حکیم بن جبله عبدی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←حکیم و سخنرانی در میدان جنگ
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
حکیم گفت: "خدایا تو [[شاهد]] باش". سپس رو به جمعیت کرد و گفت: من در [[جنگیدن]] با این افراد تردیدی ندارم، هر که تردیدی دارد، برگردد". پس با آنها شروع به [[جنگ]] کرد. سپس جنگید تا آنکه مردی پایش را [[قطع]] کرد؛ [[حکیم]] پای بریده را گرفت و بر آن زد و او را به [[زمین]] افکند و کشت<ref>اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۶، ص۲۱۳؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۶۸-۳۶۹؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۲۷.</ref>.<ref>[[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[حکیم بن جبله (مقاله)|مقاله «حکیم بن جبله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۰۷-۴۰۸.</ref> | حکیم گفت: "خدایا تو [[شاهد]] باش". سپس رو به جمعیت کرد و گفت: من در [[جنگیدن]] با این افراد تردیدی ندارم، هر که تردیدی دارد، برگردد". پس با آنها شروع به [[جنگ]] کرد. سپس جنگید تا آنکه مردی پایش را [[قطع]] کرد؛ [[حکیم]] پای بریده را گرفت و بر آن زد و او را به [[زمین]] افکند و کشت<ref>اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۶، ص۲۱۳؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۶۸-۳۶۹؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۲۷.</ref>.<ref>[[جعفر جوان هوشیار|جوان هوشیار، جعفر]]، [[حکیم بن جبله (مقاله)|مقاله «حکیم بن جبله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۰۷-۴۰۸.</ref> | ||
==حکیم و [[سخنرانی]] در میدان [[جنگ]]== | ==حکیم بن جبله و [[سخنرانی]] در میدان [[جنگ]]== | ||
حکیم در وسط میدان جنگ در حالی که شمشیرها و تیرها به طرفش میبارید، بر روی یک پا ایستاد و سخنرانی کرد و [[مردم]] را از قصد و [[مکر]] [[طلحه]] و [[زبیر]] [[آگاه]] ساخت و چنین گفت: "مردم! بدانید هنگامی که ما در [[مدینه]] بودیم، این دو نفر با [[رضا]] و رغبت با [[امیر مؤمنان علی بن ابی طالب]] عالی [[بیعت]] کردند و اکنون [[پرچم]] [[مخالفت]] برافراشته، با وی به جنگ برخاستهاند و میان ما که همه [[همسایه]] و [[اهل]] یک [[خانه]] بودیم، جدایی افکندند؛ خدایا تو میدانی که مقصود اینها [[خون خواهی]] [[عثمان]] نیست". | حکیم در وسط میدان جنگ در حالی که شمشیرها و تیرها به طرفش میبارید، بر روی یک پا ایستاد و سخنرانی کرد و [[مردم]] را از قصد و [[مکر]] [[طلحه]] و [[زبیر]] [[آگاه]] ساخت و چنین گفت: "مردم! بدانید هنگامی که ما در [[مدینه]] بودیم، این دو نفر با [[رضا]] و رغبت با [[امیر مؤمنان علی بن ابی طالب]] عالی [[بیعت]] کردند و اکنون [[پرچم]] [[مخالفت]] برافراشته، با وی به جنگ برخاستهاند و میان ما که همه [[همسایه]] و [[اهل]] یک [[خانه]] بودیم، جدایی افکندند؛ خدایا تو میدانی که مقصود اینها [[خون خواهی]] [[عثمان]] نیست". | ||