حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام): تفاوت میان نسخهها
←اجرای مراسم ازدواج
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
*در اواخر ماه صفر<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۱۵؛ الحاوی الکبیر، ماوردی، ج۱۴، ص۲۴؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۸۴.</ref> [[سال اول هجرت]]<ref>با توجه به اینکه مبدأ تاریخ اسلامی هجرت رسول خدا{{صل}} است و هجرت در اول ربیع الاول صورت گرفته، ماه صفر جزء همان سال اول به حساب میآید نه آنکه مبدا تاریخ اسلامی، اول محرم باشد تا صفر که ماه پس از آن است جزء سال دوم به حساب آید. لازم به یادآوری است، عمر بن الخطاب اولین کسی بود که آغاز تاریخ اسلامی را که اول ربیع الاول بود در زمان حکومتش دو ماه به عقب کشید و متأسفانه این مسئله تاکنون نیز ادامه دارد.</ref>، یعنی چند روز مانده به اولین سالگشت [[هجرت]] و سپری شدن دوازدهمین ماه [[هجرت]]، [[رسول خدا]]{{صل}} که قبلاً [[عقد]] آسمانی این دو [[معصوم]] را در زیر درخت طوبای [[بهشت]] خوانده بود، آنها را به همسری هم درآورد و در [[زمین]] نیز بین این دو [[نور]] عرشی، [[پیمان]] [[ازدواج]] منعقد شد<ref>الحاوی، ماوردی، ج۱۴، ص۲۴.</ref>. | *در اواخر ماه صفر<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۱۵؛ الحاوی الکبیر، ماوردی، ج۱۴، ص۲۴؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۸۴.</ref> [[سال اول هجرت]]<ref>با توجه به اینکه مبدأ تاریخ اسلامی هجرت رسول خدا{{صل}} است و هجرت در اول ربیع الاول صورت گرفته، ماه صفر جزء همان سال اول به حساب میآید نه آنکه مبدا تاریخ اسلامی، اول محرم باشد تا صفر که ماه پس از آن است جزء سال دوم به حساب آید. لازم به یادآوری است، عمر بن الخطاب اولین کسی بود که آغاز تاریخ اسلامی را که اول ربیع الاول بود در زمان حکومتش دو ماه به عقب کشید و متأسفانه این مسئله تاکنون نیز ادامه دارد.</ref>، یعنی چند روز مانده به اولین سالگشت [[هجرت]] و سپری شدن دوازدهمین ماه [[هجرت]]، [[رسول خدا]]{{صل}} که قبلاً [[عقد]] آسمانی این دو [[معصوم]] را در زیر درخت طوبای [[بهشت]] خوانده بود، آنها را به همسری هم درآورد و در [[زمین]] نیز بین این دو [[نور]] عرشی، [[پیمان]] [[ازدواج]] منعقد شد<ref>الحاوی، ماوردی، ج۱۴، ص۲۴.</ref>. | ||
*شاید همینجا بود که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[ام ایمن]]، [[خادم]] خود پرسید: چه همراه داری؟ [[ام ایمن]] جواب داد: اینها نثار (چیزی که بر سر عروس میباشند و دیگران آن را جمع میکنند) است که من جمع کردهام. پس [[ام ایمن]] به [[گریه]] افتاد و [[گریه]] کنان به [[رسول خدا]]{{صل}} گفت: "[[فاطمه]] را به همسری [[علی]]{{ع}} درآوردی اما چیزی بر او نثار نکردی". [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[دروغ]] نگو، زیرا آنگاه که [[خداوند متعال]] [[فاطمه]] را به همسری [[علی]]{{ع}} درآورد، به درختان [[بهشت]] [[فرمان]] داد تا زیورها و یاقوت و دُر و زمرد و إستبرق بر [[فاطمه]] نثار کنند و اهالی [[بهشت]] فراوان از آن گرفتند و [[خداوند]]، [[طوبی]] را مهر [[فاطمه]]{{س}} و در منزل [[علی]]{{ع}} قرار داد<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۳۶۲؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۶؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۹۸.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۶-۲۳۷.</ref> | *شاید همینجا بود که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[ام ایمن]]، [[خادم]] خود پرسید: چه همراه داری؟ [[ام ایمن]] جواب داد: اینها نثار (چیزی که بر سر عروس میباشند و دیگران آن را جمع میکنند) است که من جمع کردهام. پس [[ام ایمن]] به [[گریه]] افتاد و [[گریه]] کنان به [[رسول خدا]]{{صل}} گفت: "[[فاطمه]] را به همسری [[علی]]{{ع}} درآوردی اما چیزی بر او نثار نکردی". [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[دروغ]] نگو، زیرا آنگاه که [[خداوند متعال]] [[فاطمه]] را به همسری [[علی]]{{ع}} درآورد، به درختان [[بهشت]] [[فرمان]] داد تا زیورها و یاقوت و دُر و زمرد و إستبرق بر [[فاطمه]] نثار کنند و اهالی [[بهشت]] فراوان از آن گرفتند و [[خداوند]]، [[طوبی]] را مهر [[فاطمه]]{{س}} و در منزل [[علی]]{{ع}} قرار داد<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۳۶۲؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۴۶؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۹۸.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۶-۲۳۷.</ref> | ||
===مهریه [[فاطمه]]{{س}}=== | |||
*درباره مهر [[حضرت فاطمه]]{{س}} باید گفت: در نگاه کلی، هر مهری که اصل آن در [[عقد]] دائم معین شود لااقل دو جنبه دارد: یکی [[تعیین]] مقدار آن و دیگری پرداخت آن. اما جنبه اول، توافقی است و در صورت معین نشدن مقدار آن، باید مهر المثل<ref>منهاج الصالحین، خوئی، ج۲، ص۲۸۰.</ref>؛ یعنی مهر زنهایی که در سطح [[اجتماعی]] و ویژگیهای فردی زوجه هستند، به [[همسر]] پرداخت شود<ref>منهاج الصالحین، سیستانی، ج۳، ص۹۲، مسئله ۲۹۵.</ref> و درباره جنبه دوم که [[پرداخت مهریه]] است، اگر زمان پرداخت در [[عقد]] مشخص شده باشد، به همان عمل میشود و الا به عنوان بدهی بر عهده مرد باقی میماند. اما درباره جنبه اول مهر [[حضرت فاطمه]]{{س}} یعنی [[تعیین]] مقدار، [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "مهری که [[رسول خدا]]{{صل}} برای همه [[دختران]] و [[همسران]] خود معین میکرد از [[دوازده]] اوقیه و یک نَش (هر اوقیه [[چهل]] [[درهم]] و هر نش، نصف آن یعنی بیست [[درهم]] است که در مجموع پانصد [[درهم]] میشود) بیشتر نبود"<ref>قرب الاسناد، حمیری، ص۱۷؛ فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۷۶.</ref>. از این [[حدیث]] فهمیده میشود که مهریه آن [[حضرت]]{{س}} از پانصد [[درهم]] بیشتر نبوده است. | |||
*طبیعتاً این مقدار مهر، از نظر مادی، پایین بود لذا گروهی از [[قریش]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمده و گفتند: [[فاطمه]] را به مهر ناچیزی به همسری [[علی]] درآوردی! و [[رسول خدا]]{{صل}} به آسمانی بودن این وصلت اشاره کرد <ref>من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۳، ص۴۰۱؛ الامالی، شیخ طوسی، ص۲۵۷؛ دلائل الامامه، طبری، ص۱۰۰؛ مکارم الاخلاق، طبرسی، ص۲۰۸. {{عربی|فَقَالُوا: إِنَّكَ زَوَّجْتَ عَلِيّاً بِمَهْرٍ خَسِيسٍ...}}.</ref>. | |||
*اما درباره جنبه دوم؛ یعنی [[پرداخت مهریه]]، آنچه مسلم است آنکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} به همین جهت در هنگام بردن [[فاطمه]]{{س}} به منزل خود<ref>المعجم الکبیر، الطبرانی، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>، [[زره]] حُطمی<ref>چون زرهسازانی که از نسل حطمة بن محارب بود آن را ساخته بودند، به آن حطمی گفته میشد؛ السیرة النبویة، ابن کثیر، ج۲، ص۵۴۳.</ref> خود را که [[رسول خدا]]{{صل}} به او بخشیده بود<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۱؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۸۰؛ سنن الکبری، بیهقی، ج۷، ص۲۳۴؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۲، ص۵۴۳.</ref> به [[دستور]] آن [[حضرت]]{{صل}} به [[فاطمه]] بخشید<ref>المعجم الکبیر، طبرانی، ج۱۱، ص۳۵۵؛ مجمع الزوائد، الهیثمی، ج۴، ص۲۸۳.</ref> و نیز طبق [[حدیث]] [[امام صادق]]{{ع}} مسلم است که این [[زره]] سی [[درهم]] قیمت داشته است <ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۷۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۴۳. عکرمه قیمت آن را چهار درهم گفته (الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۲۰)، و یا چهارصد و هشتاد درهم نقل شده است (مسند ابی یعلی، ابویعلی موصلی، ج۱، ص۳۶۲؛ جزء فضائل فاطمة، ابن شاهین، ج۱، ص۳۹).</ref>. لذا به نظر میرسد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[زره]] خود را به عنوان مقداری از مهر به [[همسر]] خویش داده باشند<ref>نظر برخی علمای شیعه استحباب پرداخت مقداری از مهر قبل از ورود است، از جمله: الوسیله، ابن حمزه طوسی، ص۲۹۸. عبارت ایشان چنین است: {{عربی|یستحب أن لا یدخل الرجل بامرأته زفاف إلا بعد تقدیم شیء من المهر إلیها}}؛ و نیز ر.ک: الینابیع الفقهیه، مروارید، ج۱۸، ص۹۲. </ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۸-۲۳۹.</ref> | |||
===[[اعتراض]] و [[سرزنش]] [[قریش]]=== | |||
*پس از سرگرفتن این [[ازدواج]]، [[قریش]] با شدت بیشتری به [[رسول خدا]]{{صل}} [[اعتراض]] کرده، گفتند: ما از [[فاطمه]] خواستگاری کردیم و ما را رد کرد و او را به همسری [[علی]] درآوردی؟ و حتی از درد [[دل]] [[رسول خدا]]{{صل}} با [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فهمیده میشود که آنان تنها به این کار، [[اعتراض]] نکردند بلکه [[رسول خدا]]{{صل}} را [[سرزنش]] کردند. [[رسول خدا]]{{صل}} به آنها فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، من نه با نظر خود، شما را رد کردم و نه با نظر خود، او را به همسری [[علی]] درآوردم بلکه [[خدا]] شما را رد کرده و او را به همسری [[علی]] درآورد". و [[جبرئیل]] فرود آمد و به [[پیام]]{{صل}} گفت: ای [[محمد]]! [[خداوند]] -جل جلاله- میفرماید: "اگر [[علی]] را نمیآفریدم، کسی در عالم هم کفو دخترت [[فاطمه]] نبود"<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۰۳.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۳۹.</ref> | |||
==مقاطع [[زندگانی حضرت فاطمه]]{{س}}== | ==مقاطع [[زندگانی حضرت فاطمه]]{{س}}== |