پرش به محتوا

حسان بن ثابت در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع'
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
خط ۹۵: خط ۹۵:
#قصیده‌ای در [[مدح]] [[حضرت علی]]{{ع}} که انگشترش را در [[نماز]] به [[سائل]] داد و [[آیه ولایت]] نازل شد<ref>آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}.</ref>، سروده است (البته برخی از مؤرخان این [[شعر]] را به [[دیوان]] [[حمیری]] نسبت داده‌اند. که چند [[بیت]] از آن سروده این است: [[علی]]، [[امیرمؤمنان]] و [[برادر]] [[هدایت]] و [[برترین]] صاحب نعلی است که خود بی [[کفش]] بود. او اول کسی است که [[زکات]] به [[دست]] خود داد و اول کسی که [[نماز]] آورد و [[روزه]] گرفت. پس همین که [[سائل]] آمد، [[کف دست]] خود را به طرف او دراز کرد و [[بخل]] نکرد و جا خالی نکرد. پس [[جبرئیل]]، [[محمد]] [[پیامبر]] را [[بشارت]] داد به این [[صدقه]] و [[حق]] در آنجا به وضوح آمد<ref>{{عربی|علي أميرالمؤمنين أخو الهدی و أفضل ذي نعل و من كان حافيا و أول من أتي الزكاة بكفه و أول من صلى و من صام طاویا فلما أتاه سائل مدکفه إليه ولم يبخل و لم يك جافيا فبشر جبرئيل النبي محمدا بذاك و جاء الحق في ذاك ضاحيا}}؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۲۲.</ref>.
#قصیده‌ای در [[مدح]] [[حضرت علی]]{{ع}} که انگشترش را در [[نماز]] به [[سائل]] داد و [[آیه ولایت]] نازل شد<ref>آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}.</ref>، سروده است (البته برخی از مؤرخان این [[شعر]] را به [[دیوان]] [[حمیری]] نسبت داده‌اند. که چند [[بیت]] از آن سروده این است: [[علی]]، [[امیرمؤمنان]] و [[برادر]] [[هدایت]] و [[برترین]] صاحب نعلی است که خود بی [[کفش]] بود. او اول کسی است که [[زکات]] به [[دست]] خود داد و اول کسی که [[نماز]] آورد و [[روزه]] گرفت. پس همین که [[سائل]] آمد، [[کف دست]] خود را به طرف او دراز کرد و [[بخل]] نکرد و جا خالی نکرد. پس [[جبرئیل]]، [[محمد]] [[پیامبر]] را [[بشارت]] داد به این [[صدقه]] و [[حق]] در آنجا به وضوح آمد<ref>{{عربی|علي أميرالمؤمنين أخو الهدی و أفضل ذي نعل و من كان حافيا و أول من أتي الزكاة بكفه و أول من صلى و من صام طاویا فلما أتاه سائل مدکفه إليه ولم يبخل و لم يك جافيا فبشر جبرئيل النبي محمدا بذاك و جاء الحق في ذاك ضاحيا}}؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۲۲.</ref>.
#در قصیده‌ای در [[ولایت امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} چنین سروده است: همانا [[مریم]] چون [[پاکیزه]] دامن بود، عیسی را که مثل ماه شب چهارده بود، آورد. وهمانا فاطمه{{س}} بعد از او که پاکیزه دامن بود، دو [[سبط پیامبر]] [[هدایت]] را آورد<ref>{{عربی|و ان مریم احصنت فرجها وجاءت بعیسی کبدر الدجی فقد احصنت فاطم بعدها و جاءت بسبطی نبی الهدی}}؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۲۲.</ref>.
#در قصیده‌ای در [[ولایت امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} چنین سروده است: همانا [[مریم]] چون [[پاکیزه]] دامن بود، عیسی را که مثل ماه شب چهارده بود، آورد. وهمانا فاطمه{{س}} بعد از او که پاکیزه دامن بود، دو [[سبط پیامبر]] [[هدایت]] را آورد<ref>{{عربی|و ان مریم احصنت فرجها وجاءت بعیسی کبدر الدجی فقد احصنت فاطم بعدها و جاءت بسبطی نبی الهدی}}؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۲۲.</ref>.
#در قصیده دیگری در داستان [[فتح]] خبیر به [[دست]] [[علی]]{{ع}} این‌گونه سرود: "و [[علی]] چشم درد داشت به جست و جوی دارو بود ولی مداوا نیافت. [[پیامبر خدا]] با آب دهان مبارکش او را [[شفا]] داد، پس [[مبارک]] باد بالا رفته و بالا برنده. و [[پیامبر]] فرمود: به زودی [[پرچم]] را به کسی می‌دهم که [[شجاع]] کوبنده و [[محب]] [[خدا]] و ولی اوست. او [[دوست]] می‌دارد خدای مرا و [[خدا]] هم او را [[دوست]] می‌دارد و به وسیله او قلعه‌های محکمی که [[مانع]] رفت و آمد [[دشمنان]] بود را [[فتح]] می‌کند. پس [[علی]] را برگزید نه هیچ‌کس دیگر را و او را [[وزیر]] و [[برادر]] خود نامید<ref>{{عربی|و کان علی ارمد العین یبتغی دوا فلما لم یحس مداویا شفاه رسول الله منه بتفله فبورک محبا للاله موالیا یحب الاله و الاله یحبه به یفتح الله الحصون الاوابیا فاصفی بها دون البریه کلها علیا و سماه الوزیر المواخیا}}ارشد مفید، ج۱، ص۶۴.</ref>.
#در قصیده دیگری در داستان [[فتح]] خبیر به [[دست]] [[علی]]{{ع}} این‌گونه سرود: "و [[علی]] چشم درد داشت به جست و جوی دارو بود ولی مداوا نیافت. [[پیامبر خدا]] با آب دهان مبارکش او را [[شفا]] داد، پس [[مبارک]] باد بالا رفته و بالا برنده. و [[پیامبر]] فرمود: به زودی [[پرچم]] را به کسی می‌دهم که [[شجاع]] کوبنده و [[محب]] [[خدا]] و ولی اوست. او [[دوست]] می‌دارد خدای مرا و [[خدا]] هم او را [[دوست]] می‌دارد و به وسیله او قلعه‌های محکمی که مانع رفت و آمد [[دشمنان]] بود را [[فتح]] می‌کند. پس [[علی]] را برگزید نه هیچ‌کس دیگر را و او را [[وزیر]] و [[برادر]] خود نامید<ref>{{عربی|و کان علی ارمد العین یبتغی دوا فلما لم یحس مداویا شفاه رسول الله منه بتفله فبورک محبا للاله موالیا یحب الاله و الاله یحبه به یفتح الله الحصون الاوابیا فاصفی بها دون البریه کلها علیا و سماه الوزیر المواخیا}}ارشد مفید، ج۱، ص۶۴.</ref>.
#از جمله اشعار حسان در روز [[غدیرخم]] است که در آن روز حسان مورد دعای [[رسول خدا]]{{صل}} نیز قرار گرفت. روز [[غدیرخم]] همان روزی است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به امر [[خدا]] پس از [[نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. [[علی]]{{ع}} را بالای [[دست]] گرفت و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ...}}؛ "هر کس من مولای اویم علی مولای اوست...". آن گاه به مردان و [[زنان]] حاضر که ده‌ها هزار نفر بودند و همراه [[پیامبر خدا]]{{صل}} از [[حجة الوداع]] باز می‌گشتند، [[دستور]] داد با [[علی]] به عنوان [[امیرالمؤمنین]] [[سلام]] دهند و [[بیعت]] کنند. در این رخداد بزرگ و به یادماندنی، سخنرانان و [[شاعران]] در [[عظمت]] آن روز و [[مقام]] منيع [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بسیار سخن گفتند و [[شعر]] سرودند، از جمله [[حسان بن ثابت]] [[خدمت]] [[حضرت پیامبر]]{{صل}} شرفیاب شد و عرض کرد: ای [[رسول خدا]]، آیا به من [[اذن]] می‌دهید که در این [[مقام]] چیزی که [[رضای خدا]] را در آن خواهد بود بگویم؟ [[حضرت]] به او فرمود: "ای حسان به [[نام خدا]] بگو" <ref>{{متن حدیث|قُلْ يَا حَسَّانُ عَلَى اِسْمِ اللَّهِ}}</ref>؛ حسان در محل مرتفعی ایستاد و در حالی که همه [[مسلمانان]] گردن کشیده بودند که به [[شعر]] او گوش فرا دهند، این اشعار را بالبداهه سرود:  
#از جمله اشعار حسان در روز [[غدیرخم]] است که در آن روز حسان مورد دعای [[رسول خدا]]{{صل}} نیز قرار گرفت. روز [[غدیرخم]] همان روزی است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به امر [[خدا]] پس از [[نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. [[علی]]{{ع}} را بالای [[دست]] گرفت و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ...}}؛ "هر کس من مولای اویم علی مولای اوست...". آن گاه به مردان و [[زنان]] حاضر که ده‌ها هزار نفر بودند و همراه [[پیامبر خدا]]{{صل}} از [[حجة الوداع]] باز می‌گشتند، [[دستور]] داد با [[علی]] به عنوان [[امیرالمؤمنین]] [[سلام]] دهند و [[بیعت]] کنند. در این رخداد بزرگ و به یادماندنی، سخنرانان و [[شاعران]] در [[عظمت]] آن روز و [[مقام]] منيع [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بسیار سخن گفتند و [[شعر]] سرودند، از جمله [[حسان بن ثابت]] [[خدمت]] [[حضرت پیامبر]]{{صل}} شرفیاب شد و عرض کرد: ای [[رسول خدا]]، آیا به من [[اذن]] می‌دهید که در این [[مقام]] چیزی که [[رضای خدا]] را در آن خواهد بود بگویم؟ [[حضرت]] به او فرمود: "ای حسان به [[نام خدا]] بگو" <ref>{{متن حدیث|قُلْ يَا حَسَّانُ عَلَى اِسْمِ اللَّهِ}}</ref>؛ حسان در محل مرتفعی ایستاد و در حالی که همه [[مسلمانان]] گردن کشیده بودند که به [[شعر]] او گوش فرا دهند، این اشعار را بالبداهه سرود:  


۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش