شیطان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۱۵: خط ۳۱۵:
===[[تبذیر]]===
===[[تبذیر]]===
*{{متن قرآن|وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا}}<ref>«و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری مورز * که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۶-۲۷.</ref>.
*{{متن قرآن|وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا}}<ref>«و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری مورز * که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۶-۲۷.</ref>.
*کلمه {{متن قرآن|تَبْذِير}} و {{متن قرآن|مُبَذِّرِين}} از مادّه "بذر" به معنای تفریق و پراکنده کردن است، و بیش‌تر در پراکنده کردن دانه‌های زراعی برای [[کشاورزی]] استعمال می‌شود؛ لذا در برخی کتاب‌های لغت [[قرآنی]] آمده است:
*کلمه {{متن قرآن|تَبْذِير}} و {{متن قرآن|مُبَذِّرِين}} از مادّه "بذر" به معنای تفریق و پراکنده کردن است، و بیش‌تر در پراکنده کردن دانه‌های زراعی برای [[کشاورزی]] استعمال می‌شود؛ لذا در برخی کتاب‌های لغت [[قرآنی]] آمده است: "تبذیر به معنای تفریق و اصل آن از بذر، پاشیدن (دانه‌های زراعی) است، بعداً به طور استعاره به آن‌که [[مال]] خویش را ضایع می‌کند، مُبَذِّر گفتند"<ref>مفردات راغب، ص۱۱۳ و ۱۱۴، کلمه بذر.</ref>.
"تبذیر به معنای تفریق و اصل آن از بذر، پاشیدن (دانه‌های زراعی) است، بعداً به طور استعاره به آن‌که [[مال]] خویش را ضایع می‌کند، مُبَذِّر گفتند"<ref>مفردات راغب، ص۱۱۳ و ۱۱۴، کلمه بذر.</ref>.
*فرق [[تبذیر]] با [[اسراف]]، اینکه [[تبذیر]] پراکنده کردن [[مال]] بدون [[نظم]] و فایده صحیح است و [[اسراف]]، [[تجاوز]] از حدّ معقول [[شرعی]] و عُرفی است.
*فرق [[تبذیر]] با [[اسراف]]، اینکه [[تبذیر]] پراکنده کردن [[مال]] بدون [[نظم]] و فایده صحیح است و [[اسراف]]، [[تجاوز]] از حدّ معقول [[شرعی]] و عُرفی است.
*بعضی با [[نقل]] قول دیگران، نوشته‌اند: "تبذیر، [[انفاق مال]] در غیر [[حق]] و در [[باطل]] است هرچند به مقدار یک مُدّ باشد"<ref>التبیان، ج۶، ص۴۶۹ "مُدّ" نیز به پیمانه گندم و یک چهارم "صاع" گفته می‌شود.</ref>.
*بعضی با [[نقل]] قول دیگران، نوشته‌اند: "تبذیر، [[انفاق مال]] در غیر [[حق]] و در [[باطل]] است هرچند به مقدار یک مُدّ باشد"<ref>التبیان، ج۶، ص۴۶۹ "مُدّ" نیز به پیمانه گندم و یک چهارم "صاع" گفته می‌شود.</ref>.
خط ۳۲۳: خط ۳۲۲:
*از معنای لغوی و [[تفسیری]] کلمه "تبذیر" استفاده می‌شود که [[تبذیر]] دو قِسم است: [[انفاق]] بیش از حد و در زمان واحد که موجب تمام شدن [[مال]] می‌شود و برای دیگران که درخواست کمک دارند، چیزی باقی نمی‌ماند که این قسم مرادف با معنای [[اسراف]] خواهد بود، لذا اکثر ترجمه‌ها، آن را [[اسراف]] ترجمه کرده‌اند. قِسم دوم، [[انفاق]] متکبرانه و در [[راه]] [[باطل]] و برای ایجاد [[شر]] و [[فساد]] است نَه برای [[صلاح]] و [[اصلاح]] امور. [[انفاق]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از قسم اول بوده که هر چه را نزد آن [[حضرت]] از [[اموال]] بوده، در یک زمان، [[انفاق]] می‌کرده و نزد کسان دیگری که درخواست کمک می‌کردند، شرمنده می‌شدند. لذا [[خدای سبحان]] از آن‌گونه [[انفاق]] [[نهی]] کرد. یا اینکه گفته شود: مراد از [[تبذیر]] همان معنای معروف [[انفاق]] در [[باطل]] باشد که [[عمل شیطان]] بوده و [[نهی]] از آن [[حضرت]]، جنبه کنایه داشته و برای دیگران بوده است، مانندِ [[نهی]] آن [[حضرت]] از بی احترامی به [[پدر]] و مادرش با توجه اینکه آنان [[قبل از بعثت]] آن [[حضرت]]، [[وفات]] کرده بودند: {{متن قرآن|فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>، پس [[نهی]] آن [[حضرت]] از بی‌احترامی، جنبه کنایه داشته و برای دیگران بوده است.
