اولو الامر در حدیث: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابیطالب' به 'ابیطالب'
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'ابیطالب' به 'ابیطالب') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[اولی الامر]] از دیگر مفاهیمی است که [[پیشوایان دین]] برای [[تبیین]] چیستی [[مقام امامت]] آن را به کار بردهاند. پیشتر و به هنگام بحث از مفهوم [[اولی الامر]] در [[قرآن کریم]]، به تفصیل به معنای لغوی و [[قرآنی]] این مفهوم پرداختهایم. در آن [[مقام]]، [[ثابت]] شد که [[اولی الامر]] کسانیاند که مدیر [[سیاسی]] [[جامعه]]، [[مبیّن]] [[احکام خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[معصوم]] و نیز دارای [[علم]] [[حقیقی]] و [[خطاناپذیر]] به [[احکام]] و سنتاند. این مفهوم در متون [[روایی]]، به طور [[مستفیض]] بر [[امامان شیعه]] اطلاق شده است؛ از اینرو، تمام ویژگیهای یاد شده برای آن بزرگواران وجود دارد. | [[اولی الامر]] از دیگر مفاهیمی است که [[پیشوایان دین]] برای [[تبیین]] چیستی [[مقام امامت]] آن را به کار بردهاند. پیشتر و به هنگام بحث از مفهوم [[اولی الامر]] در [[قرآن کریم]]، به تفصیل به معنای لغوی و [[قرآنی]] این مفهوم پرداختهایم. در آن [[مقام]]، [[ثابت]] شد که [[اولی الامر]] کسانیاند که مدیر [[سیاسی]] [[جامعه]]، [[مبیّن]] [[احکام خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[معصوم]] و نیز دارای [[علم]] [[حقیقی]] و [[خطاناپذیر]] به [[احکام]] و سنتاند. این مفهوم در متون [[روایی]]، به طور [[مستفیض]] بر [[امامان شیعه]] اطلاق شده است؛ از اینرو، تمام ویژگیهای یاد شده برای آن بزرگواران وجود دارد. | ||
بازخوانی روایاتی که در بردارنده تعبیر [[اولی الامر]] است، نشان از این واقعیت دارد که به لحاظ [[تاریخی]]، از دوران [[رسول الله]]{{صل}}، این مفهوم بر [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} اطلاق شده است. ناگفته پیداست که [[نزول]] [[آیه اولی الامر]] و امر به [[اطاعت]] از آنها در [[قرآن کریم]]، موجب شد که [[صحابه پیامبر]] اکرم{{صل}}، درباره مصداق این مفهوم سؤالاتی بکنند؛ از اینرو، وجود یا شیوع [[روایات]] یاد شده امری طبیعی به نظر میرسد. در این باره، [[جابر بن عبد الله انصاری]] [[نقل]] میکند که وقتی [[آیه اولی الامر]] نازل شد، از [[رسول خدا]]{{صل}} سؤال کردم: یا [[رسول الله]]! [[خدا]] و رسولش را شناختهایم، [[اولی الامر]] که [[خداوند]] [[اطاعت]] از آنها را قرین [[اطاعت]] از خودش قرار داد، چه کسانیاند؟ [[پیامبر]] اخدا{{صل}} فرمود: “ای [[جابر]]! آنها [[جانشینان]] من و [[امامان]] مسلماناناند؛ نخستین آنها [[علی بن | بازخوانی روایاتی که در بردارنده تعبیر [[اولی الامر]] است، نشان از این واقعیت دارد که به لحاظ [[تاریخی]]، از دوران [[رسول الله]]{{صل}}، این مفهوم بر [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} اطلاق شده است. ناگفته پیداست که [[نزول]] [[آیه اولی الامر]] و امر به [[اطاعت]] از آنها در [[قرآن کریم]]، موجب شد که [[صحابه پیامبر]] اکرم{{صل}}، درباره مصداق این مفهوم سؤالاتی بکنند؛ از اینرو، وجود یا شیوع [[روایات]] یاد شده امری طبیعی به نظر میرسد. در این باره، [[جابر بن عبد الله انصاری]] [[نقل]] میکند که وقتی [[آیه اولی الامر]] نازل شد، از [[رسول خدا]]{{صل}} سؤال کردم: یا [[رسول الله]]! [[خدا]] و رسولش را شناختهایم، [[اولی الامر]] که [[خداوند]] [[اطاعت]] از آنها را قرین [[اطاعت]] از خودش قرار داد، چه کسانیاند؟ [[پیامبر]] اخدا{{صل}} فرمود: “ای [[جابر]]! آنها [[جانشینان]] من و [[امامان]] مسلماناناند؛ نخستین آنها [[علی بن ابیطالب]]، سپس [[حسن]] و سپس [[حسین]]{{عم}} است”<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. | ||
[[حاکم حسکانی]] نیز ناقل [[روایات]] فراوانی است که در آنها [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، این مفهوم را در آن دوران، بر [[امیر المؤمنین]]{{ع}} منطبق کرده است<ref>عبید الله بن احمد حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۵.</ref>. همچنین بازخوانی [[منابع روایی]] و [[تاریخی]] نخستین، بیانگر این [[حقیقت]] است که برخی از [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} برای [[اثبات]] [[فضیلت]] و [[برتری]] خود، به این [[آیه]] [[استدلال]] کردهاند که برخی از این نمونهها عبارتاند از: | [[حاکم حسکانی]] نیز ناقل [[روایات]] فراوانی است که در آنها [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، این مفهوم را در آن دوران، بر [[امیر المؤمنین]]{{ع}} منطبق کرده است<ref>عبید الله بن احمد حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۵.</ref>. همچنین بازخوانی [[منابع روایی]] و [[تاریخی]] نخستین، بیانگر این [[حقیقت]] است که برخی از [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} برای [[اثبات]] [[فضیلت]] و [[برتری]] خود، به این [[آیه]] [[استدلال]] کردهاند که برخی از این نمونهها عبارتاند از: | ||
# [[امام علی]]{{ع}} در شورای شش نفرهای که برای [[انتخاب]] [[جانشین]] پس از [[عمر بن خطاب]] تشکیل شده بود، با اشاره به این [[آیه]]، خود را مصداق آن معرفی کرد<ref>محمد بن حسن طوسی، الامالی، ص۵۴۵.</ref>. ایشان همچنین در نامهای به [[معاویه]]، با بیان این [[آیه]]، [[فضیلت]] خود را به [[معاویه]] [[یادآوری]] میکند. همچنین آن [[حضرت]] در میان [[مهاجران]] و [[انصار]] [[سخنرانی]] کردند و از طریق این [[آیه]]، یکی از [[فضایل]] خود را [[تبیین]] ساختند<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۷۵.</ref>؛ | # [[امام علی]]{{ع}} در شورای شش نفرهای که برای [[انتخاب]] [[جانشین]] پس از [[عمر بن خطاب]] تشکیل شده بود، با اشاره به این [[آیه]]، خود را مصداق آن معرفی کرد<ref>محمد بن حسن طوسی، الامالی، ص۵۴۵.</ref>. ایشان همچنین در نامهای به [[معاویه]]، با بیان این [[آیه]]، [[فضیلت]] خود را به [[معاویه]] [[یادآوری]] میکند. همچنین آن [[حضرت]] در میان [[مهاجران]] و [[انصار]] [[سخنرانی]] کردند و از طریق این [[آیه]]، یکی از [[فضایل]] خود را [[تبیین]] ساختند<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۷۵.</ref>؛ |