پرش به محتوا

عدالت اجتماعی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۷: خط ۲۷:
*از دید [[امام خمینی]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] حتی در مورد افراد [[شرور]] نیز قابل [[اجرا]] است و بر فرض اینکه یک نفر جانی بوده و مستحق [[قتل]] باشد، با آنکه تمام اموالش باید مصادره شود؛ اما سهم خانواده‌اش را باید جدا کرده و مابقی را ببرند<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۱۵.</ref>. [[اجرای عدالت]] در مورد شخص اول مملکت و [[رهبر اسلامی]] هم صادق است و [[امام خمینی]] شخصاً برای خود، ذره‌ای [[مصونیت]] و [[حق]] امتیاز قائل نیست و میفرماید: اگر تخلفی از من هم سرزند، مهیای مؤاخذه‌ام<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۸۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
*از دید [[امام خمینی]] [[عدالت اجتماعی]] [[اسلام]] حتی در مورد افراد [[شرور]] نیز قابل [[اجرا]] است و بر فرض اینکه یک نفر جانی بوده و مستحق [[قتل]] باشد، با آنکه تمام اموالش باید مصادره شود؛ اما سهم خانواده‌اش را باید جدا کرده و مابقی را ببرند<ref>صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۱۵.</ref>. [[اجرای عدالت]] در مورد شخص اول مملکت و [[رهبر اسلامی]] هم صادق است و [[امام خمینی]] شخصاً برای خود، ذره‌ای [[مصونیت]] و [[حق]] امتیاز قائل نیست و میفرماید: اگر تخلفی از من هم سرزند، مهیای مؤاخذه‌ام<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۸۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.


==اهمیت [[عدالت اجتماعی]]==
==ارکان [[عدالت اجتماعی]]==
*[[عدالت اجتماعی]] از جمله مسائلی است که در [[ادیان آسمانی]] و به خصوص [[دین مبین اسلام]] بسیار مورد توجه و اهمیت قرار گرفته و [[پیشوایان دینی]] همواره بر [[ضرورت]] تلبس افراد به صفت [[عدالت]] و اجرای آن در [[جامعه]] تأکید داشته‌اند. این موضوع در طول زمان توسط [[علما]] و فقهای بزرگ مورد بحث و مداقه قرار گرفته است؛ اما به جرأت میتوان گفت [[امام خمینی]] بیش از سایرین به [[عدالت]] و ابعاد مختلف آن پرداخته است. [[دلیل]] این توجه افزون [[امام خمینی]] را می‌توان در [[هدایت]] و [[رهبری]] [[انقلاب اسلامی ایران]] و نیز طرز [[تفکر]] خاصی که درباره [[حکومت]] داشت، دانست. [[امام خمینی]] [[حکومت]] را وسیله و ابزاری برای رسیدن به [[هدف]] بزرگ‌تر یعنی [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] میدانست و [[معتقد]] بود که این [[تصور]] که [[منصب]] [[حکومت]] یا [[قضا]] برای [[ائمه]] [[معصومان]]{{عم}} دارای [[شأن]] و [[ارزش]] بوده است، صحیح نیست؛ بلکه [[ارزش]] [[زمام‌داری]] برای ایشان فقط از این جهت بوده است که بتوانند از این طریق [[حکومت عدل]] را بر پا کنند و [[عدالت اجتماعی]] را بین [[مردم]] [[تطبیق]] و تعمیم دهند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۷۶.</ref>.
