پرش به محتوا

مرجعیت دینی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۷۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۰
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۸: خط ۱۸:


بر اساس آنچه [[گذشت]]، می‌توان گفت [[حجت الله]] [[مرجعیت دینی]] [[مردم]] را با استفاده از [[علم الهی]] بر عهده دارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۶۹.</ref>
بر اساس آنچه [[گذشت]]، می‌توان گفت [[حجت الله]] [[مرجعیت دینی]] [[مردم]] را با استفاده از [[علم الهی]] بر عهده دارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۲۶۹.</ref>
==[[مرجعیت دینی]] و [[هدایتگری]]==
تعبیر {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}}، به خودی خود، بیانگر آن است که [[فرد]] متصف به آن، کسی است که موجب ایمنی و [[امنیت]] آفریدگان روی [[زمین]] است؛ اما مهم آن است که باید دانست، وی از چه جهت موجب ایمنی برای آفریدگان است.
[[یونس]] بن ظبیان [[نقل]] می‌کند که شبی [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} شرفیاب شد. ایشان به [[آسمان]] نگاهی انداختند و به وی فرمودند: “آیا این [[ستارگان]] را می‌بینی چه نیکویند؟ آیا آنها موجب [[امان]] [[اهل آسمان]] نیستند، در حالی که ما هم موجب [[امان]] [[اهل]] زمینیم؟”<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۳۶. شایان ذکر است، اگرچه به گفته کشی، یونس بن ظبیان فردی غالی بوده است (محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص۳۶۳)؛ چنان‌که برخی محققان گفته‌اند، غالی‌گری وی در عصر امام رضا{{ع}} بوده است (نعمت‌الله صفری فروشانی، غالیان، ص۳۵۹)؛ از این‌رو، نمی‌توان این روایت را روایتی غالیانه به شمار آورد.</ref>مضمون این [[روایت]] به طور متعدد در دیگر [[روایات]] نیز وجود دارد؛ چنان‌که پیش‌تر برخی از آنها [[نقل]] شد. این تعداد [[روایات]]، [[انسان]] را نسبت به صدور این مضمون از [[معصوم]] مطمئن می‌سازد. [[امام سجاد]]{{ع}} به شکل جامع‌تری این تعبیر را [[تبیین]] می‌کنند و می‌فرمایند: “ما موجب [[امنیت]] برای [[اهل]] زمینیم؛ چنانکه [[ستارگان]] موجب [[امنیت]] برای [[اهل]] آسمان‌اند و ماییم که به واسطه ما، [[خداوند]] [[آسمان]] را از آن‌که روی [[زمین]] واقع شود، نگه می‌دارد، مگر به [[اذن]] خودش، و به واسطه ماست که [[زمین]] اهلش را در خود فرو نمی‌برد... و اگر کسی از ما روی [[زمین]] نباشد، [[زمین]] با اهلش در هم پیچیده خواهد شد. به واسطه ماست که [[باران]] می‌بارد و [[برکات]] [[زمین]] ظاهر می‌شود و...”<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۷؛ الامالی، ص۱۸۶.</ref>.
مرحوم [[کلینی]] از [[اسحاق بن یعقوب]] [[نقل]] می‌کند که وی پرسش‌هایی را در نامه‌ای نوشت و از [[محمد بن عثمان عمری]]، [[نائب دوم]] [[امام عصر]]{{ع}} در دوارن [[غیبت صغرا]]، خواست که پاسخ [[پرسش‌ها]] را از محضر آن [[حضرت]] بپرسد. [[امام عصر]]{{ع}} در پاسخ به یکی از [[پرسش‌ها]] که خواستار [[تبیین]] چگونگی انتفاع از [[امام]] در [[دوران غیبت]] شده بود، چنین مرقوم فرمودند: {{متن حدیث|...وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۸۳-۴۸۵؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۲۹۰.</ref>؛ وجه انتفاع از من در دوران غیبتم، همانند انتفاع از [[آفتاب]] است، هنگامی که [[ابر]] آن را از دیده‌ها [[پنهان]] دارد و همانا من موجب [[امان]] [[اهل]] زمینیم، چنان‌که [[ستارگان]] موجب [[امان]] [[اهل]] آسمان‌اند.
در این [[روایت]]، نقش [[امام]]{{ع}} روی [[زمین]] به نقش [[ستارگان]] در [[آسمان]] [[تشبیه]] می‌شود. در تحلیل این [[تشبیه]] می‌توان گفت، همان‌گونه که [[ستارگان]] روشنی بخش آسمان‌اند و [[اهل]] آن به واسطه آنها [[راه]] را می‌شناسند و [[گمراه]] نمی‌شوند، به همین سان [[امامان]] نیز روشنی بخش زمین‌اند و [[اهل]] [[زمین]] با توجه به آنها می‌توانند [[راه]] درست را تشخیص دهند؛ در ضمن، بر اساس ظاهر این [[روایات]]، نقش [[امام]] محدود به [[زمین]] و زمینیان نمی‌شود.
در [[تأیید]] تحلیل این [[تشبیه]] می‌توان به نمونه‌های کاربرد واژه “نجوم” در [[قرآن کریم]] اشاره کرد و از طریق آن، به نقش [[ستارگان]] پی برد. [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ}}<ref>«و آنگاه که ستارگان به تیرگی گرایند» سوره تکویر، آیه ۲.</ref>.
در این [[آیه]]، به روشنی، [[نور]] داشتن [[ستارگان]]، یکی از ویژگی‌های این اجرام آسمانی معرفی می‌شود.
{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ}}<ref>«و او همان است که ستارگان را برای شما آفرید تا در تاریکی‌های خشکی و دریا بدان‌ها راه جویید» سوره انعام، آیه ۹۷.</ref>.
در این [[آیه]] نیز این مسئله که [[ستارگان]] موجب [[هدایت]] [[انسان‌ها]] در تاریکی‌ها می‌شوند، به خوبی مطرح شده است.
روایتی نیز در برخی متون [[حدیثی]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وجود دارد که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در آن می‌فرمایند: “همانا مَثَل [[عالمان]] در [[زمین]]، مانند مَثَل [[ستارگان]] در [[آسمان]] است؛ در تاریکی‌های خشکی و دریا به وسیله آن [[هدایت]] حاصل می‌شود...”<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۱۵۷؛ زین الدین بن علی عاملی شهید ثانی، منیة المرید، ص۱۰۴.</ref>.
با توجه به آنچه گفته شد، روشن می‌شود که مقصود از {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}}، آن است که ایشان موجب [[امان]] [[مردم]] [[زمین]] از اختلاف‌اند که میتوان [[شأن]] [[هدایتی]] ایشان را از این مفهوم [[استنباط]] کرد. البته اگرچه در ذیل [[روایت]] [[امام سجاد]]{{ع}}، نقشی فراتر از این برای [[امامان]] [[تبیین]] می‌شود، به نظر نمی‌رسد که مسائل و [[مقامات]] یاد شده در ذیل این [[روایت]]، مربوط به [[مقام]] {{متن حدیث|أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ}} باشد، بلکه می‌تواند نقش و مقامی مستقل از آن پنداشته شود.
اینک که دانسته شد، بر اساس این [[روایت]] [[ثابت]] شد، نقش [[امام]] روشنی‌بخش و [[هدایتگری]] نسبت به آفریدگان [[زمین]] است، می‌توان گفت که این مفهوم می‌تواند همسوی با مفهوم “نور الله” باشد که دلالتی روشن بر همین نقش و [[شأن]] دارد<ref>در ادامه نوشتار، به تفصیل از روایاتی که در بردارنده این مفهوم‌اند، سخن به میان خواهیم آورد و تحلیل خود را عرضه خواهیم کرد.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۱۵.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۳٬۲۶۲

ویرایش