پرش به محتوا

اشعث بن قیس کندی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بزرگی' به 'بزرگی'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات راوی | عنوان = (اشعث بن قیس)<ref>التهذیب:...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'بزرگی' به 'بزرگی')
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
[[اشعث]] گفت: “قبل از آن‌که [[خدمت]] شما برسم”.
[[اشعث]] گفت: “قبل از آن‌که [[خدمت]] شما برسم”.
بعد از این [[گفتگو]] [[امام]]{{ع}} نظر [[امام حسن]]{{ع}} را درباره دختر [[اشعث]] پرسید و از او خواستگاری نمودند.
بعد از این [[گفتگو]] [[امام]]{{ع}} نظر [[امام حسن]]{{ع}} را درباره دختر [[اشعث]] پرسید و از او خواستگاری نمودند.
[[سعید بن قیس همدانی]] از این که دختر خویش را به [[عقد]] [[محمد بن اشعث]] درآورد، [[سعادت]] [[بزرگی]] را از دست داد اما دریافت که کندی یک چشم، او را [[فریب]] داده است، لذا او را به شدت [[سرزنش]] کرده، گفت: “ای [[اعور]] (یک چشم)! تو مرا [[فریب]] دادی!” [[اشعث]] گفت: “نه، تو آن احمقی بودی که راجع به [[فرزند]] [[رسول خدا]]{{صل}} مهلت [[مشورت]] خواستی”. سپس با [[عجله]] تمام مقدمات [[عروسی]] را فراهم نموده و از [[منزل]] خویش تا [[منزل]] [[امام]]{{ع}} فرش گسترد و عروس را به [[خانه]] [[امام]]{{ع}} برد؛ به این [[امید]] که به [[مردم]] بگوید اگر یک دخترم، [[همسر]] [[عمرو بن عثمان]] است که بر [[امام]] [[خروج]] کرده، دختر دیگرم عروس [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۵، ص۱۱.</ref><ref>اشعث بن قیس خود اعور (یک چشم) بود و با خواهر ابوبکر که او نیز همان‌گونه بود، ازدواج کرد و دختر خویش را به عمرو، فرزند عثمان بن عفان به همسری داد. عمرو به همراهی لشکر جمل به بصره آمد و سپاه علی{{ع}} او را اسیر کرد. امام{{ع}} او را بخشید و او به شهر خویش بازگشت (موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۵، ص۱۰).</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۲.</ref>.
[[سعید بن قیس همدانی]] از این که دختر خویش را به [[عقد]] [[محمد بن اشعث]] درآورد، [[سعادت]] بزرگی را از دست داد اما دریافت که کندی یک چشم، او را [[فریب]] داده است، لذا او را به شدت [[سرزنش]] کرده، گفت: “ای [[اعور]] (یک چشم)! تو مرا [[فریب]] دادی!” [[اشعث]] گفت: “نه، تو آن احمقی بودی که راجع به [[فرزند]] [[رسول خدا]]{{صل}} مهلت [[مشورت]] خواستی”. سپس با [[عجله]] تمام مقدمات [[عروسی]] را فراهم نموده و از [[منزل]] خویش تا [[منزل]] [[امام]]{{ع}} فرش گسترد و عروس را به [[خانه]] [[امام]]{{ع}} برد؛ به این [[امید]] که به [[مردم]] بگوید اگر یک دخترم، [[همسر]] [[عمرو بن عثمان]] است که بر [[امام]] [[خروج]] کرده، دختر دیگرم عروس [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۵، ص۱۱.</ref><ref>اشعث بن قیس خود اعور (یک چشم) بود و با خواهر ابوبکر که او نیز همان‌گونه بود، ازدواج کرد و دختر خویش را به عمرو، فرزند عثمان بن عفان به همسری داد. عمرو به همراهی لشکر جمل به بصره آمد و سپاه علی{{ع}} او را اسیر کرد. امام{{ع}} او را بخشید و او به شهر خویش بازگشت (موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۵، ص۱۰).</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۲.</ref>.
===[[نفاق]] [[اشعث]]===
===[[نفاق]] [[اشعث]]===
[[اشعث بن قیس]] با آن‌که در زمره [[اصحاب]] امیرالمؤمنین علی{{ع}} بود، از جمله [[منافقان]] در دوران [[خلافت]] آن [[حضرت]] به شمار می‌رفت؛ همانند [[عبدالله بن ابی بن سلول]] که هر دو از سرکردگان [[نفاق]] در دوران خویش بودند<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۸.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳.</ref>.
[[اشعث بن قیس]] با آن‌که در زمره [[اصحاب]] امیرالمؤمنین علی{{ع}} بود، از جمله [[منافقان]] در دوران [[خلافت]] آن [[حضرت]] به شمار می‌رفت؛ همانند [[عبدالله بن ابی بن سلول]] که هر دو از سرکردگان [[نفاق]] در دوران خویش بودند<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۱۳۸.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۳.</ref>.
۲۱۸٬۶۵۹

ویرایش