عدالت اخلاقی
مقدمه
در اخلاق منظور از عدالت این است که بین قوۀ عقل، شهوت و غضب تعادل ایجاد شود[۱].[۲] هر نیرویی در مقام و مرتبه خود حفظ شود، مقامی را که سازمان آفرینش به او داده، از او نگیرند و بیش از آن هم به او ندهند، همان طور که در بیرون از وجود انسان، افرادی با برقراری عدالت مخالفت میکنند، در درون انسان هم نیروها مقاومت میکنند چون عدالت، آنها را محدود میکند. در صورتی که بین قوای نفسانی عدالت برقرار نشود، شهوت و غضب بدون مدیریت عقل به فعالیت میپردازند و موجب تباهی انسان میشوند. و در صورتی که رابطه عادلانه برقرار شود، شهوت و غضب تحت فرمان عقل به تأمین نیازهای جسمانی میپردازند و عقل نظری فرصت پیدا میکند که با آزادی از اسارت شهوت و غضب درک حقیقت بپردازد و خداگونه شود[۳]. اندیشمندان مسلمان بیشتر به عدالت فردی نظر داشتند تا به عدالت اجتماعی، زیرا تحقق عدالت اجتماعی در گرو عدالت فردی است[۴].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ تعبیر از مرحوم نراقی در «جامع السعادات»، ج ۱ ص ۵۱.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۸۳.
- ↑ ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱، ص۹۶-۹۷.
- ↑ ر.ک: احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۵۹.