حکیم بن جبله عبدی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←حکیم و جنگ بصره
(صفحهای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
او مردی روشن [[ضمیر]] و تیزبین بود و هنگامی که [[عثمان]]، [[خلیفه سوم]]، او را جهت بازدید به [[سند]] فرستاد، وقتی برگشت و عثمان از وضع آنجا و چگونگی [[پیشرفت]] [[لشکر]] پرسید، چنین گفت: سرزمینی است که آبش کم، در [[دانش]] شجاع و نیرومند، و همواریهایش مانند [[کوه]] است؛ اگر لشکر زیادی به آنجا بروند، گرسنه میمانند و اگر کم باشند، [[شکست]] خورده، نابود میشوند؛ و همین گونه هم بود؛ زیرا [[مسلمانان]] هر چه لشکر به آنجا فرستادند، کاری از پیش نبردند<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۲۱؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۲۷.</ref>.<ref>[[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[حکیم بن جبله (مقاله)|مقاله «حکیم بن جبله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۰۶-۴۰۷.</ref> | او مردی روشن [[ضمیر]] و تیزبین بود و هنگامی که [[عثمان]]، [[خلیفه سوم]]، او را جهت بازدید به [[سند]] فرستاد، وقتی برگشت و عثمان از وضع آنجا و چگونگی [[پیشرفت]] [[لشکر]] پرسید، چنین گفت: سرزمینی است که آبش کم، در [[دانش]] شجاع و نیرومند، و همواریهایش مانند [[کوه]] است؛ اگر لشکر زیادی به آنجا بروند، گرسنه میمانند و اگر کم باشند، [[شکست]] خورده، نابود میشوند؛ و همین گونه هم بود؛ زیرا [[مسلمانان]] هر چه لشکر به آنجا فرستادند، کاری از پیش نبردند<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۵۲۱؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۲۷.</ref>.<ref>[[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[حکیم بن جبله (مقاله)|مقاله «حکیم بن جبله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۰۶-۴۰۷.</ref> | ||
==حکیم و [[جنگ]] بصره== | ==حکیم بن جبله عبدی و [[جنگ]] بصره== | ||
در جنگ جمل [[طلحه]] و [[زبیر]] همراه [[عایشه]] وارد بصره شدند و با [[عثمان بن حنیف]] که [[علی]]{{ع}} او را به [[حکومت]] بصره گماشته بود، [[پیمان]] بستند تا وقتی که علی{{ع}} نیامده، جنگ نکنند. عثمان بن حنیف [[حاکم بصره]] باشد، عثمان با توجه به این [[قرارداد]]، بدون محافظ به همه جا میرفت. ولی آنان از [[فرصت]] استفاده کرده در کنار [[انبار]] غله او را گرفته، خواستند او را بکشند، اما از [[خشم]] [[انصار]] ترسیدند. پس موهای ابروان و سر و صورتش را کنده و او را زدند و زندانی کردند. سپس بر [[شهر]] مسلط شده و برای [[تصرف]] [[بیت المال]] [[چهل]] نفر از نگهبانان را کشتند. | در جنگ جمل [[طلحه]] و [[زبیر]] همراه [[عایشه]] وارد بصره شدند و با [[عثمان بن حنیف]] که [[علی]]{{ع}} او را به [[حکومت]] بصره گماشته بود، [[پیمان]] بستند تا وقتی که علی{{ع}} نیامده، جنگ نکنند. عثمان بن حنیف [[حاکم بصره]] باشد، عثمان با توجه به این [[قرارداد]]، بدون محافظ به همه جا میرفت. ولی آنان از [[فرصت]] استفاده کرده در کنار [[انبار]] غله او را گرفته، خواستند او را بکشند، اما از [[خشم]] [[انصار]] ترسیدند. پس موهای ابروان و سر و صورتش را کنده و او را زدند و زندانی کردند. سپس بر [[شهر]] مسلط شده و برای [[تصرف]] [[بیت المال]] [[چهل]] نفر از نگهبانان را کشتند. | ||