پرش به محتوا

عوامل بهره‌مندی از ولایت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'طی' به 'طی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'طی' به 'طی')
خط ۲۵: خط ۲۵:
*{{متن قرآن|وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن آن  بدان زنده می‌دارد و در گرداندن  بادها نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره جاثیه، آیه ۵.</ref>.
*{{متن قرآن|وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>«و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن آن  بدان زنده می‌دارد و در گرداندن  بادها نشانه‌هایی است برای گروهی که خرد می‌ورزند» سوره جاثیه، آیه ۵.</ref>.
*یکی از ویژگی‌های ولایتمداری [[خلیفه الهی]]، [[دعوت به تعقل]] است تا افراد با [[تفکر]] عاقلانه، پی به [[حقانیت]] آنان و گفته‌هایشان ببرند و [[دست]] از عادت‌ها و [[افکار]] جاهلانه بردارند. [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} با [[یادآوری]] نشانه‌های [[قدرت الهی]]، آنان را به سوی [[تعقل]] صحیح سوق داده، شاید متوجه صراط‍ مستقیم شوند.
*یکی از ویژگی‌های ولایتمداری [[خلیفه الهی]]، [[دعوت به تعقل]] است تا افراد با [[تفکر]] عاقلانه، پی به [[حقانیت]] آنان و گفته‌هایشان ببرند و [[دست]] از عادت‌ها و [[افکار]] جاهلانه بردارند. [[انبیا]] و [[اوصیا]]{{عم}} با [[یادآوری]] نشانه‌های [[قدرت الهی]]، آنان را به سوی [[تعقل]] صحیح سوق داده، شاید متوجه صراط‍ مستقیم شوند.
*آنچه در [[آیه شریفه]] از [[نشانه‌ها]] مطرح شد، برای ارائه [[وحدانیت]] در [[تدبیر]] عالَم بود که [[مدبر]] آن، فقط‍ یک [[خدا]] است و ذکر آنها، برای به [[تعقل]] واداشتن افراد است تا با [[عقل]] درونی، تشخیص بدهند که آن [[نشانه‌ها]]، حاکی از [[یگانگی]] [[پروردگار]] عالمیان است و اینکه چگونه برای احیای [[زمین مرده]]، آب از [[آسمان]] نازل می‌کند، اما برای احیای [[قلوب]] و [[هدایت]] آنان به [[راه]] مستقیم، [[پیامبری]] نفرستد و [[بشر]] را به حال خود رها سازد! پس وجود [[عقل]]، [[انسان]] را از [[خلیفه الهی]] [[بی‌نیاز]] نمی‌کند؛ زیرا برای تشخیص [[راه]] از [[بیراهه]] است، اما چگونگی [[طی]] آن [[راه مستقیم]] را نمی‌داند و توسط‍ [[خلفای الهی]]، [[تبیین]] می‌شود.
*آنچه در [[آیه شریفه]] از [[نشانه‌ها]] مطرح شد، برای ارائه [[وحدانیت]] در [[تدبیر]] عالَم بود که [[مدبر]] آن، فقط‍ یک [[خدا]] است و ذکر آنها، برای به [[تعقل]] واداشتن افراد است تا با [[عقل]] درونی، تشخیص بدهند که آن [[نشانه‌ها]]، حاکی از [[یگانگی]] [[پروردگار]] عالمیان است و اینکه چگونه برای احیای [[زمین مرده]]، آب از [[آسمان]] نازل می‌کند، اما برای احیای [[قلوب]] و [[هدایت]] آنان به [[راه]] مستقیم، [[پیامبری]] نفرستد و [[بشر]] را به حال خود رها سازد! پس وجود [[عقل]]، [[انسان]] را از [[خلیفه الهی]] [[بی‌نیاز]] نمی‌کند؛ زیرا برای تشخیص [[راه]] از [[بیراهه]] است، اما چگونگی طی آن [[راه مستقیم]] را نمی‌داند و توسط‍ [[خلفای الهی]]، [[تبیین]] می‌شود.
*[[تعقل]] که از "عقل" مشتق شده، اولین [[علم فطری]] [[خدادادی]] به [[بشر]] است تا بدان وسیله بتواند [[صلاح]] و [[فساد]] امور [[زندگی]] را تشخیص بدهد و نَفْسش را وادار بر عمل طبق آن تشخیص کند؛ لذا هر کس تنفرش از [[قبایح]] بیش‌تر باشد، عاقل‌تر است<ref>اما امروزه کسی که اهل حیله و دغل باشد، معروف به عقل داشتن و زیرک بودن می‌شود، ولی در تعبیر قرآن حکیم، چنین افرادی سفیه هستند و عاقل کسی است که از زشتی‌ها اجتناب کند و از اهل دین، دین‌مدار و توحیدگرا باشد.</ref>.
*[[تعقل]] که از "عقل" مشتق شده، اولین [[علم فطری]] [[خدادادی]] به [[بشر]] است تا بدان وسیله بتواند [[صلاح]] و [[فساد]] امور [[زندگی]] را تشخیص بدهد و نَفْسش را وادار بر عمل طبق آن تشخیص کند؛ لذا هر کس تنفرش از [[قبایح]] بیش‌تر باشد، عاقل‌تر است<ref>اما امروزه کسی که اهل حیله و دغل باشد، معروف به عقل داشتن و زیرک بودن می‌شود، ولی در تعبیر قرآن حکیم، چنین افرادی سفیه هستند و عاقل کسی است که از زشتی‌ها اجتناب کند و از اهل دین، دین‌مدار و توحیدگرا باشد.</ref>.
*[[عقل]] دو قسم است: [[عقل نظری]] که همان [[درک]] و تشخیص [[صلاح]] از [[فساد]] است؛ [[عقل عملی]]، واداشتن نفس به عمل طبق آن تشخیص است.
*[[عقل]] دو قسم است: [[عقل نظری]] که همان [[درک]] و تشخیص [[صلاح]] از [[فساد]] است؛ [[عقل عملی]]، واداشتن نفس به عمل طبق آن تشخیص است.
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
*بنابراین، اگر کسی بخواهد، راهی [[راه]] [[خلیفه الهی]] بشود، باید [[تقوا]] داشته باشد که [[تقوا]]، زاد و توشه سالکان کوی [[حق]] است و در [[فرهنگ قرآن]] [[مجید]]، راهی [[برتر]] از [[تقوا]] نیست: {{متن قرآن|وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى}}<ref>«و رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است» سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref>؛
*بنابراین، اگر کسی بخواهد، راهی [[راه]] [[خلیفه الهی]] بشود، باید [[تقوا]] داشته باشد که [[تقوا]]، زاد و توشه سالکان کوی [[حق]] است و در [[فرهنگ قرآن]] [[مجید]]، راهی [[برتر]] از [[تقوا]] نیست: {{متن قرآن|وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى}}<ref>«و رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است» سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref>؛
*زاد و توشه برای [[انسان]] مسافر است، [[انسانی]] که در یک جا [[ایستاده]] است، زاد و راحله نمی‌خواهد، اما [[قرآن]]، [[انسان]] را مسافر می‌داند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بی‌گمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشنده‌ای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>؛
*زاد و توشه برای [[انسان]] مسافر است، [[انسانی]] که در یک جا [[ایستاده]] است، زاد و راحله نمی‌خواهد، اما [[قرآن]]، [[انسان]] را مسافر می‌داند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بی‌گمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشنده‌ای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>؛
*مسافر هم بدون توشه نمی‌تواند [[سفر]] کند و توشه مناسب برای [[طی]] [[سفر]] [[عمر]]، جز [[تقوا]] نیست و اگر کسی ره‌توشه نداشت، در بین [[راه]] می‌ماند و راهزن به سراغ او می‌آید، راهزنی همچون [[شیطان]] که بر [[راه مستقیم]] کمین کرده که افراد وامانده را [[غارت]] کند و [[فضایل اخلاقی]] و صفات [[نیک]] [[انسانی]] را از آنان برباید؛ لذا [[برترین]] توشه [[راه]] برای [[سفر]] به سوی [[حق تعالی]] که [[انسان]] با آن، توان [[طی]] [[راه]] طولانی را دارد، [[تقوا]] است و [[بهترین]] [[لباس]] برای پوشیدن و رفتن به [[دیدار]] پُر مِهر [[مهربان]] [[خدای سبحان]]، هم [[لباس تقوا]] خواهد بود: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است  و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است» سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۱۸۵-۱۸۷.</ref>
*مسافر هم بدون توشه نمی‌تواند [[سفر]] کند و توشه مناسب برای طی [[سفر]] [[عمر]]، جز [[تقوا]] نیست و اگر کسی ره‌توشه نداشت، در بین [[راه]] می‌ماند و راهزن به سراغ او می‌آید، راهزنی همچون [[شیطان]] که بر [[راه مستقیم]] کمین کرده که افراد وامانده را [[غارت]] کند و [[فضایل اخلاقی]] و صفات [[نیک]] [[انسانی]] را از آنان برباید؛ لذا [[برترین]] توشه [[راه]] برای [[سفر]] به سوی [[حق تعالی]] که [[انسان]] با آن، توان طی [[راه]] طولانی را دارد، [[تقوا]] است و [[بهترین]] [[لباس]] برای پوشیدن و رفتن به [[دیدار]] پُر مِهر [[مهربان]] [[خدای سبحان]]، هم [[لباس تقوا]] خواهد بود: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ}}<ref>«ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است  و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است» سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref>.<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۱۸۵-۱۸۷.</ref>


===[[صدق]]===
===[[صدق]]===
۲۱۸٬۱۳۹

ویرایش