پرش به محتوا

هدایت تشریعی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
خط ۲۹: خط ۲۹:
*هرچند که [[حضرت]] [[خاتم الانبیاء]]{{صل}} [[کامل‌ترین]] [[شریعت]] را برای [[انسان‌ها]] آورده است و این [[شریعت الهی]] در [[قرآن]] متجلّی است، ولی مسلماً صِرف بیان [[شریعت]] و [[تبیین]] [[متشابهات]] [[قرآن]]، برای [[هدایت]] کافی نیست. اساساً تجربه امّت‌های گذشته نیز به خوبی نشان می‌دهد که [[طبیعت]] [[انسان]]، با وجود انبوه [[تمایلات نفسانی]] و مادی، توجیه‌گر عرصه معنویّات است و در این میدان، بیان [[قانون]] و هشدار به [[وعده]] و وعیدهای [[اخروی]]، به [[تنهایی]] کارساز نیست. لذا چنانچه [[قرآن]]، به عنوان متن [[قانون الهی]]، به دست انسان‌های عادّی سپرده شود، عملاً آن را چنان [[تفسیر]] و اجراء می‌نمایند که تمایلاتشان اقتضاء کند. [[تفسیر آیات قرآن]] توسّط عمّال [[اموی]] و [[مروانی]] و بنی‌العباس در [[تاریخ اسلام]]، گویای این [[حقیقت]] است که [[قرآن]] بدون وجود مفسّر و مجری [[معصوم]]، نمی‌تواند موجب [[هدایت]] [[انسان]] گردد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۱.</ref>.
*هرچند که [[حضرت]] [[خاتم الانبیاء]]{{صل}} [[کامل‌ترین]] [[شریعت]] را برای [[انسان‌ها]] آورده است و این [[شریعت الهی]] در [[قرآن]] متجلّی است، ولی مسلماً صِرف بیان [[شریعت]] و [[تبیین]] [[متشابهات]] [[قرآن]]، برای [[هدایت]] کافی نیست. اساساً تجربه امّت‌های گذشته نیز به خوبی نشان می‌دهد که [[طبیعت]] [[انسان]]، با وجود انبوه [[تمایلات نفسانی]] و مادی، توجیه‌گر عرصه معنویّات است و در این میدان، بیان [[قانون]] و هشدار به [[وعده]] و وعیدهای [[اخروی]]، به [[تنهایی]] کارساز نیست. لذا چنانچه [[قرآن]]، به عنوان متن [[قانون الهی]]، به دست انسان‌های عادّی سپرده شود، عملاً آن را چنان [[تفسیر]] و اجراء می‌نمایند که تمایلاتشان اقتضاء کند. [[تفسیر آیات قرآن]] توسّط عمّال [[اموی]] و [[مروانی]] و بنی‌العباس در [[تاریخ اسلام]]، گویای این [[حقیقت]] است که [[قرآن]] بدون وجود مفسّر و مجری [[معصوم]]، نمی‌تواند موجب [[هدایت]] [[انسان]] گردد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۳۸۱.</ref>.
===گفتار دوم: [[ضرورت]] ارسال توأمان [[رسول]] و [[شریعت]]===
===گفتار دوم: [[ضرورت]] ارسال توأمان [[رسول]] و [[شریعت]]===
*با [[قاعده لطف]]، ابتدا [[ضرورت وجود پیامبر]] اکرم{{صل}}، و [[کتاب الهی]] [[ثابت]] می‌شود و به دنبال آن، [[ضرورت]] [[تعلیم کتاب]] و سپس رفع ابهام از [[متشابهات]] آن توسّط [[رسول خدا]]{{صل}} [[اثبات]] می‌گردد. اما مشکل دیگری که ممکن است بعد از [[نبی]] مکرّم [[اسلام]]{{صل}} در [[هدایت]] [[امّت]] پدید آید، چالش [[تطبیق]] [[اوامر الهی]] با [[فرمان]] [[پروردگار]] در مرحله [[اجرا]] است؛ زیرا مثلاً [[فرمان خداوند]] به [[نماز]] امر ثابتی است، ولی شرایط اجرای [[فرمان]] یکسان نیست.[[احکام]] [[نماز]]، در حالت عادّی و حضر، با [[احکام]] آن در شرائط سفر، [[خوف]] و [[جنگ]] متفاوت است. همچنین [[احکام]] [[نماز]] در حالت صحّت و [[بیماری]] تفاوت دارد. بنابراین، شرایط مختلف و ابهامات ناشی از آن، بر شیوه [[امتثال امر]] تأثیر می‌گذارد.
*با [[قاعده لطف]]، ابتدا [[ضرورت وجود پیامبر]] اکرم{{صل}}، و [[کتاب الهی]] ثابت می‌شود و به دنبال آن، [[ضرورت]] [[تعلیم کتاب]] و سپس رفع ابهام از [[متشابهات]] آن توسّط [[رسول خدا]]{{صل}} [[اثبات]] می‌گردد. اما مشکل دیگری که ممکن است بعد از [[نبی]] مکرّم [[اسلام]]{{صل}} در [[هدایت]] [[امّت]] پدید آید، چالش [[تطبیق]] [[اوامر الهی]] با [[فرمان]] [[پروردگار]] در مرحله [[اجرا]] است؛ زیرا مثلاً [[فرمان خداوند]] به [[نماز]] امر ثابتی است، ولی شرایط اجرای [[فرمان]] یکسان نیست.[[احکام]] [[نماز]]، در حالت عادّی و حضر، با [[احکام]] آن در شرائط سفر، [[خوف]] و [[جنگ]] متفاوت است. همچنین [[احکام]] [[نماز]] در حالت صحّت و [[بیماری]] تفاوت دارد. بنابراین، شرایط مختلف و ابهامات ناشی از آن، بر شیوه [[امتثال امر]] تأثیر می‌گذارد.
*بر این اساس است که [[انبیاء الهی]]{{عم}} در همه اعصار، خود اوّلین عاملان به شریعت‌های خود بوده‌اند و اگر [[شریعت الهی]] از طرفی دیگر و به دست انبیائی غیر از جنس [[بشر]] به دست [[انسان‌ها]] می‌رسید، [[مردمان]] از آن تبعیّت نمی‌کردند. مثلاً اگر [[شریعت الهی]] توسّط [[فرشتگان]] بر [[انسان‌ها]] نازل شده بود، قابل [[اجرا]] نبود؛ زیرا آنان نمی‌توانستند [[الگوی عملی]] مناسبی در [[تبیین دین]] برای [[مردم]] باشند<ref>اینکه مردم نادان انتظار داشتند که انبیاء{{عم}} از جنس ملک باشند و از انسان بودن ایشان ایراد می‌گرفتند، بدین جهت بود که توجّه آنان صرفاً به جهت ملکوتی انبیاء{{عم}} بود؛ در حالی که خداوند درباره مقام نبوت، تأکید بر جهت بشری او، با حفظ مقام ولایت و امامت می‌نماید، تا بتواند الگویی برای مردم عادی باشد: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ}} «و گفتند: چرا بر او فرشته‌ای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشته‌ای می‌فرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمی‌یافتند و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم» سوره انعام، آیه ۸-۹.</ref>.
*بر این اساس است که [[انبیاء الهی]]{{عم}} در همه اعصار، خود اوّلین عاملان به شریعت‌های خود بوده‌اند و اگر [[شریعت الهی]] از طرفی دیگر و به دست انبیائی غیر از جنس [[بشر]] به دست [[انسان‌ها]] می‌رسید، [[مردمان]] از آن تبعیّت نمی‌کردند. مثلاً اگر [[شریعت الهی]] توسّط [[فرشتگان]] بر [[انسان‌ها]] نازل شده بود، قابل [[اجرا]] نبود؛ زیرا آنان نمی‌توانستند [[الگوی عملی]] مناسبی در [[تبیین دین]] برای [[مردم]] باشند<ref>اینکه مردم نادان انتظار داشتند که انبیاء{{عم}} از جنس ملک باشند و از انسان بودن ایشان ایراد می‌گرفتند، بدین جهت بود که توجّه آنان صرفاً به جهت ملکوتی انبیاء{{عم}} بود؛ در حالی که خداوند درباره مقام نبوت، تأکید بر جهت بشری او، با حفظ مقام ولایت و امامت می‌نماید، تا بتواند الگویی برای مردم عادی باشد: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ}} «و گفتند: چرا بر او فرشته‌ای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشته‌ای می‌فرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمی‌یافتند و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم» سوره انعام، آیه ۸-۹.</ref>.
*این نکته مهم، در [[آیات]] مختلف [[قرآن]]، با تعابیر گوناگون مطرح شده است. مثلاً [[جبرائیل]]، از [[عالم ملکوت]] [[فرامین الهی]] را به [[عالم مُلک]] نازل کرد؛ ولی این [[فرامین]] از طریق [[پیامبر]]{{صل}}، به عنوان یک [[انسان]]، به گوش [[مردم]] رسید؛ چنان‌که [[خداوند]] درباره [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>.
*این نکته مهم، در [[آیات]] مختلف [[قرآن]]، با تعابیر گوناگون مطرح شده است. مثلاً [[جبرائیل]]، از [[عالم ملکوت]] [[فرامین الهی]] را به [[عالم مُلک]] نازل کرد؛ ولی این [[فرامین]] از طریق [[پیامبر]]{{صل}}، به عنوان یک [[انسان]]، به گوش [[مردم]] رسید؛ چنان‌که [[خداوند]] درباره [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش