←چگونگی تشخیص الهام مَلَک و وسوسه شیطان
(←منابع) |
|||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
*'''نکته''': در این [[آیه]] بر [[الهام معارف]] و [[علوم]] [[دست]] نایافتنی [[پیامبر]] از سوی [[خداوند]] تأکید شده و یکی از دلائل [[عصمت]] و صیانت [[پیامبر]] شمرده شده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۶۳.</ref>. | *'''نکته''': در این [[آیه]] بر [[الهام معارف]] و [[علوم]] [[دست]] نایافتنی [[پیامبر]] از سوی [[خداوند]] تأکید شده و یکی از دلائل [[عصمت]] و صیانت [[پیامبر]] شمرده شده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۶۳.</ref>. | ||
==چگونگی تشخیص [[الهام]] | ==چگونگی تشخیص [[الهام مَلَک]] و [[وسوسه شیطان]]== | ||
*[[شناخت]] و تشخیص [[الهام]] | *[[شناخت]] و تشخیص [[الهام مَلَک]] از [[وسوسه شیطان]]، از مسائل مهّم [[شناخت]] درونی است که به تَبَع آن، آثار و [[برکات]] بیرونی دارد، چون هر عملی یا بیشتر [[اعمال]] بر اثر القائات مَلَکی یا [[شیطانی]] است و درباره فرق، نحوه [[شناخت]] و تمیز بین آن دو، عدهای مطالبی نوشتهاند که مختصراً به آنها اشاره میشود. | ||
*محققی مینویسد: "وجوه کثیری برای فرق بین آن دو ذکر کردهاند که مورد [[اعتماد]] نیست مگر برای کسی که به حیلههای [[نَفْس]] امّاره و خواهشهای آن، آشنا باشد و [[آگاهی]] کافی از مسائل ریز [[معارف]] و [[تقوای الهی]] داشته باشد. برای فرق بین آن دو، نوشتهاند: خاطری که [[دعوت]] به [[اطاعت]] و [[بندگی]] کند، مَلَکی است و خاطری که [[دعوت]] به [[گناه]] و [[معصیت]] کند، [[شیطانی]]. در قِسم اول، اشکال میشود که چه بسا، آن [[دعوت]] برای [[عبادت]]، برای [[ریا]] یا کسب شُهرت و [[مقام]]، و در نتیجه بر اثر [[وسوسه]] و القایات [[شیطان]] باشد، پس فرق مذکور، مورد [[اعتماد]] نیست؛ لذا کسی که [[خودشناسی]] و [[معرفت]] نَفْسش قَوی باشد و نیل به آن نیز خیلی مشکل است، میتواند بین خواطر مَلَکی و [[شیطانی]] تمیز بدهد و از همدیگر تشخیص بدهد"<ref>مفاتیح الغیب، المفتاح الرابع، المشهد الثالث، ص۱۵۹.</ref>. | *محققی مینویسد: "وجوه کثیری برای فرق بین آن دو ذکر کردهاند که مورد [[اعتماد]] نیست مگر برای کسی که به حیلههای [[نَفْس]] امّاره و خواهشهای آن، آشنا باشد و [[آگاهی]] کافی از مسائل ریز [[معارف]] و [[تقوای الهی]] داشته باشد. برای فرق بین آن دو، نوشتهاند: خاطری که [[دعوت]] به [[اطاعت]] و [[بندگی]] کند، مَلَکی است و خاطری که [[دعوت]] به [[گناه]] و [[معصیت]] کند، [[شیطانی]]. در قِسم اول، اشکال میشود که چه بسا، آن [[دعوت]] برای [[عبادت]]، برای [[ریا]] یا کسب شُهرت و [[مقام]]، و در نتیجه بر اثر [[وسوسه]] و القایات [[شیطان]] باشد، پس فرق مذکور، مورد [[اعتماد]] نیست؛ لذا کسی که [[خودشناسی]] و [[معرفت]] نَفْسش قَوی باشد و نیل به آن نیز خیلی مشکل است، میتواند بین خواطر مَلَکی و [[شیطانی]] تمیز بدهد و از همدیگر تشخیص بدهد"<ref>مفاتیح الغیب، المفتاح الرابع، المشهد الثالث، ص۱۵۹.</ref>. | ||
*البته آن اشکال مورد مناقشه است، چون اطاعتی که توأم با [[ریا]] و کسب شُهرت و [[مقام]] باشد، اصلاً مصداق [[اطاعت]] نیست با توجه به اینکه وسوسههای [[شیطان]] در مراحل مختلف [[اطاعت]] قابل تحقق و [[تصور]] است، '''اولاً:''' [[وسوسه]] میکند تا موجب [[غفلت]] از [[اطاعت]] و به نحوی [[مانع]] انجام آن شود؛ '''ثانیاً:''' در صورت عدم کامیابی بر مانعیت، در ایجاد اخلال در آن میکوشد و آن همان [[وسوسه]] [[ریا]] و کسب شُهرت است. پس، برای هر مرحله از سِیر و [[سلوک]]، [[شیطانی]] وجود دارد و هر چه فردی به مرحلهای بالاتر قدم بگذارد، [[شیطانی]] ماهرتر و حیلهگرتر نیز وجود دارد. | *البته آن اشکال مورد مناقشه است، چون اطاعتی که توأم با [[ریا]] و کسب شُهرت و [[مقام]] باشد، اصلاً مصداق [[اطاعت]] نیست با توجه به اینکه وسوسههای [[شیطان]] در مراحل مختلف [[اطاعت]] قابل تحقق و [[تصور]] است، '''اولاً:''' [[وسوسه]] میکند تا موجب [[غفلت]] از [[اطاعت]] و به نحوی [[مانع]] انجام آن شود؛ '''ثانیاً:''' در صورت عدم کامیابی بر مانعیت، در ایجاد اخلال در آن میکوشد و آن همان [[وسوسه]] [[ریا]] و کسب شُهرت است. پس، برای هر مرحله از سِیر و [[سلوک]]، [[شیطانی]] وجود دارد و هر چه فردی به مرحلهای بالاتر قدم بگذارد، [[شیطانی]] ماهرتر و حیلهگرتر نیز وجود دارد. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
*اگر [[آیات]] مربوط به [[شیطان]] بررسی شود، موجب [[شناخت]] [[صفات شیطان]] و اینکه به چه چیزهایی [[وسوسه]] و امر میکند و [[سعی]] در جلوگیری از انجام چه اموری دارد، میشود و اینکه در صورت عدم [[توفیق]] در [[مانع]] شدن، آنها را به انحرافهایی مانندِ [[ریا]] سوق میدهد؛ همه آن مطالب در [[آیات]] مختلف، بیان شده است. و در جمعبندی از آن [[آیات]]، اینکه هر چه [[مخالف]] با [[دین مقدس اسلام]] و [[سیره]] و [[رفتار]] و گفتار ولی [[حق]] و [[خلیفه الهی]] باشد، به نحوی [[شیطان]] و [[جنود]] او، نقش اساسی در [[زمینهسازی]] و ایجاد بستر مناسب برای تحقق آن دارند؛ لذا برای [[شناخت]] وسوسهها و القائات [[شیطانی]]، لازم است همه افراد [[سعادت]] خواه و طالب کمال، با مسائل [[دین]] و [[احکام]] و [[آداب]] [[اخلاقی]] آن آشنا باشند، تا بتوانند خاطرات درونی خود را با آن بسنجند. | *اگر [[آیات]] مربوط به [[شیطان]] بررسی شود، موجب [[شناخت]] [[صفات شیطان]] و اینکه به چه چیزهایی [[وسوسه]] و امر میکند و [[سعی]] در جلوگیری از انجام چه اموری دارد، میشود و اینکه در صورت عدم [[توفیق]] در [[مانع]] شدن، آنها را به انحرافهایی مانندِ [[ریا]] سوق میدهد؛ همه آن مطالب در [[آیات]] مختلف، بیان شده است. و در جمعبندی از آن [[آیات]]، اینکه هر چه [[مخالف]] با [[دین مقدس اسلام]] و [[سیره]] و [[رفتار]] و گفتار ولی [[حق]] و [[خلیفه الهی]] باشد، به نحوی [[شیطان]] و [[جنود]] او، نقش اساسی در [[زمینهسازی]] و ایجاد بستر مناسب برای تحقق آن دارند؛ لذا برای [[شناخت]] وسوسهها و القائات [[شیطانی]]، لازم است همه افراد [[سعادت]] خواه و طالب کمال، با مسائل [[دین]] و [[احکام]] و [[آداب]] [[اخلاقی]] آن آشنا باشند، تا بتوانند خاطرات درونی خود را با آن بسنجند. | ||
*به یک نکته اشاره میشود که هم دلالت بر تحقق خارجی [[شیطان]] دارد و نیز معیار مناسبی برای تشخیص [[وسوسه]] [[شیطان]] با [[الهام|الهامِ]] مَلَک است، و آن این که افراد هنگام [[اقامه نماز]]، [[سعی]] کنند، تمرکز حواس کرده و توجه کافی به معانی کلمات [[نماز]] و اینکه مخاطب در آن [[پروردگار]] [[متعال]] است، داشته باشند. آن هنگام، با کمی دقت متوجه خواهند شد که موجودی در [[ذهن]] و درونشان رخنه کرده و آنان را به سوی مسائل [[زندگی]] میکشاند که چکار کنند یا به یاد برخوردها با دیگران یا مطالب رد و بدل شده با دیگری میاندازد و اگر [[اهل]] [[علم]] باشند، ذهنشان را متوجه مسائل [[علمی]] و حلّ [[مشکلات]] آن میکند و... اگر به خود آیند که در حال [[نماز]] و [[راز و نیاز]] با پروردگارشان هستند و باید متوجه حضور در پیشگاه او باشند، البته بستگی به افراد دارد، در آن حالت شاید با مقدار مدت کمی تمرکز پیدا کنند، ولی دوباره، با [[وسوسه]] دیگر، ذهنها را متوجه مسائل جدید و جذّاب میکند تا افراد به خود آیند، [[نماز]] تمام شده است و در آن مدت، [[اسیر]] تسویلات و القائات [[شیطانی]] بودهاند. البته آن مطالب برای کسانی است که [[سعی]] در تحقق شرایط [[باطنی]] [[نماز]] دارند<ref>یکی از راههای اثبات تحقق خارجی شیطان، خطورات ناخواسته درونی است که در این باره صاحب بحارالانوار مینویسد: {{عربی|و لا يمكن أن يقال إن فاعلها هو العبد لأن العبد قد يكره حصول تلك الخواطر و يحتال في دفعها عن نفسه مع أنها البتة لا يندفع بل ينجر البعض إلى البعض على سبيل الاتصال فإذا لا بد هاهنا من شيء آخر و هو إما الملك و إما الشيطان فلعلهما متكلمان بهذا الكلام في أقصى الدماغ أو في أقصى القلب حتى إن الإنسان و إن كان في غاية الصمم فإنه يسمع هذه الحروف و الأصوات}}؛ بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۳۲۱-۳۲۳.</ref> | *به یک نکته اشاره میشود که هم دلالت بر تحقق خارجی [[شیطان]] دارد و نیز معیار مناسبی برای تشخیص [[وسوسه]] [[شیطان]] با [[الهام|الهامِ]] مَلَک است، و آن این که افراد هنگام [[اقامه نماز]]، [[سعی]] کنند، تمرکز حواس کرده و توجه کافی به معانی کلمات [[نماز]] و اینکه مخاطب در آن [[پروردگار]] [[متعال]] است، داشته باشند. آن هنگام، با کمی دقت متوجه خواهند شد که موجودی در [[ذهن]] و درونشان رخنه کرده و آنان را به سوی مسائل [[زندگی]] میکشاند که چکار کنند یا به یاد برخوردها با دیگران یا مطالب رد و بدل شده با دیگری میاندازد و اگر [[اهل]] [[علم]] باشند، ذهنشان را متوجه مسائل [[علمی]] و حلّ [[مشکلات]] آن میکند و... اگر به خود آیند که در حال [[نماز]] و [[راز و نیاز]] با پروردگارشان هستند و باید متوجه حضور در پیشگاه او باشند، البته بستگی به افراد دارد، در آن حالت شاید با مقدار مدت کمی تمرکز پیدا کنند، ولی دوباره، با [[وسوسه]] دیگر، ذهنها را متوجه مسائل جدید و جذّاب میکند تا افراد به خود آیند، [[نماز]] تمام شده است و در آن مدت، [[اسیر]] تسویلات و القائات [[شیطانی]] بودهاند. البته آن مطالب برای کسانی است که [[سعی]] در تحقق شرایط [[باطنی]] [[نماز]] دارند<ref>یکی از راههای اثبات تحقق خارجی شیطان، خطورات ناخواسته درونی است که در این باره صاحب بحارالانوار مینویسد: {{عربی|و لا يمكن أن يقال إن فاعلها هو العبد لأن العبد قد يكره حصول تلك الخواطر و يحتال في دفعها عن نفسه مع أنها البتة لا يندفع بل ينجر البعض إلى البعض على سبيل الاتصال فإذا لا بد هاهنا من شيء آخر و هو إما الملك و إما الشيطان فلعلهما متكلمان بهذا الكلام في أقصى الدماغ أو في أقصى القلب حتى إن الإنسان و إن كان في غاية الصمم فإنه يسمع هذه الحروف و الأصوات}}؛ بحارالانوار، ج۶۰، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۳۲۱-۳۲۳.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع|1}} | {{ستون-شروع|1}} |