جاهلیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع'
جز (جایگزینی متن - 'طی' به 'طی')
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
====[[باور به مرگ]] و [[باور به قیامت|قیامت]]====
====[[باور به مرگ]] و [[باور به قیامت|قیامت]]====
*[[عرب پیش از اسلام]] [[مرگ]] را فنا و پایان [[زندگی]] می‌‌دانست و به [[حیات]] دیگری ([[آخرت]])[[ایمان]] نداشت، در حالی که [[ایمان]] به اللّه و [[معاد]] دو رکن اصلی [[رسالت پیامبر]] بود و در [[قرآن]] نیز تأکید فراوانی بر آن شده است. از [[آیات قرآن]] به خوبی برمی آید که [[ایمان]] آنان به [[الله]] و [[روز قیامت]]، چگونه بوده است. هنگام گفت و گوی [[قرآن]] با [[مؤمنان]] از این مبادی برای [[اصلاح]] [[رفتار]] [[مؤمنان]] استفاده شده و در گفت و گو با [[کافران]] ویژگی‌های کسانی که به [[الله]] و [[روز قیامت]] [[ایمان]] ندارند بیان شده است. اشاره به [[ایمان]] متلازم به [[الله]] و [[معاد]]، بارها در سوره‌های [[مکی و مدنی]] تکرار شده است. {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم» سوره بقره، آیه ۱۲۶.</ref>، {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر مردان، حقّ شایسته‌ای است چنان که مردان را بر زنان؛ و مردان را بر آنان، به پایه‌ای برتری است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا}}<ref>«و اگر به خداوند و روز واپسین ایمان می‌آوردند و از آنچه خداوند روزیشان کرده است می‌بخشیدند برای آنان چه زیان داشت؟ و خداوند به (حال) آنان داناست» سوره نساء، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده  و کتابی که پیش از آن فرود آورده  است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان (از) مؤمنان و یهودیان و صابئان و مسیحیان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورند و کار شایسته کنند، نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره مائده، آیه ۶۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۸-۱۹.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ}}<ref>«آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌گیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست تنها کسانی از تو اجازه (ی معاف بودن از جهاد) می‌خواهند که به خداوند و روز بازپسین ایمان ندارند و دل به شک سپرده‌اند و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۴-۴۵.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.</ref>، {{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به هر یک از زن و مرد زناکار  صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی  بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان  باید دسته‌ای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>.
*[[عرب پیش از اسلام]] [[مرگ]] را فنا و پایان [[زندگی]] می‌‌دانست و به [[حیات]] دیگری ([[آخرت]])[[ایمان]] نداشت، در حالی که [[ایمان]] به اللّه و [[معاد]] دو رکن اصلی [[رسالت پیامبر]] بود و در [[قرآن]] نیز تأکید فراوانی بر آن شده است. از [[آیات قرآن]] به خوبی برمی آید که [[ایمان]] آنان به [[الله]] و [[روز قیامت]]، چگونه بوده است. هنگام گفت و گوی [[قرآن]] با [[مؤمنان]] از این مبادی برای [[اصلاح]] [[رفتار]] [[مؤمنان]] استفاده شده و در گفت و گو با [[کافران]] ویژگی‌های کسانی که به [[الله]] و [[روز قیامت]] [[ایمان]] ندارند بیان شده است. اشاره به [[ایمان]] متلازم به [[الله]] و [[معاد]]، بارها در سوره‌های [[مکی و مدنی]] تکرار شده است. {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان از کسانی که (به اسلام) ایمان آورده‌اند و یهودیان و مسیحیان و صابئان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم» سوره بقره، آیه ۱۲۶.</ref>، {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و زنان طلاق داده باید تا سه پاکی (از حیض) خویشتن، انتظار کشند و اگر ایمان به خداوند و روز بازپسین دارند پنهان داشتن آنچه خداوند در زهدانشان آفریده است برای آنان روا نیست و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند به باز آوردن آنان در این حال سزاوارترند و زنان را بر مردان، حقّ شایسته‌ای است چنان که مردان را بر زنان؛ و مردان را بر آنان، به پایه‌ای برتری است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون زنان را طلاق دادید و به سرآمد عدّه خویش رسیدند دیگر آنان را از زناشویی با شوهران دلخواه خود که با هم به شایستگی به سازش رسیده‌اند باز ندارید؛ هر کس از شما به خداوند و روز بازپسین ایمان داشته باشد بدین سخن اندرز داده می‌شود؛ این برای شما پاک‌تر و پاکیزه‌تر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدقه‌های خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را می‌بخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام می‌دهند هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا}}<ref>«و اگر به خداوند و روز واپسین ایمان می‌آوردند و از آنچه خداوند روزیشان کرده است می‌بخشیدند برای آنان چه زیان داشت؟ و خداوند به (حال) آنان داناست» سوره نساء، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده  و کتابی که پیش از آن فرود آورده  است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«بی‌گمان (از) مؤمنان و یهودیان و صابئان و مسیحیان، کسانی که به خداوند و روز بازپسین ایمان آورند و کار شایسته کنند، نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره مائده، آیه ۶۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۸-۱۹.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ}}<ref>«آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌گیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست تنها کسانی از تو اجازه (ی معاف بودن از جهاد) می‌خواهند که به خداوند و روز بازپسین ایمان ندارند و دل به شک سپرده‌اند و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۴-۴۵.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.</ref>، {{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به هر یک از زن و مرد زناکار  صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی  بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان  باید دسته‌ای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>«پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید» سوره طلاق، آیه ۲.</ref>.
*در برخی تعابیر نیز [[امید]] به [[الله]] و [[روز قیامت]] آمده است {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای  نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. [[ایمان]] نداشتن قرشیان و دیگر [[بت پرستان]] به [[معاد]]، در [[آیات قرآنی]] و عمدتا [[آیات]] مکی آمده است. عبارت {{متن قرآن| وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ }}<ref>« آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند » سوره انعام، آیه ۱۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«خدای شما خدایی یگانه است بنابراین آنان که به جهان واپسین بی‌ایمانند دل‌هایی ناباور دارند و سرکشند» سوره نحل، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«مثل بد از آن آنان است که به جهان واپسین ایمان ندارند و مثل برتر از آن خداوند است و اوست که پیروز فرزانه است» سوره نحل، آیه ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«و برای آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا}}<ref>«و چون قرآن بخوانی میان تو و آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند پرده‌ای فراپوشیده می‌نهیم» سوره اسراء، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}<ref>«و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند» سوره مؤمنون، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«کارهای کسانی را که به جهان واپسین ایمان ندارند در نظرشان آراسته‌ایم از این رو آنان سرگشته‌اند» سوره نمل، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ}}<ref>«پس آیا بر خداوند دروغی بسته یا دیوانه است؟ (هیچ یک)؛ بلکه کسانی که به جهان واپسین ایمان ندارند در عذاب و گمراهی ژرفند» سوره سبأ، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند  دل‌های آنان که به رستخیز ایمان ندارند می‌رمد و چون جز او را (که به پرستش گرفته‌اند) نام برند ناگهان شاد می‌شوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى}}<ref>«آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند فرشتگان را به نام‌های مادینه می‌نامند» سوره نجم، آیه ۲۷.</ref>، و گاه همین مفهوم با عبارت {{متن قرآن| وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ}}<ref>«به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۵.</ref> بیان شده است. {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«(یوسف) گفت: خوراکی که روزی شماست نزدتان نمی‌رسد مگر آنکه پیش از رسیدن آن شما را از تعبیر آن آگاه می‌کنم.  این از چیزهایی است که پروردگارم به من آموخته است؛ من آیین گروهی را که به خداوند ایمان ندارند و جهان واپسین را منکرند وانهاده‌ام» سوره یوسف، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref>. عبارت‌ها و بیان‌های بسیار دیگری در سور [[قرآنی]] هستند که نشان می‌‌دهند یکی از اقدامات [[پیامبر]] در [[مکه]] [[ترویج]] [[ایمان]] به [[معاد]] بوده است: {{متن قرآن|وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ}}<ref>«و گفتند: هیچ (زندگی دیگر) جز همین زندگی نزدیک‌تر ما (در این جهان)، نیست و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره انعام، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ}}<ref>«آن (زندگی) جز زندگانی این جهان ما نیست که (برخی) می‌میریم و (برخی دیگر) زنده می‌شویم و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره مؤمنون، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ}}<ref>«گفتند: آیا چون ما بمیریم و خاک و استخوان شویم برانگیخته خواهیم شد؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۲.</ref>؛ {{متن قرآن|أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ}}<ref>«آیا چون ما بمیریم و خاک و استخوان شویم برانگیخته خواهیم شد؟» سوره صافات، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ}}<ref>«و می‌گفتند: آیا هنگامی که بمیریم و خاکی شویم و استخوان‌هایی، باز برانگیخته می‌شویم؟» سوره واقعه، آیه ۴۷.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بی‌گمان کافران می‌گویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و سخت‌ترین سوگندهاشان را به خداوند خوردند که خداوند کسی را که می‌میرد (دیگر) برنمی‌انگیزد؛ چرا، به وعده‌ای واجب  که بر عهده اوست (بر می‌انگیزد) امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا}}<ref>«و گفتند: آیا هنگامی که استخوان‌هایی شویم و خاکستری با آفرینشی تازه برانگیخته می‌شویم؟» سوره اسراء، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا}}<ref>«این کیفر آنان است برای انکاری که به آیات ما ورزیدند و گفتند: آیا هنگامی که مشتی استخوان  شویم و خاکستری (باز) در آفرینشی تازه برانگیخته می‌شویم؟» سوره اسراء، آیه ۹۸.</ref>. در این [[آیات]] که برخی از آنها در چند [[سوره]] تکرار شده بیان شده است که [[اهل مکه]] به زندگانی دیگری [[ایمان]] نداشتند، از بین رفتن و پوسیدن [[بدن انسان]] را [[مانع]] احیای مجدد آن و تحقق آن را [[سحر]] می‌‌دانستند و [[سوگند]] یاد می‌‌کردند که بازگشتی نخواهد بود، در نتیجه حساب و کتاب و [[پاداش]] و [[کیفر]] هم معنا نخواهد داشت<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
*در برخی تعابیر نیز [[امید]] به [[الله]] و [[روز قیامت]] آمده است {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای  نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. [[ایمان]] نداشتن قرشیان و دیگر [[بت پرستان]] به [[معاد]]، در [[آیات قرآنی]] و عمدتا [[آیات]] مکی آمده است. عبارت {{متن قرآن| وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ }}<ref>« آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند » سوره انعام، آیه ۱۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«خدای شما خدایی یگانه است بنابراین آنان که به جهان واپسین بی‌ایمانند دل‌هایی ناباور دارند و سرکشند» سوره نحل، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«مثل بد از آن آنان است که به جهان واپسین ایمان ندارند و مثل برتر از آن خداوند است و اوست که پیروز فرزانه است» سوره نحل، آیه ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«و برای آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا}}<ref>«و چون قرآن بخوانی میان تو و آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند پرده‌ای فراپوشیده می‌نهیم» سوره اسراء، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}<ref>«و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند» سوره مؤمنون، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«کارهای کسانی را که به جهان واپسین ایمان ندارند در نظرشان آراسته‌ایم از این رو آنان سرگشته‌اند» سوره نمل، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ}}<ref>«پس آیا بر خداوند دروغی بسته یا دیوانه است؟ (هیچ یک)؛ بلکه کسانی که به جهان واپسین ایمان ندارند در عذاب و گمراهی ژرفند» سوره سبأ، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند  دل‌های آنان که به رستخیز ایمان ندارند می‌رمد و چون جز او را (که به پرستش گرفته‌اند) نام برند ناگهان شاد می‌شوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى}}<ref>«آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند فرشتگان را به نام‌های مادینه می‌نامند» سوره نجم، آیه ۲۷.</ref>، و گاه همین مفهوم با عبارت {{متن قرآن| وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ}}<ref>«به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۵.</ref> بیان شده است. {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را ناراست (و ناهموار) می‌خواهند و به جهان واپسین انکار می‌ورزند» سوره اعراف، آیه ۴۵.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کژ می‌شمرند و جهان واپسین را انکار می‌کنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«(یوسف) گفت: خوراکی که روزی شماست نزدتان نمی‌رسد مگر آنکه پیش از رسیدن آن شما را از تعبیر آن آگاه می‌کنم.  این از چیزهایی است که پروردگارم به من آموخته است؛ من آیین گروهی را که به خداوند ایمان ندارند و جهان واپسین را منکرند وانهاده‌ام» سوره یوسف، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۷.</ref>. عبارت‌ها و بیان‌های بسیار دیگری در سور [[قرآنی]] هستند که نشان می‌‌دهند یکی از اقدامات [[پیامبر]] در [[مکه]] [[ترویج]] [[ایمان]] به [[معاد]] بوده است: {{متن قرآن|وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ}}<ref>«و گفتند: هیچ (زندگی دیگر) جز همین زندگی نزدیک‌تر ما (در این جهان)، نیست و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره انعام، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ}}<ref>«آن (زندگی) جز زندگانی این جهان ما نیست که (برخی) می‌میریم و (برخی دیگر) زنده می‌شویم و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره مؤمنون، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ}}<ref>«گفتند: آیا چون ما بمیریم و خاک و استخوان شویم برانگیخته خواهیم شد؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۲.</ref>؛ {{متن قرآن|أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ}}<ref>«آیا چون ما بمیریم و خاک و استخوان شویم برانگیخته خواهیم شد؟» سوره صافات، آیه ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ}}<ref>«و می‌گفتند: آیا هنگامی که بمیریم و خاکی شویم و استخوان‌هایی، باز برانگیخته می‌شویم؟» سوره واقعه، آیه ۴۷.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بی‌گمان کافران می‌گویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و سخت‌ترین سوگندهاشان را به خداوند خوردند که خداوند کسی را که می‌میرد (دیگر) برنمی‌انگیزد؛ چرا، به وعده‌ای واجب  که بر عهده اوست (بر می‌انگیزد) امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا}}<ref>«و گفتند: آیا هنگامی که استخوان‌هایی شویم و خاکستری با آفرینشی تازه برانگیخته می‌شویم؟» سوره اسراء، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا}}<ref>«این کیفر آنان است برای انکاری که به آیات ما ورزیدند و گفتند: آیا هنگامی که مشتی استخوان  شویم و خاکستری (باز) در آفرینشی تازه برانگیخته می‌شویم؟» سوره اسراء، آیه ۹۸.</ref>. در این [[آیات]] که برخی از آنها در چند [[سوره]] تکرار شده بیان شده است که [[اهل مکه]] به زندگانی دیگری [[ایمان]] نداشتند، از بین رفتن و پوسیدن [[بدن انسان]] را مانع احیای مجدد آن و تحقق آن را [[سحر]] می‌‌دانستند و [[سوگند]] یاد می‌‌کردند که بازگشتی نخواهد بود، در نتیجه حساب و کتاب و [[پاداش]] و [[کیفر]] هم معنا نخواهد داشت<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
====[[باور به جهان پنهان]]====
====[[باور به جهان پنهان]]====
*در بسیاری از [[فرهنگ‌ها]] و بنا به تفکیک هستی و موجودات به دو گروه مرئی و نامرئی، [[جهان]] نیز به دو بخش عیان و [[پنهان]] قسمت می‌‌شود. [[عرب]] در [[تفسیر]] یا تعلیل اموری خاص به ویژه [[بیماری]]، دشواری، [[بلا]] و دیگر مسائل که پاسخ آن را نمی‌دانست، آن را به [[غیب]] نسبت می‌‌داد که [[جن]] برجسته ترین و مهم ترین ساکن آن بود. آنها در یک تقسیم دوگانه از [[جن]] و حن سخن گفته‌اند. در این طبقه‌بندی سگ جزو حن و بدتر از [[جن]] است و [[انسان]] برای دفع شرّ چشم سگ همواره بهتر است غذایی جلو آن بیندازد<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۱۴۶، ۱۹۲ - ۱۹۳.</ref>.
*در بسیاری از [[فرهنگ‌ها]] و بنا به تفکیک هستی و موجودات به دو گروه مرئی و نامرئی، [[جهان]] نیز به دو بخش عیان و [[پنهان]] قسمت می‌‌شود. [[عرب]] در [[تفسیر]] یا تعلیل اموری خاص به ویژه [[بیماری]]، دشواری، [[بلا]] و دیگر مسائل که پاسخ آن را نمی‌دانست، آن را به [[غیب]] نسبت می‌‌داد که [[جن]] برجسته ترین و مهم ترین ساکن آن بود. آنها در یک تقسیم دوگانه از [[جن]] و حن سخن گفته‌اند. در این طبقه‌بندی سگ جزو حن و بدتر از [[جن]] است و [[انسان]] برای دفع شرّ چشم سگ همواره بهتر است غذایی جلو آن بیندازد<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۱۴۶، ۱۹۲ - ۱۹۳.</ref>.
*در برابر، طبقه‌بندی [[قرآن]] از دو بخش [[انسان]] و [[جن]] تشکیل شده است {{متن قرآن|ِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته  اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref>. همان طور که در [[ادبیات]] پارسی دیوانه دیو زده است، در [[ادبیات]] [[عربی]] نیز [[مجنون]] [[جن]] زده است. کاربرد واژگان متعددی برای گونه‌های مختلف [[جن]] از جمله عامر، [[روح]]، [[شیطان]]، [[عفریت]] و [[ملک]]<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۱۴۶، ۱۹۲ - ۱۹۳؛ ج ۶، ص ۴۱۵.</ref> بیانگر رواج این [[اندیشه]] در میان [[مردمان]] شبه جزیره پیش از [[اسلام]] است. به نظر می‌‌رسد که [[مردمان]] شبه جزیره [[قدرت]] و تأثیر [[جن]] بر [[زندگی]] روزمره خود را در اندازه [[خدایان]] می‌‌دیدند و [[مناسک]] و اعمالی را برای جلب [[رضایت]] آنها انجام می‌‌دادند.
*در برابر، طبقه‌بندی [[قرآن]] از دو بخش [[انسان]] و [[جن]] تشکیل شده است {{متن قرآن|ِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته  اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref>. همان طور که در [[ادبیات]] پارسی دیوانه دیو زده است، در [[ادبیات]] [[عربی]] نیز [[مجنون]] [[جن]] زده است. کاربرد واژگان متعددی برای گونه‌های مختلف [[جن]] از جمله عامر، [[روح]]، [[شیطان]]، [[عفریت]] و [[ملک]]<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۱۴۶، ۱۹۲ - ۱۹۳؛ ج ۶، ص ۴۱۵.</ref> بیانگر رواج این [[اندیشه]] در میان [[مردمان]] شبه جزیره پیش از [[اسلام]] است. به نظر می‌‌رسد که [[مردمان]] شبه جزیره [[قدرت]] و تأثیر [[جن]] بر [[زندگی]] روزمره خود را در اندازه [[خدایان]] می‌‌دیدند و [[مناسک]] و اعمالی را برای جلب [[رضایت]] آنها انجام می‌‌دادند.
*در [[باور]] [[جاهلی]]، [[جنیان]] نیز همچون دیگران به گونه قبیله‌ای [[زندگی]] می‌‌کنند و با یکدیگر [[همبستگی]] دارند. گاه نیز با هم می‌‌جنگند که موجب گرد و غبار می‌‌شود. در منابع به نام [[طایفه]] ای از [[جنیان]] یعنی بنی عزوان اشاره شده است<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۲۰۳؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص ۸۹؛ القاموس المحیط، ج ۴، ص ۳۶۲، «عز».</ref>. [[مرگ]] بسیاری از [[انسان‌ها]] به [[جن]] نسبت داده شده است. درگیری [[طایفه]] قرشی [[بنی سهم]] با جنّیان در [[تاریخ]] [[مکه]]، حادثه ای بارز دانسته شده که طی آن شمار فراوانی از سهمیان کشته شدند. در برابر، [[بنی سهم]] با متحدان خود به وادی‌ها و کوهستان‌ها حمله ور شدند و بر [[جنیان]] [[غلبه]] یافتند<ref>اخبار مکه، ج ۲، ص ۱۶ - ۱۷.</ref>. [[مرگ]] [[سعد بن عباده خزرجی]] [[رهبر]] [[خزرج]] پس از [[مخالفت]] با [[رهبری]] [[ابوبکر]]<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۴۶۴؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۹۰ - ۲۹۱.</ref>، نیز [[مرگ]] آوازخوانی به نام غریض<ref>الاغانی، ج ۲، ص ۶۰۰ - ۶۰۱؛ الحیوان، ج ۱، ص ۱۹۹.</ref>، [[حرب بن امیه]]، [[مرداس بن ابی عامر]]، [[طالب بن ابی طالب]]، [[عمرو بن عدی لخمی]] و دیوانگی [[عمارة بن ولید بن مغیره]] به [[جنیان]] نسبت داده شده است<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۱۹۹.</ref>؛ همچنین گفته شده: [[ذی القرنین]] و [[بلقیس]] [[ملکه سبا]] به [[جن]] [[نسب]] می‌‌برند<ref>الآثار الباقیه، ص ۴۷.</ref> و [[عمرو بن یربوع تمیمی]] هم با [[جنیان]] [[ازدواج]] کرد<ref>الحیوان، ج ۶، ص ۳۹۸.</ref>.
*در [[باور]] [[جاهلی]]، [[جنیان]] نیز همچون دیگران به گونه قبیله‌ای [[زندگی]] می‌‌کنند و با یکدیگر [[همبستگی]] دارند. گاه نیز با هم می‌‌جنگند که موجب گرد و غبار می‌‌شود. در منابع به نام [[طایفه]] ای از [[جنیان]] یعنی بنی عزوان اشاره شده است<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۲۰۳؛ لسان العرب، ج ۱۵، ص ۸۹؛ القاموس المحیط، ج ۴، ص ۳۶۲، «عز».</ref>. [[مرگ]] بسیاری از [[انسان‌ها]] به [[جن]] نسبت داده شده است. درگیری [[طایفه]] قرشی [[بنی سهم]] با جنّیان در [[تاریخ]] [[مکه]]، حادثه ای بارز دانسته شده که طی آن شمار فراوانی از سهمیان کشته شدند. در برابر، [[بنی سهم]] با متحدان خود به وادی‌ها و کوهستان‌ها حمله ور شدند و بر [[جنیان]] [[غلبه]] یافتند<ref>اخبار مکه، ج ۲، ص ۱۶ - ۱۷.</ref>. [[مرگ]] [[سعد بن عباده خزرجی]] [[رهبر]] [[خزرج]] پس از [[مخالفت]] با [[رهبری]] [[ابوبکر]]<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۴۶۴؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۹۰ - ۲۹۱.</ref>، نیز [[مرگ]] آوازخوانی به نام غریض<ref>الاغانی، ج ۲، ص ۶۰۰ - ۶۰۱؛ الحیوان، ج ۱، ص ۱۹۹.</ref>، [[حرب بن امیه]]، [[مرداس بن ابی عامر]]، [[طالب بن ابی طالب]]، [[عمرو بن عدی لخمی]] و دیوانگی [[عمارة بن ولید بن مغیره]] به [[جنیان]] نسبت داده شده است<ref>الحیوان، ج ۱، ص ۱۹۹.</ref>؛ همچنین گفته شده: [[ذی القرنین]] و [[بلقیس]] [[ملکه سبا]] به [[جن]] [[نسب]] می‌‌برند<ref>الآثار الباقیه، ص ۴۷.</ref> و [[عمرو بن یربوع تمیمی]] هم با [[جنیان]] [[ازدواج]] کرد<ref>الحیوان، ج ۶، ص ۳۹۸.</ref>.
*گاه [[جنیان]] به کمک [[انسان‌ها]] می‌‌آیند و با صدایی که هاتف خوانده می‌‌شود او را [[راهنمایی]] می‌‌کنند یا از [[آینده]] به او خبر می‌‌دهند<ref>الحیوان، ج ۶، ص ۴۲۴.</ref>. بنا به [[فرهنگ]] پیش از [[اسلام]]، [[جنیان]] در اماکن [[رعب]] انگیزی که رفت و آمد وجود ندارد یا شب هنگام در [[قبرستان]] هستند. گفته شده: در منطقه‌ای به نام و بار که بسیار آباد است و محصولات فراوانی دارد [[جنیان]] [[زندگی]] می‌‌کنند و به دیگران اجازه نمی‌دهند وارد آن شوند<ref>الحیوان، ج ۶، ص ۴۲۳، ۴۲۷.</ref>. [[مردمان]] [[عرب]] هنگام ساخت، خرید یا انتقال به [[خانه]] [[جدید]] [[قربانی]] می‌‌کردند تا [[مانع]] سکونت [[جن]] در آنجا شوند<ref>غریب الحدیث، ابن سلام، ج ۲، ص ۲۲۱؛ معانی الاخبار، ص ۲۸۲.</ref>. معمولاً در هر [[قبیله]] یا مجموعه، کاهنی بود تا در [[تصمیم]] گیری‌های مهم با او [[مشورت]] کنند. سوداء دختر [[زهرة بن کلاب]] مدتی کاهن [[قریش]] بود<ref>حیاة الحیوان، ج ۲، ص ۵۳۹.</ref>.
*گاه [[جنیان]] به کمک [[انسان‌ها]] می‌‌آیند و با صدایی که هاتف خوانده می‌‌شود او را [[راهنمایی]] می‌‌کنند یا از [[آینده]] به او خبر می‌‌دهند<ref>الحیوان، ج ۶، ص ۴۲۴.</ref>. بنا به [[فرهنگ]] پیش از [[اسلام]]، [[جنیان]] در اماکن [[رعب]] انگیزی که رفت و آمد وجود ندارد یا شب هنگام در [[قبرستان]] هستند. گفته شده: در منطقه‌ای به نام و بار که بسیار آباد است و محصولات فراوانی دارد [[جنیان]] [[زندگی]] می‌‌کنند و به دیگران اجازه نمی‌دهند وارد آن شوند<ref>الحیوان، ج ۶، ص ۴۲۳، ۴۲۷.</ref>. [[مردمان]] [[عرب]] هنگام ساخت، خرید یا انتقال به [[خانه]] [[جدید]] [[قربانی]] می‌‌کردند تا مانع سکونت [[جن]] در آنجا شوند<ref>غریب الحدیث، ابن سلام، ج ۲، ص ۲۲۱؛ معانی الاخبار، ص ۲۸۲.</ref>. معمولاً در هر [[قبیله]] یا مجموعه، کاهنی بود تا در [[تصمیم]] گیری‌های مهم با او [[مشورت]] کنند. سوداء دختر [[زهرة بن کلاب]] مدتی کاهن [[قریش]] بود<ref>حیاة الحیوان، ج ۲، ص ۵۳۹.</ref>.
*افزون بر [[پیشگویی]]، [[داوری]] در اختلاف‌ها را نیز [[کاهنان]] بر عهده داشتند. در درگیری [[هاشم]] و پسر برادرش [[امیه]] یکی از [[کاهنان]] [[خزاعی]] [[داوری]] کرد<ref>المستطرف، ص ۳۳۳.</ref>. در درگیری [[قبایل]] یثرب نیز کاهنی به نام [[ابوبرزه اسلمی]] [[داوری]] کرد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۹۷.</ref>.
*افزون بر [[پیشگویی]]، [[داوری]] در اختلاف‌ها را نیز [[کاهنان]] بر عهده داشتند. در درگیری [[هاشم]] و پسر برادرش [[امیه]] یکی از [[کاهنان]] [[خزاعی]] [[داوری]] کرد<ref>المستطرف، ص ۳۳۳.</ref>. در درگیری [[قبایل]] یثرب نیز کاهنی به نام [[ابوبرزه اسلمی]] [[داوری]] کرد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۹۷.</ref>.
*در [[قرآن کریم]] اشاره شده که [[مشرکان]]، [[پیامبر]] را کاهن یا شاعر دانسته‌اند؛ ولی [[خداوند]] این نسبت را که به مفهوم [[ارتباط]] با [[شیطان]] و دریافت [[اخبار]] از اوست از [[پیامبر]] نفی کرده است {{متن قرآن|وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«و گفتار شاعر نیست؛ اندک ایمان می‌آورید و نه گفتار پیشگوست؛ اندک پند می‌پذیرید» سوره حاقه، آیه ۴۱-۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ}}<ref>«بنابراین پند بده  که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی  و نه دیوانه بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ  برای اوییم» سوره طور، آیه ۲۹ -۳۰.</ref><ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
*در [[قرآن کریم]] اشاره شده که [[مشرکان]]، [[پیامبر]] را کاهن یا شاعر دانسته‌اند؛ ولی [[خداوند]] این نسبت را که به مفهوم [[ارتباط]] با [[شیطان]] و دریافت [[اخبار]] از اوست از [[پیامبر]] نفی کرده است {{متن قرآن|وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«و گفتار شاعر نیست؛ اندک ایمان می‌آورید و نه گفتار پیشگوست؛ اندک پند می‌پذیرید» سوره حاقه، آیه ۴۱-۴۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ}}<ref>«بنابراین پند بده  که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی  و نه دیوانه بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ  برای اوییم» سوره طور، آیه ۲۹ -۳۰.</ref><ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
*در [[یمن]] و در سلسله‌هایی چون قَتبان ومَعین [[مالیات]] بر [[زمین]] و حیوان به صورت "عُشر" به [[معبد]] پرداخت می‌‌شد<ref> المفصل، ج ۶، ص ۱۸۴ - ۱۹۰. </ref>. برای جبران [[خطا]] "فدیه" می‌‌پرداختند و تعهدهای الزام‌آور به صورت [[نذر]] ادا می‌‌شد. [[امرؤالقیس]] از شخصیت‌های مشهور [[عرب]] با شنیدن خبر کشته شدن پدرش طی نذری، شرابخواری را تا [[انتقام]] از [[خون]] [[پدر]] بر خود [[حرام]] کرد<ref>الاغانی، ج ۹، ص ۶۱. </ref>. *[[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلَا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و برای خداوند از آنچه از کشت و چهارپایان پدید آورده است بهره‌ای نهادند و به پندار خویش گفتند: این از آن خداوند است و این برای بتان ما؛ اما آنچه از آن بتان آنهاست به خداوند نمی‌رسد و اما آنچه برای خداوند است به بتان می‌رسد؛ زشت است این داوری که می‌کنند!» سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref> آورده‌اند که [[مشرکان]] سهمی از زراعت و چارپایان خود را برای اللّه و سهمی را برای [[بت‌ها]] قرار داده بودند. آنها برخلاف [[تعهد]] و [[نذر]] خود بخشی از سهم اللّه را به [[بت‌ها]] اختصاص می‌‌دادند؛ ولی از آنچه [[نذر]] [[خدایان]] دیگر کرده بودند به اللّه نمی‌دادند که این [[آیه]] نازل شد و آنان را درباره نذرشان برای اللّه [[مؤاخذه]] کرد<ref> جامع البیان، ج ۸، ص ۵۳ - ۵۴؛ البحرالمحیط، ج ۴، ص ۶۵۵. </ref>.
*در [[یمن]] و در سلسله‌هایی چون قَتبان ومَعین [[مالیات]] بر [[زمین]] و حیوان به صورت "عُشر" به [[معبد]] پرداخت می‌‌شد<ref> المفصل، ج ۶، ص ۱۸۴ - ۱۹۰. </ref>. برای جبران [[خطا]] "فدیه" می‌‌پرداختند و تعهدهای الزام‌آور به صورت [[نذر]] ادا می‌‌شد. [[امرؤالقیس]] از شخصیت‌های مشهور [[عرب]] با شنیدن خبر کشته شدن پدرش طی نذری، شرابخواری را تا [[انتقام]] از [[خون]] [[پدر]] بر خود [[حرام]] کرد<ref>الاغانی، ج ۹، ص ۶۱. </ref>. *[[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلَا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«و برای خداوند از آنچه از کشت و چهارپایان پدید آورده است بهره‌ای نهادند و به پندار خویش گفتند: این از آن خداوند است و این برای بتان ما؛ اما آنچه از آن بتان آنهاست به خداوند نمی‌رسد و اما آنچه برای خداوند است به بتان می‌رسد؛ زشت است این داوری که می‌کنند!» سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref> آورده‌اند که [[مشرکان]] سهمی از زراعت و چارپایان خود را برای اللّه و سهمی را برای [[بت‌ها]] قرار داده بودند. آنها برخلاف [[تعهد]] و [[نذر]] خود بخشی از سهم اللّه را به [[بت‌ها]] اختصاص می‌‌دادند؛ ولی از آنچه [[نذر]] [[خدایان]] دیگر کرده بودند به اللّه نمی‌دادند که این [[آیه]] نازل شد و آنان را درباره نذرشان برای اللّه [[مؤاخذه]] کرد<ref> جامع البیان، ج ۸، ص ۵۳ - ۵۴؛ البحرالمحیط، ج ۴، ص ۶۵۵. </ref>.
*در [[قرآن کریم]] از بحیره، سائبه، وصیله و حام به عنوان هدایای رایج به [[خدایان]] یاد شده و این امور لغو شده اند: {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک  نر و ماده‌زاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ می‌بافند و بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref>. [[عرب]] ماده شتری را که ۵ شکم یا بیشتر زاییده بود بر اساس سنتی [[دینی]] بحیره (گوش چاک داده) می‌‌نامید و رها کرده، استفاده از آن را بر خود [[حرام]] می‌‌کرد. استفاده از شیر، پشم و سواری بحیره [[ممنوع]] بود. بحیره مجاز بود در هر چرآگاهی بچرد. برای شناسایی شتر بحیره معمولاً لاله گوش او را به درازا می‌‌شکافتند. گوشت شتر بحیره را هنگامی که از [[دنیا]] می‌‌رفت میان مردان قسمت می‌‌کردند، زیرا آن را بر [[زنان]] [[حرام]] می‌‌دانستند<ref> الاوائل، ابوهلال، ص ۶۱ - ۶۲؛ حیاة الحیوان، ج ۲، ص ۴۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۳۶. </ref>. تعاریف دیگری نیز از بحیره شده است<ref> تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۴، ص ۱۲۲۰ - ۱۲۲۱. </ref>. گفته شده: استفاده از بحیره در زمان حیاتش تنها بر مردان مجاز است؛ اما زمانی که از [[دنیا]] رفت، همگان می‌‌توانند از گوشتش بخورند<ref>  لسان العرب، ج ۴، ص ۴۳، «بحر»؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۱۹۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۴، ص ۱۲۲۰. </ref>. تأسیس [[سنت]] بحیره را به [[عمرو بن لُحَیّ]] [[رهبر]] و مؤسس سلسله [[خزاعیان]] در [[مکه]]<ref>الاصنام، ص ۸؛ المنمق، ص ۳۲۸؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۶. </ref> یا یکی از اعضای [[قبیله]] [[اسماعیلی]] تبار بنی مدلج<ref> الاوائل، طبرانی، ص ۴۶. </ref> نسبت داده‌اند.
*در [[قرآن کریم]] از بحیره، سائبه، وصیله و حام به عنوان هدایای رایج به [[خدایان]] یاد شده و این امور لغو شده اند: {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک  نر و ماده‌زاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ می‌بافند و بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند» سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref>. [[عرب]] ماده شتری را که ۵ شکم یا بیشتر زاییده بود بر اساس سنتی [[دینی]] بحیره (گوش چاک داده) می‌‌نامید و رها کرده، استفاده از آن را بر خود [[حرام]] می‌‌کرد. استفاده از شیر، پشم و سواری بحیره [[ممنوع]] بود. بحیره مجاز بود در هر چرآگاهی بچرد. برای شناسایی شتر بحیره معمولاً لاله گوش او را به درازا می‌‌شکافتند. گوشت شتر بحیره را هنگامی که از [[دنیا]] می‌‌رفت میان مردان قسمت می‌‌کردند، زیرا آن را بر [[زنان]] [[حرام]] می‌‌دانستند<ref> الاوائل، ابوهلال، ص ۶۱ - ۶۲؛ حیاة الحیوان، ج ۲، ص ۴۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۳۶. </ref>. تعاریف دیگری نیز از بحیره شده است<ref> تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۴، ص ۱۲۲۰ - ۱۲۲۱. </ref>. گفته شده: استفاده از بحیره در زمان حیاتش تنها بر مردان مجاز است؛ اما زمانی که از [[دنیا]] رفت، همگان می‌‌توانند از گوشتش بخورند<ref>  لسان العرب، ج ۴، ص ۴۳، «بحر»؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۱۹۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۴، ص ۱۲۲۰. </ref>. تأسیس [[سنت]] بحیره را به [[عمرو بن لُحَیّ]] [[رهبر]] و مؤسس سلسله [[خزاعیان]] در [[مکه]]<ref>الاصنام، ص ۸؛ المنمق، ص ۳۲۸؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۶. </ref> یا یکی از اعضای [[قبیله]] [[اسماعیلی]] تبار بنی مدلج<ref> الاوائل، طبرانی، ص ۴۶. </ref> نسبت داده‌اند.
*گفته‌اند که ماده شتری که ۱۰ شکم ماده بزاید، سائبه (رها شده) است؛ همچنین گاه فردی [[عهد]] می‌‌کرد چنانچه از [[بیماری]] [[نجات]] یابد یا به [[سلامت]] از سفر بازگردد شترش را سائبه گرداند<ref> غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج ۱، ص ۱۶۷؛ النهایه، ج ۱، ص ۱۰۰؛ ج ۲، ص ۴۳۱؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۷۸، «سیب».</ref>. هرگونه استفاده از سائبه، مانند دوشیدن شیر، سواری گرفتن و بهره‌گیری از پشم آن [[ممنوع]] بود و اگر برای خوردن علوفه یا [[آشامیدن]] [[آب]] به [[زمین]] دیگران وارد می‌‌شد، کسی [[حق]] نداشت [[مانع]] آن گردد. از نظر [[عرب]] استفاده از سائبه موجب گرفتاری و [[رنج]] می‌‌شد.
*گفته‌اند که ماده شتری که ۱۰ شکم ماده بزاید، سائبه (رها شده) است؛ همچنین گاه فردی [[عهد]] می‌‌کرد چنانچه از [[بیماری]] [[نجات]] یابد یا به [[سلامت]] از سفر بازگردد شترش را سائبه گرداند<ref> غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج ۱، ص ۱۶۷؛ النهایه، ج ۱، ص ۱۰۰؛ ج ۲، ص ۴۳۱؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۴۷۸، «سیب».</ref>. هرگونه استفاده از سائبه، مانند دوشیدن شیر، سواری گرفتن و بهره‌گیری از پشم آن [[ممنوع]] بود و اگر برای خوردن علوفه یا [[آشامیدن]] [[آب]] به [[زمین]] دیگران وارد می‌‌شد، کسی [[حق]] نداشت مانع آن گردد. از نظر [[عرب]] استفاده از سائبه موجب گرفتاری و [[رنج]] می‌‌شد.
*برخی درباره [[ارتباط]] سائبه و بحیره گفته‌اند: بحیره ماده شتری است که از شکم دهم سائبه به [[دنیا]] آمده باشد<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۸۹. </ref>. درباره نخستین کسی که [[سنت]] سائبه را رواج داد نیز از عمرو بن لُحَیّ نام برده اند<ref>السیرة النبویه، ج ۱،  ص ۷۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۳۷. </ref> به [[روایت]] [[ابن اسحاق]] به گوسفند ماده ای که در ۵ شکم، ۱۰ ماده می‌‌زایید و گوسفند نری در این ۵ شکم نداشت، وصیله (به مقصود رسیده) می‌‌گفتند و شکم‌های بعدی آن تنها به مردان تعلق داشت؛ ولی به [[روایت]] [[ابوعبیده]] اگر گوسفند تنها نر می‌‌زایید، نرها را به [[خدایان]] هدیه می‌‌دادند؛ ولی اگر تنها ماده می‌‌زایید آن را از آن خود می‌‌دانستند. اگر نر و ماده می‌‌زایید می‌‌گفتند: نر به ماده مرتبط است (وصیله) و هر دو را برای خود نگه می‌‌داشتند. بنا به گزارشی دیگر این تنها در شکم هفتم بود؛ اگر شکم هفتم گوسفندی نر بود، [[ذبح]] و خورده می‌‌شد و گوشتش بر [[زنان]] [[حرام]] بود. اگر ماده بود در [[گله]] رها می‌‌شد و اگر نر و ماده بود، هر دو زنده می‌‌ماندند<ref> غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج ۱، ۱۶۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۳۷. </ref>. حام شتر نری بود که از صلب آن ۱۰ شتر به دست آمده باشد. استفاده از حام برای سواری یا حمل بار مجاز نبود و حام مجاز بود از هر [[آب]] یا چرآگاهی استفاده کند<ref> غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج ۱، ص ۱۶۸؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۸۹؛ زبدة البیان، ص ۳۴۲. </ref>. گفته شده: [[عمرو بن لحی]] [[سنت]] حام را وضع کرد<ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۰. </ref><ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
*برخی درباره [[ارتباط]] سائبه و بحیره گفته‌اند: بحیره ماده شتری است که از شکم دهم سائبه به [[دنیا]] آمده باشد<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۸۹. </ref>. درباره نخستین کسی که [[سنت]] سائبه را رواج داد نیز از عمرو بن لُحَیّ نام برده اند<ref>السیرة النبویه، ج ۱،  ص ۷۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۳۷. </ref> به [[روایت]] [[ابن اسحاق]] به گوسفند ماده ای که در ۵ شکم، ۱۰ ماده می‌‌زایید و گوسفند نری در این ۵ شکم نداشت، وصیله (به مقصود رسیده) می‌‌گفتند و شکم‌های بعدی آن تنها به مردان تعلق داشت؛ ولی به [[روایت]] [[ابوعبیده]] اگر گوسفند تنها نر می‌‌زایید، نرها را به [[خدایان]] هدیه می‌‌دادند؛ ولی اگر تنها ماده می‌‌زایید آن را از آن خود می‌‌دانستند. اگر نر و ماده می‌‌زایید می‌‌گفتند: نر به ماده مرتبط است (وصیله) و هر دو را برای خود نگه می‌‌داشتند. بنا به گزارشی دیگر این تنها در شکم هفتم بود؛ اگر شکم هفتم گوسفندی نر بود، [[ذبح]] و خورده می‌‌شد و گوشتش بر [[زنان]] [[حرام]] بود. اگر ماده بود در [[گله]] رها می‌‌شد و اگر نر و ماده بود، هر دو زنده می‌‌ماندند<ref> غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج ۱، ۱۶۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۳۷. </ref>. حام شتر نری بود که از صلب آن ۱۰ شتر به دست آمده باشد. استفاده از حام برای سواری یا حمل بار مجاز نبود و حام مجاز بود از هر [[آب]] یا چرآگاهی استفاده کند<ref> غریب الحدیث، ابن قتیبه، ج ۱، ص ۱۶۸؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۸۹؛ زبدة البیان، ص ۳۴۲. </ref>. گفته شده: [[عمرو بن لحی]] [[سنت]] حام را وضع کرد<ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۴۰. </ref><ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش