پرش به محتوا

جهان‌بینی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خداوند متعالی' به 'خداوند متعال'
جز (جایگزینی متن - 'خداوند متعالی' به 'خداوند متعال')
خط ۳۹: خط ۳۹:
جهان بینی اغلب از یکی از سه [[منبع علم]]، فلسفه و [[دین]] نشئت می‌گیرد. [[جهان بینی علمی]] بر [[آزمون]] و تجربه مبتنی و از این جهت دایره آن محدود است و از این رو از پاسخ به اساسی‌ترین مسائل جهان بینی یعنی برداشت‌های کلی درباره مجموع [[جهان]] [[ناتوان]] است. جهان بینی [[فلسفی]] بر یک [[سلسله]] اصول [[بدیهی]] و انکارناپذیر [[استوار]] است و با روش [[استدلال]] برهانی پیش می‌رود و پاسخگوی مسائل جهان بینی است و جهان بینی مذهبی در [[وحی]] و آموزه‌های [[الهی]] ریشه دارد و چنانچه هرگونه اظهار نظر کلّی درباره هستی و جهان را جهان بینی فلسفی بدانیم با [[قطع]] نظر از اینکه مبدأ آن [[استدلال عقلی]] یا [[تلقی وحی]] از [[جهان غیب]] باشد، باید جهان بینی مذهبی را یک نوع جهان بینی فلسفی بدانیم؛ ولی اگر به مبدأ [[شناخت]] نظر داشته باشیم مسلّما جهان بینی مذهبی و فلسفی دو نوع جهان بینی‌اند. باتوجه به [[وحدت]] قلمرو جهان بینی مذهبی و فلسفی، برخلاف جهان بینی علمی، در برخی [[مذاهب]] مانند اسلام، جهان بینی مذهبی در متن [[مذهب]] رنگ فلسفی به خود گرفته و با [[تکیه]] بر [[عقل]] بر آن استدلال شده است، از این رو [[جهان بینی اسلامی]] با اینکه مذهبی است [[عقلانی]] و فلسفی است،<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۷۹ ـ ۸۲، «جهان بینی توحیدی».</ref>
جهان بینی اغلب از یکی از سه [[منبع علم]]، فلسفه و [[دین]] نشئت می‌گیرد. [[جهان بینی علمی]] بر [[آزمون]] و تجربه مبتنی و از این جهت دایره آن محدود است و از این رو از پاسخ به اساسی‌ترین مسائل جهان بینی یعنی برداشت‌های کلی درباره مجموع [[جهان]] [[ناتوان]] است. جهان بینی [[فلسفی]] بر یک [[سلسله]] اصول [[بدیهی]] و انکارناپذیر [[استوار]] است و با روش [[استدلال]] برهانی پیش می‌رود و پاسخگوی مسائل جهان بینی است و جهان بینی مذهبی در [[وحی]] و آموزه‌های [[الهی]] ریشه دارد و چنانچه هرگونه اظهار نظر کلّی درباره هستی و جهان را جهان بینی فلسفی بدانیم با [[قطع]] نظر از اینکه مبدأ آن [[استدلال عقلی]] یا [[تلقی وحی]] از [[جهان غیب]] باشد، باید جهان بینی مذهبی را یک نوع جهان بینی فلسفی بدانیم؛ ولی اگر به مبدأ [[شناخت]] نظر داشته باشیم مسلّما جهان بینی مذهبی و فلسفی دو نوع جهان بینی‌اند. باتوجه به [[وحدت]] قلمرو جهان بینی مذهبی و فلسفی، برخلاف جهان بینی علمی، در برخی [[مذاهب]] مانند اسلام، جهان بینی مذهبی در متن [[مذهب]] رنگ فلسفی به خود گرفته و با [[تکیه]] بر [[عقل]] بر آن استدلال شده است، از این رو [[جهان بینی اسلامی]] با اینکه مذهبی است [[عقلانی]] و فلسفی است،<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۷۹ ـ ۸۲، «جهان بینی توحیدی».</ref>


چنان‌که [[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد برای [[تبیین]] مسائل اساسی [[اعتقادی]] چون [[حقانیت]] [[خداوند]] متعالی {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>؛ نیز همه آیاتی که از [[راه]] [[نشانه‌ها]] به بیان حقانیت [[خدا]] می‌پردازند)، [[توحید]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ  فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره  آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم من با درستی آیین  روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۵-۷۹.</ref>؛ {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر می‌بود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) می‌برد و بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف می‌کنند» سوره مؤمنون، آیه ۹۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ لَوْ كَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لَابْتَغَوْا إِلَى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو اگر با او خدایانی می‌بودند چنان که می‌گویند، در آن صورت (آن خدایان) به سوی دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)  راهی می‌جستند» سوره اسراء، آیه ۴۲.</ref> و [[معاد]] {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟ پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین، هیچ خدایی جز او نیست که پروردگار اورنگ ارجمند (فرمانفرمایی جهان) است» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵-۱۱۶.</ref> و... به [[اقامه برهان]] پرداخته و همگان را به [[تفکر]] {{متن قرآن|أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«آیا کسی از شما دوست می‌دارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها  روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانه‌ها را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۶.</ref>، [[تعقل]] {{متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«باری، گفتیم با پاره‌ای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید،  این چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳.</ref> و [[تدبّر]] {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه ۲۹.</ref> فراخوانده و آنان را از [[پیروی]] [[ظن]] و [[گمان]] {{متن قرآن|وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ}}<ref>«بیشتر آنان جز از گمانی پیروی نمی‌کنند، به راستی گمان برای (شناخت) حقیقت، هیچ بسنده نیست.  به یقین خداوند به آنچه انجام می‌دهند، داناست» سوره یونس، آیه ۳۶.</ref>، [[تقلید کورکورانه]] و بی‌دلیل {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> و عمل و پیروی بدون [[علم]] {{متن قرآن|وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا}}<ref>«و بر زمین، خرامان گام برمدار که هرگز نه زمین را می‌توانی شکافت و نه به بلندای کوه‌ها می‌توانی رسید» سوره اسراء، آیه ۳۷.</ref> باز می‌دارد. ([[برهان]]) البته [[انسان]] در سایه [[عبادت]] و [[بندگی خدا]] می‌تواند به نوع دیگری از نگرش به [[جهان هستی]] بر پایه [[کشف و شهود]] [[دست]] یابد که از آن به [[جهان بینی]] [[عرفانی]] تعبیر می‌شود و از این رو برخی [[مفسران]] مراد از عبادت را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> [[معرفتی]] دانسته‌اند که از راه [[عبودیّت]] حاصل می‌شود <ref> تفسیر صدرالمتألهین، ج ۶، ص ۱۵۵؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۳۲ - ۳۳؛ بیان السعاده، ج ۴، ص ۱۱۶.</ref> و آن چیزی جز [[معرفت]] کشفی نیست.
چنان‌که [[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد برای [[تبیین]] مسائل اساسی [[اعتقادی]] چون [[حقانیت]] [[خداوند متعال]] {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>؛ نیز همه آیاتی که از [[راه]] [[نشانه‌ها]] به بیان حقانیت [[خدا]] می‌پردازند)، [[توحید]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ  فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره  آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم من با درستی آیین  روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۵-۷۹.</ref>؛ {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر می‌بود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) می‌برد و بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف می‌کنند» سوره مؤمنون، آیه ۹۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ لَوْ كَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لَابْتَغَوْا إِلَى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلًا}}<ref>«بگو اگر با او خدایانی می‌بودند چنان که می‌گویند، در آن صورت (آن خدایان) به سوی دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)  راهی می‌جستند» سوره اسراء، آیه ۴۲.</ref> و [[معاد]] {{متن قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ}}<ref>«آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟ پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین، هیچ خدایی جز او نیست که پروردگار اورنگ ارجمند (فرمانفرمایی جهان) است» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵-۱۱۶.</ref> و... به [[اقامه برهان]] پرداخته و همگان را به [[تفکر]] {{متن قرآن|أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«آیا کسی از شما دوست می‌دارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها  روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانه‌ها را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۶.</ref>، [[تعقل]] {{متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«باری، گفتیم با پاره‌ای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید،  این چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و نشانه‌های خود را به شما نشان می‌دهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳.</ref> و [[تدبّر]] {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«(این) کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه ۲۹.</ref> فراخوانده و آنان را از [[پیروی]] [[ظن]] و [[گمان]] {{متن قرآن|وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ}}<ref>«بیشتر آنان جز از گمانی پیروی نمی‌کنند، به راستی گمان برای (شناخت) حقیقت، هیچ بسنده نیست.  به یقین خداوند به آنچه انجام می‌دهند، داناست» سوره یونس، آیه ۳۶.</ref>، [[تقلید کورکورانه]] و بی‌دلیل {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> و عمل و پیروی بدون [[علم]] {{متن قرآن|وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا}}<ref>«و بر زمین، خرامان گام برمدار که هرگز نه زمین را می‌توانی شکافت و نه به بلندای کوه‌ها می‌توانی رسید» سوره اسراء، آیه ۳۷.</ref> باز می‌دارد. ([[برهان]]) البته [[انسان]] در سایه [[عبادت]] و [[بندگی خدا]] می‌تواند به نوع دیگری از نگرش به [[جهان هستی]] بر پایه [[کشف و شهود]] [[دست]] یابد که از آن به [[جهان بینی]] [[عرفانی]] تعبیر می‌شود و از این رو برخی [[مفسران]] مراد از عبادت را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref> [[معرفتی]] دانسته‌اند که از راه [[عبودیّت]] حاصل می‌شود <ref> تفسیر صدرالمتألهین، ج ۶، ص ۱۵۵؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۳۲ - ۳۳؛ بیان السعاده، ج ۴، ص ۱۱۶.</ref> و آن چیزی جز [[معرفت]] کشفی نیست.


گفتنی است داده‌های [[علوم تجربی]] ممکن است [[فلسفه]] را در حل برخی مسائل جهان بینی [[یاری]] دهند؛ مثلاً اگر در فیزیک [[ثابت]] شود که ماده از تراکم انرژی پدید می‌آید و انرژی از سنخ حرکت است نتیجه این خواهد بود که کل عالم ماده از سنخ حرکت است. این نتیجه اگر با این اصل [[فلسفی]] همراه شود که حرکت، پدیده‌ای [[نیازمند]] پدیدآورنده است، نتیجه می‌دهد که [[جهان]] ماده نمی‌تواند خود به خود موجود شود، بلکه محتاج [[خالق]] است و این از مسائل مهمی است که در جهان بینی مطرح است. البته گفته یادشده غیر از اصطلاح "فلسفه [[علمی]]" است که در [[مارکسیسم]] مطرح می‌شود، زیرا [[مارکسیسم]] مدعی است برای [[تبیین]] مسائل [[جهان بینی]] به گونه صحیح باید روش [[فلسفی]] را برگزید؛ اما فلسفه‌ای که بر داده‌های [[تجربی]] و [[محسوسات]] مبتنی باشد، در حالی که اصطلاح یاد شده تناقض‌آمیز است، چون متد فلسفی، [[عقلی]] و شیوه [[علمی]]، تجربی و [[حسّی]] است واز این رو [[فلسفه]] در برابر [[علم]] به معنای خاص آن است.<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص ۲۲ - ۲۳.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[جهان‌بینی (مقاله)|مقاله «جهان‌بینی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>.
گفتنی است داده‌های [[علوم تجربی]] ممکن است [[فلسفه]] را در حل برخی مسائل جهان بینی [[یاری]] دهند؛ مثلاً اگر در فیزیک [[ثابت]] شود که ماده از تراکم انرژی پدید می‌آید و انرژی از سنخ حرکت است نتیجه این خواهد بود که کل عالم ماده از سنخ حرکت است. این نتیجه اگر با این اصل [[فلسفی]] همراه شود که حرکت، پدیده‌ای [[نیازمند]] پدیدآورنده است، نتیجه می‌دهد که [[جهان]] ماده نمی‌تواند خود به خود موجود شود، بلکه محتاج [[خالق]] است و این از مسائل مهمی است که در جهان بینی مطرح است. البته گفته یادشده غیر از اصطلاح "فلسفه [[علمی]]" است که در [[مارکسیسم]] مطرح می‌شود، زیرا [[مارکسیسم]] مدعی است برای [[تبیین]] مسائل [[جهان بینی]] به گونه صحیح باید روش [[فلسفی]] را برگزید؛ اما فلسفه‌ای که بر داده‌های [[تجربی]] و [[محسوسات]] مبتنی باشد، در حالی که اصطلاح یاد شده تناقض‌آمیز است، چون متد فلسفی، [[عقلی]] و شیوه [[علمی]]، تجربی و [[حسّی]] است واز این رو [[فلسفه]] در برابر [[علم]] به معنای خاص آن است.<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص ۲۲ - ۲۳.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[جهان‌بینی (مقاله)|مقاله «جهان‌بینی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش