پرش به محتوا

سلمان فارسی در رجال و تراجم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴: خط ۲۴:
==[[سلمان]] از دیدگاه [[رسول خدا]]{{صل}}==
==[[سلمان]] از دیدگاه [[رسول خدا]]{{صل}}==
*[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} همه [[یاران]] و [[اصحاب]] خود را [[دوست]] می‌داشت و به تمامی آنان [[محبت]] می‌ورزید و در مواقع و شرایط مناسب این [[راز]] و این [[دوستی]] را بازگو می‌کرد. در این میان علاقه و [[محبت]] حضرتش نسبت به [[سلمان]] و اندکی دیگر از [[یاران]] واصحاب از ویژگی خاصی برخوردار بود، ایشان با صراحت و یا کنایه این [[حقیقت]] را به دیگران می‌فهماند و اکرام و [[احترام]] او را بر دیگران فرض و لازم می‌شمرد. اینک نمونه‌هایی از اضهار علاقه و [[محبت پیامبر]]{{صل}} به [[سلمان]] را یادآور می‌شویم:
*[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} همه [[یاران]] و [[اصحاب]] خود را [[دوست]] می‌داشت و به تمامی آنان [[محبت]] می‌ورزید و در مواقع و شرایط مناسب این [[راز]] و این [[دوستی]] را بازگو می‌کرد. در این میان علاقه و [[محبت]] حضرتش نسبت به [[سلمان]] و اندکی دیگر از [[یاران]] واصحاب از ویژگی خاصی برخوردار بود، ایشان با صراحت و یا کنایه این [[حقیقت]] را به دیگران می‌فهماند و اکرام و [[احترام]] او را بر دیگران فرض و لازم می‌شمرد. اینک نمونه‌هایی از اضهار علاقه و [[محبت پیامبر]]{{صل}} به [[سلمان]] را یادآور می‌شویم:
#در واقعه [[جنگ خندق]] هنگامی که [[سلمان]] طرح حفر [[خندق]] را پیشنهاد کرد و [[پیامبر خدا]]{{صل}} پذیرفت، [[مهاجران]] و [[انصار]] [[سلمان]] را از خود دانستند، و اعلام کردند [[سلمان]] از ماست اما [[پیامبر اکرم]] فرمود: "[[سلمان]] از ما [[خاندان]] است"<ref><ref>{{متن حدیث |سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ}}</ref>؛ اسد الغابه، ج۲، ص۳۳۱؛ طبقات الکبری، ج۴، ص۸۳ و در رجال کشی، ص۱۵، ح۳۳ این حدیث را از زبان حضرت علی{{ع}} نقل می‌کند که فرمود:{{متن حدیث|سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ}}.</ref>.
#در واقعه [[جنگ خندق]] هنگامی که [[سلمان]] طرح حفر [[خندق]] را پیشنهاد کرد و [[پیامبر خدا]]{{صل}} پذیرفت، [[مهاجران]] و [[انصار]] [[سلمان]] را از خود دانستند، و اعلام کردند [[سلمان]] از ماست اما [[پیامبر اکرم]] فرمود: "[[سلمان]] از ما [[خاندان]] است"<ref>{{متن حدیث |سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ}}؛ اسد الغابه، ج۲، ص۳۳۱؛ طبقات الکبری، ج۴، ص۸۳ و در رجال کشی، ص۱۵، ح۳۳ این حدیث را از زبان حضرت علی{{ع}} نقل می‌کند که فرمود:{{متن حدیث|سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ}}.</ref>.
#روزی [[سلمان فارسی]] بر [[پیامبر]]{{صل}} وارد شد و [[حضرت]] به خاطر [[شخصیت معنوی]] و به خاطر سن زیادش او را بزرگ شمرد و بر دیگران مقدم داشت و در بالای مجلس او را نشانید. [[عمر]] وقتی وارد شد دید [[سلمان]] در [[جایگاه]] بلندی قرار گرفته ناراحت شد خطاب به همگان گفت: این مرد عجمی که بالاتر از [[اعراب]] نشسته کیست؟ [[پیامبر خدا]]{{صل}} تا سخن او را شنید که بر خلاف دیدگاه [[اسلام]] [[عرب]] را بر [[عجم]] مقدم نی‌داند، ناراحت شد و این [[حدیث]] معروف را فرمودند: "همانا همه [[مردم]] و [[انسان‌ها]] از [[آدم]] تا امروز، با هم مساوی‌اند مانند دندانه‌های شانه و هیچ [[عربی]] بر عجمی یا سرخ‌پوستی بر سپاه‌پوستی [[برتری]] ندارد، جز به [[تقوا]]؛ [[سلمان]] دریایی بی‌پایان و گنجی تمام نشدنی است، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است، او سرچشمه گوارایی است که [[علم]] و [[حکمت]] از او سرازیر و [[دلیل]] و [[برهان]] از سوی او می‌آید"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلنَّاسَ مِنْ عَهْدِ آدَمَ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ اَلْمُشْطِ لاَ فَضْلَ لِلْعَرَبِيِّ عَلَى اَلْعَجَمِيِّ وَ لاَ لِلْأَحْمَرِ عَلَى اَلْأَسْوَدِ إِلاَّ بِالتَّقْوَى سَلْمَانُ بَحْرٌ لاَ يُنْزَفُ وَ كَنْزٌ لاَ يَنْفَدُ سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ سَلْسَلٌ يَمْنَحُ اَلْحِكْمَةَ وَ يُؤْتِي اَلْبُرْهَانَ}}؛ الاختصاص، ص۳۴۱ و بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۴۹. (سلسل کجعفر، الماء العذب او البارد).</ref>.
#روزی [[سلمان فارسی]] بر [[پیامبر]]{{صل}} وارد شد و [[حضرت]] به خاطر [[شخصیت معنوی]] و به خاطر سن زیادش او را بزرگ شمرد و بر دیگران مقدم داشت و در بالای مجلس او را نشانید. [[عمر]] وقتی وارد شد دید [[سلمان]] در [[جایگاه]] بلندی قرار گرفته ناراحت شد خطاب به همگان گفت: این مرد عجمی که بالاتر از [[اعراب]] نشسته کیست؟ [[پیامبر خدا]]{{صل}} تا سخن او را شنید که بر خلاف دیدگاه [[اسلام]] [[عرب]] را بر [[عجم]] مقدم نی‌داند، ناراحت شد و این [[حدیث]] معروف را فرمودند: "همانا همه [[مردم]] و [[انسان‌ها]] از [[آدم]] تا امروز، با هم مساوی‌اند مانند دندانه‌های شانه و هیچ [[عربی]] بر عجمی یا سرخ‌پوستی بر سپاه‌پوستی [[برتری]] ندارد، جز به [[تقوا]]؛ [[سلمان]] دریایی بی‌پایان و گنجی تمام نشدنی است، [[سلمان]] از ما [[اهل بیت]] است، او سرچشمه گوارایی است که [[علم]] و [[حکمت]] از او سرازیر و [[دلیل]] و [[برهان]] از سوی او می‌آید"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلنَّاسَ مِنْ عَهْدِ آدَمَ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ اَلْمُشْطِ لاَ فَضْلَ لِلْعَرَبِيِّ عَلَى اَلْعَجَمِيِّ وَ لاَ لِلْأَحْمَرِ عَلَى اَلْأَسْوَدِ إِلاَّ بِالتَّقْوَى سَلْمَانُ بَحْرٌ لاَ يُنْزَفُ وَ كَنْزٌ لاَ يَنْفَدُ سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ سَلْسَلٌ يَمْنَحُ اَلْحِكْمَةَ وَ يُؤْتِي اَلْبُرْهَانَ}}؛ الاختصاص، ص۳۴۱ و بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۴۹. (سلسل کجعفر، الماء العذب او البارد).</ref>.
#[[ابن بریده]] از پدرش [[نقل]] می‌کند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "پروردگارم مرا به [[دوستی]] چهار نفر [[دستور]] داده که خود [[باری تعالی]] هم آنان را [[دوست]] میدارد و آن چهار تن عبارتند از: [[علی]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]] و [[سلمان]]"<ref>{{متن حدیث|أَمَرَنِي رَبِّي بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ يُحِبُّهُمْ عَلِيٌّ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ سَلْمَانُ}}؛ بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۶.</ref>.
#[[ابن بریده]] از پدرش [[نقل]] می‌کند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "پروردگارم مرا به [[دوستی]] چهار نفر [[دستور]] داده که خود [[باری تعالی]] هم آنان را [[دوست]] میدارد و آن چهار تن عبارتند از: [[علی]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]] و [[سلمان]]"<ref>{{متن حدیث|أَمَرَنِي رَبِّي بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّهُ يُحِبُّهُمْ عَلِيٌّ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ سَلْمَانُ}}؛ بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۶.</ref>.
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش