پرش به محتوا

حکمت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۵: خط ۶۵:
حکمت [[حقیقت علم]] است که به [[انسان]] و دانسته‌هایش [[ارزش]] می‌دهد ولی ممکن است موانعی بر سر [[راه]] آن قرار گیرد که عبارت‌اند از:  
حکمت [[حقیقت علم]] است که به [[انسان]] و دانسته‌هایش [[ارزش]] می‌دهد ولی ممکن است موانعی بر سر [[راه]] آن قرار گیرد که عبارت‌اند از:  
===موانع [[فکری]]===
===موانع [[فکری]]===
# [[کفر]]: کفر مهم‌ترین مانع فکری و [[اعتقادی]] حکمت است، زیرا [[ایمان به خدا]] منشأ [[رشد]] و [[هدایت]] انسان است، چنانچه [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref>«و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> و در [[حدیثی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: «[[خداوند]] حکمت را به عنوان [[نور]] [[اسلام]] قرار داده است»<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۴۶.</ref>. از [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز روایت شده است که فرمودند: «حکمت، [[روشنایی]] هر [[قلبی]] است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلْحِکْمَةَ نُورُ کُلِّ قَلْبٍ}}؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۵۱۲.</ref>. حکمت، نور است و کفر [[تاریکی]] و [[اجتماع]] نور و [[ظلمت]] ممکن نیست، حکمت، نور اسلام است و اسلام در برابر کفر است. قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>
# '''[[کفر]]''': کفر مهم‌ترین مانع فکری و [[اعتقادی]] حکمت است، زیرا [[ایمان به خدا]] منشأ [[رشد]] و [[هدایت]] انسان است، چنانچه [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ}}<ref>«و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> و در [[حدیثی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: «[[خداوند]] حکمت را به عنوان [[نور]] [[اسلام]] قرار داده است»<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۴۶.</ref>. از [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز روایت شده است که فرمودند: «حکمت، [[روشنایی]] هر [[قلبی]] است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلْحِکْمَةَ نُورُ کُلِّ قَلْبٍ}}؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۵۱۲.</ref>. حکمت، نور است و کفر [[تاریکی]] و [[اجتماع]] نور و [[ظلمت]] ممکن نیست، حکمت، نور اسلام است و اسلام در برابر کفر است. قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>
# [[تعصب]]: یکی دیگر از موانع فکری حکمت، تعصب است. تعصب به این معنی است که انسان بدون توجه به [[حق و باطل]] بر یک مطلب پافشاری کند. تعصب، [[انصاف]] و [[حق]] جویی را در [[قلب]] می‌کشد و [[جور]] و [[ستم]] را جایگزین می‌کند. تعصب [[قوه]] [[فهم]] و [[ادراک]] را خاموش می‌کند. به همین [[دلیل]] [[امام صادق]]{{ع}} از رسول خدا{{صل}} [[نقل]] می‌فرماید: «هرکس به اندازه یک دانه خردل تعصب در [[دل]] داشته باشد، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] او را با [[اعراب جاهلی]] [[محشور]] می‌کند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِیَّةٍ بَعَثَهُ اَللَّهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ مَعَ أَعْرَابِ اَلْجَاهِلِیَّةِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۰۸.</ref>.
# '''[[تعصب]]''': یکی دیگر از موانع فکری حکمت، تعصب است. تعصب به این معنی است که انسان بدون توجه به [[حق و باطل]] بر یک مطلب پافشاری کند. تعصب، [[انصاف]] و [[حق]] جویی را در [[قلب]] می‌کشد و [[جور]] و [[ستم]] را جایگزین می‌کند. تعصب [[قوه]] [[فهم]] و [[ادراک]] را خاموش می‌کند. به همین [[دلیل]] [[امام صادق]]{{ع}} از رسول خدا{{صل}} [[نقل]] می‌فرماید: «هرکس به اندازه یک دانه خردل تعصب در [[دل]] داشته باشد، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] او را با [[اعراب جاهلی]] [[محشور]] می‌کند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِیَّةٍ بَعَثَهُ اَللَّهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ مَعَ أَعْرَابِ اَلْجَاهِلِیَّةِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۰۸.</ref>.
# [[تقلید]] مانع [[فکری]] دیگری برای [[حکمت]] است. منظور از تقلید این است که [[انسان]] گفتار دیگری را بدون [[دلیل]] و [[شاهد]] بپذیرد<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۲۰.</ref>. [[سیره]] و روش [[انسان‌ها]] در [[زندگی اجتماعی]] این است که در مواردی انسان خود نمی‌تواند [[احاطه علمی]] پیدا کند، از کسانی که در آن زمینه [[آگاهی]] دارند، [[پیروی]] می‌کند. این پیروی به اصطلاح از قبیل [[رجوع]] [[جاهل]] به عالم است و از نظر [[عقل]] [[پسندیده]]. عقل در عین حال که رجوع جاهل به عالم را می‌پسندد، رجوع جاهل به جاهل را [[نکوهش]] می‌کند<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۵۷.</ref>. یکی از مهم‌ترین موانع پیروی [[مشرکان]] از [[پیامبران]] الاهی، این بود که ایشان با پیروی از [[پدران]] و پیشینیان، [[راه]] [[فهم]] و [[درک]] [[آیات]] و [[حکم]] الاهی را بر خویش می‌بستند. [[قرآن کریم]] در موارد زیادی ایشان را به خاطر پیروی بی‌دلیل از پدران و نیاکان خود [[سرزنش]] نموده است. از جمله می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>.<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>
# '''[[تقلید]]''' مانع [[فکری]] دیگری برای [[حکمت]] است. منظور از تقلید این است که [[انسان]] گفتار دیگری را بدون [[دلیل]] و [[شاهد]] بپذیرد<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۲۰.</ref>. [[سیره]] و روش [[انسان‌ها]] در [[زندگی اجتماعی]] این است که در مواردی انسان خود نمی‌تواند [[احاطه علمی]] پیدا کند، از کسانی که در آن زمینه [[آگاهی]] دارند، [[پیروی]] می‌کند. این پیروی به اصطلاح از قبیل [[رجوع]] [[جاهل]] به عالم است و از نظر [[عقل]] [[پسندیده]]. عقل در عین حال که رجوع جاهل به عالم را می‌پسندد، رجوع جاهل به جاهل را [[نکوهش]] می‌کند<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۵۷.</ref>. یکی از مهم‌ترین موانع پیروی [[مشرکان]] از [[پیامبران]] الاهی، این بود که ایشان با پیروی از [[پدران]] و پیشینیان، [[راه]] [[فهم]] و [[درک]] [[آیات]] و [[حکم]] الاهی را بر خویش می‌بستند. [[قرآن کریم]] در موارد زیادی ایشان را به خاطر پیروی بی‌دلیل از پدران و نیاکان خود [[سرزنش]] نموده است. از جمله می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>.<ref>ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ج۱،ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>
 
===موانع [[قلبی]] ـ [[اخلاقی]]===
===موانع [[قلبی]] ـ [[اخلاقی]]===
[[رذیلت‌های اخلاقی]] به طور کلی موجب [[انحراف]] نفس از حالت طبیعی می‌شوند و [[قلب]] انسان را که به طور [[فطری]] آماده [[پذیرش]] [[نور]] حکمت است، تاریک می‌کنند. [[امام هادی]]{{ع}} می‌فرماید: «حکمت در جان‌های [[فاسد]] اثر نمی‌کند»<ref>{{متن حدیث|اَلْحِکْمَةُ لاَ تَنْجَعُ فِی اَلطِّبَاعِ اَلْفَاسِدَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۳۷۰.</ref> از [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[روایت]] است: «مَشک در صورتی می‌تواند ظرف عسل باشد که سوراخ نباشد، بوی بد ندهد و خشکیده نباشد، قلب [[آدمی]] نیز در صورتی می‌تواند حکمت را در خود نگه دارد که با [[شهوات]] پاره، با [[طمع]] [[آلوده]] و با [[غوطه]] در [[نعمت‌ها]] سخت نشده باشد»<ref>حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۵۰۴.</ref>. تعدادی از رذیلت‌ها که در [[روایات]] به طور خاص به عنوان مانع [[حکمت]] یاد شده، عبارت است از:
[[رذیلت‌های اخلاقی]] به طور کلی موجب [[انحراف]] نفس از حالت طبیعی می‌شوند و [[قلب]] انسان را که به طور [[فطری]] آماده [[پذیرش]] [[نور]] حکمت است، تاریک می‌کنند. [[امام هادی]]{{ع}} می‌فرماید: «حکمت در جان‌های [[فاسد]] اثر نمی‌کند»<ref>{{متن حدیث|اَلْحِکْمَةُ لاَ تَنْجَعُ فِی اَلطِّبَاعِ اَلْفَاسِدَةِ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۵، ص۳۷۰.</ref> از [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[روایت]] است: «مَشک در صورتی می‌تواند ظرف عسل باشد که سوراخ نباشد، بوی بد ندهد و خشکیده نباشد، قلب [[آدمی]] نیز در صورتی می‌تواند حکمت را در خود نگه دارد که با [[شهوات]] پاره، با [[طمع]] [[آلوده]] و با [[غوطه]] در [[نعمت‌ها]] سخت نشده باشد»<ref>حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۵۰۴.</ref>. تعدادی از رذیلت‌ها که در [[روایات]] به طور خاص به عنوان مانع [[حکمت]] یاد شده، عبارت است از:
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش