|
|
خط ۱۱: |
خط ۱۱: |
|
| |
|
| ==[[اسلام]] بنی مقرن== | | ==[[اسلام]] بنی مقرن== |
| بنا به گزارشی، [[نعمان بن مقرن]] با ۱۰ تن از قبیله مُزینه به [[سرپرستی]] [[خزاعی بن عبد نُهْم]] که خود متولی بتی به نام "نُهْم" بود پس از شکستن آن [[بت]]، به مدینه آمد و [[وعده]] اسلام قومش را به [[رسول خدا]] داد و پس از آن قبیله مُزینه [[مسلمان]] شدند.<ref>بلوغ الارب، ج ۲، ص ۲۱۰؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۰، ص ۴۲۴.</ref> به [[نقل]] خود نعمان وی همراه ۴۰۰ تن از قبیله مُزینه، طی هیئتی در [[رجب]] [[سال پنجم هجرت]]،<ref> تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۵۱؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۲۲؛ تاریخ دمشق، ج ۱۰، ص ۴۲۲.</ref> نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمده و [[اسلام]] آوردند،<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۵؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳.</ref> از این رو و نیز با توجه به اینکه عمده [[قبایل عرب]] در سال نهم نزد [[پیامبر]] آمدند، گفته شده: [[هیئت]] [[قبیله]] مُزینه اولین هیئت [[عدنانی]] (مُضَر) بود که [[خدمت]] رسول خدا رسید.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۷۷؛ البدایة والنهایه، ج ۵، ص ۳۲.</ref> هرچند در این گزارش به جز نعمان از دیگر پسران مقرن، یادی نشده؛ اما از گزارشهایی که حکایت از [[مهاجرت]] همزمان نعمان با برادرانش دارد <ref> اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳.</ref> چنین برمیآید که آنان، طی همین وفد، اسلام آوردهاند. منابع بسیاری از بنیمقرن به [[نیکی]] یاد کرده و همگی آنان را اهلهجرت و از [[صحابه]] دارای [[فضل]] دانستهاند.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۰۲؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۳؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۸.</ref> [[ابن مسعود]] از آنان با عنوان «[[خاندان]] [[ایمان]]» یاد کرده است.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۶۹؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> مشهور است که خانوادهای به تعداد [[فرزندان]] مقرن که همگی به [[مدینه]] [[هجرت]] کرده و در زمره صحابه باشند، وجود ندارد،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵.</ref> هرچند ابناثیر در این قول تردید کرده و فرزندان [[حارثة بن هند]] اسلمی را به تعداد ۸ تن که همگی در [[بیعت رضوان]] شرکت داشتند صاحب [[فضیلت]] یاد شده دانسته است.<ref>اسد الغابه، ج ۵، ص ۲۲۳.</ref> درباره [[زندگی]] پسران مقرن (جز نعمان، [[سوید]] و [[معقل]]) اطلاعات محدودی در اختیاراست.
| |
|
| |
| [[ابن سعد]] <ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> و [[قرطبی]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۴۵.</ref> از حضور جمعی پسران مقرن در [[غزوه خندق]] خبر دادهاند. از میان ایشان نعمان بن مقرن، مکنّا به ابو [[عمرو]]،<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۹۶.</ref> یا [[ابوحکیم]] در [[فتح مکه]] <ref>المغازی، ج ۲، ص ۸۰۰، ۸۲۰.</ref> و [[غزوه حنین]] <ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۹۶.</ref> جزو پرچمداران [[قبیله]] مُزینه بود. برخی [[سیره]] نویسان به گاه سخن از [[نبرد تبوک]] از آنان یاد کرده و مقصود از [[بکائین]] را بنیمقرن دانستهاند که به رغم [[اشتیاق]] فراوان برای شرکت در [[جنگ]]، از آن رو که امکانات [[سفر]] نداشتند گریان بودند.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۹۹۴؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۱۲۵؛ ج ۶، ص ۱۹۷.</ref> برخی از ایشان [[راوی حدیث]] [[پیامبر]]{{صل}} بودند، چنانکه [[معقل]] <ref>تأویل مختلف الحدیث، ص ۲۲۵.</ref> و فرزندش عبدالله بن معقل، مشهور به [[ابوالولید مزنی]] از تابعان ثقه<ref>الطبقات، ابن سعد، ج ۶، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵؛ معرفة الثقات، ج ۲، ص ۶۲.</ref> است که از [[علی]]{{ع}} [[حدیث]] [[نقل]] کرده است.<ref>الناصریات، ص ۴۲۲؛ منتهی المطلب، ج ۳، ص ۲۸۰.</ref> [[سوید]] <ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۴؛ المعجم الکبیر، ج ۷، ص ۸۵.</ref> و پسرش [[معاویه]]<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص ۷۰؛ معرفةالثقات، ج ۲، ص ۲۸۴؛ الخصال، ص ۳۴۰.</ref> و نعمان هم <ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۴۴۴؛ اسد الغابه، ج ۵، ص ۳۲۴؛ سنن الترمذی، ج ۳، ص ۸۴.</ref> به عنوان راوی حدیث معرفی شدهاند.
| |
|
| |
|
| |
|
| ==نقش بنی مقرن در [[فتوحات]]== | | ==نقش بنی مقرن در [[فتوحات]]== |