جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
جز (جایگزینی متن - ']](' به ']] (') |
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*برخی<ref> اصول مذهبالشیعه، ج۱، ص۲۳۳، ۲۸۸؛ج۳، ص۱۲۸۱.</ref> بر این پندارند که در منابع [[شیعی]]، کهنترین منبعی که از چالشی در زمینه [[تحریفناپذیری قرآن]] پرده برانداخته، [[کتاب]] [[سلیم بن قیس]] از [[قرن اول]] هجری است که در ضمن سه [[حدیث]] درباره [[مصحف امام علی]]{{ع}}، گزارش داده است<ref> کتاب سلیم، ص۱۴۷.</ref>. این ادعا افزون بر مبتنی بودن بر [[اثبات]] انتساب کتاب حاضر به [[سلیمبن قیس]]<ref> نک: کتاب سلیم، ص۱۴۷.</ref> مبتنی بر [[اثبات]] تفاوت جوهری [[مصحف امام علی]]{{ع}} با متن [[قرآن]] موجود است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | *برخی<ref> اصول مذهبالشیعه، ج۱، ص۲۳۳، ۲۸۸؛ج۳، ص۱۲۸۱.</ref> بر این پندارند که در منابع [[شیعی]]، کهنترین منبعی که از چالشی در زمینه [[تحریفناپذیری قرآن]] پرده برانداخته، [[کتاب]] [[سلیم بن قیس]] از [[قرن اول]] هجری است که در ضمن سه [[حدیث]] درباره [[مصحف امام علی]]{{ع}}، گزارش داده است<ref> کتاب سلیم، ص۱۴۷.</ref>. این ادعا افزون بر مبتنی بودن بر [[اثبات]] انتساب کتاب حاضر به [[سلیمبن قیس]]<ref> نک: کتاب سلیم، ص۱۴۷.</ref> مبتنی بر [[اثبات]] تفاوت جوهری [[مصحف امام علی]]{{ع}} با متن [[قرآن]] موجود است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
*پس از [[کتاب سلیم]] کهنترین منبع در این باره، کتاب التحریف والتبدیل از [[محمد بن حسن صیرفی]] است. [[فضل بن شاذان]] متکلّم مشهور [[شیعی]] تنها متعرض [[احادیث]] تحریفنما در کتابهای [[اهل سنت]] شده و در [[مقام]] [[اعتراض]]، به شدت بر آنان خرده گرفته است<ref> الایضاح، ص۲۰۹ ـ ۲۲۹.</ref> در نیمه دوم [[قرن دوم]] باید از کتابهای القرائات<ref> رجال النجاشی، ص۸۰.</ref> از [[احمد بن محمد سیاری]]، کتاب التحریف [[احمد بن محمد بن خالد برقی]]<ref> رجال النجاشی، ص۷۶.</ref> و کتاب التنزیل من القرآن والتحریف [[علی بن حسن بن فضال]]<ref> رجال النجاشی، ص۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref> نام برد. برخی به استناد عنوان این کتابها، از [[گرایش]] به [[تحریف]] در میان مؤلفان آنها خبر میدهند<ref> فصل الخطاب، ص۲۵-۲۹.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | *پس از [[کتاب سلیم]] کهنترین منبع در این باره، کتاب التحریف والتبدیل از [[محمد بن حسن صیرفی]] است. [[فضل بن شاذان]] متکلّم مشهور [[شیعی]] تنها متعرض [[احادیث]] تحریفنما در کتابهای [[اهل سنت]] شده و در [[مقام]] [[اعتراض]]، به شدت بر آنان خرده گرفته است<ref> الایضاح، ص۲۰۹ ـ ۲۲۹.</ref> در نیمه دوم [[قرن دوم]] باید از کتابهای القرائات<ref> رجال النجاشی، ص۸۰.</ref> از [[احمد بن محمد سیاری]]، کتاب التحریف [[احمد بن محمد بن خالد برقی]]<ref> رجال النجاشی، ص۷۶.</ref> و کتاب التنزیل من القرآن والتحریف [[علی بن حسن بن فضال]]<ref> رجال النجاشی، ص۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref> نام برد. برخی به استناد عنوان این کتابها، از [[گرایش]] به [[تحریف]] در میان مؤلفان آنها خبر میدهند<ref> فصل الخطاب، ص۲۵-۲۹.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
*صرف نظر از مباحث رجالشناسی درباره برخی از این افراد مانند سیاری که به اتفاق [[تضعیف]] شده است<ref> الفهرست، ص۵۱؛ رجال النجاشی، ص۲۵۸.</ref> و [[خالد برقی]] که از [[ضعفا]] [[روایت]] میکند و بر مراسیل [[اعتماد]] دارد<ref> الفهرست، ص۶۲؛ رجال النجاشی، ص۷۶.</ref> و استفاده خصوص [[تحریف قرآن]] از عناوین این کتابها "که لااقل درباره برخی مانند کتاب صیرفی و خالد برقی مشکوک است" و نیز اختلافی که در گزارش عناوین شماری از این کتابها در مدارک و اسناد به چشم میخورد مانند کتاب برقی که [[شیخ طوسی]] از آن با نام کتاب المعانی والتحریف<ref> الفهرست، ص۶۳.</ref> و [[ابن ندیم]] با نام کتاب معانی الاحادیث والتحریف یاد میکند<ref> الفهرست، ص۲۷۷.</ref>، باید برای [[اثبات]] [[گرایش]] آنان به [[تحریف]]، | *صرف نظر از مباحث رجالشناسی درباره برخی از این افراد مانند سیاری که به اتفاق [[تضعیف]] شده است<ref> الفهرست، ص۵۱؛ رجال النجاشی، ص۲۵۸.</ref> و [[خالد برقی]] که از [[ضعفا]] [[روایت]] میکند و بر مراسیل [[اعتماد]] دارد<ref> الفهرست، ص۶۲؛ رجال النجاشی، ص۷۶.</ref> و استفاده خصوص [[تحریف قرآن]] از عناوین این کتابها "که لااقل درباره برخی مانند کتاب صیرفی و خالد برقی مشکوک است" و نیز اختلافی که در گزارش عناوین شماری از این کتابها در مدارک و اسناد به چشم میخورد مانند کتاب برقی که [[شیخ طوسی]] از آن با نام کتاب المعانی والتحریف<ref> الفهرست، ص۶۳.</ref> و [[ابن ندیم]] با نام کتاب معانی الاحادیث والتحریف یاد میکند<ref> الفهرست، ص۲۷۷.</ref>، باید برای [[اثبات]] [[گرایش]] آنان به [[تحریف]]، ثابت شود مراد آنان از عنوان [[تحریف]] و تبدیل، [[تحریف]] و تغییر در الفاظ [[قرآن]] است. هرچند هماکنون غیر از کتاب سیاری، کتابهای دیگر مفقودند؛ لکن با [[تأمل]] در مضامین [[روایات]] کتاب سیاری و نیز [[احادیث]] کتابهای دیگر که کم و بیش در لابه لای منابع متأخرتر آمده، میتوان با [[قاطعیت]] گفت که آنان عنوان [[تحریف]] را از [[متن احادیث]] برگرفتهاند. معنای اصطلاحی [[تحریف قرآن]] در لسان [[روایات]]، در [[تحریف]] [[معنوی]] یعنی حمل [[آیات]] بر خلاف مراد [[خدا]] [[ظهور]] دارد و با [[تفسیر به رأی]] مساوق است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
*[[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] نیز در فهرست منابع [[تحریف قرآن]] آمده و نوری، [[علی بن ابراهیم قمی]] را به استناد برخی [[روایات]] این تفسیر وعبارتی که در مقدمه آن آمده در شمار تحریفگرایان برشمرده است<ref> فصل الخطاب، ص۲۵؛ الصافی، ج۱، ص۵۲.</ref>. بیگمان کتابی که هماکنون در دسترس ماست از [[علی بن ابراهیم]] نیست، بلکه از [[علی بن حاتم قزوینی]] است که با عبارت "حدّثنی" از [[ابوالفضل العباس العلوی]] از [[علی بن ابراهیم]]، [[روایت]] میکند<ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۵۵؛ تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۸۴.</ref>. مؤلف این [[تفسیر]] که [[شاگرد]] با واسطه [[علی بن ابراهیم]] است دست کم از سه تفسیری که در اختیارش بوده "[[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]]، [[تفسیر]] [[ابی الجارود]]<ref> نک: تفسیر قمی، ج۱، ص۱۲۹، ۱۴۷؛ ج۲، ص۲۱، ۲۶.</ref>. [[زیاد بن منذر]] و [[تفسیر]] [[فرات]] [[کوفی]] که هم طبقه [[شیخ کلینی]] است به انضمام دیدگاههای خودش<ref> نک: همان، ج۱، ص۳۶۷؛ ج۲، ص۳۰۳.</ref> این مجموعه را تدوین کرده و چون بخشی از مطالب وی آرای [[علی بن ابراهیم]]<ref> نک: همان، ج۱، ص۳۲۷؛ ج۲، ص۲۰، ۱۰۱، ۱۱۱ </ref> یا با واسطه [[سند]] اوست <ref> نک: تفسیر قمی، ج۱، ص۵۵، ۷۹، ۸۹؛ ج۲، ص۱۵۲، ۲۵۳ ـ ۲۵۶.</ref> به نام [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] مشهور شده است<ref> برای آگاهی بیشتر نک: دانشنامه جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۰ ـ ۷۰۳.