*از جمله مهم‌ترین ارکانی که به بحث [[عدالت اجتماعی]] مربوط می‌شود، عبارت‌اند از:
*[[امام خمینی]] در این راستا [[احکام فقهی]] را نیز ابزاری برای [[اجرای عدالت]] قلمداد مینمود. از دیدگاه ایشان، [[فقیه]] نمی‌تواند [[دژ]] [[اسلام]] باشد مگر اینکه از همه [[شئون]] آن از قبیل [[گسترش عدالت]]، [[اجرای حدود]] و... [[پاسداری]] کند؛ بلکه میتوان ادعا نمود که [[اسلام]] با همه [[شئون]] و لوازم آن، [[حکومت]] است و [[احکام فقهی]]، [[قوانین اسلام]] و یکی از [[شئون]] [[حکومت]] است؛ بلکه [[احکام]]، مطلوب بالعرض و ابزاری برای اجرای [[حکومت]] و گسترانیدن [[عدالت]] و... است<ref>امام خمینی، البیع، ج۲، ص۴۷۲.</ref>.
#'''[[توازن]]''': [[توازن]] به معنای رعایت شرایط شرایط معین کمی و کیفی میان اجزای یک مجموعه است، به گونه‌ای که ضمن [[حفظ]] تداوم و استمرار، آن مجموعه بتواند اثر مطلوب خود را داشته باشد و نقش مورد نظر را ایفا کند. [[اجتماع]] [[انسانی]] همانند [[روح]] و [[بدن]] و سایر مجموعه‌های طبیعی، مجموعه‌ای [[نیازمند]] [[تعادل]] است که از آن به [[تعادل]] [[اجتماعی]] تعبیر می‌شود؛ این [[تعادل]] باید همه‌جانبه بوده و جنبه‌های مختلف [[حقوق]]، مواهب و [[وظایف]] را میان افراد در نظر داشته باشد. [[پایداری]] و دوام یک [[جامعه]] در این است که کارهای مختلف [[اقتصادی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]]، [[قضایی]]، [[تربیتی]] و غیره که برای تداوم یک [[اجتماع]] ضروری است، به [[میزان]] لازم وجود داشته باشد و میان افراد توزیع شود؛ همچنین افراد به میزانی که مورد نیاز و ضروری است، به کار گماشته شوند. به عبارت دیگر، باید [[میزان]] نیازمندی‌های [[جامعه]] سنجیده و بودجه و نیروی متناسب با آن [[مصرف]] شود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۷۸-۸۱.</ref>. برای نمونه، [[مناصب]] و افتخارات به طور مساوی تقسیم شود؛ همان‌گونه که [[پیامبر اسلام]] عمل می‌کرد، او تنابز به [[القاب]] را جایز نمی‌دانست<ref>مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۶، ص۲۰۳.</ref> و اگر در جمعی حضور می‌یافت، به صورت حلقه می‌نشست و اجازه نمی‌داد کسی جلو پایش بلند شود. برخلاف آنچه در زمان [[خلیفه سوم]] پیدا شد که [[مناصب]] را میان [[خویشاوندان]] خود تقسیم می‌کرد و بدعت‌های تازه‌ای در [[دین]] پدید آورد. در این مفهوم از [[عدالت]]، بحث [[مصلحت]] کل نیز مطرح می‌شود. [[توازن]] مربوط به [[اجتماع]] است نه [[فرد]]، و معنای متضاد [[عدالت]] در این مفهوم، عدم تناسب است که با یک مجموعه [[ارتباط]] می‌یابد. این مسئله سبب شده تا این مبحث، مرتبط با [[اندیشه]] اشتراکیت و اصالت [[اجتماع]] تعبیر شده و در تناقض با فردگرایی و اصالت [[فرد]] نمایانده شود. بحث‌های دیگری پیرامون این مطلب - به ویژه [[ارتباط]] یا عدم [[ارتباط]] آن با اندیشه‌های مارکسیستی - انجام شده که در مبانی [[عدالت اجتماعی]] بیان شده است.
