|
|
خط ۱۲۴: |
خط ۱۲۴: |
|
| |
|
| ==[[همکاری با حاکم جائر]]== | | ==[[همکاری با حاکم جائر]]== |
|
| |
| ==بررسی اقوال [[فقها]]==
| |
| [[حرمت]] [[یاریرسانی]] به [[ظالمان]] و [[همکاری]] با ایشان، یکی از مباحث مهم در [[فقه سیاسی]] [[شیعه]] است. اغلب [[فقهای شیعه]] این کار را در کتاب مکاسب با عنوان “معونة الظالمین”، یکی از مکاسب محرمه شمردهاند. مرحوم [[شیخ انصاری]] این مبحث را در ردیف بیستودومین [[حرام]] آورده است. از نظر [[شیخ انصاری]]، همه [[فقهای شیعه]] در این بحث، یعنی [[حرمت]] معونة الظالمین همنظرند، و [[یاریرسانی]] به [[ظالمان]] را از جمله [[گناهان کبیره]] دانستهاند<ref>ر.ک: الشیخ مرتضی الأنصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۲۱۳؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، المقنعة، ص۵۸۷.</ref>. در اینکه مراد از معونة الظالمین چیست، و آیا به معنای کسی است که تنها به خود [[ظلم]] میکند یا شامل [[ظلمکننده]] به غیر خود نیز میشود، و یا تنها مراد از آن [[حکام جائر]] است، میان [[فقها]] اختلافنظر وجود دارد. اما ایروانی در حاشیه خود بر مکاسب از سخنان شیخ چنین برداشت کرده است که در این بحث تنها مورد اخیر مراد شیخ و دیگر فقهاست. بنابراین مقصود شیخ از این بحث، تنها همان موضوع بحث ما، یعنی کمک به [[حکام جائر]] است<ref>ر.ک: حاشیه ایروانی بر مکاسب، ص۴۲؛ به نقل از: علی محمدی، شرح مکاسب، ج۲، ص۵۵۵-۵۵۶.</ref>.
| |
| گرچه [[فقهای شیعه]] درباره [[حرمت]] اصل [[همکاری]] همنظرند، بر سر موارد و جزئیات آن اختلافنظر دارند؛ برای مثال مرحوم صاحب جواهر دراینباره میان [[حاکم جائر]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] تفاوت و تفصیل قایل شده است<ref>{{عربی|فان القرب الیهم مطلقا مظنة الهلاک، هذا کله فی ظلمة المخالفین و سلاطینهم: و اما سلاطین أهل الحق فالظاهر عدم الکراهة فی اعانتهم علی المباحات، لکن لا علی وجه یکون من جندهم و أعوانهم، بل لا یبعد عدم الحرمة فی حب بقائهم، خصوصاً اذا کان لقصد صحیح من قوة أهل الحق وعزهم، والله العالم}} (ر.ک: محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۷-۴۸).</ref>. همچنین مرحوم [[شیخ انصاری]] درباره دایره شمول آن، که آیا تنها شامل [[محرمات]] میشود یا شغلهای غیر [[محرم]] همچون خیاطی و بنایی را نیر در بر میگیرد، نظری خلاف مشهور دارد. ایشان [[همکاری]] با [[ظالمان]] و [[یاری رساندن]] به ایشان را در دو مورد [[حرام]] دانسته است: مورد اول کمک به [[ظالمان]] و [[همکاری]] با آنها در [[ظلم]]، که نظریه مشهور [[فقهای امامیه]] است؛ مورد دوم که خاص نظر ایشان و برخی فقهای دیگر است، [[همکاری]] و [[مشارکت]] در امور [[مباح]] [[ظالم]] است که اگر چه [[حرام]] نیست، شخص همکار، با انجام این امور از اعوان و عمال وی به شمار میآید؛ همچون خیاطی، معماری و...؛ اما کمک به [[سلطان]] [[ظالم]] در غیر این موارد، مانند ساخت [[مسجد]] یا کمک برای دریافت مزد یا حتی مجانی، به طوری که عنوان عمال، [[همکاری]] و انتساب به [[سلطان جائر]] نگیرد، [[حرام]] نیست<ref>ر.ک: الشیخ مرتضی الانصاری، المکاسب، ج۱، ص۲۱۳ و ۲۱۶.</ref>.
| |
|
| |
| [[علامه مجلسی]] نیز در آثار مختلف خود، از جمله عین الحیات، حلیة المتقین و نیز [[بحارالانوار]]، جوانب مختلف این مسئله را بررسی کرده است. وی یکی از [[گناهان کبیره]] را “معونة الظالمین” دانسته<ref>ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۴۸.</ref> و آن را در زمره [[محرمات]] برشمرده است. [[علامه]] نظریه مشهور را [[برگزیده]] و کمک به [[ظالمان]] را در موارد غیر [[ظالم]] [[حرام]] ندانسته است. وی ممنوعیت مطلق [[همکاری]] با [[حاکمان ظالم]] در [[روایات]] را حمل بر [[حاکمان ظالم]] [[مخالف]] کرده است: “اعانت [[ظالمان]] در [[ظلم]] [[حرام]] است و در غیر [[ظلم]]، مشهور آن است که [[حرام]] نیست، مانند عمارت کردن و طبخ کردن و سایر خدمات مباحه. در بعضی از [[اخبار]] منع از مطلق [[معاشرت]] و اعانت ایشان وارد شده است، و محتمل است که محمول بر [[مخالفان]] [[مذهب]] باشد”<ref>ر.ک: همو، حق الیقین، ص۴۲۶؛ به نقل از: ابوالفضل سلطان محمدی، اندیشه سیاسی علامه محلسی، ص۱۴۴.</ref>. [[شیخ مفید]] نیز کمک به [[ظالمان]] را، در مواردی که [[خداوند]] از آنها [[نهی]] کرده، [[حرام]] دانسته و گرفتن اجرت برای انجام آنها را ینز [[حرام]] شمرده است<ref>{{متن حدیث|و معونة الظالمين على ما نهى الله عنه حرام و أخذ الأجر على ذلك سحت حرام}} (ر.ک: محمد بن محمد بن نعمان مفید، المقنعه، ص۳۴۹).</ref>. بدین ترتیب، [[شیخ مفید]] نیز نظریه مشهور را [[برگزیده]] است. مرحوم صاحب جواهر نیز کمک به [[ظالمان]] را در موارد [[حرام]] به [[نقل]] از مقنعه و [[مراسم]] جایز ندانستهاند. ایشان معتقدند کمک به هر گنهکاری در امر گناهش جایز نیست و این قید را مختص [[ظالمان]] نمیدانند<ref>ر.ک: محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۳، ص۴۵.</ref>. مرحوم [[محقق نراقی]] نیز در کتاب مستند الشیعه بر این [[باور]] است که “{{عربی|معونة الظالمین فی ظلمهم بل فی مطلق الحرام}}” [[حرام]] است و سه دسته [[دلیل]] برای آن اقامه کرده است. ایشان به دو [[آیه]] {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ}}<ref>«و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref> و نیز [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref> استناد کرده است. مرحوم نراقی در توضیح [[آیه]] [[نورانی]] دوم مینویسد: “اگر میل داشتن به آنها [[حرام]] باشد،کمک به آنها به طریق اولی [[حرام]] خواهد بود”<ref>{{عربی|الرکون المحرم هو المیل القلیل، فکیف بالاعانة؟}} (احمد بن محمد مهدی النراقی، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، تحقیق مؤسسة آل البیت{{عم}} الاحیاء التراث، ج۱، ص۱۰۶).</ref>. مرحوم [[محقق بحرانی]] نیز در کتاب حدائق الناظره ذیل بحث معونة الظالمین گفته که قول مشهور [[مقید]] به قید “مایحرم” است. بنابراین آنچه در اصل [[حرام]] نیست – مانند خیاطی و معماری – در بحث کمک به [[ظالمان]] اشکال ندارد. ایشان به [[نقل]] از کفایة، قید “بما یحرم” را میآورد، لکن به نظر [[محقق بحرانی]] نیز [[احتیاط]]، احتراز از کمک به [[ظالمان]] است؛ حتی در مواردی که [[حرام]] نیست، به [[دلیل]] وجود برخی [[روایات]] و [[آیات]] عامی که بر ممنوعیت مطلق اعانت بر [[ظالمین]] دلالت دارد<ref>{{عربی|لکن الاحوط الاحتراز منه لبعض الأخبار الدالة علی المنع و قوله تعالی}} {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}} (ر.ک: یوسف بن احمد بن ابراهیم البحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۲۶، ص۱۱۰).</ref>. البته [[محقق بحرانی]] در جای دیگر، همچون قول مشهور قید “بما یحرم” را آورده است<ref>{{عربی|و اما معونة الظالمین بما کان ظلما و محرما فیدل علی تحریمه: العقل و النقل، کتابا و سنة}} (ر.ک: یوسف بن احمد بن ابراهیم البحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۱۸، ص۱۱۳).</ref>. مرحوم [[محقق اردبیلی]] نیز در مجمع الفائده به این مسئله پرداخته و قید “بما یحرم” را آورده است. ایشان کمک به [[ظالمان]] را در حوزه مباحات جایز دانسته، اما به [[کراهت]] قایل شده است. آن مرحوم در بحث [[حرمت]] [[همکاری]] به چهار [[دلیل عقل]]، [[آیات]]، [[روایات]] و [[اجماع]] [[تمسک]] جسته است. [[محقق اردبیلی]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref> دو احتمال را فرض کرده است: نخست آنکه مراد همان [[حکام]] و [[سلاطین]] جورند که خود را [[جانشین پیامبر]] و [[ائمه]]{{عم}} میدانند؛ همچون [[معاویه]] و اعوان و امثالش؛ دوم آنکه محتمل است مراد [[آیه]] هر کسی باشد که به دیگری [[ظلم]] کند<ref>ر.ک: احمد الاردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق و تصحیح مجتبی العراقی و شیخعلیپناه الاشتهاری و حسین یزدی، ج۱۰، ص۵۸-۵۹.</ref>. ابنادریس حلی در کتاب سرائر، یکی از مکاسب محرمه و ممنوعه را دریافت مزد در قبال [[خدمت]] به [[سلطان جائر]] دانسته است. وی کمک به شاه [[ظالم]]، [[پذیرش]] منصبی از سوی وی یا [[پیروی]] از [[حاکم جائر]] را در انجام [[فعل قبیح]] یا کمک به او، امرونهی وی، یا [[رضا]] دادن به چیزی از سوی [[حاکم جائر]] را در شرایط عادی جایز نمیداند<ref>ر.ک: محمد بن ادریس الحلی، السرائر، تحقیق لجنة التحقیق، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref>. صاحب جواهر در بحث [[حرمت]] کمک به [[ظالمان]] در فعل [[حرام]] با تفصیل قایل شدن میان [[سلاطین]] [[جائر]] [[شیعه]] و [[مخالف]] ([[اهل سنت]]) میگوید:
| |
| کمک به [[ظالمان]]... به قصد تلاش در بلندی مرتبه آنها و حصول [[اقتدار]] آنها بر [[مردم]] و قصد زیاده کردن سیاهیلشکر و تقویت [[سلطنت]] آنها بدون [[شک]] [[حرام]] است؛ زیرا مثل اعانت بر [[ظلم]] است، بلکه خود اعانت بر [[ظلم]] است؛ اما غیر این چیزها مثل خیاطی [[لباس]] یا [[خانه]] ساختن برایشان که فی نفسه [[مباح]] هستند و قصد تقویت [[سلطنت]] و اعتلای رتبه آنها را ندارد، ظاهراً جایز است؛ گرچه خالی از [[کراهت]] نیست، مادام که ضرورتی مثل [[تقیه]] ما را بدان نکشاند. همانا نزدیکی به این [[سلاطین]] در مظان [[هلاکت]] و نابودی است. تمام این مطالب در باب [[سلاطین]] [[ظالم]] و [[مخالف]] بود<ref>{{عربی|فالظاهر جوازه، و إن کان هو لایخلو من کراهة، ما لم تدع الضرورة من تقیة و نحوها الیه، فان القرب الیهم مطلقا مظنة الهلاک، هذا کله فی ظلمة المخالفین و سلاطینهم}} (محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۳، ص۴۷).</ref>.
| |
|
| |
| چنانکه از عبارات صاحب جواهر برداشت میشود، ایشان صرف انجام مباحات را در [[خدمت]] [[سلاطین]] غیرشیعه، بدون قصد و [[حب]] بقای آنها [[مکروه]] دانسته است، اما کمک به [[سلاطین]] [[شیعه]] در بخش مباحات از دیدگاه صاحب جواهر نه تنها جایز است، بلکه [[حب]] بقای آنها نیز [[حرام]] نیست و او بقای این [[سلاطین]] را موجب [[قوت]] و [[عزت]] [[جامعه]] [[شیعه]] دانسته است: “اما [[سلاطین]] [[اهل حق]]، ظاهراً کمک به آنها در مباحات [[مکروه]] نیست...، بلکه بعید نیست که [[حب]] بقای آنها [[حرام]] نباشد. اگر به قصد صحیح بوده باشد که [[قدرت]] کلمه [[اهل حق]] و [[عزت]] آنها از جمله آن قصد صحیح است”<ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۳، ص۴۷-۴۸.</ref><ref>[[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت]]، ص ۳۸.</ref>.۱۳۶
| |
|
| |
|
| ==[[ادله]] [[حرمت]] [[یاریرسانی]] به [[حاکم جائر]] و [[همکاری]] با او== | | ==[[ادله]] [[حرمت]] [[یاریرسانی]] به [[حاکم جائر]] و [[همکاری]] با او== |