ظلم: تفاوت میان نسخهها
←مراتب ظلم به اعتبار ظالم
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
===مراتب ظلم به اعتبار [[ظالم]]=== | ===مراتب ظلم به اعتبار [[ظالم]]=== | ||
[[میزان]] تأثیر [[انسان]] در تحقق ظلم متفاوت است؛ گاهی [[انسان]] خود [[ستم]] میکند، گاهی به [[ستمکار]] کمک میکند و گاهی با آنکه میتواند مانع ظلم شود، [[سکوت]] میکند. [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَ الْمُعِينُ عَلَيْهِ وَ الرَّاضِي بِهِ شُرَكَاءُ ثَلَاثَةٌ}}<ref>صدوق، خصال، ص۱۰۷؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۱۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۳۳، این حدیث را از امام صادق{{ع}} نقل کرده است.</ref>؛ کسی که [[ستم]] میکند، کسی که او را در [[ستم]] [[یاری]] میکند و کسی که به آن [[ستم]] [[راضی]] است، هر سه در [[ستم]] شرکند. به نظر میرسد ترتیبی که [[حضرت]] در ذکر این سه گروه مراعات کرده است، به مراتب و درجات آنها در [[ستمکاری]] اشعار دارد؛ بنابراین ظلم به اعتبار [[ظالم]] دارای سه مرتبه است: | [[میزان]] تأثیر [[انسان]] در تحقق ظلم متفاوت است؛ گاهی [[انسان]] خود [[ستم]] میکند، گاهی به [[ستمکار]] کمک میکند و گاهی با آنکه میتواند مانع ظلم شود، [[سکوت]] میکند. [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَ الْمُعِينُ عَلَيْهِ وَ الرَّاضِي بِهِ شُرَكَاءُ ثَلَاثَةٌ}}<ref>صدوق، خصال، ص۱۰۷؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۱۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۳۳، این حدیث را از امام صادق{{ع}} نقل کرده است.</ref>؛ کسی که [[ستم]] میکند، کسی که او را در [[ستم]] [[یاری]] میکند و کسی که به آن [[ستم]] [[راضی]] است، هر سه در [[ستم]] شرکند. به نظر میرسد ترتیبی که [[حضرت]] در ذکر این سه گروه مراعات کرده است، به مراتب و درجات آنها در [[ستمکاری]] اشعار دارد؛ بنابراین ظلم به اعتبار [[ظالم]] دارای سه مرتبه است: | ||
====نخست: [[رضایت به ظلم]]==== | |||
پایینترین مرتبه ظلم آن است که [[انسان]] خود [[ستم]] نمیکند، به [[ستمکار]] هم کمک نمیکند، ولی در [[دل]]، به ظلمی که روا میشود [[راضی]] است. [[قرآن کریم]] کسانی را که به ظلم [[رضایت]] میدهند [[ظالم]] میداند، حتی اگر با مباشران ظلم فاصله زمانی و مکانی فراوانی داشته باشند. | |||
====دوم: [[یاری ستمکاران]]==== | |||
دومین مرتبه ظلم به اعتبار [[ظالم]] این است که [[انسان]] علاوه بر [[رضایت]] [[قلبی]] در عمل به [[ستمکار]] [[یاری]] برساند، [[یاری]] [[ستمکاران]]، عنوانی است که در [[روایات معصومین]] [[نهی]] و [[نکوهش]] شده است. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ... أَعَانَ ظَالِماً عَلَى ظُلْمِهِ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ فَقَدْ بَرِئَ مِنَ الْإِسْلَامِ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۲۵.</ref>؛ کسی که... ظالمی را در ظلمش [[یاری]] میکنند، با آنکه میداند او [[ستمگر]] است، از [[اسلام]] خارج میشود و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَعَانَ ظَالِماً سَلَّطَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ}}<ref>قطبالدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۳، ص۱۰۵۸؛ جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۷۴.</ref>؛ کسی که ظالمی را [[یاری]] کند، [[خدا]] همان [[ظالم]] را بر او مسلط میکند. و میفرماید: {{متن حدیث|من اعان ظالما علی ظلمة جاء یوم القیامة و علی جبهته مکتوب آیس من رحمة الله}}<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ج۶، ص۸۴.</ref>؛ کسی که ظالمی را در ظلمش [[یاری]] کند [[روز قیامت]] در حالی میآید که بر پیشانیاش نوشته شده: [[ناامید]] از [[رحمت خدا]]. و میفرماید: {{متن حدیث|إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ الظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُ الظَّلَمَةِ مَنْ لَاقَ لَهُمْ دَوَاةً أَوْ رَبَطَ لَهُمْ كِيساً أَوْ مَدَّ لَهُمْ مَدَّةً احْشُرُوهُ مَعَهُمْ}}<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۲۵.</ref>؛ [[روز قیامت]] یک منادی ندا سر میدهد [[ستمکاران]] کجایند، [[یاران]] [[ستمکاران]] کجایند، آنان که دواتی برایشان لیقه کردند، سر کیسهای را با نخ بستند یا مدادی برایشان تراشیدند همه را با ایشان [[محشور]] کنید. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|شَرُّ النَّاسِ مَنْ يُعِينُ عَلَى الْمَظْلُومِ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۹۴.</ref>؛بدترین [[مردمان]] کسی است که [[ظالم]] را بر ضد [[مظلوم]] [[یاری]] میکند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَعَانَ ظَالِماً عَلَى مَظْلُومٍ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَلَيْهِ سَاخِطاً حَتَّى يَنْزِعَ مِنْ مَعُونَتِهِ}}<ref>محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۸۵، اسلامیه، ۱۱، ص۴۴۶.</ref>؛ کسی که ظالمی را بر ضد مظلومی [[یاری]] میکند، پیوسته [[خداوند متعال]] بر او [[خشمگین]] است، تا دست از [[یاری]] او بردارد. [[امام رضا]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَعَانَ ظَالِماً فَهُوَ ظَالِمٌ وَ مَنْ خَذَلَ ظَالِماً فَهُوَ عَادِلٌ}}<ref>صدوق، خصال.</ref>؛ کسی که ظالمی را [[یاری]] کند [[ظالم]] است و کسی که [[ظالم]] را کمک نکند [[عادل]] است. روایاتی که در این باره رسیده، فراوان است. ما به همین مقدار بسنده میکنیم و یادآور میشویم این همه [[اصرار]] بر [[نهی]] و [[نکوهش]] [[یاری]] [[ستمکاران]] [[بهترین]] نشانه بر [[زشتی]] و شناعت [[ستم]] است. رذیلهای که [[یاری]] در [[راه]] آن به این حد [[زشت]] و نکوهیده است، خود بسیار زشتتر و ناپسندتر است. | |||
====سوم: [[یاری نکردن به مظلوم]]==== | |||
همانطور که [[کمک به ظالم]] [[ستمکاری]] است، کمک به [[مظلومان]] از [[نشانههای عدالت]] در وجود [[انسان]] است.[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلُومِ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۱۳.</ref>؛ [[بهترین]] [[عدالت]]، کمک کردن به [[مظلوم]] است. [[دشمنی]] و مقابله با [[ظالم]] و [[یاری]] [[مظلوم]] یکی از آموزههای اکید [[دین مقدس اسلام]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سفارش به دو [[فرزند]] گرامیاش [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}<ref>شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۳/۷۶.</ref>؛ [[دشمن]] [[ظالم]] و [[یاور]] [[مظلوم]] باشید. [[یاری]] [[مظلوم]] تکلیفی است [[واجب]] که [[قصور]] و کوتاهی در انجام آن، جز با [[توبه]] و [[انابه]] به درگاه [[حق تعالی]] جبران نمیشود. [[امام سجاد]]{{ع}} در ضمن دعایی عرض میکند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ}}<ref>صحیفه سجادیه، تحقیق سید محمدباقر موحد ابطحی، ص۱۸۷؛ ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۸۹.</ref>؛ [[الهی]] اگر در حضور من بر کسی ستمی رفته و من یاریاش نکردهام از تو پوزش میخواهم. به همین [[دلیل]] ترک این [[تکلیف]] موجب [[عقاب]] و [[التزام]] به آن در خور [[پاداش]] است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}<ref>احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۹؛ حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۶۷.</ref>؛ هر مؤمنی، برادرش را بییاور بگذارد، در حالی که میتواند یاریاش کند، [[خداوند]] او را در [[دنیا]] و [[آخرت]] بییاور میگذارد. [[یاری]] [[مظلوم]] [[عبادت]] مقبولی است که چون [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[پاداش]] فراوان دارد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّةِ مُصَاحِباً}}<ref>ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ص۵۶؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۵۹.</ref>؛ هرکس [[حق]] مظلومی را از [[ظالم]] بگیرد، در [[بهشت]] همصحبت من خواهد بود. و میفرماید: [[خداوند متعال]] به [[داود]] [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: هرکس مظلومی را [[یاری]] کند یا در [[راه]] [[دادخواهی]] با او قدم بردارد، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] که همه قدمها میلغزد، قدمهایش را [[استوار]] میکند<ref>جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدر المنثور؛ ج۲، ص۲۵۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۷۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید:[[یاری]] یک [[مظلوم]] از یک ماه [[روزه]] و [[اعتکاف]] در [[مسجد الحرام]] بهتر است<ref>حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۴۷؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۱۳.</ref>. | |||
====چهارم: [[مباشرت ظلم]]==== | |||
ظلمی که [[انسان]] خود مرتکب آن میشود بالاترین مرتبة ظلم است. از آنجا که در سراسر این نوشتار از این مرتبه ظلم سخن میگوییم، در اینجا از بحث درباره آن صرفنظر میکنیم. | |||
* '''مراتب ظلم به اعتبار [[مظلوم]]''': طبق تعابیری که در [[روایات]] وارد شده، ظلم به اعتبار [[مظلوم]] دارای پنج مرتبه است [[حقیقت]] این است که نمیتوان ترتیب واقعی بین برخی از این مراتب را به آسانی پیدا کرد و لذا ما بدون آنکه [[معتقد]] باشیم درجات [[قبح ظلم]] به این ترتیب است،، آنها را نام میبریم. | * '''مراتب ظلم به اعتبار [[مظلوم]]''': طبق تعابیری که در [[روایات]] وارد شده، ظلم به اعتبار [[مظلوم]] دارای پنج مرتبه است [[حقیقت]] این است که نمیتوان ترتیب واقعی بین برخی از این مراتب را به آسانی پیدا کرد و لذا ما بدون آنکه [[معتقد]] باشیم درجات [[قبح ظلم]] به این ترتیب است،، آنها را نام میبریم. | ||
====پنجم: [[ظلم به مردمان توانا]]==== | |||
ظلم به هر عنوانی و در هر نسبتی [[قبیح]] و [[زشت]] و [[ناپسند]] است؛ ولی در صورتی که [[مظلوم]] از [[ظالم]] قویتر باشد و بتواند از خود [[دفاع]] کند ظلم از حداقل [[زشتی]] برخوردار است و هم از این رو آن را در رتبه اول قرار دادیم. | |||
====نخست: ظلم به [[مردمان]] [[ناتوان]]]]==== | |||
چنانچه [[انسان]] به کسی ظلم کند که از او ضعیفتر است، [[عقل]]، چنین ظلمی را از مرتبه اول زشتتر میداند. [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|ظُلْمُ الضَّعِيفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ}}<ref>شریف رضی، خصائص الائمه، ص۱۱۷؛ حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول ص۷۹؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۹۷.</ref>؛ [[ستم]] کردن به کسی که [[ضعیف]] است، زشتترین ظلمهاست. و میفرماید: {{متن حدیث|لَا تَبْسُطَنَ يَدَكَ عَلَى مَنْ لَا يَقْدِرُ عَلَى دَفْعِهَا عَنْهُ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۵۳۲؛ آمدی، غررالحکم، ص۳۴۴.</ref>؛ دستت را بر کسی که توان دفع آن را ندارد، بلند نکن. | |||
====ششم: [[ظلم به کسانی که تسلیماند]]==== | |||
اگر [[انسان]] به کسی ظلم کند که [[مطیع]] اوست، چنین ظلمی از مراتب قبلی بدتر است. [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|ظُلْمُ الْمُسْتَسْلِمِ أَعْظَمُ الْجُرْمِ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۳۴.</ref>؛ [[ستم]] به کسی که [[مطیع]] و منقاد است بزرگترین [[جرم]] است. کسانی که تحت تکفل [[انسان]] قرار دارند زیر دست [[انسان]] هستند، اگر [[انسان]] به اینگونه افراد مثل [[همسر]]، [[فرزند]]، [[برادر]] کوچکتر و کارگر ظلم کند. بزرگترین [[ظلمها]] را مرتکب شده است. برخی افراد به ملاحظاتی [[تسلیم]] [[انسان]] میشوند مثل بزرگتری که به واسطه [[انصاف]] [[تسلیم]] کوچکتر باشد، مردی که [[تسلیم]] [[زن]] باشد و مواردی از این دست. [[تجاوز به حقوق]] چنین فردی از مواردی که تاکنون گفته شد زشتتر و قبیحتر میباشد. در [[روایت]] نیز چنین ظلمی بدترین [[ظلمها]] شمرده شده است. {{متن حدیث|أَجْوَرُ النَّاسِ مَنْ ظَلَمَ مَنْ أَنْصَفَهُ}}<ref>آمدی، غرر الحکم، ص۴۵۵؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۱۶.</ref>؛ ظالمترین [[مردم]] کسی است که [[ستم]] کند به کسی که با او [[انصاف]] کرده است. | |||
====هفتم: [[ستم به گرامیان]]==== | |||
مرتبه دیگر [[ستمکاری]]، [[ستم]] کردن به [[مردمان]] گرامی است. کسانی که به خاطر [[پرهیز]] و [[پروا]]، [[علم]] و [[دانش]]، سابقه در [[دین]]، پیشگامی در [[جهاد]] یا انتساب به [[خاندان رسول خدا]]{{صل}} و... در نظر [[مردم]] احترامی دارند. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}میفرماید: {{متن حدیث|مِنْ أَفْحَشِ الظُّلْمِ ظُلْمُ الْكِرَامِ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۴۷۲.</ref>؛ یکی از فاحشترین مصادیق ظلم، ظلم به [[مردمان]] محترم است. | |||
====هشتم: [[ظلم به مردمان بییاور]]==== | |||
بالاترین مرتبه ظلم، ظلم به کسی است که جز [[خدا]] [[یاوری]] نمیجوید. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: پدرم به هنگام [[وفات]] مرا به سینه چسبانید و فرمود: پسرم به تو چیزی را [[وصیت]] میکنم که پدرم به هنگام [[وفات]] به من، و پدرش به هنگام [[وفات]] به او [[وصیت]] کرد: {{متن حدیث|يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۳۰.</ref>؛ پسرم بپرهیز از [[ستم]] بر کسی در برابر تو [[یاوری]] جز [[خدا]] نمییابد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَا مِنْ مَظْلِمَةٍ أَشَدَّ مِنْ مَظْلِمَةٍ لَايَجِدُ صَاحِبُهَا عَلَيْهَا عَوْناً إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۳۰.</ref>؛ شدیدتر از ظلمی که مظلومش در برابر آن جز [[خدا]] [[یاوری]] نیابد، هیچ ظلمی نیست. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن حدیث|اشْتَدَّ غَضَبِي عَلَى مَنْ ظَلَمَ مَنْ لَا يَجِدُ نَاصِراً غَيْرِي}}<ref>محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة (آل البیت)؛ ج۱۶، ص۵۱؛ صدوق، امالی، ص۴۰۵.</ref>؛ من سخت غضبناکم از کسی که [[ستم]] میکند بر آنکه جز من [[یاوری]] نمییابد. | |||
==ریشههای ظلم== | ==ریشههای ظلم== | ||
*عواملی که [[انسان]] را به ظلم وامیدارند گاهی از درون نفس برمی خیزند و گاهی تحت تأثیر [[وسوسههای شیطان]] به نفس منتقل میشوند. نیروهای درونی ما در صورتی که از خط [[اعتدال]] خارج شده، به [[افراط]] یا [[تفریط]] روند هر کدام ممکن است زمینههای پیدایش ظلم را سبب شوند؛ بنابراین ریشههای ظلم یا [[نفسانی]] است یا [[شیطانی]]. عوامل [[نفسانی]] هم یا [[عقلانی]] است، یا شهوانی یا وابسته به [[قوه]] غضبیة. ما در این بخش برخی از این ریشهها را نام میبریم. | *عواملی که [[انسان]] را به ظلم وامیدارند گاهی از درون نفس برمی خیزند و گاهی تحت تأثیر [[وسوسههای شیطان]] به نفس منتقل میشوند. نیروهای درونی ما در صورتی که از خط [[اعتدال]] خارج شده، به [[افراط]] یا [[تفریط]] روند هر کدام ممکن است زمینههای پیدایش ظلم را سبب شوند؛ بنابراین ریشههای ظلم یا [[نفسانی]] است یا [[شیطانی]]. عوامل [[نفسانی]] هم یا [[عقلانی]] است، یا شهوانی یا وابسته به [[قوه]] غضبیة. ما در این بخش برخی از این ریشهها را نام میبریم. |