*[[امام خمینی]] [[معتقد]] بود اگر [[حکومت عادلانه]] تشکیل شود، [[جامعه]] [[اصلاح]] خواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۶۲.</ref>. ایشان در مرحله بعد برپایی [[اسلام]] و [[حکومت اسلامی]] را همان [[آرمان]] بزرگ و [[هدف]] متعالی معرفی کردند که در صورت استقرار آن، [[عدالت اجتماعی]] با تمامی ابعاد آن در [[جامعه]] محقق خواهد شد؛ بدون آنکه [[مفاسد]] سایر سیستم‌ها را داشته باشد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۷۱-۷۲.</ref>. از منظر [[امام خمینی]] اقامه [[عدالت اجتماعی]] نیاز به [[تحمل سختی‌ها]] و [[ناملایمات]] فراوان دارد و ما نیز همچون کسانی که از [[صدر]] عالم تا به حال در [[راه]] رسیدن به این [[هدف]] والا سیلی خورده‌اند، باید تاوان پس دهیم<ref>صحیفه امام، ج۲۰، ص۳۶۲.</ref><ref>[[سلیمان خاکبان|خاکبان، سلیمان]]، [[رقیه یوسفی|یوسفی، رقیه]]، [[عدالت اسلامی (مقاله)|"عدالت اسلامی"]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]</ref>.
#'''[[مساوات]] و [[برابری]]''': [[برابری]] یا [[مساوات]] از مفاهیمی است که به‌رغم وضوح و تصویر روشنی که در اذهان دارد، با برداشت‌ها و تعبیرهای مختلفی مواجه شده است. بحث‌های مبسوطی درباره [[مساوات]] انجام شده و تلقی‌های مختلفی از آن بیان شده است تا مراد از [[مساوات]] در [[اندیشه]] [[اسلام]] روشن شود. همچنین لوازم و نیازمندی‌های برقراری [[مساوات]] در [[جامعه]] نیز مورد توجه قرار گرفته است. می‌توان در تعریفی جامع از [[مساوات]] چنین گفت: [[مساوات]] این است که امکانات مساوی برای همه افراد فراهم شود؛ میدان برای همه به طور مساوی باز باشد؛ زمینه برای همه فراهم باشد تا اگر کسی [[همت]] داشته باشد، در هر کجا که هست و در هر طبقه‌ای که هست، بتواند در پرتو [[لیاقت]] و استعداد و بروز فعالیت به کمال لایق خود برسد<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref>. این تعریف از [[برابری]]، مغایر با تعریفی است که آن را به معنای نادیده گرفتن تفاوت [[انسان‌ها]] در زمینه هوش، فعالیت و [[ویژگی‌های اخلاقی]] و غیره می‌داند و همه [[مردم]] را در یک حد و مرتبه و [[درجه]] قرار می‌دهد. این [[عقیده]] که [[مساوات]] را در هم‌سطح ساختن [[زندگی]] همه [[مردم]] می‌داند، اولاً شدنی نیست؛ زیرا همه موجبات [[سعادت]] در [[اختیار انسان]] قرار ندارد و حتی اگر از لحاظ مادی امکان چنین کاری وجود داشته باشد، به لحاظ [[معنوی]] امکان‌پذیر نیست؛ ثانیاً با [[عدالت]] [[بیگانه]] است و حتی خود به [[بی‌عدالتی]] می‌انجامد؛ و ثالثاً برهم‌زننده [[اجتماع]] است؛ زیرا تمامی [[انسان‌ها]] در شرایط [[روحی]] و جسمی همسان قرار ندارند و در [[خلقت]] نیز مساوی [[آفریده]] نشده‌اند<ref>مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۳۰۵-۳۱۰.</ref>. برای ارائه برداشت صحیح از مفهوم [[برابری]]، می‌توان مفهوم اعطای [[حقوق]] را به کار برد. [[مقتضای عدالت]] این است که تفاوت‌های موجود در [[اجتماع]]، تابع استعدادها و [[لیاقت]] افراد باشد. برای نمونه، اگر میان هنرمند و بی‌هنر فرقی نهاده نشود، [[ظلم]] صورت گرفته است. بنابراین، این رکن از [[عدالت]] به مؤلفه بعدی که مراعات [[حقوق]] و شایستگی‌های افراد است، ارجاع می‌شود. استنباط‌هایی که در باب [[برابری]] صورت گرفته است، برگرفته از [[آیات قرآن]] و روایت‌های [[معصومان]]{{عم}} است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[مردم]] را آفریدگانی خاکی، مخلوق یک [[خدا]] و برآمده از پدری واحد می‌داند که در نتیجه همچون دندانه‌های شانه با یکدیگر برابرند<ref>ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۶۸.</ref>. از نظر [[قرآن]]، [[انسان‌ها]] در عین برابر بودن، با داشتن امتیازاتی از دیگران متمایز شده و [[برتری]] می‌یابند. ملاک‌های [[قرآنی]]، متفاوت از ملاک‌های [[برتری]] [[جاهلیت]]، رنگ، [[امتیاز]] طبقاتی، [[زبان]]، قومیت، [[ثروت]] و [[قدرت]] است. ملاک [[برتری]] [[انسان‌ها]] در [[قرآن]]، [[علم]]، [[تقوا]]، [[عمل صالح]] و [[جهاد در راه خدا]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. {{متن قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ}}<ref>«آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.</ref>. {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«بگو: آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>. {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«مؤمنان جهادگریز که آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده و به همگان وعده نیکو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref>. {{متن قرآن|أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref>. در برخی آیه‌های فوق، به [[دلایل]] [[خلقت]] متفاوت [[انسان‌ها]] و تمایز آنها در [[دنیا]] اشاره شده است؛ توان [[شناخت]] یکدیگر و [[اداره امور دنیا]] که با [[فرمانبری]] برخی از برخی دیگر میسر است، از جمله این مواردند<ref>برای مطالعه بیشتر از مباحث «برابری» در آثار استاد مطهری ر.ک: «ریشه عدالت»، پگاه حوزه، ۱۳۸۲، شماره ۹۳.</ref>.
# '''اعطای [[حقوق]]''': درباره [[حق]]، بحث‌های بسیاری انجام شده است در این باب، ضمن [[تأیید]] و [[اثبات]] [[حقوق]] [[فطری]] و [[تکوینی]] در [[اسلام]]، به بحث از انواع [[حقوق]] و مقایسه میان [[حقوق]] [[فطری]] در [[اسلام]] و اعلامیه [[حقوق بشر]] نیز پرداخته شده است. پرسش‌های اساسی درباره [[حق]] و [[عدالت]] مورد توجه قرار گرفته و دیدگاه [[اسلام]] در این موارد به خوبی [[تبیین]] شده است. ضمن بیان انواع [[حقوق]] و ویژگی‌های آنها، اعتباری بودن [[حق]] و لوازم این مسئله از نظر دور نمانده است<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>
 
==زمینه‌های تحقق [[عدالت اجتماعی]]==
==زمینه‌های تحقق [[عدالت اجتماعی]]==
*زمینه‌های [[عدالت اجتماعی]] عبارت است از مقدماتی که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] بدان‌ها نیاز است. این مقدمات بایستی نخست در وجود [[انسان‌ها]] که عاملان و برپای‌دارندگان [[عدالت اجتماعی]] هستند، تحقق یابد. [[جامعه]] نیز باید پیش از هر اقدامی، برخی شرایط و زمینه‌ها را در خود داشته باشد.
*زمینه‌های [[عدالت اجتماعی]] عبارت است از مقدماتی که برای تحقق [[عدالت اجتماعی]] بدان‌ها نیاز است. این مقدمات بایستی نخست در وجود [[انسان‌ها]] که عاملان و برپای‌دارندگان [[عدالت اجتماعی]] هستند، تحقق یابد. [[جامعه]] نیز باید پیش از هر اقدامی، برخی شرایط و زمینه‌ها را در خود داشته باشد.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش