پرش به محتوا

مرجعیت علمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
خط ۲۳: خط ۲۳:
دوم: [[سیره پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} بیانگر آن است که ایشان موارد نادری از [[علوم]] غیردینی را بیان کرده‌اند. به دیگر سخن، تعداد [[علوم]] غیردینی از [[علوم دینی]] بسیار بیشتر است. این در حالی است که سخنان [[امامان]]{{عم}} درباره [[علوم]] غیردینی درصد ناچیزی از مجموع سخنان ایشان را دربرمی‌گیرد. این امر نشان می‌دهد که یا [[علوم]] غیردینی که در [[سعادت انسان]] تأثیرگذار است، بسیار اندک‌اند، یا آنکه اساساً طرح این مسائل [[وظیفه]] آنها نبوده است.
دوم: [[سیره پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} بیانگر آن است که ایشان موارد نادری از [[علوم]] غیردینی را بیان کرده‌اند. به دیگر سخن، تعداد [[علوم]] غیردینی از [[علوم دینی]] بسیار بیشتر است. این در حالی است که سخنان [[امامان]]{{عم}} درباره [[علوم]] غیردینی درصد ناچیزی از مجموع سخنان ایشان را دربرمی‌گیرد. این امر نشان می‌دهد که یا [[علوم]] غیردینی که در [[سعادت انسان]] تأثیرگذار است، بسیار اندک‌اند، یا آنکه اساساً طرح این مسائل [[وظیفه]] آنها نبوده است.


در پاسخ به این دیدگاه نیز می‌توان گفت [[علوم]] مطرح شده در سخنان [[امامان]]{{عم}} نشان از سودمندی این [[علوم]] دارد، اما طرح نکردن دیگر [[علوم]] را نمی‌توان به منزلۀ سودمند نبودن آنها دانست یا آنکه [[معتقد]] شد طرح دیگر [[علوم]] [[وظیفه]] ایشان نبوده است. افزون بر آن، [[سیره]] [[امامان]]{{عم}} بیانگر آن است که ایشان همه [[علوم دینی]] را نیز به همگان [[آموزش]] نمی‌دادند و گاه یک [[پرسش]] را برای دو نفر، دو گونه پاسخ می‌دادند.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 4، ص 549.</ref> این واقعیت [[تاریخی]] نشان میدهد که بیان [[علوم]] غیردینی که گاه [[نیازمند]] هوش و ذکاوتی ویژه در مخاطب است، به [[دلیل]] نبود مقتضی [[آموزش]] داده نمی‌شود. با وجود این، به نظر می‌رسد این دیدگاه که بیان [[علوم]] غیردینی سودمند بر [[امام]] لازم است، خالی از [[تأمل]] نیست؛ چراکه اولاً [[علوم]] غیردینی سودمند گستره‌ای بسیار دارد. هرکدام از این [[علوم]] نیز خود دارای فروعاتی فراوان و هرکدام از آنها نیز دارای مسائل بسیاری‌اند. [[اثبات]] اینکه تمام آنها در [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] تأثیرگذارند، بسیار دشوار است؛ ثانیاً گفتن بسیاری از [[علوم]] غیردینی [[نیازمند]] وجود شرایط لازم نیست و [[فهم]] آنها برای [[عامه]] [[مردم]] نیز آسان است. دست‌کم [[فهم]] بسیاری از آنها از [[فهم]] [[معارف]] عمیق ماورایی دشوارتر نیست، اما [[معارف]] و [[علوم]] غیردینی در سخنان [[امامان]]{{عم}} بسیار کمتر از [[معارف دینی]] است. در نتیجه نمی‌توان [[مرجعیت امام]] در [[علوم]] غیردینی را از راه [[هدف]] [[نصب امام]] [[ثابت]] کرد<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.
