نشاط: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مفهومشناسی نشاط== | ==مفهومشناسی نشاط== | ||
*واژه " | *واژه "نشاط" در لغت [[فارسی]] به معانی سرزندگی، زندهدلی، خوشدلی، سبکی و چالاکی یافتن برای اجرای امور، [[خوشی]]، [[شادمانی]]، خرمی، [[سرور]]، [[شادی]]، طرب، [[خرسندی]]، و در مقابل کسل آمده است. در لغتنامه دهخدا، در ادامه لغت [[شادی]] چنین آمده است: "حالت مثبتی که در [[انسان]] به وجود میآید و در مقابل [[غم]] و [[اندوه]] قرار دارد". دهخدا در همین کتاب، [[شادی]] را به [[شادمانی]]، خوشحالی، مسرت، نشاط و طرب تعریف کرده است. همچنین توضیح میدهد [[شادی]] حالتی است که در مقابل سوگ قرار دارد و معمولاً منجر به [[رفتاری]] میشود که به آن حالت، شادیکنان گفته میشود؛ یعنی [[فرد]] در حال [[شادی]] کردن است<ref>دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، ج۱۳، ص۱۹۸۷۱۳.</ref>. "نشاط"، به [[فتح]] نون نیز از معانی [[شادی]]، [[شادمانی]]، [[خوشی]] و خوشحالی است. "[[شادی]]" نیز واژهای [[فارسی]] است که در معنای حاصل مصدری به کار میرود. معادل [[شادی]] در [[عربی]]، "فَرَح" به معنای خوشحالی یا لذتهای زودگذر است. بیشترین کاربرد آن، در لذتهای جسمانی است. خاستگاه این حال انفعالی را باید در نیروی شهوانی جست. در لغت [[عرب]] درباره نشاط چنین آمده است: "نشاط در مقابل کسالت و [[تنبلی]] است که به معنای رغبت و میل به کار داشتن است و کاری را با [[طیب]] نفس و رغبت انجام دادن و با چالاکی به کار پرداختن"<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۷، ص۴۱۳.</ref>. | ||
*میان [[شادی]] و [[شادکامی]] تفاوتهایی است که خواننده گرامی در کل این [[پژوهش]] نباید آن را از نظر دور دارد. مهمترین تفاوتی که میان [[شادکامی]] و [[شادی]] وجود دارد، این است که [[شادکامی]] به [[قضاوت]] مثبت برآیند [[میزان]] مطلوبیت [[فرد]] از کیفیت [[زندگی]] و [[رضایت]] از آن گفته میشود. از [[شادکامی]] به "[[سعادت]]" تعبیر میشود، درحالیکه [[شادی]]، بروز ظاهری لحظههای [[شادکامی]] است که نوعاً همراه با [[هیجان]] و [[احساسات]] [[فرد]] است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | *میان [[شادی]] و [[شادکامی]] تفاوتهایی است که خواننده گرامی در کل این [[پژوهش]] نباید آن را از نظر دور دارد. مهمترین تفاوتی که میان [[شادکامی]] و [[شادی]] وجود دارد، این است که [[شادکامی]] به [[قضاوت]] مثبت برآیند [[میزان]] مطلوبیت [[فرد]] از کیفیت [[زندگی]] و [[رضایت]] از آن گفته میشود. از [[شادکامی]] به "[[سعادت]]" تعبیر میشود، درحالیکه [[شادی]]، بروز ظاهری لحظههای [[شادکامی]] است که نوعاً همراه با [[هیجان]] و [[احساسات]] [[فرد]] است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
==ضرورت نشاط== | ==ضرورت نشاط== | ||
*[[شادی]] و | *[[شادی]] و نشاط، یکی از نیازهای اساسی و [[فطری]] [[انسان]] است. [[شادی]]، [[هیجان]] مثبتی است که به [[روح]] و [[روان انسان]] [[توانایی]] میدهد تا در [[مسیر کمال]] و تعالی خود بکوشد و در این [[راه]] از [[شادابی]] و نشاط لازم برخوردار باشد و بر سختیها و [[مشکلات]] این مسیر چیره شود و از تلاش خود در جهت [[رشد]] و تعالی [[لذت]] ببرد. لذا [[خداوند متعال]]، اساس [[جهان هستی]] و پدیدههای آن، بهگونهای [[خلق]] و طراحی کرده است که در [[آدمی]] [[شادی]] و نشاط ایجاد کنند. [[بهار]] باطراوت، صبح پرلطافت، [[طبیعت]] باظرافت، آبشارهای [[زیبا]]، گلهای رنگارنگ، و هزاران [[آفریده]] دیگر، همه برای نشاط و شادیآدمی [[آفریده]] شده است. | ||
*[[اسلام]] که [[دین]] [[فطرت]] است و به همه نیازهای طبیعی و [[فطری]] [[انسان]] توجه ویژه دارد، نهتنها [[نیاز انسان]] به [[شادی]] را به رسمیت شناخته است، بلکه [[پیروان]] خود را بارها به شادیهای مثبت و سازنده [[دعوت]] کرده و آن را عامل [[توفیق]] و پیشرفت [[انسان]] در مسیر تعالی دانسته است. زیرا، همانگونه که [[جسم]] [[انسان]] نیاز به [[غذا]] و انواع ویتأمینها دارد، [[روح انسان]] نیز به تنوع، استراحت، [[تفریح]] و [[شادی]] و | *[[اسلام]] که [[دین]] [[فطرت]] است و به همه نیازهای طبیعی و [[فطری]] [[انسان]] توجه ویژه دارد، نهتنها [[نیاز انسان]] به [[شادی]] را به رسمیت شناخته است، بلکه [[پیروان]] خود را بارها به شادیهای مثبت و سازنده [[دعوت]] کرده و آن را عامل [[توفیق]] و پیشرفت [[انسان]] در مسیر تعالی دانسته است. زیرا، همانگونه که [[جسم]] [[انسان]] نیاز به [[غذا]] و انواع ویتأمینها دارد، [[روح انسان]] نیز به تنوع، استراحت، [[تفریح]] و [[شادی]] و نشاط نیاز دارد<ref>دانش، شکرالله، شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص۴۱.</ref>. به [[باور]] یکی از پژوهشگران که درباره تأثیر [[شادی]] در [[زندگی]] [[تحقیق]] کرده است، "آن کس که دارای [[قلب]] طربناک است، همه عناصر [[جهان]] و پدیدههای آن را در حیاتی پُرشور و جنبشی بانشاط [[حس]] میکند و [[حس]] زندهانگاری را در خود پرورش میدهد و همه هستی را در [[شور]] و طرب به نظاره مینشیند و از این منظر، [[امید]] و [[شوق]] به پیشرفت و تعالی را در خود باز مییابد. [[انسان]] طربناک همه عناصر هستی را در [[حیات]] پُرشور [[حس]] میکند و در همه چیز رنگ [[خدا]] و معنای [[ربوبیت]] را جستوجو میکند. [[قلب]] طربناک همه هستی را در [[شور]] و [[طلب]] میبیند و با دیدن هر نمودی از نمودهای هستی به ابتهاج و انبساط [[روحی]] دست مییابد. [[قلبی]] که پایگاه [[عرش الهی]] و [[جایگاه]] [[نزول]] [[رحمت]] و [[محبت]] خداست، آن [[قلب]] باطراوت و بانشاط است"<ref>کریمی، عبدالعظیم، تربیت طربناک، ص۵۶.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
===اهمیت و [[جایگاه]] [[شادی]] و | ===اهمیت و [[جایگاه]] [[شادی]] و نشاط در [[آموزههای دینی]]=== | ||
* | *نشاط و [[شادی]]، لازمه [[زندگی]]، محرک [[انسان]] در دستیابی به هدفهای [[دینی]] و غیر [[دینی]] و عاملی برای ارتقای مادی و [[معنوی]] او به شمار میرود. [[دین اسلام]] که به همه [[شئون]] حیاتی [[انسان]] نگرش ژرف داشته و متناسب با نیازهای واقعی و تعالی هرچه بیشتر او برنامههایی کاملی ارائه کرده است، [[شادی]] و نشاط و عوامل [[نشاطانگیز]] را که لازمه یک [[زندگی]] موفق است، به [[انسان]] معرفی و توصیه میکند. در دستورهای آسمانی [[اسلام]]، نکتههای [[ارزشمندی]] در خصوص ایجاد [[شادی]] و نشاط آمده است. این [[شادیها]] گاهی برای خود [[آدمی]] است و زمانی برای دیگران. آن همه سفارش که برای تبسّم به دیگران ذکر شده و سفارشهایی که برای پوشیدن لباسهای شاد و روشن، بوی خوش، [[نظافت]] و [[نظم]] و [[پاکیزگی]]، [[مسافرت]] و [[تفریح]]، حضور در [[طبیعت]] و نگریستن به سبزه و آب، [[مهربانی]] و [[محبت]]، زدودن [[کینه]] و [[حسد]]، [[شوخی]] و [[مزاح]] و خلاصه ایجاد سرُور در [[قلب]] [[مردم]] شده است، همه برای ایجاد فضای [[شادی]] و راندن [[غم]] و [[اندوه]] و در نتیجه [[تجدید]] قوا برای ادامه حرکت تکاملی [[انسان]] است<ref>شرع و شادی، ص۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
*برآیند برداشتهای [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] از [[شادی]]، آن است که واژههای [[سرور]]، [[شادی]]، | *برآیند برداشتهای [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] از [[شادی]]، آن است که واژههای [[سرور]]، [[شادی]]، نشاط، [[فرح]] و [[شادمانی]]، دستهای از [[عواطف]] [[ارزشمندی]] هستند که [[خداوند]] به منظور [[حفظ]] بقای [[انسان]] در وجود او نهاده است. "[[شادی]]"، [[رفتاری]] است که باعث انبساط خاطر [[فرد]] میشود و از نیازی حیاتی که [[سلامتی]] [[عاطفی]] او را به دنبال دارد، حکایت میکند. در [[اسلام]]، [[شادی]] حالت ابتهاج و نشاطی است که تحت تأثیر عوامل مختلف بر [[انسان]] عارض میشود که در آن حالت، [[روح انسان]] به [[درجه]] [[رضایت]] و [[گشایش]] میرسد. از نظر [[اسلام]]، [[شادی]]، [[آدمی]] را از [[تنبلی]] رهانیده و سرزنده و سرحال میسازد<ref>کاشفی، محمدرضا، پرسشها و پاسخها (دفتر اول، خداشناسی و فرجامشناسی)، ص۷۵ - ۷۸.</ref>. [[اندیشمند]] معاصر، [[شهید مرتضی مطهری]]، با رویکردی روانشناسانه و [[اسلامی]] میگوید: [[سرور]]، حالت خوش و لذتبخشی است که از [[علم]] و اطلاع بر اینکه یکی از [[هدفها]] و [[آرزوها]] انجام یافته یا خواهد یافت، به [[انسان]] [[دست]] میدهد و [[غم]] و [[اندوه]]، حالت [[ناگواری]] و دردناکی است که از اطلاع بر انجام نشدن یکی از [[هدفها]] و [[آرزوها]] به [[انسان]] [[دست]] میدهد<ref>مطهری، مرتضی، مقالات فلسفی، ج۲، ص۶۶.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
===تفاوت شادی با نشاط=== | ===تفاوت شادی با نشاط=== | ||
*[[شادی]] و | *[[شادی]] و نشاط [[ارتباط]] تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به گونهای که [[شادی]] را میتوان یکی از عوامل نشاط دانست. [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|السُّرُورُ يَبْسُطُ النَّفْسَ وَ يُثِيرُ النَّشَاطَ}}؛ [[شادی]] باعث انبساط خاطر و سبب نشاط [[انسان]] میشود<ref>غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۰۷، ح۲۰۴۵.</ref>. در بیشتر اوقات، این دو واژه را به یک مفهوم در نظر میگیرند، ولی میان این دو حالت [[روانی]] [[انسان]]، تفاوت وجود دارد. [[شادی]] که معادل [[عربی]] آن، فَرَح و [[سُرور]] است، به معنای خوشحالی و [[خشنودی]] است که نمود آن بیشتر در [[خنده]] و تبسّم است، ولی نشاط و [[شادابی]] به معنای سرحال بودن و سرزندگی و میل و رغبت به کار داشتن است که در فعالیت و تکاپو آشکار میشود. ازاینرو، میتوان گفت گاهی نشاط و [[شادی]]، هر دو با هم جمعند و آن زمانی است که [[فرد]] هم شاد است و هم سرحال و بانشاط و زمانی از هم جدایند؛ یعنی گاهی فردی بانشاط و سرحال است، ولی شاد نیست. به عبارتی، او کارهای خود را با میل و رغبت انجام میدهد، ولی خندان نیست، مانند [[پیامبران]] که از گمراهیِ دیگران ناراحتند و با این حال، با نشاط به [[ارشاد]] آنان میپردازند و چون به [[وظیفه]] خویش عمل کردهاند، [[لذت]] میبرند. در مقابل، گاهی فردی شاد و خندان است، ولی نشاط لازم برای انجام امور خود را ندارد، مانند [[فرد]] افسردهای که بر اثر عوامل خارجی برای چند لحظه خندان است. [[دلیل]] ما بر این تفاوت، روایتهای زیر است که با [[تکیه]] بر آنها میتوان بهروشنی به گونهگونی این دو واژه رسید: [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} میفرماید: "یکی از [[لشکریان]] [[عقل]]، نشاط، ضد آن - یکی از [[لشکریان]] [[جهل]] - کسالت است و [[شادی]] ضد آن [[اندوه]] است"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
==اقسام نشاط== | ==اقسام نشاط== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==خاستگاه نشاط (اسباب و عوامل نشاط)== | ==خاستگاه نشاط (اسباب و عوامل نشاط)== | ||
