پرش به محتوا

نشاط: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۰
خط ۴۹: خط ۴۹:
#'''[[هدف‌مندی]] در [[زندگی]]''': از جمله عواملی که [[زندگی]] [[انسان]] را دست‌خوش ناکامیها و به دنبال آن، گرفتار [[غم]] و [[اندوه]] می‌کند، نداشتن [[هدف]] برای [[زندگی]] و فقدان برنامه برای [[آینده]] [[دنیا]] و [[آخرت]] است، فعالیت‌ها و کوشش‌های چنین فردی در جهت مشخصی قرار ندارد و همین پراکنده بودن و بیهدف، او را با انواع ناکامیها و ناراحتیها روبه‌رو می‌کند. به همین [[دلیل]]، اگر [[انسان]] برای [[زندگی]] خود هدف‌های خوب و مطمئنی تعریف کند، سبب می‌شود همه توان، [[انگیزه]] و [[همت]] خود را در [[راه]] رسیدن به آن [[هدف‌ها]] متمرکز کند و همواره از جهت‌دار بودن و هدفمندی خود در [[زندگی]] [[احساس]] [[رضایت]] و خوش‌حالی کند، هرچند نتواند به همه هدف‌های خود دست یابد. روان‌شناسانی <ref>Gordon Allport.</ref> بر این نظراند که اهداف و [[ارزش]]-ها موجب ارتقای سطح انگیزش<ref>Continuum.</ref> و در نتیجه [[انسجام]] و [[یکپارچگی]] [[شخصیت]] می‌گردد، و شخصیتهای سالم از انگیزش نیرومند و [[اهداف والا]] و ارزش‌های متعالی در [[زندگی]] برخوردارند. روان نژندها مقاصد و اهداف دراز مدت ندارند و [[شخصیت]] شان در نظامهای جزیی نامربوط و عاری از نیرویی یگانه ساز تباه می‌شود<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۶.</ref>. به نظر آلپورت [[شخصیت]] سالم، لزوماً [[شخصیت]] بی خیالِ شاد نیست. چه بسا ممکن است [[زندگی]] شخص سالم سخت و تلخ و آکنده از درد و [[رنج]] باشد با این همه او همواره دارای اهداف بسیار متعالی است<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۸.</ref>. کسی که در [[زندگی]] خود [[هدف]] متعالی و معقولی را دنبال می‌کند، در پی یافتن معنا در [[زندگی]] است. تلاش برای یافتن معنا در [[زندگی]]، [[انسان]] را به حرکت در میآورد، در او [[شور]] و [[شوق]] وصف‌ناپذیری ایجاد می‌کند و انرژی وی را مضاعف می‌سازد. روان شناس شهیر، ویکتور فرانکل که در [[اسارت]] نازی‌ها به [[کشف]] معنادرمانی نایل گردید، در همان زمان، همه [[نزدیکان]] خود را از دست داد؛ [[پدر]]، [[برادر]] و همسرش از بین رفتند، همه اعضای خانواده‌اش از [[بیماری]] [[جان]] دادند. او می‌گوید: "آن‌چه [[انسان]] را از پای درمی‌آورد، [[رنج‌ها]] و [[سرنوشت]] نامطلوب نیست، بلکه بیمعنا شدن [[زندگی]] است که مصیبت‌بار است. معنا تنها در [[لذت]] و [[شادمانی]] و [[خوشی]] نیست، بلکه در [[رنج]] و [[مرگ]] هم می‌توان معنایی یافت"<ref>سبحانی‌نیا، محمد، «جوان، شادی و نشاط»، مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر ۱۳۸۶، ش۶۰، ص۸۷.</ref>. از جهت [[روان‌شناختی]]، مسیر حرکت [[انسان]] را اهدافش مشخّص می‌کند. [[امید]] در [[زندگی]] موجب می‌شد تا [[فرد]] بتواند برای خود اهدافی را در نظر بگیرد. [[انسان]] [[منتظِر]]، با [[امید به ظهور]] [[نور]] و [[عدالت]] - در [[حقیقت]] - اهداف کلان [[زندگی]] خود و [[جامعه]] را، با روی‌کرد به [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا}} «چون یاری خداوند و پیروزی (بر مکّه) فرا رسد * و مردم را ببینی که دسته دسته به دین خداوند درمی‌آیند» سوره نصر، آیه ۱-۲.</ref>، [[پیروزی]] و بهروزی و [[غلبه حق بر باطل]]<ref>{{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}} «حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>، [[گسترش عدالت]]: {{متن حدیث|يَمْلَأَ اللَّهُ الْأَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۹، باب ۳۱، ح۲.</ref>. و بالاخره [[فراگیری]] [[هدایت]]، [[لطف]] و [[رحمت الهی]]<ref>{{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}} «بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵؛ {{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا}} «باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز می‌گردیم و دوزخ را زندان کافران قرار داده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۸.</ref> مشخّص می‌کند<ref>آذربایجانی، مسعود، «رابطه انتظار و بهداشت روان»، ماهنامه موعود، خرداد۸۶، شماره۷۶.</ref>. اهداف [[امت]] "[[منتظِر]]"، [[زمینه‌سازی برای ظهور]] و تحقّق [[آرمان‌های الهی]] [[امام]] "[[منتظَر]]" است. این [[آرمان]]، [[اصلاح]] [[انسان]] و احیای [[زمین]] توسط [[عدالت]] و [[ایمان]] است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَيْ يُحْيِيهَا اللَّهُ بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۵.</ref>؛ [[خداوند]] [[زمین]] را پس از مردن آن از ستم‌کاری [[رهبران]] [[گمراهی]]، با [[دادگری]] [[قائم]]{{ع}} به هنگام ظهورش دوباره زنده می‌کند. در چندین [[روایت]] از [[امام باقر]]{{ع}} ذیل این [[آیه]] آمده است که اشاره به زنده شدن [[زمین]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} دارد. [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور می‌کند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> يَعْنِي بِمَوْتِهَا كُفْرَ أَهْلِهَا وَ الْكَافِرُ مَيِّتٌ فَيُحْيِيهَا اللَّهُ بِالْقَائِمِ فَيَعْدِلُ فِيهَا فَتَحْيَا الْأَرْضُ وَ يَحْيَا أَهْلُهَا بَعْدَ مَوْتِهِمْ}}؛ در سخن [[خداوند]]: "بدانید همانا [[خداوند]] زمینِ مرده را زنده می‌کند"، یعنی به مرگش و [[کفر]] اهلش و [[کافر]] که مرده است، پس [[خداوند]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} [[زمین]] را زنده می‌کند. پس در آن [[عدالت]] بر قرار می‌کند، پس (با [[عدالت]]) [[زمین]] را زنده می‌کند و [[اهل]] آن را بعد از مردنش، (با [[عدالت]]) زنده می‌کند<ref>ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار ({{عم}})، ج۳، ۳۵۶.</ref>. لذا، اهدافی که [[مکتب انتظار]] برای منتظِران طراحی و ارائه می‌کند، مربوط به [[فرقه]] مذهبی خاص و معطوف به منطقه جغرافیایی ویژه نیست، بلکه اهداف عالی و جهان‌شمولی است که متناظر به [[سرنوشت]] تمام [[انسان‌ها]] و معطوف به [[اصلاح]] کل [[جهان]] از طریق [[ایمان]] و [[عدالت]] است. این اهداف ریشه در [[فطرت]] همه [[انسان‌ها]] دارد و فرجام [[حیات انسانی]] را روشن نموده و [[فلسفه تاریخ]] را قابل [[درک]] می‌نماید. این اهداف، سطح [[امید]] و انگیزش و [[نشاط]] و [[شادی]] را در افراد ارتقاء داده و موجب [[انسجام]]، تحرّک و [[پویایی]] [[روانی]] می‌گردد و در نتیجه [[بهداشت]] و [[سلامت روانی]] افراد را ارتقاء می‌بخشد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ۱۱۴.</ref>.
#'''[[هدف‌مندی]] در [[زندگی]]''': از جمله عواملی که [[زندگی]] [[انسان]] را دست‌خوش ناکامیها و به دنبال آن، گرفتار [[غم]] و [[اندوه]] می‌کند، نداشتن [[هدف]] برای [[زندگی]] و فقدان برنامه برای [[آینده]] [[دنیا]] و [[آخرت]] است، فعالیت‌ها و کوشش‌های چنین فردی در جهت مشخصی قرار ندارد و همین پراکنده بودن و بیهدف، او را با انواع ناکامیها و ناراحتیها روبه‌رو می‌کند. به همین [[دلیل]]، اگر [[انسان]] برای [[زندگی]] خود هدف‌های خوب و مطمئنی تعریف کند، سبب می‌شود همه توان، [[انگیزه]] و [[همت]] خود را در [[راه]] رسیدن به آن [[هدف‌ها]] متمرکز کند و همواره از جهت‌دار بودن و هدفمندی خود در [[زندگی]] [[احساس]] [[رضایت]] و خوش‌حالی کند، هرچند نتواند به همه هدف‌های خود دست یابد. روان‌شناسانی <ref>Gordon Allport.</ref> بر این نظراند که اهداف و [[ارزش]]-ها موجب ارتقای سطح انگیزش<ref>Continuum.</ref> و در نتیجه [[انسجام]] و [[یکپارچگی]] [[شخصیت]] می‌گردد، و شخصیتهای سالم از انگیزش نیرومند و [[اهداف والا]] و ارزش‌های متعالی در [[زندگی]] برخوردارند. روان نژندها مقاصد و اهداف دراز مدت ندارند و [[شخصیت]] شان در نظامهای جزیی نامربوط و عاری از نیرویی یگانه ساز تباه می‌شود<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۶.</ref>. به نظر آلپورت [[شخصیت]] سالم، لزوماً [[شخصیت]] بی خیالِ شاد نیست. چه بسا ممکن است [[زندگی]] شخص سالم سخت و تلخ و آکنده از درد و [[رنج]] باشد با این همه او همواره دارای اهداف بسیار متعالی است<ref>دوان شولتس، روان‌شناسی کمال، مترجم: گیتی خوشدل، ص۱۸.</ref>. کسی که در [[زندگی]] خود [[هدف]] متعالی و معقولی را دنبال می‌کند، در پی یافتن معنا در [[زندگی]] است. تلاش برای یافتن معنا در [[زندگی]]، [[انسان]] را به حرکت در میآورد، در او [[شور]] و [[شوق]] وصف‌ناپذیری ایجاد می‌کند و انرژی وی را مضاعف می‌سازد. روان شناس شهیر، ویکتور فرانکل که در [[اسارت]] نازی‌ها به [[کشف]] معنادرمانی نایل گردید، در همان زمان، همه [[نزدیکان]] خود را از دست داد؛ [[پدر]]، [[برادر]] و همسرش از بین رفتند، همه اعضای خانواده‌اش از [[بیماری]] [[جان]] دادند. او می‌گوید: "آن‌چه [[انسان]] را از پای درمی‌آورد، [[رنج‌ها]] و [[سرنوشت]] نامطلوب نیست، بلکه بیمعنا شدن [[زندگی]] است که مصیبت‌بار است. معنا تنها در [[لذت]] و [[شادمانی]] و [[خوشی]] نیست، بلکه در [[رنج]] و [[مرگ]] هم می‌توان معنایی یافت"<ref>سبحانی‌نیا، محمد، «جوان، شادی و نشاط»، مجله معارف اسلامی، فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر ۱۳۸۶، ش۶۰، ص۸۷.</ref>. از جهت [[روان‌شناختی]]، مسیر حرکت [[انسان]] را اهدافش مشخّص می‌کند. [[امید]] در [[زندگی]] موجب می‌شد تا [[فرد]] بتواند برای خود اهدافی را در نظر بگیرد. [[انسان]] [[منتظِر]]، با [[امید به ظهور]] [[نور]] و [[عدالت]] - در [[حقیقت]] - اهداف کلان [[زندگی]] خود و [[جامعه]] را، با روی‌کرد به [[نصرت الهی]]<ref>{{متن قرآن|إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا}} «چون یاری خداوند و پیروزی (بر مکّه) فرا رسد * و مردم را ببینی که دسته دسته به دین خداوند درمی‌آیند» سوره نصر، آیه ۱-۲.</ref>، [[پیروزی]] و بهروزی و [[غلبه حق بر باطل]]<ref>{{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}} «حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>، [[گسترش عدالت]]: {{متن حدیث|يَمْلَأَ اللَّهُ الْأَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۹، باب ۳۱، ح۲.</ref>. و بالاخره [[فراگیری]] [[هدایت]]، [[لطف]] و [[رحمت الهی]]<ref>{{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}} «بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵؛ {{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا}} «باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز می‌گردیم و دوزخ را زندان کافران قرار داده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۸.</ref> مشخّص می‌کند<ref>آذربایجانی، مسعود، «رابطه انتظار و بهداشت روان»، ماهنامه موعود، خرداد۸۶، شماره۷۶.</ref>. اهداف [[امت]] "[[منتظِر]]"، [[زمینه‌سازی برای ظهور]] و تحقّق [[آرمان‌های الهی]] [[امام]] "[[منتظَر]]" است. این [[آرمان]]، [[اصلاح]] [[انسان]] و احیای [[زمین]] توسط [[عدالت]] و [[ایمان]] است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَيْ يُحْيِيهَا اللَّهُ بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۵.</ref>؛ [[خداوند]] [[زمین]] را پس از مردن آن از ستم‌کاری [[رهبران]] [[گمراهی]]، با [[دادگری]] [[قائم]]{{ع}} به هنگام ظهورش دوباره زنده می‌کند. در چندین [[روایت]] از [[امام باقر]]{{ع}} ذیل این [[آیه]] آمده است که اشاره به زنده شدن [[زمین]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} دارد. [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور می‌کند» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref> يَعْنِي بِمَوْتِهَا كُفْرَ أَهْلِهَا وَ الْكَافِرُ مَيِّتٌ فَيُحْيِيهَا اللَّهُ بِالْقَائِمِ فَيَعْدِلُ فِيهَا فَتَحْيَا الْأَرْضُ وَ يَحْيَا أَهْلُهَا بَعْدَ مَوْتِهِمْ}}؛ در سخن [[خداوند]]: "بدانید همانا [[خداوند]] زمینِ مرده را زنده می‌کند"، یعنی به مرگش و [[کفر]] اهلش و [[کافر]] که مرده است، پس [[خداوند]] به وسیله [[قائم]]{{ع}} [[زمین]] را زنده می‌کند. پس در آن [[عدالت]] بر قرار می‌کند، پس (با [[عدالت]]) [[زمین]] را زنده می‌کند و [[اهل]] آن را بعد از مردنش، (با [[عدالت]]) زنده می‌کند<ref>ابن حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار ({{عم}})، ج۳، ۳۵۶.</ref>. لذا، اهدافی که [[مکتب انتظار]] برای منتظِران طراحی و ارائه می‌کند، مربوط به [[فرقه]] مذهبی خاص و معطوف به منطقه جغرافیایی ویژه نیست، بلکه اهداف عالی و جهان‌شمولی است که متناظر به [[سرنوشت]] تمام [[انسان‌ها]] و معطوف به [[اصلاح]] کل [[جهان]] از طریق [[ایمان]] و [[عدالت]] است. این اهداف ریشه در [[فطرت]] همه [[انسان‌ها]] دارد و فرجام [[حیات انسانی]] را روشن نموده و [[فلسفه تاریخ]] را قابل [[درک]] می‌نماید. این اهداف، سطح [[امید]] و انگیزش و [[نشاط]] و [[شادی]] را در افراد ارتقاء داده و موجب [[انسجام]]، تحرّک و [[پویایی]] [[روانی]] می‌گردد و در نتیجه [[بهداشت]] و [[سلامت روانی]] افراد را ارتقاء می‌بخشد<ref>نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ۱۱۴.</ref>.
#'''[[رضایت]] و [[تحمل]]''': یکی از راه‌های مهم رسیدن به [[شادی]]، کنار آمدن با [[مشکلات]] و [[رضامندی]] از [[مقدرات الهی]] است. [[آسایش]] و [[راحتی]] زند‌گی نه در تمکّن [[مالی]] بلکه در [[رضایت]] از زند‌گی و خوشنودی به [[قضا]] و تقدیر [[خداوند]] است. [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ}}؛ به [[درستی]] که [[خداوند متعال]]، [[راحتی]] و [[آسایش]] را در [[یقین]] و [[رضا]]، و [[غم]] و [[اندوه]] را در [[شک]] و [[سَخَط]] (ناخوشنودی) قرار داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۷.</ref>. آن [[حضرت]] در [[روایت]] دیگری فرموده است: {{متن حدیث|الرَّوْحُ وَ الرَّاحَةُ فِي الرِّضَا وَ الْيَقِينِ وَ الْهَمُّ وَ الْحُزْنُ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ}}؛ [[راحتی]] و آسوده‌گی در [[رضا]] و [[یقین]] است، و [[غم]] و [[اندوه]] در [[شک]] و [[سَخَط]]<ref>طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار، ص۳۴.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} [[رضایت]] از [[خداوند]] را سرچشمه [[آسایش]] معرفی کرده و فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا قَسَمَ لَهُ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ}}؛ هر که به آن‌چه [[خداوند عزوجل]] قسمت او فرموده [[راضی]] باشد، تن او در [[آسایش]] است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۶۸، ص۱۳۹.</ref>. [[ایمان به امامت]] [[ائمه]] [[حق]]، عامل مهم [[رضایت]] در [[زندگی]] است و [[امام]]{{ع}}، [[دلیل]] و [[راهنما]] به [[رضایت]] و خوشنودی [[خداوند]] در [[زندگی]] می‌باشد، چنان‌که در [[زیارت جامعه]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى... الْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ}}؛ [[سلام]] بر شما [[امامان]] که [[دلیل]] و راهنمای بر [[رضایت]] [[خدای سبحان]] هستید. طبق نتایج پژوهش‌ها، [[تغییر]] در [[رضایت]] از [[زندگی]] تا حدود زیادی تحت تأثیر [[نگرش‌ها]] و باورهای [[معنوی]] افراد است<ref>Extremera N, Fernández-Berrocal P. Perceived emotional intelligence and life satisfaction: Predictive and incremental validity using the Trait Meta-Mood Scale. Personality and Individual Differences. ۲۰۰۵; ۳۹(۵):۹۳۷–۴۸. doi: ۱۰.۱۰۱۶/j.paid.۲۰۰۵.۰۳.۰۱۲</ref>؛ [[امامت]] و [[انتظار ظهور]] نیز از آن جهت که با نگرش و باورهای افراد [[هم‌بستگی]] دارد موجب [[رضایت]] در [[زندگی]] می‌شود. زیرا، [[آرمان]] و آرزوهای [[انسان]] [[منتظِر]] [[ظهور]]، فراگیر و مربوط به همه هستی و کل [[جهان]] و تمام [[انسان‌ها]] است و [[آرمان]] و آروزی [[هدایت]]، [[امنیت]]، [[رفاه]] و [[عدالت فراگیر]] [[جهانی]] برای کل [[بشریت]] است. لذا، [[مکتب انتظار]]، در ارتقای [[آرزوها]] و انتظارات افراد و افزایش تلاش و [[تحمّل]] و [[بردباری]] در جهت دست‌یابی به این [[آرمان‌ها]]، و در نتیجه [[رضایت]] و خوشنودی و [[شادی]] و [[نشاط]] در [[زندگی]] نقش مثبت و تأثیرگذار دارد.
#'''[[رضایت]] و [[تحمل]]''': یکی از راه‌های مهم رسیدن به [[شادی]]، کنار آمدن با [[مشکلات]] و [[رضامندی]] از [[مقدرات الهی]] است. [[آسایش]] و [[راحتی]] زند‌گی نه در تمکّن [[مالی]] بلکه در [[رضایت]] از زند‌گی و خوشنودی به [[قضا]] و تقدیر [[خداوند]] است. [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ}}؛ به [[درستی]] که [[خداوند متعال]]، [[راحتی]] و [[آسایش]] را در [[یقین]] و [[رضا]]، و [[غم]] و [[اندوه]] را در [[شک]] و [[سَخَط]] (ناخوشنودی) قرار داده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۷.</ref>. آن [[حضرت]] در [[روایت]] دیگری فرموده است: {{متن حدیث|الرَّوْحُ وَ الرَّاحَةُ فِي الرِّضَا وَ الْيَقِينِ وَ الْهَمُّ وَ الْحُزْنُ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ}}؛ [[راحتی]] و آسوده‌گی در [[رضا]] و [[یقین]] است، و [[غم]] و [[اندوه]] در [[شک]] و [[سَخَط]]<ref>طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار، ص۳۴.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} [[رضایت]] از [[خداوند]] را سرچشمه [[آسایش]] معرفی کرده و فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا قَسَمَ لَهُ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ}}؛ هر که به آن‌چه [[خداوند عزوجل]] قسمت او فرموده [[راضی]] باشد، تن او در [[آسایش]] است<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۶۸، ص۱۳۹.</ref>. [[ایمان به امامت]] [[ائمه]] [[حق]]، عامل مهم [[رضایت]] در [[زندگی]] است و [[امام]]{{ع}}، [[دلیل]] و [[راهنما]] به [[رضایت]] و خوشنودی [[خداوند]] در [[زندگی]] می‌باشد، چنان‌که در [[زیارت جامعه]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى... الْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ}}؛ [[سلام]] بر شما [[امامان]] که [[دلیل]] و راهنمای بر [[رضایت]] [[خدای سبحان]] هستید. طبق نتایج پژوهش‌ها، [[تغییر]] در [[رضایت]] از [[زندگی]] تا حدود زیادی تحت تأثیر [[نگرش‌ها]] و باورهای [[معنوی]] افراد است<ref>Extremera N, Fernández-Berrocal P. Perceived emotional intelligence and life satisfaction: Predictive and incremental validity using the Trait Meta-Mood Scale. Personality and Individual Differences. ۲۰۰۵; ۳۹(۵):۹۳۷–۴۸. doi: ۱۰.۱۰۱۶/j.paid.۲۰۰۵.۰۳.۰۱۲</ref>؛ [[امامت]] و [[انتظار ظهور]] نیز از آن جهت که با نگرش و باورهای افراد [[هم‌بستگی]] دارد موجب [[رضایت]] در [[زندگی]] می‌شود. زیرا، [[آرمان]] و آرزوهای [[انسان]] [[منتظِر]] [[ظهور]]، فراگیر و مربوط به همه هستی و کل [[جهان]] و تمام [[انسان‌ها]] است و [[آرمان]] و آروزی [[هدایت]]، [[امنیت]]، [[رفاه]] و [[عدالت فراگیر]] [[جهانی]] برای کل [[بشریت]] است. لذا، [[مکتب انتظار]]، در ارتقای [[آرزوها]] و انتظارات افراد و افزایش تلاش و [[تحمّل]] و [[بردباری]] در جهت دست‌یابی به این [[آرمان‌ها]]، و در نتیجه [[رضایت]] و خوشنودی و [[شادی]] و [[نشاط]] در [[زندگی]] نقش مثبت و تأثیرگذار دارد.
#'''مثبت‌نگری''': [[خوشبینی]] که [[نشانه]] [[سلامت روان]] است، می‌تواند [[شادی]] را افزایش دهد. از جهت [[روان‌شناختی]]، [[انسان]] [[تصمیم]] می‌گیرد که [[جهان]] و [[آینده]] را چگونه ببیند. چون "آن‌چه مایه خوش‌بختی و [[شادی]] [[انسان]] می‌شود، درون اوست، نه عوامل بیرونی". آن‌چه [[انسان]] را می‌آزارد، نفس حادثه نیست، بلکه [[تفکرات]] او درباره آن حادثه است<ref>اندرو متیوس، آخرین راز شاد زیستن، ترجمه: وحید افضلی‌راد، ص۹۶، به نقل از: مجله معارف اسلامی، ص۲۴؛ «جوان، شادی و نشاط»، ص۸۸.</ref>. [[نگرش مثبت به آینده]] [[زندگی]] و پرورش حالات [[روحی]] مثبت مانند [[مهربانی]]، هم‌دردی و [[کمک به دیگران]]، به [[سلامت]] و [[شادی]] [[روحی]] می‌انجامد؛ زیرا [[اعمال]] و واکنش‌های ما نتیجه [[افکار]] ما هستند. پس اگر [[افکار]] مثبت و شاد داشته باشیم، زندگی‌مان شاد خواهد بود. [[مثبت‌اندیشی]] و نگرش امیدوارانه به [[آینده]] و تعامل سازنده و محبت‌آمیز با دیگر [[انسان‌ها]]، یکی از آثار [[روان‌شناختی]] [[مهدویت]] باوری و [[انتظار]] است. زیرا، [[مکتب انتظار]]، مجموعه [[معارف]] و محتوای اصیل [[توحیدی]] را در متن خود دارد که [[انسانی]] دارای اصالت و [[هویت]] واحد، و جهانی بدون مرز را برای [[بشریت]] ترسیم می‌کند. [[انسان]] و [[جامعه]] [[منتظِر]]، با این [[جهان‌بینی]]، [[فلسفه خلقت]] [[انسان]]، و [[فلسفه تاریخ]] را به [[درستی]] [[درک]] می‌کند و با [[نفی]] هرگونه [[تبعیض]] و [[ظلم]]، به [[آینده]] سرشار از [[صلح]] و [[عدالت]] [[جهان]] و [[برابری]] و [[برادری]] [[انسان]]، [[بینش]] مثبت پیدا می‌کند و به تحولات مثبت و سازنده که در جریان [[ظهور]] نوید داده شده است [[امیدوار]] می‌شود، چنان‌که [[رسول]] اعظم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|يَمْلَأَ اللَّهُ الْأَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ [[خداوند]] توسط [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[زمین]] را پس از آن‌که پر از [[ظلم و ستم]] شده است، سرشار از [[قسط]] و [[عدالت]] خواهد کرد<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۹، باب ۳۱، ح۲.</ref>. لذا، چشم‌ها در [[انتظار]] دیدن آن روز همیشه روشن است، چنان‌که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَإِنْ أَدْرَكْتِ ذَلِكِ الزَّمَانَ قَرَّتْ عَيْنُكِ}}؛ پس اگر آن زمان را [[درک]] کردی، چشمانت روشن می‌شود<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۱۴۹.</ref>. [[دل‌ها]] در [[انتظار]] آن روز بی‌مانند و به‌یادماندنی سرشار از مسرّت و [[شادمانی]] است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَلمَهدِي إذَا خَرَجَ يَفرَحُ بِهِ جَمِيعَ المُسلِمِينَ خاصَّتَهُم وَ عامَّتَهُم}}؛ [[مهدی]] که [[قیام]] کند، همه [[مسلمانان]] از خاص و عام به وسیله آن، شادمان و خوشحال می‌شوند<ref>المهدی، ص۲۲۱.</ref>. [[نشاط]] و [[شادمانی]] شگفت حاصل از [[عشق]] و [[ایمان]] به [[مهدویت]]، نه تنها دل‌های خاص و عام، بلکه دل‌های [[کودکان]] در گهواره خفته را نیز به [[یاری امام زمان]]{{ع}} بر می‌انگیزد. چنان‌که [[امام حسن عسکری]]{{ع}} به [[امام زمان]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يَوَدُّ الطِّفْلُ فِي الْمَهْدِ لَوِ اسْتَطَاعَ إِلَيْكَ نُهُوضاً وَ نواسط [نَوَاشِطُ] الْوَحْشِ لَوْ تَجِدُ نَحْوَكَ مَجَازاً تَهْتَزُّ بِكَ أَطْرَافُ الدُّنْيَا بَهْجَةً وَ تُهَزُّ بِكَ أَغْصَانُ الْعِزِّ نَضْرَةً}}؛ [[کودکی]] که در گهواره آرمیده، [[آرزو]] می‌کند که بتواند به سوی تو بشتابد، وحشیان صحرا [[آرزو]] می‌کنند بتوانند به سوی تو راهی یابند. اقطار و اکناف [[جهان]] سبز و خرّم و چهره [[دنیا]] خندان و قلّه‌های [[شرف]] و [[عظمت]] از تو شاداب و خرامان می‌شود<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۶.</ref>. در [[بینش]] [[انتظار]]، امروز آن زمان نزدیک به نظر می‌رسد، همان‌طور که [[قرآن]] [[بشارت]] داده است: {{متن قرآن|أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ}}<ref>«آیا پگاه نزدیک نیست؟» سوره هود، آیه ۸۱.</ref>. این [[باور]] و [[بینش]] مثبت [[مکتب انتظار]]، [[نشاط]] و [[شادی]] حاصل از [[امیدواری]] به رسیدن به [[آینده]] سعادت‌مندانه برای [[انسان]] فراهم می‌آورد و از این طریق [[بهداشت روانی]] افراد را ارتقا می‌بخشد.
#'''[[مثبت‌نگری]]''': [[خوشبینی]] که [[نشانه]] [[سلامت روان]] است، می‌تواند [[شادی]] را افزایش دهد. از جهت [[روان‌شناختی]]، [[انسان]] [[تصمیم]] می‌گیرد که [[جهان]] و [[آینده]] را چگونه ببیند. چون "آن‌چه مایه خوش‌بختی و [[شادی]] [[انسان]] می‌شود، درون اوست، نه عوامل بیرونی". آن‌چه [[انسان]] را می‌آزارد، نفس حادثه نیست، بلکه [[تفکرات]] او درباره آن حادثه است<ref>اندرو متیوس، آخرین راز شاد زیستن، ترجمه: وحید افضلی‌راد، ص۹۶، به نقل از: مجله معارف اسلامی، ص۲۴؛ «جوان، شادی و نشاط»، ص۸۸.</ref>. [[نگرش مثبت به آینده]] [[زندگی]] و پرورش حالات [[روحی]] مثبت مانند [[مهربانی]]، هم‌دردی و [[کمک به دیگران]]، به [[سلامت]] و [[شادی]] [[روحی]] می‌انجامد؛ زیرا [[اعمال]] و واکنش‌های ما نتیجه [[افکار]] ما هستند. پس اگر [[افکار]] مثبت و شاد داشته باشیم، زندگی‌مان شاد خواهد بود. [[مثبت‌اندیشی]] و نگرش امیدوارانه به [[آینده]] و تعامل سازنده و محبت‌آمیز با دیگر [[انسان‌ها]]، یکی از آثار [[روان‌شناختی]] [[مهدویت]] باوری و [[انتظار]] است. زیرا، [[مکتب انتظار]]، مجموعه [[معارف]] و محتوای اصیل [[توحیدی]] را در متن خود دارد که [[انسانی]] دارای اصالت و [[هویت]] واحد، و جهانی بدون مرز را برای [[بشریت]] ترسیم می‌کند. [[انسان]] و [[جامعه]] [[منتظِر]]، با این [[جهان‌بینی]]، [[فلسفه خلقت]] [[انسان]]، و [[فلسفه تاریخ]] را به [[درستی]] [[درک]] می‌کند و با [[نفی]] هرگونه [[تبعیض]] و [[ظلم]]، به [[آینده]] سرشار از [[صلح]] و [[عدالت]] [[جهان]] و [[برابری]] و [[برادری]] [[انسان]]، [[بینش]] مثبت پیدا می‌کند و به تحولات مثبت و سازنده که در جریان [[ظهور]] نوید داده شده است [[امیدوار]] می‌شود، چنان‌که [[رسول]] اعظم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|يَمْلَأَ اللَّهُ الْأَرْضَ بِهِ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ [[خداوند]] توسط [[حضرت مهدی]]{{ع}}، [[زمین]] را پس از آن‌که پر از [[ظلم و ستم]] شده است، سرشار از [[قسط]] و [[عدالت]] خواهد کرد<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۱۹، باب ۳۱، ح۲.</ref>. لذا، چشم‌ها در [[انتظار]] دیدن آن روز همیشه روشن است، چنان‌که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَإِنْ أَدْرَكْتِ ذَلِكِ الزَّمَانَ قَرَّتْ عَيْنُكِ}}؛ پس اگر آن زمان را [[درک]] کردی، چشمانت روشن می‌شود<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۱۴۹.</ref>. [[دل‌ها]] در [[انتظار]] آن روز بی‌مانند و به‌یادماندنی سرشار از مسرّت و [[شادمانی]] است، چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَلمَهدِي إذَا خَرَجَ يَفرَحُ بِهِ جَمِيعَ المُسلِمِينَ خاصَّتَهُم وَ عامَّتَهُم}}؛ [[مهدی]] که [[قیام]] کند، همه [[مسلمانان]] از خاص و عام به وسیله آن، شادمان و خوشحال می‌شوند<ref>المهدی، ص۲۲۱.</ref>. [[نشاط]] و [[شادمانی]] شگفت حاصل از [[عشق]] و [[ایمان]] به [[مهدویت]]، نه تنها دل‌های خاص و عام، بلکه دل‌های [[کودکان]] در گهواره خفته را نیز به [[یاری امام زمان]]{{ع}} بر می‌انگیزد. چنان‌که [[امام حسن عسکری]]{{ع}} به [[امام زمان]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|يَوَدُّ الطِّفْلُ فِي الْمَهْدِ لَوِ اسْتَطَاعَ إِلَيْكَ نُهُوضاً وَ نواسط [نَوَاشِطُ] الْوَحْشِ لَوْ تَجِدُ نَحْوَكَ مَجَازاً تَهْتَزُّ بِكَ أَطْرَافُ الدُّنْيَا بَهْجَةً وَ تُهَزُّ بِكَ أَغْصَانُ الْعِزِّ نَضْرَةً}}؛ [[کودکی]] که در گهواره آرمیده، [[آرزو]] می‌کند که بتواند به سوی تو بشتابد، وحشیان صحرا [[آرزو]] می‌کنند بتوانند به سوی تو راهی یابند. اقطار و اکناف [[جهان]] سبز و خرّم و چهره [[دنیا]] خندان و قلّه‌های [[شرف]] و [[عظمت]] از تو شاداب و خرامان می‌شود<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۶.</ref>. در [[بینش]] [[انتظار]]، امروز آن زمان نزدیک به نظر می‌رسد، همان‌طور که [[قرآن]] [[بشارت]] داده است: {{متن قرآن|أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ}}<ref>«آیا پگاه نزدیک نیست؟» سوره هود، آیه ۸۱.</ref>. این [[باور]] و [[بینش]] مثبت [[مکتب انتظار]]، [[نشاط]] و [[شادی]] حاصل از [[امیدواری]] به رسیدن به [[آینده]] سعادت‌مندانه برای [[انسان]] فراهم می‌آورد و از این طریق [[بهداشت روانی]] افراد را ارتقا می‌بخشد.
# '''گسترش [[ارتباطات]] [[اجتماعی]]''': یکی از عوامل مهم در گسترش شادیهای پایدار، گسترش [[روابط]] و تعامل‌های [[اجتماعی]] است. در [[علوم]] روا‌ن‌شناسی و [[جامعه‌شناسی]] و حتی [[ارتباطات]]، بارها این امر [[تأیید]] شده است که برون آمدن از دایره فردیت، و خارج شدن از [[انزوا]] و تکروی و [[شریک]] شدن با دیگران در برخی [[هدف‌ها]] و برنامهها، به کاهش فشارهای [[روانی]]، فشارهای ناشی از [[سختی]] فعالیت و تلاش در مسیر [[هدف]] کمک زیادی می‌کند، بدین گونه که چون [[هدف]] را بیش‌تر قابل دست‌یابی می‌کند نوعی [[رضایت]] و [[اطمینان]] خاطر درونی فراهم میآورد. شکل‌گیری گروهها، جمعیتها، [[احزاب]]، انجمنها، و سازمان‌های [[مردم]] نهاد و عضویت افراد در این نوع تشکلها، نوعی از این همگراییهاست که یکی از نتایج آن برای افراد و [[جامعه]]، گسترش [[شادی]] و [[نشاط]] است. پرفسور رابرت یونتام، محقق و استاد [[دانشگاه]] هاروارد، در تحقیقی به این نتیجه رسید که یکی از موارد شاد بودن [[انسان]]، داشتن [[روابط اجتماعی]] و [[خانوادگی]] است. وی [[معتقد]] است هرچه [[فرد]] [[روابط اجتماعی]] بیش‌تری داشته باشد، از [[سلامت]] [[روحی]] و [[روانی]] برخوردار می‌شود و بر [[شادی]] وی افزوده خواهد شد. به گفته این محقق، [[انسان]] به صورت ذاتی، موجودی [[اجتماعی]] [[خلق]] شده است که [[احساس]] درونی [[کمک به دیگران]] در او وجود دارد. بنابراین، با داشتن چنین روابطی، [[فرد]] [[احساس]] [[رضایت]] و [[شادی]] می‌کند<ref>نک: سایت پزشکان بدون مرز ایران: www.pezeshkam.org.</ref>.
# '''گسترش [[ارتباطات]] [[اجتماعی]]''': یکی از عوامل مهم در گسترش شادیهای پایدار، گسترش [[روابط]] و تعامل‌های [[اجتماعی]] است. در [[علوم]] روا‌ن‌شناسی و [[جامعه‌شناسی]] و حتی [[ارتباطات]]، بارها این امر [[تأیید]] شده است که برون آمدن از دایره فردیت، و خارج شدن از [[انزوا]] و تکروی و [[شریک]] شدن با دیگران در برخی [[هدف‌ها]] و برنامهها، به کاهش فشارهای [[روانی]]، فشارهای ناشی از [[سختی]] فعالیت و تلاش در مسیر [[هدف]] کمک زیادی می‌کند، بدین گونه که چون [[هدف]] را بیش‌تر قابل دست‌یابی می‌کند نوعی [[رضایت]] و [[اطمینان]] خاطر درونی فراهم میآورد. شکل‌گیری گروهها، جمعیتها، [[احزاب]]، انجمنها، و سازمان‌های [[مردم]] نهاد و عضویت افراد در این نوع تشکلها، نوعی از این همگراییهاست که یکی از نتایج آن برای افراد و [[جامعه]]، گسترش [[شادی]] و [[نشاط]] است. پرفسور رابرت یونتام، محقق و استاد [[دانشگاه]] هاروارد، در تحقیقی به این نتیجه رسید که یکی از موارد شاد بودن [[انسان]]، داشتن [[روابط اجتماعی]] و [[خانوادگی]] است. وی [[معتقد]] است هرچه [[فرد]] [[روابط اجتماعی]] بیش‌تری داشته باشد، از [[سلامت]] [[روحی]] و [[روانی]] برخوردار می‌شود و بر [[شادی]] وی افزوده خواهد شد. به گفته این محقق، [[انسان]] به صورت ذاتی، موجودی [[اجتماعی]] [[خلق]] شده است که [[احساس]] درونی [[کمک به دیگران]] در او وجود دارد. بنابراین، با داشتن چنین روابطی، [[فرد]] [[احساس]] [[رضایت]] و [[شادی]] می‌کند<ref>نک: سایت پزشکان بدون مرز ایران: www.pezeshkam.org.</ref>.
:*[[اسلام]] نمونه‌های متکاملی از [[روابط]] و [[تعاون اجتماعی]] در قالب اجتماعات [[عبادی]] - [[سیاسی]]، و با سفارش به مفاهیمی مانند [[جماعت]]، [[دید و بازدید]]، [[عیادت]]، [[حج]]، [[زیارت]]، [[تعاون]]، دست‌گیری و [[انفاق]] ارائه کرده است که یکی از نتیجه‌های آن، برون آمدن [[فرد]] از حصار فردیت خویش، همراه شدن با [[جامعه]] و ایجاد [[روحیه]] تحرک و [[نشاط]] در [[جامعه]] است. یکی از عوامل مهم [[انسجام]] و [[هم‌گرایی]] [[اجتماعی]] و تعامل [[محبت]] آمیز و [[ارتباط]] سازنده با دیگر [[انسان‌ها]] و ایجاد [[شور]] و [[شادی]] و [[نشاط]] جمعی، [[مهدویت]] باوری و [[التزام]] به ارزش‌های [[جهان شمول]] [[مکتب انتظار]] است.
:*[[اسلام]] نمونه‌های متکاملی از [[روابط]] و [[تعاون اجتماعی]] در قالب اجتماعات [[عبادی]] - [[سیاسی]]، و با سفارش به مفاهیمی مانند [[جماعت]]، [[دید و بازدید]]، [[عیادت]]، [[حج]]، [[زیارت]]، [[تعاون]]، دست‌گیری و [[انفاق]] ارائه کرده است که یکی از نتیجه‌های آن، برون آمدن [[فرد]] از حصار فردیت خویش، همراه شدن با [[جامعه]] و ایجاد [[روحیه]] تحرک و [[نشاط]] در [[جامعه]] است. یکی از عوامل مهم [[انسجام]] و [[هم‌گرایی]] [[اجتماعی]] و تعامل [[محبت]] آمیز و [[ارتباط]] سازنده با دیگر [[انسان‌ها]] و ایجاد [[شور]] و [[شادی]] و [[نشاط]] جمعی، [[مهدویت]] باوری و [[التزام]] به ارزش‌های [[جهان شمول]] [[مکتب انتظار]] است.
۲۱۸٬۳۵۲

ویرایش