*از معنای لغوی و [[تفسیری]] کلمه "تبذیر" استفاده می‌شود که [[تبذیر]] دو قِسم است: [[انفاق]] بیش از حد و در زمان واحد که موجب تمام شدن [[مال]] می‌شود و برای دیگران که درخواست کمک دارند، چیزی باقی نمی‌ماند که این قسم مرادف با معنای [[اسراف]] خواهد بود، لذا اکثر ترجمه‌ها، آن را [[اسراف]] ترجمه کرده‌اند. قِسم دوم، [[انفاق]] متکبرانه و در [[راه]] [[باطل]] و برای ایجاد [[شر]] و [[فساد]] است نَه برای [[صلاح]] و [[اصلاح]] امور. [[انفاق]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از قسم اول بوده که هر چه را نزد آن [[حضرت]] از [[اموال]] بوده، در یک زمان، [[انفاق]] می‌کرده و نزد کسان دیگری که درخواست کمک می‌کردند، شرمنده می‌شدند. لذا [[خدای سبحان]] از آن‌گونه [[انفاق]] [[نهی]] کرد. یا اینکه گفته شود: مراد از [[تبذیر]] همان معنای معروف [[انفاق]] در [[باطل]] باشد که [[عمل شیطان]] بوده و [[نهی]] از آن [[حضرت]]، جنبه کنایه داشته و برای دیگران بوده است، مانندِ [[نهی]] آن [[حضرت]] از بی احترامی به [[پدر]] و مادرش با توجه اینکه آنان [[قبل از بعثت]] آن [[حضرت]]، [[وفات]] کرده بودند: {{متن قرآن|فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>، پس [[نهی]] آن [[حضرت]] از بی‌احترامی، جنبه کنایه داشته و برای دیگران بوده است.
*[[مفسرین]] درباره {{متن قرآن|إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ}} می‌نویسند: "در [میان [[مردم]]] [[عرب]] به کسانی که همدیگر را در [[مسافرت]]، [[همراهی]] می‌کنند، می‌گویند: اخو السفر ([[برادر]] سفری)، لذا کسانی که [[اسراف]] می‌کنند، از [[شیاطین]] [[پیروی]] کرده و [[راه]] و روش آنها را می‌روند"<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۲۴۴.</ref>؛ "وجه [[برادری]] مُبَذِّرین با شیطان‌ها این است که مُبَذِّرین و [[شیطان]] از نظر سنخیت و ملازمت مانند دو [[برادر]] [[مهربان]] هستند"<ref>المیزان، ج۱۳، ص۸۲.</ref>؛ اخ: به کسی اطلاق می‌شود که در جهتی [[شریک]] دیگری باشد، چون [[نسب]] و برنامه کار و [[عقیده]]... و کسی که مُبَذّر است، و برنامه [[زندگی]] او تفریق امور و پراکندگی است؛ در [[حقیقت]] [[انحراف از حق]] پیدا کرده، و روی همین جهت در جاده [[اخوان]] [[شیاطین]] قرار دارد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۳۹۱-۳۹۳.</ref>
*[[مفسرین]] درباره {{متن قرآن|إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ}} می‌نویسند: "در [میان [[مردم]]] [[عرب]] به کسانی که همدیگر را در [[مسافرت]]، [[همراهی]] می‌کنند، می‌گویند: اخو السفر ([[برادر]] سفری)، لذا کسانی که [[اسراف]] می‌کنند، از [[شیاطین]] [[پیروی]] کرده و [[راه]] و روش آنها را می‌روند"<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۲۴۴.</ref>؛ "وجه [[برادری]] مُبَذِّرین با شیطان‌ها این است که مُبَذِّرین و [[شیطان]] از نظر سنخیت و ملازمت مانند دو [[برادر]] [[مهربان]] هستند"<ref>المیزان، ج۱۳، ص۸۲.</ref>؛ اخ: به کسی اطلاق می‌شود که در جهتی [[شریک]] دیگری باشد، چون [[نسب]] و برنامه کار و [[عقیده]]... و کسی که مُبَذّر است، و برنامه [[زندگی]] او تفریق امور و پراکندگی است؛ در [[حقیقت]] [[انحراف از حق]] پیدا کرده، و روی همین جهت در جاده [[اخوان]] [[شیاطین]] قرار دارد.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۳۹۱-۳۹۳.</ref>
===گفتار غیر مؤدبانه و [[ناپسند]]===
===گفتار غیر مؤدبانه و [[ناپسند]]===
*{{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را می‌شوراند؛ بی‌گمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref>.
*{{متن قرآن|وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا}}<ref>«و به بندگانم بگو تا گفتاری که نیکوتر است بر زبان آورند که شیطان میان آنان را می‌شوراند؛ بی‌گمان شیطان برای انسان دشمنی آشکار است» سوره اسراء، آیه ۵۳.</ref>.
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش