودى براى شما نیست» سوره اعراف، آیه ۷۳.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«و به سوى مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم)؛ گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید، که جز او معبودى براى شما نیست» سوره اعراف، آیه ۸۵.</ref>. | |||
*نظیر این مضمون، در [[نقل]] [[پیام]] [[انبیاء]] در [[سوره هود]] آمده است: | |||
#{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ}}<ref>«و ما نوح را به سوى قومش فرستادیم (؛ او به آنها گفت): من براى شما بیمدهندهاى آشکارم. * جز خداى یگانه را نپرستید» سوره هود، آیه ۲۵-۲۶.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«و به سوى (قومِ) عاد، برادرشان "هود" را فرستادیم؛ (به آنها) گفت: اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودى جز او براى شما نیست» سوره اعراف، آیه ۶۵.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«و به سوى قوم "ثمود"، برادرشان "صالح" را فرستادیم؛ گفت: اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که هیچ معبودى جز او براى شما نیست» سوره هود، آیه ۶۱.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«و به سوى "مدین" برادرشان شعیب را فرستادیم؛ گفت: اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبودى براى شما نیست» سوره هود، آیه ۸۴.</ref>. | |||
*و نظیر همین نیز در [[آیه]] سی و ششم [[سوره نحل]] آمده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«ما در هر امّـتى رسولى برانگیختیم که: "خداى یکتا را بپرستید؛ و از (پرستش) طاغوت اجتناب کنید"» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>. | |||
*از این دو مجموعه [[آیات]] استفاده می شود مراد از {{متن قرآن|اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}} یا {{متن قرآن|أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ}} یا {{متن قرآن|اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}} همان {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}} است و اینکه [[عبادت]] موحّدانه [[خداوند]] تنها از طریق [[اطاعت]] از [[رسولان الهی]] محقق می گردد. | |||
*بنابراین، از این دو مجموعه از [[آیات]] که همدیگر را [[تفسیر]] و [[تبیین]] می کنند، استفاده می شود، مراد از واژه "[[عبادت]]" در کاربریهای [[قرآنی]]، همان "[[اطاعت خدا]]" است و لذا باتوجه به اینکه [[مأموریت انبیاء]]، [[مأموریت]] و [[رسالت]] واحدی است، از این [[رسالت]] واحد، گاه به {{متن قرآن|أَطِيعُونِ}} تعبیر شده و گاه به {{متن قرآن|اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}} و تعابیر مشابه آن یاد شده است. | |||
*کاربری این دو واژه بهجای هم در بیان [[رسالت]] [[انبیاء]] نشانه دیگری است بر اینکه مراد [[قرآن]] از واژه "[[عبادت]]" همان [[اطاعت]] خاضعانه ای است که در زبان [[اهل]] لغت به عنوان بیان معنای واژه "[[عبادت]]" آمده است. | |||
*افزون بر [[آیات]] یاد شده، [[آیه]] ذیل در [[سوره یوسف]] به روشنی واژه [[عبادت]] را به "[[حکم]]" [[تفسیر]] کرده که قرینه دیگری بر [[اراده]] [[اطاعت]] از واژه [[عبادت]] است، [[خدای متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ}}<ref>«حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید. این است آیین ثابت و پایدار» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>. | |||
*در این [[آیه]] [[حصر]] [[حکم]] در [[ذات اقدس خدای متعال]] به [[حصر]] [[عبادت]] در ذات او [[تفسیر]] و [[تبیین]] شده است. | |||
*افزون بر آنچه گفته شد، در [[آیات]] [[سوره مؤمنون]] نیز در بیان [[مأموریت الهی]] [[رسل]] و فرستادگان [[خدا]] ضمن بهکارگیری واژه "[[عبادت]]" قرائنی به کار رفته که مراد از [[عبادت خدا]] را [[اطاعت از رهبری]] و [[فرمانروایی]] [[پیامبران]] و [[رسل]] معرفی می کنند. | |||
*در [[آیه]] بیست و سوم از [[سوره مؤمنون]] در بیان [[مأموریت الهی]] [[نوح]]{{ع}} می فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«همانا نوح را به سوی قوم خود فرستادیم پس به قوم خود گفت: ای قوم من خدا را بپرستید که به جز او خدایی برای شما نیست چرا پرهیزگاری نمیکنید» سوره مؤمنون، آیه ۲۳.</ref>. | |||
*سپس در بیان عکس العمل سران [[قوم نوح]]{{ع}} در برابر فراخوانی او به سوی [[عبادت]] موحّدانه [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ}}<ref>«پس سران کافر قومش گفتند: نوح کسی جز بشری همانند شما نیست که میخواهد بر شما برتری جوید، اگر خداوند میخواست فرشتگانی میفرستاد ما چنین ادعایی را در نیاکان گذشته خود نشنیدهایم» سوره مؤمنون، آیه ۲۴.</ref>. | |||
*سرکردگان [[سرکش]] [[قوم نوح]]{{ع}} در برابر فراخونی او به سوی [[عبادت]] [[خداوند]] یکتا او را متهم کردند که خواهان [[برتری]] بر [[مردم]] و به اصطلاح، فردی ریاست طلب و خواهان [[حکومت]] بر [[مردم]] است، واژه {{متن قرآن|يَتَفَضَّلَ}} در این [[آیه]] به معنای برتریجویی است. از [[آیات]] دیگر [[قرآن]] استفاده می شود که در سایر موارد نیز سرکردگان [[طغیانگر]] [[اقوام]] مختلف در برابر [[دعوت]] [[انبیاء]] با همین [[اتهام]] [[سعی]] داشتند [[مردم]] را از [[اجابت]] [[دعوت]] [[انبیاء]] باز دارند؛ در [[سوره اسراء]] [[خداوند]] می فرماید: {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا * قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا}}<ref>«چیزی مانع ایمان مردم نشد آنگاه که هدایت به سوی آنان آمد جز اینکه گفتند: آیا خداوند بشری را به عنوان فرستاده خویش برانگیخته است؟! بگو: چنانچه در زمین فرشتگانی وجود داشت که با آرامش بتوانند روی زمین راه بروند هر آینه از آسمان فرشتگانی به سوی آنها به عنوان فرستاده فرود میآوردیم» سوره اسراء، آیه ۹۴-۹۵.</ref>. | |||
*سران [[شرک]] و [[کفر]] برای دورکردن [[مردم]] از [[انبیاء]] این توهّم را اشاعه می دادند که این [[پیامبران]] خواستار حکومتکردن و برتری جستناند؛ در حالی که آنان بشری همانند ما هستند و اگر [[خداوند]] میخواست فرمانروایانی برای ما بفرستد که بر ما [[حکومت]] کنند، باید از جنس [[فرشتگان]] می بودند تا بتوان [[برتری]] آنان را بر خود پذیرفت. | |||
*[[انبیاء]] در برابر این [[اتهام]] خود را [[فرستاده خدا]] معرفی می کردند و به [[مردم]] می گفتند ما فرستادگانی از سوی خداییم و اینکه [[حکومتی]] که ما شما را بدان فرا می خوانیم [[حکومت]] خداست و ما از سوی [[خدا]] به [[فرمانروایی]] شما [[برگزیده]] شده ایم و [[اطاعت]] از ما، [[اطاعت]] از خدای واحد و [[پرستش]] [[خداوند]] یکتاست. | |||
*[[خدای متعال]] در [[آیات]] متعدّدی از [[قرآن کریم]] به این مطلب اشاره و بر آن تأکید می کند که [[برگزیدن]] [[انبیاء]] برای [[حکومت]] و [[رهبری]]، برتری جویی آنها نیست، بلکه [[مقام]] [[برتری]] است که از سوی [[خداوند]] به آنان عطا شده و "[[فضل الهی]]" است. [[قرآن کریم]] در آنجا که به [[رهبری]] و [[حاکمیت الهی]] آلابراهیم اشاره می کند، آن را "[[فضل الهی]]" به شمار آورده و می فرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا به مردم رشک میبرند به دلیل فضل و امتیازی که خداوند به آنان عطا کرده است زیرا به آل ابراهیم کتاب و حکمت را عطا کردیم و پادشاهی و سلطنت عظیمی را به آنان بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref>. | |||
*و در [[سوره جمعه]]، پس از آنکه [[خداوند]] را به [[پادشاهی]] [[پاک]] و حکیمانه توصیف می کند: {{متن قرآن|الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}}<ref>«پادشاه پاک مقتدر حکیم» سوره جمعه، آیه ۱.</ref>. | |||
*به گزیش [[رسول اکرم]]{{صل}} اشاره می کند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ...}}<ref>«اوست که در میان امّیین رسولی از خودشان برانگیخت.».. سوره جمعه، آیه ۲.</ref> - تا آنجا که میفرماید: - {{متن قرآن|ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«این است فضل و عطای الهی که به آن کس خواست میبخشد و خداوند فزونبخشی بزرگ است» سوره حدید، آیه ۲۱.</ref>. | |||
*بنابراین، [[مُلک]] و [[حکومتی]] که به [[انبیاء]] داده می شود، از قبیل [[برتری]] های [[دنیوی]] [[آلوده]] به جاهطلبی و برتری جویی نیست، بلکه [[فضل الهی]] و گزینشی است که از سوی [[خدا]] صورت می گیرد و معیار آن مراتب [[فضل]] و تقدمی است که [[انبیای الهی]] در نتیجه [[خضوع]] کامل و [[عبودیت]] تام در پیشگاه [[الهی]] بدان دست یافته اند {{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}<ref>«خدا میداند رسالت خود را در کجا و در چه جایگاهی قرار دهد» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. | |||
*بنابراین، اتهامی که در [[سوره مؤمنون]] از زبان سران [[قوم نوح]]{{ع}} به ایشان نسبت دادهشده {{متن قرآن|يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ}}<ref>«میخواهد بر شما برتری جوید» سوره مؤمنون، آیه ۲۴.</ref> نشانه روشنی است که [[نوح]]{{ع}} [[مردم]] را به [[اطاعت]] و [[پذیرش]] [[فرمانروایی]] خویش به عنوان فرستاده [[خداوند]] فرا می خوانده است - همانگونه که در [[آیات]] دیگری که در گذشته آوردیم بدان تصریح شده - بدین جهت سران [[قوم]] او برای بیاثر کردن سخن [[نوح]]{{ع}} و پراکنده کردن [[مردم]] از پیرامون او، او را به برتری جویی و ریاست طلبی متهم می ساختند. | |||
*در ادامه [[آیات]] [[سوره مؤمنون]] با اشاره به [[رسالت]] [[صالح]]{{ع}} می فرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ * فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ * وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء الآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ * وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ}}<ref>«سپس گروه دیگرى را بعد از آنها بهوجود آوردیم. * و در میان آنان پیامبرى از خودشان فرستادیم که: "خداى یگانه را بپرستید؛ که جز او معبودى براى شما نیست؛ آیا (با این همه، از شرک) پرهیز نمىکنید؟!"* ولى اشرافیان (خودخواه) از قوم او که کافر بودند، و دیدار آخرت را تکذیب مىکردند، و در زندگى دنیا به آنان ناز و نعمت داده بودیم، گفتند: این بشرى است مثل شما؛ از آنچه شما مىخورید مىخورد؛ و از آنچه مىنوشید مىنوشد! * و اگر از بشرى همانند خودتان اطاعت کنید، در این صورت به یقین شما زیانکارید» سوره مؤمنون، آیه ۳۱-۳۴.</ref>. | |||
*در این [[آیات]]، پس از آنکه [[پیام]] و [[رسالت]] [[نبی]] را به [[قوم]] خویش در این عبارت بیان می کند: {{متن قرآن|اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}} عکسالعمل سران [[طغیانگر]] و مترف [[قوم]] [[صالح]]{{ع}} را در این جمله بیان می کند: {{متن قرآن|لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ}}. | |||
*در تعبیری که از پاسخ [[مستکبران]] و مترفان [[قوم]] [[صالح]]{{ع}} به [[دعوت]] [[صالح]]{{ع}} به کار رفته است، چنین آمده {{متن قرآن|لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ}} که [[دلیل]] بر آن است که [[صالح]]{{ع}} [[قوم]] خود را به [[اطاعت]] از [[فرمانروایی]] خود [[دعوت]] نموده است؛ همانگونه که در [[سوره شعراء]] به صراحت از زبان [[صالح]]{{ع}} بیان شد که به [[قوم]] خود میگفت: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ * الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ}}<ref>«پس پرهیزگاری خدا را پیشه کنید و از من فرمان برید، * و از دستور زیادهخواهان فرمان نبرید * آنانکه در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند» سوره شعراء، آیه ۱۵۰-۱۵۲.</ref>. | |||
*لذا سرکشان و سرکردگان [[قوم]] [[صالح]]{{ع}} در واکنش به فراخوانی [[صالح]]{{ع}} به [[اطاعت]] و [[تسلیم]] در برابر [[فرمانروایی]] [[الهی]] گفتند: {{متن قرآن|لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ}}<ref>«اگر بشری همانند خود را اطاعت کنید زیانکار خواهید شد» سوره مؤمنون، آیه ۳۴.</ref>؛ زیرا از فراخوانی [[صالح]]{{ع}} به [[عبادت]] [[خداوند]] یکتا {{متن قرآن|اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«خدا را بپرستید که خدایی جز او ندارید» سوره اعراف، آیه ۵۹.</ref> فراخوانی به [[اطاعت]] خویش و [[تسلیم]] در برابر [[امر و نهی]] و [[فرمانروایی]] [[الهی]] خویش می فهمیدند. | |||
*همچنین در ادامه [[آیات]] [[سوره مؤمنون]]، [[خداوند]] در ضمن [[نقل]] داستان [[موسی]]{{ع}} و [[فرعون]] میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ * إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ * فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ}}<ref>«سپس موسی و برادرش هارون را با آیات و دلیل روشنی فرستادیم * به سوی فرعون و سران همراه او پس برتریجویی کردند و قومی سرکش بودند * پس گفتند آیا بر دو تن انسان همانند خود ایمان آوریم درحالیکه تیره و تبار آنان فرمانبران سرسپرده مایند؟!» سوره مؤمنون، آیه ۴۵-۴۷.</ref>. | |||
*واژه {{متن قرآن|عَابِدُونَ}} در این [[آیه]] به معنای "مطیعون" به کار رفته است که مؤید دیگری است بر اینکه کاربری واژه [[عبادت در قرآن]] [[کریم]] معمولاً به معنای [[اطاعت]] است. | |||
*آیاتی که ضمن بیان [[مأموریت پیامبر اکرم]]{{صل}} آن را [[عبادت]] مخلصانه [[خدا]] و [[اخلاص]] [[دین]] برای [[خداوند]] معرفی می کند؛ نظیر [[آیات]]: | |||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ * وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ * قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ * قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي}}<ref>«بگو: "من مأمورم که خدا را پرستش کنم درحالىکه دینم را براى او خالص کرده باشم * و مأمورم که نخستین مسلمان باشم" * بگو: "من اگر نافرمانى پروردگارم کنم، از عذاب روز بزرگ (قیامت) مىترسم" * بگو: "من تنها خدا را مىپرستم درحالىکه دینم را براى او خالص مىکنم"» سوره زمر، آیه ۱۱-۱۴.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«و کسانى که از عبادت طاغوت دورى کردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آنِ آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده * همان کسانى که سخنان را مىشنوند و از نیکوترین آنها پیروى مىکنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref>. | |||
*[[عبادت]] "[[طاغوت]]" در دو [[آیه]] اخیر به معنای [[فرمانبرداری]] اوست و "[[طاغوت]]" به معنای [[فرمانروایی]] است که بدون [[حق]] و بدون [[اذن خدا]] بر [[مردم]] تسلّط یافته و بر آنها [[حکومت]] می کند. | |||
*در [[آیات]] قبل از این [[آیه]] نیز [[عبادت خدا]] به معنای [[اطاعت]] اوست مخصوصاً آنکه پس از عبارت {{متن قرآن|أَعْبُدَ اللَّهَ}} عبارت: {{متن قرآن|مُخْلِصًا لَهُ دِينِي}} آمده است که به معنای [[اخلاص]] در [[فرمانبری]] است؛ زیرا "[[دین]]" در کاربری های [[قرآنی]] به معنای [[اطاعت]] از [[قانون]] و [[روش زندگی]] و مجموعه [[اوامر و نواهی]] مورد [[پذیرش]] [[انسان]] در [[زندگی]] خویش است. | |||
*[[راغب اصفهانی]] می گوید: "[[دین]] در معنا نظیر [[ملت]] است لکن "[[دین]]" را در جایی که بهکار میبرند به ملاحظه معنای [[اطاعت]] و [[سرسپردگی]] به [[شریعت]] و [[قانون]] بهکار میبرند، فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref> و نیز فرمود: {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ}}<ref>«و بهدینتر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref> [[دین]] یعنی: [[طاعت]]"<ref>{{عربی|الدِّينُ كالملّة، لكنّه يقال اعتباراً بالطاعة و الانقياد للشريعة، قال:}} {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}} {{عربی|و قال:}} {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ}} {{عربی|أي: طاعة}}؛ راغب اصفهانی، المفردات، ص۳۲۳، ماده «دین».</ref>. | |||
*[[ابن منظور]] در لسان العرب می گوید: [[دین]] یعنی: [[طاعت]]، و [[دین]] او را پذیرفتم یعنی از او [[اطاعت]] کردم، عمرو بن کلثوم چنین گفته است: "روزگار [[سربلندی]] و کرامتی داشتیم در آن روزها که از [[پذیرش]] [[دین]] [[پادشاه]] [[سرپیچی]] کردیم"<ref>{{عربی|و الدِّين الطاعة. و قد دِنْته و دِنْتُ له: أَي أَطعته، قال عمرو بن كلثوم: و أَياماً لنا غُرّاً كِراماً *** عَصَيْنا المَلْكَ فيها أَن نَدِينا }}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۱۶۹.</ref>. | |||
*[[آیات]] کریمه فوق که [[مأموریت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} را [[تبیین]] می کنند، این [[مأموریت]] را در ضمن چهار مطلب بیان می کند: | |||
*۱. [[عبادت]] مخلصانه [[خدای متعال]]، عبادتی که عبارت از [[اطاعت محض]] [[خدا]] و [[قانون]] اوست. | |||
*۲. [[نخستین مسلمان]] بودن. معنای نخستین در این [[آیات]] و [[آیات]] مشابه، اوّلیت در رتبه است و نه اوّلیت در زمان. | |||
*[[کلینی]] به سندش از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] می کند: "از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسیدند: به چه چیز بر [[فرزندان آدم]] [[سبقت]] گرفتی؟ فرمود: من نخستین کسی بودم که به پروردگاری خدای خویش [[اقرار]] کردم، [[خداوند]] از [[پیامبران]] [[پیمان]] گرفت و آنان را [[گواه]] بر خویشتنشان قرار داد و خطاب به آنان فرمود: آیا [[پروردگار]] شما نیستم؟ گفتند: آری پس من نخستین کسی بودم که پاسخ آری دادم"<ref>{{متن حدیث|قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} بِأَيِّ شَيْءٍ سَبَقْتَ وُلْدَ آدَمَ قَالَ إِنِّي أَوَّلُ مَنْ أَقَرَّ بِرَبِّي إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟ قالُوا: بَلى فَكُنْتُ أَوَّلَ مَنْ أَجَابَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۲.</ref>. | |||
*[[اقرار]] به [[ربوبیت خداوند]] به معنای [[اقرار]] به [[حاکمیت]] و آمریت و ناهویت اوست که [[رسول خدا]]{{صل}} پیش قراول مطیعان و سرسپردگان [[حق]] و پیشتاز خاضعان برای [[ربوبیت]] خداست؛ همانگونه که در [[سوره انعام]] می فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ * قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«بگو: نماز و عبادت و زندگی و مرگم یکسره برای خدا پروردگار جهانیان است * شریک و انبازی برای او نیست، و دستور یافتم که نخستین سرسپرده باشم. * بگو: "آیا جز خدا پروردگاری بجویم حال آنکه اوست که پروردگار همه چیز است؟!"» سوره انعام، آیه ۱۶۲-۱۶۴.</ref>. | |||
*[[اسلام]] در این [[آیه]] و [[آیات]] مشابه به معنای [[اطاعت]] خاضعانه مطلق و کامل خداست؛ چنانکه در [[سوره]] صافّات به روشنی بیان شده است: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ * فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ}}<ref>«هنگامى که همراه او راه بسیار رفت، گفت: "پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح مىکنم، پس بنگر رأى تو چیست؟" گفت: "پدرم! هر چه دستور دارى اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت". * هنگامى که هر دو تسلیم (فرمان الهى) شدند و ابراهیم پیشانى او را بر خاک نهاد» سوره صافات، آیه ۱۰۲-۱۰۳.</ref>. | |||
*در [[آیه]] اخیر، کلمه {{متن قرآن|أَسْلَمَا}} به معنای [[اطاعت]] و [[تسلیم محض]] است؛ چنانکه از [[آیات]] پیش و پس آن به روشنی معلوم است و بدین ترتیب، معلوم می شود معنای دقیق "[[اسلام]]" در اینگونه کاربریهای [[قرآن کریم]] [[اطاعت]] بی درنگ و محض و تام و مخلصانه خداست که برای [[خدا]] شریکی در [[اطاعت]] نمیشناسد. | |||
*۳. رویگردانی تام از [[معصیت خدا]]. | |||
*۴. [[اخلاص]] [[دین]] برای [[خدا]] که به همان معنای [[اخلاص]] در [[سرسپردگی]] و [[عبادت]] و [[طاعت]] خداست. | |||
بنابراین، از این مجموعه [[آیات]]، به روشنی استفاده می شود [[عبادت خدا]] به معنای [[طاعت]] کامل و خاضعانه برای خداست و اینکه [[عبادت]]، [[اطاعت]]، [[عدل]] و [[اسلام در قرآن]] [[کریم]] همگی به معنای [[سرسپردگی]] و [[خضوع]] کامل و تام در برابر [[حاکمیت]] [[خداوند]] و [[فرمانبری]] بیچون و چرا از [[اوامر و نواهی]] [[ربوبی]] اوست<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱.</ref>. | |||
==[[عبادت]] یکی از اسباب [[رستگاری]]== | |||
*رکوع، سجده و عبادت نیز در کنار کارهای خیر اسباب رستگاری یاد شدهاند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید؛ سوره حج، آیه: ۷۷.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref> آن کسان که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.</ref>، چنانکه بسیار یاد کردن خدا: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانتَشِرُوا فِي الأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره جمعه، آیه: ۱۰.</ref>، یاد کردن نام خدا: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴ - ۱۵.</ref> و یادآوری نعمتهای الهی: {{متن قرآن|أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۶۹.</ref>، از اینرو شیطان، دشمن دیرینه انسان{{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}<ref> ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰.</ref> در جهت فراموشی یاد [[خدای متعال]] میکوشد{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ}}<ref> شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟؛ سوره مائده، آیه: ۹۱.</ref> و قرآن، انسانها را برای رسیدن به رستگاری به دوری جستن از القائات شیطانی فرمان داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.</ref> | *رکوع، سجده و عبادت نیز در کنار کارهای خیر اسباب رستگاری یاد شدهاند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید؛ سوره حج، آیه: ۷۷.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref> آن کسان که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.</ref>، چنانکه بسیار یاد کردن خدا: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانتَشِرُوا فِي الأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره جمعه، آیه: ۱۰.</ref>، یاد کردن نام خدا: {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد،و نام پروردگار خویش برد، آنگاه نماز گزارد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴ - ۱۵.</ref> و یادآوری نعمتهای الهی: {{متن قرآن|أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه: ۶۹.</ref>، از اینرو شیطان، دشمن دیرینه انسان{{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}}<ref> ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰.</ref> در جهت فراموشی یاد [[خدای متعال]] میکوشد{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ}}<ref> شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟؛ سوره مائده، آیه: ۹۱.</ref> و قرآن، انسانها را برای رسیدن به رستگاری به دوری جستن از القائات شیطانی فرمان داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.</ref> | ||
*تداوم یاد خدا، ریشههای غفلت را که عامل اصلی هرگونه گناه است، میسوزاند و انسان را در مسیر رستگاری قرار میدهد<ref>الميزان، ج ۱۹، ص ۲۷۴؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۱۲۸.</ref> مفسران، ذکر را در این آیات، هم ذکر زبانی و هم قلبی دانستهاند<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۱؛ التفسير الكبير، ج ۳۰، ص ۵۴۳؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷.</ref><ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. | *تداوم یاد خدا، ریشههای غفلت را که عامل اصلی هرگونه گناه است، میسوزاند و انسان را در مسیر رستگاری قرار میدهد<ref>الميزان، ج ۱۹، ص ۲۷۴؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۱۲۸.</ref> مفسران، ذکر را در این آیات، هم ذکر زبانی و هم قلبی دانستهاند<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۱؛ التفسير الكبير، ج ۳۰، ص ۵۴۳؛ الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷.</ref><ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. |