*پی بردن به اهمیت [[شادی]] از جنبه [[اجتماعی]]، مبتنی بر [[شناخت]] مفهوم [[زندگی اجتماعی]] و [[ضرورت]] وجود [[شادی]] برای تحقق یک [[زندگی]] جمعی آرمانی است. اگر از اهمیت [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] و تأثیر آن در [[رشد]] فردی و جمعی [[جامعه]] [[آگاه]] باشیم، میتوانیم بگوییم لازمه این [[رشد]] و تعالی، برخورداری [[جامعه]] از فضایی سالم، بانشاط، شاد و سرشار از [[شور]] و سرزندگی است؛ زیرا تنها در این فضاست که [[عواطف]] منفی بیاثر میماند و عوامل بیماریزا در [[زندگی اجتماعی]]، برطرف و در نتیجه، تعالی و [[رشد]] [[انسانها]] و [[جامعه]] در مسیر هدفهای ترسیم شده آن ممکن میشود. در مقابل، [[غم]] و [[اندوه]] میتواند [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] را با [[مشکلات]] گستردهای روبهرو سازد؛ مشکلاتی که تنها بخشی از آنها میتواند اساس [[زندگی]] جمعی [[انسانها]] را [[تهدید]] کند<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | *پی بردن به اهمیت [[شادی]] از جنبه [[اجتماعی]]، مبتنی بر [[شناخت]] مفهوم [[زندگی اجتماعی]] و [[ضرورت]] وجود [[شادی]] برای تحقق یک [[زندگی]] جمعی آرمانی است. اگر از اهمیت [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] و تأثیر آن در [[رشد]] فردی و جمعی [[جامعه]] [[آگاه]] باشیم، میتوانیم بگوییم لازمه این [[رشد]] و تعالی، برخورداری [[جامعه]] از فضایی سالم، بانشاط، شاد و سرشار از [[شور]] و سرزندگی است؛ زیرا تنها در این فضاست که [[عواطف]] منفی بیاثر میماند و عوامل بیماریزا در [[زندگی اجتماعی]]، برطرف و در نتیجه، تعالی و [[رشد]] [[انسانها]] و [[جامعه]] در مسیر هدفهای ترسیم شده آن ممکن میشود. در مقابل، [[غم]] و [[اندوه]] میتواند [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] را با [[مشکلات]] گستردهای روبهرو سازد؛ مشکلاتی که تنها بخشی از آنها میتواند اساس [[زندگی]] جمعی [[انسانها]] را [[تهدید]] کند<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
*از نظر ارسطو، | *از نظر ارسطو، نشاط و [[شادی]] بر سه نوع است: [[مردم]] عادی در پایینترین سطح، پیرو این نظریه هستند که [[لذت]]، شادیآفرین است. در سطحی بالاتر، افراد طبقه متوسط، [[شادی]] را با کامیابی یکسان میدانند. عالیترین نوع [[شادی]] از نظر ارسطو، نشاطی است که بر اثر [[زندگی]] اندیشمندانه ایجاد میشود. [[شادی]] و نشاط، ماده اولیه [[تغییر]]، [[تحول]] و [[تکامل]] [[حیات اجتماعی]] انسانهاست. در [[جامعه]] خوشحال و [[خرسند]]، تولید، بهتر؛ اشتغال، بیشتر و [[اقتصاد]]، سالمتر خواهد بود. در محیط شاد است که [[ذهن]] [[انسانها]] پویا، زبانشان گویا و استعدادهایشان شکوفا میشود و [[جامعه]] به سوی تعالی و پیشرفت گام برمیدارد. از بعد سیاستگذاری [[اجتماعی]] نیز اتفاقاً [[شادی]] مسأله بسیار مهمی است؛ چرا که تعریف [[شادی]] و [[سیاست]] خیلی به هم نزدیک است. سیاستگذاران [[اجتماعی]] و روشنفکرانی که به این مسئله میپردازند، بین این دو تفاوت قائلند، اما به طور کلی، [[شادی]] را نوعی [[احساس]] [[سعادت]] میدانند؛ چیزی که از آن طریق، [[انسان]] [[احساس]] [[لذت]] کرده و به منبع [[سعادت]] [[دست]] پیدا میکند. به نظر میرسد هر [[قدر]] ملتی شادتر باشد، [[احساس]] [[رفاه]] بیشتری دارد. پس در بُعد سیاستگذاریهای [[اجتماعی]]، [[شادی]] به خاطر نقشی که در بهزیستی و [[رفاه]] دارد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. مقولات [[ذهنی]] باعث میشوند حتی با وجود [[رفاه]] مادی، افراد [[احساس]] [[بدبختی]] کنند. مثلاً اگر [[تیم]] ملی [[کشور]] ببازد، افراد [[احساس]] [[بدبختی]] میکنند، اگرچه از لحاظ دسترسی به [[مسکن]]، شغل و [[تغذیه]] مشکلی نداشته باشند<ref>صیادیفر، سمیه؛ دوستی، علی، «حفظ یا حذف شادی»، روزنامه همشهری، ۲۲/۱۲/۱۳۸۴.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
==راه کسب نشاط== | ==راه کسب نشاط== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==نشاط و مهدویت== | ==نشاط و مهدویت== | ||
[[مهدویتباوری]] و [[انتظار ظهور امام مهدی]]{{ع}} به عنوان [[منجی]] [[جهان]] [[انسانی]] از این همه [[ستم]] و [[مشکلات]] فراگیر، از [[راه]] [[امید]] به برطرف شدن [[ناهنجاریها]] و رسیدن به فردای سعادتمندانه و [[آینده]] سرشار از [[توحید]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[رشد]]، و [[رفاه]]، موجی از [[شادکامی]] و [[شادمانی]] و | [[مهدویتباوری]] و [[انتظار ظهور امام مهدی]]{{ع}} به عنوان [[منجی]] [[جهان]] [[انسانی]] از این همه [[ستم]] و [[مشکلات]] فراگیر، از [[راه]] [[امید]] به برطرف شدن [[ناهنجاریها]] و رسیدن به فردای سعادتمندانه و [[آینده]] سرشار از [[توحید]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[رشد]]، و [[رفاه]]، موجی از [[شادکامی]] و [[شادمانی]] و نشاط را برای [[فرد]] و [[جامعه]] [[منتظِر]] به ارمغان میآورد و از این طریق، بر ارتقای [[بهداشت روان]] [[منتظران]] اثر مثبت میگذارد<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
===احساس نشاط در سایه انتظار ظهور=== | ===احساس نشاط در سایه انتظار ظهور=== | ||
*نقش مثبت [[انتظار]] و مهدویتباوری در پیدایش و ارتقای عوامل شادیساز و نشاطآفرین عبارتاند از: | *نقش مثبت [[انتظار]] و مهدویتباوری در پیدایش و ارتقای عوامل شادیساز و نشاطآفرین عبارتاند از: | ||
#'''[[ایمان | |||
:*در [[ادبیات]] [[روانشناسی]]، از "[[روحیه]] [[انسجام]] و [[همگرایی]] با [[جامعه]]"، به "[[احساس]] تعلّق به گروه" تعبیر شده است. [[احساس]] تعلّق به گروه و توجه به نقش فعال خود در [[جامعه]]، که [[مکتب انتظار]] با [[اهداف]] [[جهان شمول]] و ایجاد پیوندهای [[معنوی]] بین افراد آن را تقویت میکند، دارای اهمیت زیاد در [[سلامت روانی]] [[انسان]] است. بسیاری از روان شناسان به اهمیت [[روابط انسانی]] به منظور تأمین [[سلامت]] و [[بهداشت روانی]] توجه کردهاند. مثلاً آلفرد آدلر<ref>Alfered adler.</ref> کوشیده است [[بیماران]] [[روانی]] خود را [[راهنمایی]] کند که به دیگران توجه کنند و برای تأمین امکانات رفاهی و [[کمک به نیازمندان]] بکوشند. آدلر بر این نظر بود که [[بیماران]] [[روانی]] هر چه در درون [[جامعه]] بیشتر و رابطهاش با [[مردم]] بهتر باشد بیماریش زودتر درمان خواهد شد. آدلر در این خصوص میگوید: "... [[هدف]] من از تمام این تلاشها جلب توجه [[بیماران]] خود نسبت به دیگران است، زیرا وقتی [[بیمار]]، درون گروه خویش جای گرفت و با افراد گروه به طور فعال همکاری و مساعدت کرد، در واقع [[سلامت]] خود را باز یافته است. به نظر من مهمترین موضوعی که [[دین]] و [[مذهب]] به آن سفارش کرده است، [[دوست داشتن]] [[همسایه]] و دیگر همنوعان و کمک کردن به آنان است"<ref>محمد عثمان نجاتی، قرآن و روانشناسی، مترجم: عباس عرب، مشهد، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref>. | :*در [[ادبیات]] [[روانشناسی]]، از "[[روحیه]] [[انسجام]] و [[همگرایی]] با [[جامعه]]"، به "[[احساس]] تعلّق به گروه" تعبیر شده است. [[احساس]] تعلّق به گروه و توجه به نقش فعال خود در [[جامعه]]، که [[مکتب انتظار]] با [[اهداف]] [[جهان شمول]] و ایجاد پیوندهای [[معنوی]] بین افراد آن را تقویت میکند، دارای اهمیت زیاد در [[سلامت روانی]] [[انسان]] است. بسیاری از روان شناسان به اهمیت [[روابط انسانی]] به منظور تأمین [[سلامت]] و [[بهداشت روانی]] توجه کردهاند. مثلاً آلفرد آدلر<ref>Alfered adler.</ref> کوشیده است [[بیماران]] [[روانی]] خود را [[راهنمایی]] کند که به دیگران توجه کنند و برای تأمین امکانات رفاهی و [[کمک به نیازمندان]] بکوشند. آدلر بر این نظر بود که [[بیماران]] [[روانی]] هر چه در درون [[جامعه]] بیشتر و رابطهاش با [[مردم]] بهتر باشد بیماریش زودتر درمان خواهد شد. آدلر در این خصوص میگوید: "... [[هدف]] من از تمام این تلاشها جلب توجه [[بیماران]] خود نسبت به دیگران است، زیرا وقتی [[بیمار]]، درون گروه خویش جای گرفت و با افراد گروه به طور فعال همکاری و مساعدت کرد، در واقع [[سلامت]] خود را باز یافته است. به نظر من مهمترین موضوعی که [[دین]] و [[مذهب]] به آن سفارش کرده است، [[دوست داشتن]] [[همسایه]] و دیگر همنوعان و کمک کردن به آنان است"<ref>محمد عثمان نجاتی، قرآن و روانشناسی، مترجم: عباس عرب، مشهد، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref>. | ||
:*در ایجاد و پیدایش [[احساس]] "تعلق به گروه" و [[ارتباط]] سازنده و تعامل مهرورزانه با دیگر [[انسانها]] که به نظر روان شناسان برای [[بهداشت]] و [[سلامت روانی]] افراد مفید است، گاهی عوامل [[عاطفی]] بیرونی، [[انسانها]] را برانگیخته و افراد بر اساس آن با یکدیگر، هم گروه و [[متحد]] میشوند. این عوامل، گاهی [[عواطف]] ملی مانند: هموطنی، همزبانی، همنژادی است که تا حدی دلهای افراد را به هم دیگر نزدیک و مأنوس میکند، امّا این گونه [[انس]] و الفتها خیلی مستحکم و با دوام نیست. آن عاملی که واقعاً افراد را همدل و همروح میکند [[ایمان]] به [[آرمان]] واحد [[الهی]] است. هرگز تاریخِ [[جهان]]، [[اتحاد]] و [[همبستگی]] را که در میان هم [[دینها]] و همایمانها بوده است در میان گروههای دیگر نشان نداده است که خودشان را مانند پیکر واحد، یکی ببینند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۶، ص۳۲۳.</ref>. | :*در ایجاد و پیدایش [[احساس]] "تعلق به گروه" و [[ارتباط]] سازنده و تعامل مهرورزانه با دیگر [[انسانها]] که به نظر روان شناسان برای [[بهداشت]] و [[سلامت روانی]] افراد مفید است، گاهی عوامل [[عاطفی]] بیرونی، [[انسانها]] را برانگیخته و افراد بر اساس آن با یکدیگر، هم گروه و [[متحد]] میشوند. این عوامل، گاهی [[عواطف]] ملی مانند: هموطنی، همزبانی، همنژادی است که تا حدی دلهای افراد را به هم دیگر نزدیک و مأنوس میکند، امّا این گونه [[انس]] و الفتها خیلی مستحکم و با دوام نیست. آن عاملی که واقعاً افراد را همدل و همروح میکند [[ایمان]] به [[آرمان]] واحد [[الهی]] است. هرگز تاریخِ [[جهان]]، [[اتحاد]] و [[همبستگی]] را که در میان هم [[دینها]] و همایمانها بوده است در میان گروههای دیگر نشان نداده است که خودشان را مانند پیکر واحد، یکی ببینند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۶، ص۳۲۳.</ref>. | ||
:*[[پیغمبر اکرم]]{{صل}} با آن [[تشبیه]] عالی در مورد چنین [[اتحاد]] و [[همبستگی]] بیان فرمود: {{متن حدیث|مَثَلُ الْمُؤْمِنینَ فی تَوادُدِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ اذَا اشْتَکی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سایرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمّی}}؛ مَثَل [[اهل]] [[ایمان]] مَثَل یک پیکر است. آنها به منزله اجزای یک پیکرند که اگر عضوی به درد آید سایر عضوها با تب و [[بیداری]] با او همدردی میکنند<ref>به نقل از: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۶، ص۳۲۴.</ref>. از یکسو در [[جامعه]] ایمانیِ [[انتظار]]، که [[مؤمنان]] [[برادران]] [[معنوی]] هم تلقی میشوند، که دلهای آنان سرشار از [[محبت]] و [[مودت]] نسبت به همدیگراست، اظهار [[دوستی]] [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] به یکدیگر و گردهمایی و [[اتحاد]] صفوف آنان در مراسمات مذهبی از یک طرف باعث [[رشد]] عاطفه [[نوع دوستی]]<ref>امام{{ع}}: {{متن حدیث|لَا يُكْمِلُ الْعَبْدُ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى يُحِبَّ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ}})نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۵).</ref>، و تقویت و [[تشویق]] [[مردم]] به [[ایثار]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|الْإِيثَارُ أَعْلَى الْإِيمَانِ}} (تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، ص۲۲).</ref> و رعایت [[منافع]] جمعی و به طور کلی [[جامعه]] میشود؛ | :*[[پیغمبر اکرم]]{{صل}} با آن [[تشبیه]] عالی در مورد چنین [[اتحاد]] و [[همبستگی]] بیان فرمود: {{متن حدیث|مَثَلُ الْمُؤْمِنینَ فی تَوادُدِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ اذَا اشْتَکی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سایرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمّی}}؛ مَثَل [[اهل]] [[ایمان]] مَثَل یک پیکر است. آنها به منزله اجزای یک پیکرند که اگر عضوی به درد آید سایر عضوها با تب و [[بیداری]] با او همدردی میکنند<ref>به نقل از: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۶، ص۳۲۴.</ref>. از یکسو در [[جامعه]] ایمانیِ [[انتظار]]، که [[مؤمنان]] [[برادران]] [[معنوی]] هم تلقی میشوند، که دلهای آنان سرشار از [[محبت]] و [[مودت]] نسبت به همدیگراست، اظهار [[دوستی]] [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] به یکدیگر و گردهمایی و [[اتحاد]] صفوف آنان در مراسمات مذهبی از یک طرف باعث [[رشد]] عاطفه [[نوع دوستی]]<ref>امام{{ع}}: {{متن حدیث|لَا يُكْمِلُ الْعَبْدُ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى يُحِبَّ أَخَاهُ الْمُؤْمِنَ}})نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۵).</ref>، و تقویت و [[تشویق]] [[مردم]] به [[ایثار]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|الْإِيثَارُ أَعْلَى الْإِيمَانِ}} (تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الحکم، ص۲۲).</ref> و رعایت [[منافع]] جمعی و به طور کلی [[جامعه]] میشود؛ | ||
:*از سوی دیگر در [[جامعه جهانی]] [[انتظار]]، [[شناخت]] [[مکتب]] و [[فهم]] [[فلسفه انتظار]] و [[ایمان]] و به تحقّق آرمانهای والای آن، به "[[انسان]] [[منتظِر]]" این [[بینش]] ژرف و وسیع را میبخشد که، [[فرهنگ انتظار]] و دکترین [[مهدویت]]، یک تِز انحصاری و [[فرهنگ]] فرقهای نیست که مخصوص [[شیعیان]] باشد، بلکه معطوف به اداره [[جهان]] و سر نوشت همه [[انسانها]] و مربوط به [[فرهنگ]] جهانی و [[فلسفه تاریخ]] است، و [[پیام]] آن [[هدایتگر]] [[انسان]] و [[آرمان]] آن [[نجاتبخش]] [[جهان]] است. لذا، مخاطب آن همه انسانها، و [[هدف]] ان [[اصلاح]] و احیای کل [[جهان]] است. لذا، چنین [[ارتباطات]] گسترده و تعاملات مهرورزانه و [[اهداف]] [[اصلاحگرانه]] که از [[مهدویت]] باوری و [[انتظار]] سرچشمه میگیرد موجی از [[سرور]] و سرزندگی و [[شادمانی]] و | :*از سوی دیگر در [[جامعه جهانی]] [[انتظار]]، [[شناخت]] [[مکتب]] و [[فهم]] [[فلسفه انتظار]] و [[ایمان]] و به تحقّق آرمانهای والای آن، به "[[انسان]] [[منتظِر]]" این [[بینش]] ژرف و وسیع را میبخشد که، [[فرهنگ انتظار]] و دکترین [[مهدویت]]، یک تِز انحصاری و [[فرهنگ]] فرقهای نیست که مخصوص [[شیعیان]] باشد، بلکه معطوف به اداره [[جهان]] و سر نوشت همه [[انسانها]] و مربوط به [[فرهنگ]] جهانی و [[فلسفه تاریخ]] است، و [[پیام]] آن [[هدایتگر]] [[انسان]] و [[آرمان]] آن [[نجاتبخش]] [[جهان]] است. لذا، مخاطب آن همه انسانها، و [[هدف]] ان [[اصلاح]] و احیای کل [[جهان]] است. لذا، چنین [[ارتباطات]] گسترده و تعاملات مهرورزانه و [[اهداف]] [[اصلاحگرانه]] که از [[مهدویت]] باوری و [[انتظار]] سرچشمه میگیرد موجی از [[سرور]] و سرزندگی و [[شادمانی]] و نشاط را در همه عالم و در دلهای انسانهای [[منتظِر]] بر میانگیزد، که این [[شادی]] و نشاط نه تنها در میان [[انسانها]] و زمینیان، بلکه در میان اهالی [[آسمانها]] نیز طبق بیانات [[اهل بیت]]{{عم}} نمود چشمگیری خواهد داشت. چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|يَفْرَحُ بِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ سُكَّانُهَا}}؛ به [[قیام]] او، [[اهل]] [[آسمانها]] و ساکنین آنها شادمان میشوند<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۱۵.</ref>. [[رسول]] اعظم{{صل}} نیز میفرماید: {{متن حدیث|فَعِنْدَ ذَلِكَ تُفْرِخُ الطُّيُورُ فِي أَوْكَارِهَا وَ الْحِيتَانِ فِي بِحَارِهَا وَ تُمَدُّ الْأَنْهَارُ وَ تَفِيضُ الْعُيُونُ وَ تُنْبِتُ الْأَرْضُ ضِعْفَ أُكُلِهَا...}}؛ در آن هنگام پرندگان در آشیانههای خود شادمان میشوند و ماهیان در قعر دریاها [[شادمانی]] میکنند و چشمهها سرازیر میشوند و [[زمین]] چندین برابر محصولِ خود، میرویاند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۴.</ref>. | ||
:*این [[انتظار]] شگفت و واقعه شیرین، نه تنها موجی از [[شادمانی]] و | :*این [[انتظار]] شگفت و واقعه شیرین، نه تنها موجی از [[شادمانی]] و نشاط و [[سرور]] در میان [[اهل]] [[آسمانها]] و پرندگان و ماهیان ایجاد میکند، بلکه در دلهای [[مؤمنان]] از [[دنیا]] رفته نیز موجی از [[شادی]] و نشاط برمیانگیزد، چنانکه [[امام محمد باقر]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|وَ لَا يَبْقَى مُؤْمِنٌ مَيِّتٌ إِلَّا دَخَلَتْ عَلَيْهِ تِلْكَ الْفَرْحَةُ فِي قَبْرِهِ وَ ذَلِكَ حَيْثُ يَتَزَاوَرُونَ فِي قُبُورِهِمْ وَ يَتَبَاشَرُونَ بِقِيَامِ الْقَائِمِ}}؛ مؤمنی نیست جز آنکه، این [[شادمانی]] در [[قبر]] او نیز وارد آید، هنگامی که در قبرها به [[دیدار]] هم میروند و [[قیام قائم]] را به هم [[بشارت]] میدهند<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۱۰.</ref>. | ||
:*روشن است که چنین باورهای مثبت و گرایشهای نیرومند [[انسانی]] و [[احساس]] تعلّق به [[جامعه]] [[توحیدی]] [[انتظار]]، که با [[لطف]] و [[محبت]] و [[ایثار]] و [[اعتماد]] و [[فداکاری]] در جهت [[زمینهسازی ظهور]] و تحقّق عملی آرمانهای [[مکتب انتظار]] همراه است آثار تخریبیِ تنش و فشارهای [[روانی]] دوران پرفشار [[غیبت]] و جریان [[استکبار]] را بر [[مستضعفین]] و [[جامعه]] [[انتظار]] کاهش میدهد، و انسانهای [[منتظِر]] در سراسر [[جهان]]، با [[امید]] به [[لطف]] و [[عنایت]] و [[یاری]] [[خداوند]] و پشتوانه همدیگر و با [[امید]] به [[یاری]] و [[ظهور منجی]] [[جهان]] بشری، با [[شادمانی]] و | :*روشن است که چنین باورهای مثبت و گرایشهای نیرومند [[انسانی]] و [[احساس]] تعلّق به [[جامعه]] [[توحیدی]] [[انتظار]]، که با [[لطف]] و [[محبت]] و [[ایثار]] و [[اعتماد]] و [[فداکاری]] در جهت [[زمینهسازی ظهور]] و تحقّق عملی آرمانهای [[مکتب انتظار]] همراه است آثار تخریبیِ تنش و فشارهای [[روانی]] دوران پرفشار [[غیبت]] و جریان [[استکبار]] را بر [[مستضعفین]] و [[جامعه]] [[انتظار]] کاهش میدهد، و انسانهای [[منتظِر]] در سراسر [[جهان]]، با [[امید]] به [[لطف]] و [[عنایت]] و [[یاری]] [[خداوند]] و پشتوانه همدیگر و با [[امید]] به [[یاری]] و [[ظهور منجی]] [[جهان]] بشری، با [[شادمانی]] و نشاط موقعیتهای فشار و تنش و [[بحران]] را کنترل کرده و بهتر میتوانند با رویدادهای فشارزا مقابله کنند و با تمسّک به مفاهیم [[الهی]] و [[نجاتبخش]] [[مهدویت]]، [[بهداشت روانی]] خود را ارتقا دهند<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>. | ||
===نشاط یکی از دستاوردهای دولت مهدوی=== | ===نشاط یکی از دستاوردهای دولت مهدوی=== |