اشاعره در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پاسخ تفصیلی
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}}' به '') |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==تاریخچه [[اشاعره]]== | ==تاریخچه [[اشاعره]]== | ||
*[[اشاعره]] مذهبی [[کلامی]] است که به [[علی بن اسماعیل]] مشهور به [[ابوالحسن اشعری]] منسوب است و از مهمترین [[مذاهب کلامی]] [[اهل سنت]] به شمار میرود. نَسَب [[ابوالحسن]] به [[ابوموسی اشعری]] میرسد. وی در ابتدا بر [[مذهب]] [[معتزله]] بود؛ اما در اواخر [[قرن سوم]] و اوائل قرن چهارم هجری، از [[مکتب]] اعتزال رو گرداند و به [[مذهب]] "اهل السنه"گرایید. گفتهاند از دلایلی که منجر به جدایی [[ابوالحسن اشعری]] از [[معتزله]] شد، این بود که در [[مناظره]] با استاد خویش، ابوعلی جبائی، بسیاری از [[عقاید]] [[معتزله]] را با [[توحید]] و [[عدل]] ناسازگار یافت؛ اما علاوه بر [[ناتوانی]] [[معتزله]] از [[پاسخگویی به سؤالات]] او، میتوان به [[دلایل]] دیگری همچون [[مخالفت]] [[حکومت]] [[متوکل]] با عقلگرایی معتزلی، [[اصلاح]] [[عقاید]] [[اهل حدیث]] و جمع میان [[کلام]]، [[فقه]] و [[حدیث]] نیز اشاره کرد<ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۶.</ref>. او بر آن شد تا میان روش [[اصحاب]] [[عقل]] ([[معتزله]]) و [[اصحاب نص ]] ([[اهل حدیث]]) راه میانهای برگزیند تا از این رهگذر [[عقاید]] [[دینی]] را از لغزشهای [[کلامی]] مصون بدارد اما به [[توفیق]] نرسید. لذا میتوان گفت [[اشعری]]، از هر [[دو مذهب]] وامهایی ستانده است. از آن رو که روش [[اشعری]] [[بهکارگیری عقل]] و [[استدلال]] و [[منطق]] را در [[اصول دین]] روا میداند، با روش معتزلی همراه است و از آن رو که ظاهر را بر [[باطن]] مقدم میدارد و از [[قرآن]] و [[سنت]] بهره میبرد، با روش [[اهل حدیث]] همداستان است. البته [[قرابت]] [[کلام]] [[اشعری]] با [[اهل حدیث]] بسی بیشتر است؛ همانطور که [[اشاعره]] را همانند [[حنابله]] (گروهی از [[اهل حدیث]]) دانستهاند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۸-۷۹.</ref>. | *[[اشاعره]] مذهبی [[کلامی]] است که به [[علی بن اسماعیل]] مشهور به [[ابوالحسن اشعری]] منسوب است و از مهمترین [[مذاهب کلامی]] [[اهل سنت]] به شمار میرود. نَسَب [[ابوالحسن]] به [[ابوموسی اشعری]] میرسد. وی در ابتدا بر [[مذهب]] [[معتزله]] بود؛ اما در اواخر [[قرن سوم]] و اوائل قرن چهارم هجری، از [[مکتب]] اعتزال رو گرداند و به [[مذهب]] "اهل السنه"گرایید. گفتهاند از دلایلی که منجر به جدایی [[ابوالحسن اشعری]] از [[معتزله]] شد، این بود که در [[مناظره]] با استاد خویش، ابوعلی جبائی، بسیاری از [[عقاید]] [[معتزله]] را با [[توحید]] و [[عدل]] ناسازگار یافت؛ اما علاوه بر [[ناتوانی]] [[معتزله]] از [[پاسخگویی به سؤالات]] او، میتوان به [[دلایل]] دیگری همچون [[مخالفت]] [[حکومت]] [[متوکل]] با عقلگرایی معتزلی، [[اصلاح]] [[عقاید]] [[اهل حدیث]] و جمع میان [[کلام]]، [[فقه]] و [[حدیث]] نیز اشاره کرد<ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۶.</ref>. او بر آن شد تا میان روش [[اصحاب]] [[عقل]] ([[معتزله]]) و [[اصحاب نص ]] ([[اهل حدیث]]) راه میانهای برگزیند تا از این رهگذر [[عقاید]] [[دینی]] را از لغزشهای [[کلامی]] مصون بدارد اما به [[توفیق]] نرسید. لذا میتوان گفت [[اشعری]]، از هر [[دو مذهب]] وامهایی ستانده است. از آن رو که روش [[اشعری]] [[بهکارگیری عقل]] و [[استدلال]] و [[منطق]] را در [[اصول دین]] روا میداند، با روش معتزلی همراه است و از آن رو که ظاهر را بر [[باطن]] مقدم میدارد و از [[قرآن]] و [[سنت]] بهره میبرد، با روش [[اهل حدیث]] همداستان است. البته [[قرابت]] [[کلام]] [[اشعری]] با [[اهل حدیث]] بسی بیشتر است؛ همانطور که [[اشاعره]] را همانند [[حنابله]] (گروهی از [[اهل حدیث]]) دانستهاند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۸-۷۹.</ref>. |