در پاسخ به این دیدگاه نیز می‌توان گفت [[علوم]] مطرح شده در سخنان [[امامان]]{{عم}} نشان از سودمندی این [[علوم]] دارد، اما طرح نکردن دیگر [[علوم]] را نمی‌توان به منزلۀ سودمند نبودن آنها دانست یا آنکه [[معتقد]] شد طرح دیگر [[علوم]] [[وظیفه]] ایشان نبوده است. افزون بر آن، [[سیره]] [[امامان]]{{عم}} بیانگر آن است که ایشان همه [[علوم دینی]] را نیز به همگان [[آموزش]] نمی‌دادند و گاه یک [[پرسش]] را برای دو نفر، دو گونه پاسخ می‌دادند.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 4، ص 549.</ref> این واقعیت [[تاریخی]] نشان میدهد که بیان [[علوم]] غیردینی که گاه [[نیازمند]] هوش و ذکاوتی ویژه در مخاطب است، به [[دلیل]] نبود مقتضی [[آموزش]] داده نمی‌شود. با وجود این، به نظر می‌رسد این دیدگاه که بیان [[علوم]] غیردینی سودمند بر [[امام]] لازم است، خالی از [[تأمل]] نیست؛ چراکه اولاً [[علوم]] غیردینی سودمند گستره‌ای بسیار دارد. هرکدام از این [[علوم]] نیز خود دارای فروعاتی فراوان و هرکدام از آنها نیز دارای مسائل بسیاری‌اند. [[اثبات]] اینکه تمام آنها در [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] تأثیرگذارند، بسیار دشوار است؛ ثانیاً گفتن بسیاری از [[علوم]] غیردینی [[نیازمند]] وجود شرایط لازم نیست و [[فهم]] آنها برای [[عامه]] [[مردم]] نیز آسان است. دست‌کم [[فهم]] بسیاری از آنها از [[فهم]] [[معارف]] عمیق ماورایی دشوارتر نیست، اما [[معارف]] و [[علوم]] غیردینی در سخنان [[امامان]]{{عم}} بسیار کمتر از [[معارف دینی]] است. در نتیجه نمی‌توان [[مرجعیت امام]] در [[علوم]] غیردینی را از راه [[هدف]] [[نصب امام]] ثابت کرد<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۳۰۶ الی ۳۰۹.</ref>.
*راه دومی که ممکن است بتوان به [[وسیله]] آن به بررسی [[شأن]] [[مرجعیت علمی]] [[امامان]]{{عم}} پرداخت، [[تبیین]] گستره [[علم]] ایشان است؛ بدین بیان که اگر ثابت شود [[امام]]{{ع}} [[علم]] [[حقیقی]] به همه امور دارد یا می‌تواند داشته باشد، می‌توان برای دریافت [[علوم]] غیردینی نیز به ایشان مراجعه کرد، اما اگر روشن شود که [[علم]] ایشان محدود به [[علوم دینی]] است و آنها نسبت به [[علوم]] غیردینی احاطه کامل ندارند، طبیعی است که نمی‌توان آنها را [[مرجع]] [[علمی]] [[مردم]] به شمار آورد.
*راه دومی که ممکن است بتوان به [[وسیله]] آن به بررسی [[شأن]] [[مرجعیت علمی]] [[امامان]]{{عم}} پرداخت، [[تبیین]] گستره [[علم]] ایشان است؛ بدین بیان که اگر ثابت شود [[امام]]{{ع}} [[علم]] [[حقیقی]] به همه امور دارد یا می‌تواند داشته باشد، می‌توان برای دریافت [[علوم]] غیردینی نیز به ایشان مراجعه کرد، اما اگر روشن شود که [[علم]] ایشان محدود به [[علوم دینی]] است و آنها نسبت به [[علوم]] غیردینی احاطه کامل ندارند، طبیعی است که نمی‌توان آنها را [[مرجع]] [[علمی]] [[مردم]] به شمار آورد.
بی‌گمان [[تعیین]] گستره [[علم امام]]{{ع}} بر اساس [[آیات]] و [[روایات]]، خود پژوهشی مستقل می‌طلبد؛ اما با مشاهدۀ مجموع [[روایات]] می‌توان آنها را به دو دستۀ کلی تقسیم کرد:
بی‌گمان [[تعیین]] گستره [[علم امام]]{{ع}} بر اساس [[آیات]] و [[روایات]]، خود پژوهشی مستقل می‌طلبد؛ اما با مشاهدۀ مجموع [[روایات]] می‌توان آنها را به دو دستۀ کلی تقسیم کرد:
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش