پرش به محتوا

عدالت اخلاقی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۵۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۰
خط ۲۸: خط ۲۸:
در [[اخلاق]] منظور از عدالت این است که بین قوۀ [[عقل]]، [[شهوت]] و [[غضب]] [[تعادل]] ایجاد شود<ref>تعبیر از مرحوم نراقی در «جامع السعادات»، ج ۱ ص ۵۱</ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸۳.</ref> هر نیرویی در مقام و مرتبه خود حفظ شود، مقامی را که سازمان [[آفرینش]] به او داده، از او نگیرند و بیش از آن هم به او ندهند، همان طور که در بیرون از وجود [[انسان]]، افرادی با [[برقراری عدالت]] مخالفت می‌کنند، در درون انسان هم نیروها مقاومت می‌کنند چون عدالت، آنها را محدود می‌کند. در صورتی که بین قوای نفسانی عدالت برقرار نشود، شهوت و غضب بدون مدیریت عقل به فعالیت می‌پردازند و موجب تباهی انسان می‌شوند. و در صورتی که رابطه عادلانه برقرار شود، شهوت و غضب تحت فرمان عقل به تأمین نیازهای جسمانی می‌پردازند و [[عقل نظری]] فرصت پیدا می‌کند که با آزادی از اسارت شهوت و غضب درک [[حقیقت]] بپردازد و خداگونه شود<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۹۶-۹۷.</ref>. اندیشمندان مسلمان بیشتر به [[عدالت فردی]] نظر داشتند تا به [[عدالت اجتماعی]]، زیرا تحقق عدالت اجتماعی در گرو عدالت فردی است<ref>ر.ک: احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۵۹.</ref>.
در [[اخلاق]] منظور از عدالت این است که بین قوۀ [[عقل]]، [[شهوت]] و [[غضب]] [[تعادل]] ایجاد شود<ref>تعبیر از مرحوم نراقی در «جامع السعادات»، ج ۱ ص ۵۱</ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸۳.</ref> هر نیرویی در مقام و مرتبه خود حفظ شود، مقامی را که سازمان [[آفرینش]] به او داده، از او نگیرند و بیش از آن هم به او ندهند، همان طور که در بیرون از وجود [[انسان]]، افرادی با [[برقراری عدالت]] مخالفت می‌کنند، در درون انسان هم نیروها مقاومت می‌کنند چون عدالت، آنها را محدود می‌کند. در صورتی که بین قوای نفسانی عدالت برقرار نشود، شهوت و غضب بدون مدیریت عقل به فعالیت می‌پردازند و موجب تباهی انسان می‌شوند. و در صورتی که رابطه عادلانه برقرار شود، شهوت و غضب تحت فرمان عقل به تأمین نیازهای جسمانی می‌پردازند و [[عقل نظری]] فرصت پیدا می‌کند که با آزادی از اسارت شهوت و غضب درک [[حقیقت]] بپردازد و خداگونه شود<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱،ص۹۶-۹۷.</ref>. اندیشمندان مسلمان بیشتر به [[عدالت فردی]] نظر داشتند تا به [[عدالت اجتماعی]]، زیرا تحقق عدالت اجتماعی در گرو عدالت فردی است<ref>ر.ک: احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۵۹.</ref>.


در [[عدل]] [[اخلاقی]] آیاتی با مضامین برگرداندن [[امانت‌ها]]، [[حکم]] به [[عدل]]، [[برقراری عدالت]] میان [[زنان]]، [[قیام به قسط]] و امثال آن مورد توجه قرار گرفته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است و اگر سفر کردید و مصیبت مرگ گریبان شما را گرفت (و گواه مسلمان نیافتید) دو گواه دیگر از غیر شما (مسلمانان) است و اگر (به آنها) شک دارید آنان را تا پس از نماز باز دارید آنگاه سوگند به خداوند خورند که: ما آن (گواهی خود) را به هیچ بهایی نمی‌فروشیم هرچند (درباره) خویشاوندان (ما) باشد و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمی‌داریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود» سوره مائده، آیه ۱۰۶.</ref>.
در [[عدل]] [[اخلاقی]] آیاتی با مضامین برگرداندن [[امانت‌ها]]، [[حکم]] به [[عدل]]، [[برقراری عدالت]] میان [[زنان]]، [[قیام به قسط]] و امثال آن مورد توجه قرار گرفته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است و اگر سفر کردید و مصیبت مرگ گریبان شما را گرفت (و گواه مسلمان نیافتید) دو گواه دیگر از غیر شما (مسلمانان) است و اگر (به آنها) شک دارید آنان را تا پس از نماز باز دارید آنگاه سوگند به خداوند خورند که: ما آن (گواهی خود) را به هیچ بهایی نمی‌فروشیم هرچند (درباره) خویشاوندان (ما) باشد و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمی‌داریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود» سوره مائده، آیه ۱۰۶.</ref>.<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.
 
تقسیم‌بندی دیگری از [[عدالت]] نیز وجود دارد که در آن [[عدالت]] به چهار قسم [[روحی]]، جسمی، مزاجی و [[اجتماعی]] تقسیم شده است<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۶، ص۲۲۶.</ref>. گاه نیز [[انواع عدالت]] در دو مورد بیان شده است: [[نفی]] امتیازهای نژادی و طبقاتی و موضوع [[ثروت]]<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۶، ص۲۱۵.</ref>. می‌توان گفت در تقسیم اولیه ([[عدالت]] [[تکوینی]]، [[تشریعی]]، [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]]) [[عدالت]] در حالت کلی و در کل [[نظام خلقت]]، اعم از [[انسان]] و اجتماعات بشری مورد توجه است؛ اما در تقسیم بعدی که [[عدالت]] به مزاجی، جسمی و غیره تقسیم شده، به اقسام [[عدالت]] در [[انسان]] اشاره شده است. [[عدالت]] در [[ثروت]] و [[عدالت]] در امتیازهای [[اجتماعی]] نیز تقسیمات دیگری از [[عدالت]] اجتماعی‌اند؛ البته ذیل [[عدالت سیاسی]] و اصلاحی - [[اجتماعی]] قرار می‌گیرد<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.


==منابع==
==منابع==
۲۱۷٬۵۷۱

ویرایش