</ref>، بنابراین نمیتوان [[علی بن ابراهیم قمی]] را با استناد به این [[تفسیر]] در شمار تحریفگرایان قرار داد<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | *[[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] نیز در فهرست منابع [[تحریف قرآن]] آمده و نوری، [[علی بن ابراهیم قمی]] را به استناد برخی [[روایات]] این تفسیر وعبارتی که در مقدمه آن آمده در شمار تحریفگرایان برشمرده است<ref> فصل الخطاب، ص۲۵؛ الصافی، ج۱، ص۵۲.</ref>. بیگمان کتابی که هماکنون در دسترس ماست از [[علی بن ابراهیم]] نیست، بلکه از [[علی بن حاتم قزوینی]] است که با عبارت "حدّثنی" از [[ابوالفضل العباس العلوی]] از [[علی بن ابراهیم]]، [[روایت]] میکند<ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۵۵؛ تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۸۴.</ref>. مؤلف این [[تفسیر]] که [[شاگرد]] با واسطه [[علی بن ابراهیم]] است دست کم از سه تفسیری که در اختیارش بوده "[[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]]، [[تفسیر]] [[ابی الجارود]]<ref> نک: تفسیر قمی، ج۱، ص۱۲۹، ۱۴۷؛ ج۲، ص۲۱، ۲۶.</ref>. [[زیاد بن منذر]] و [[تفسیر]] [[فرات]] [[کوفی]] که هم طبقه [[شیخ کلینی]] است به انضمام دیدگاههای خودش<ref> نک: همان، ج۱، ص۳۶۷؛ ج۲، ص۳۰۳.</ref> این مجموعه را تدوین کرده و چون بخشی از مطالب وی آرای [[علی بن ابراهیم]]<ref> نک: همان، ج۱، ص۳۲۷؛ ج۲، ص۲۰، ۱۰۱، ۱۱۱ </ref> یا با واسطه [[سند]] اوست <ref> نک: تفسیر قمی، ج۱، ص۵۵، ۷۹، ۸۹؛ ج۲، ص۱۵۲، ۲۵۳ ـ ۲۵۶.</ref> به نام [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم قمی]] مشهور شده است<ref> برای آگاهی بیشتر نک: دانشنامه جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۰ ـ ۷۰۳.</ref>، بنابراین نمیتوان [[علی بن ابراهیم قمی]] را با استناد به این [[تفسیر]] در شمار تحریفگرایان قرار داد<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
*افرادی، [[شیخ کلینی]] را با استناد به برخی از عناوین بابهای [[کتاب]] [[الکافی]] و پارهای از [[احادیث]] در این کتاب در زمره قائلان به [[تحریف]] قلمداد کردهاند<ref> فصل الخطاب، ص۲۵ ـ ۲۶؛ اصول مذهب الشیعه، ج۱، ص۲۷۷ ـ ۲۷۸؛ الشیعة و تحریف القرآن، ص۶۲.</ref>؛ لکن این ادعا اثباتپذیر نیست، چون اولاً شیوه [[شیخ کلینی]] در کافی بر نقد و رد [[روایات]] نیست. ثانیاً هرگز ذکر [[روایات]] در کتابی [[حدیثی]]، بیانگر [[اعتقاد]] مؤلف آن به یکایک مضامین آن [[روایات]] نیست، هرچند مؤلف ملتزم به [[نقل]] [[احادیث معتبر]] باشد، چون اعتبار [[سند حدیث]]، علت تامه برای اعتبار متن آن نیست، به ویژه اگر آن متن و به طور خاص در خود آن کتاب با متنی دیگر معارض باشد<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | *افرادی، [[شیخ کلینی]] را با استناد به برخی از عناوین بابهای [[کتاب]] [[الکافی]] و پارهای از [[احادیث]] در این کتاب در زمره قائلان به [[تحریف]] قلمداد کردهاند<ref> فصل الخطاب، ص۲۵ ـ ۲۶؛ اصول مذهب الشیعه، ج۱، ص۲۷۷ ـ ۲۷۸؛ الشیعة و تحریف القرآن، ص۶۲.</ref>؛ لکن این ادعا اثباتپذیر نیست، چون اولاً شیوه [[شیخ کلینی]] در کافی بر نقد و رد [[روایات]] نیست. ثانیاً هرگز ذکر [[روایات]] در کتابی [[حدیثی]]، بیانگر [[اعتقاد]] مؤلف آن به یکایک مضامین آن [[روایات]] نیست، هرچند مؤلف ملتزم به [[نقل]] [[احادیث معتبر]] باشد، چون اعتبار [[سند حدیث]]، علت تامه برای اعتبار متن آن نیست، به ویژه اگر آن متن و به طور خاص در خود آن کتاب با متنی دیگر معارض باشد<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. |