رقیه دختر پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
رقیه دختر پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۵
، ۱۸ نوامبر ۲۰۲۰←جستارهای وابسته
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص') |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
==[[وفات]] [[رقیه]]== | ==[[وفات]] [[رقیه]]== | ||
*[[وفات]] او در [[رمضان]] [[سال دوم هجری]] صورت گرفت<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۰۶، شمسالدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۱۲۴؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۵۱.</ref> و در روزی که [[زید بن حارثه]] به [[مدینه]] وارد شد تا خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به اطلاع [[مردم]] برساند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۷۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۲۸۳؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الإکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} و الثلاثة الخلفاء، ج۱، ص۳۴۴.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مرگ]] او فرمود: "ملحق شو به سَلفمان، [[عثمان بن مظعون]]"<ref>وی مرد عابدی بود و روزها روزه میگرفت و شبها به عبادت طی میکرد. او اولین مهاجری بود که در مدینه از دنیا رفت و در بقیع مدفون شد. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و امکلثوم (مقاله)|رقیه و امکلثوم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸.</ref>. | *[[وفات]] او در [[رمضان]] [[سال دوم هجری]] صورت گرفت<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۰۶، شمسالدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۱۲۴؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۵۱.</ref> و در روزی که [[زید بن حارثه]] به [[مدینه]] وارد شد تا خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به اطلاع [[مردم]] برساند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۷۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۲۸۳؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الإکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} و الثلاثة الخلفاء، ج۱، ص۳۴۴.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مرگ]] او فرمود: "ملحق شو به سَلفمان، [[عثمان بن مظعون]]"<ref>وی مرد عابدی بود و روزها روزه میگرفت و شبها به عبادت طی میکرد. او اولین مهاجری بود که در مدینه از دنیا رفت و در بقیع مدفون شد. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و امکلثوم (مقاله)|رقیه و امکلثوم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸.</ref>. | ||
==رقیه در دایرة صحابه پیامبر اعظم ج۲== | |||
==[[ازدواج]] [[رقیه]]== | |||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[خدیجه]] چهار دختر به ترتیب به نامهای رقیه، [[زینب]]، [[ام کلثوم]] و [[فاطمه]]{{س}} داشتند<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۳۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۹۰.</ref> که رقیه و ام کلثوم [[قبل از بعثت]] به [[دنیا]] آمدند و فاطمه{{س}} بعد از [[رسالت پیامبر]]{{صل}} دیده به [[جهان]] گشود<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۳۹.</ref>. همه این چهار دختر، [[اسلام]] را [[درک]] کردند و اسلام آوردند و همراه [[پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] نمودند<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۱۹۰.</ref>. | |||
رقیه را [[عتبة بن ابی لهب]] تزویج نمود و لیکن قبل از دخول وی را [[طلاق]] داد. وی او را سخت در [[اذیت]] و فشار قرار میداد. پیامبر{{صل}} [[عتبه]] را [[نفرین]] کرد و فرمود: خداوندا یکی از سگهای خود را بر وی مسلط کن. پس از چندی شیری بر وی حمله نمود و او را پاره پاره نمود<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰.</ref>. پس از اینکه عتبه رقیه را طلاق داد [[عثمان بن عفان]] او را به [[نکاح]] خود در آورد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۶۵۲؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰-۱۴۱؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۳۸.</ref>. | |||
رقیه در جریان [[هجرت به حبشه]] همراه [[عثمان]] بود<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۳۲۲؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰-۱۴۱؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۳۸.</ref> و در هجرت نخستین [[کودکی]] را که از عثمان باردار بود سقط کرد و پس از آن برای عثمان پسری به نام [[عبدالله]] آورد و لذا او را [[ابو عبدالله]] نامیدند. در یکی از روزها خروسی با منقار خود چشم عبدالله را زخمی نمود و در نتیجه عبدالله مریض شد و از دنیا رفت<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰.</ref> و برای [[دفن]] او عثمان در مدینه ماند و در [[جنگ بدر]] [[شرکت]] نکرد<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰.</ref>. | |||
<ref>[[فرهاد علیزاده|علیزاده، فرهاد]]، [[رقیه و امکلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و امکلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۳-۲۴۴.</ref> | |||
==[[وفات]] رقیه== | |||
[[رقیه دختر رسول خدا]]{{صل}} پس از یکسال و ده ماه و بیست [[روز]] بعد از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]]<ref>المعارف، ابن قتیبه دینوری، ص۱۴۲.</ref> به [[مرض]] حصبه دچار شد و از [[دنیا]] رفت<ref>تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۰۴.</ref>. | |||
هنگامی که [[رقیه]] از دنیا رفت [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[روح]] پاکش فرمود: به [[عثمان بن مظعون]] که پیش از ما مرده است ملحق شو<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۴۱؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰؛ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۲۸۰.</ref> (عثمان بن مظعون در ذی الحجه [[سال دوم هجری]] [[وفات]] یافت و [[پیامبر]]{{صل}} وی را در [[بقیع]] [[دفن]] کرد)<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۴۸۵.</ref> در این هنگام [[زنان]] بر [[مرگ]] رقیه گریستند. [[حضرت فاطمه]]{{س}} هم در بالای [[قبر]] کنار رسول خدا قرار داشت و میگریست. رسول خدا{{صل}} نیز با [[لباس]] خود [[اشک]] چشمان [[فاطمه]]{{س}} را [[پاک]] میکرد<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۴۱؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰.</ref>. پیامبر{{صل}} سرش را رو به [[آسمان]] کرد و در حالی که اشک از چشمانش جاری میشد، [[دعا]] کرد: خدایا رقیه را از [[فشار قبر]] [[نجات]] بده<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[فرهاد علیزاده|علیزاده، فرهاد]]، [[رقیه و امکلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و امکلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۴.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |