پرش به محتوا

امامت امام جواد در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۱۸: خط ۱۸:
*در واقع [[اعتقاد]] اکثر [[اصحاب امام]] [[رضا]]{{ع}} به [[امامت]] [[حضرت جواد]]{{ع}} خود [[دلیل]] دیگری بر [[حقانیت]] [[امامت]] آن بزرگوار است. در یکی از این [[روایات]] که از طریق [[صفوان بن یحیی]] [[نقل]] شده چنین آمده است: او می‌گوید: به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم، [[خدا]] روز [[مرگ]] تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش [[آمدی]] شد به چه کسی مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به [[ابی جعفر]] کرد که در برابرش [[ایستاده]] بود، گفتم قربانت گردم این پسری سه ساله است؟ فرمود: کم سالی به [[امامت]] او زیانی ندارد، [[عیسی]]{{ع}} سه ساله به [[پیغمبری]] و [[اقامه حجت]] الهیه [[قیام]] نمود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۳۲۱؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ص۲۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۷، ص۲۷۶.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۴.</ref>.
*در واقع [[اعتقاد]] اکثر [[اصحاب امام]] [[رضا]]{{ع}} به [[امامت]] [[حضرت جواد]]{{ع}} خود [[دلیل]] دیگری بر [[حقانیت]] [[امامت]] آن بزرگوار است. در یکی از این [[روایات]] که از طریق [[صفوان بن یحیی]] [[نقل]] شده چنین آمده است: او می‌گوید: به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم، [[خدا]] روز [[مرگ]] تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش [[آمدی]] شد به چه کسی مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به [[ابی جعفر]] کرد که در برابرش [[ایستاده]] بود، گفتم قربانت گردم این پسری سه ساله است؟ فرمود: کم سالی به [[امامت]] او زیانی ندارد، [[عیسی]]{{ع}} سه ساله به [[پیغمبری]] و [[اقامه حجت]] الهیه [[قیام]] نمود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۳۲۱؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ص۲۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۷، ص۲۷۶.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۴.</ref>.
*۲. از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام جواد]]{{ع}} تصریح [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امامت]] آن [[حضرت]] است. در [[حدیثی]] که [[سلمان فارسی]]، [[صحابه]] بزرگ و [[جلیل]] القدر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] نموده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] [[امام جواد]] اشاره شده است<ref>قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۴.</ref>.
*۲. از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام جواد]]{{ع}} تصریح [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امامت]] آن [[حضرت]] است. در [[حدیثی]] که [[سلمان فارسی]]، [[صحابه]] بزرگ و [[جلیل]] القدر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] نموده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] [[امام جواد]] اشاره شده است<ref>قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۴.</ref>.
*۳. گستردگی [[علم]] [[امام جواد]] در [[کودکی]]، به طوری که به تمام پرسش‌های [[علمی]] و [[فقهی]] پاسخ می‌داد، از [[دلایل امامت]] آن [[حضرت]] محسوب می‌شود. از آن جا که [[امام جواد]]{{ع}} در [[کودکی]] به [[امامت]] رسید، برای عده‌ای در [[امامت]] ایشان [[شبهه]] ایجاد گردید، لذا هشتاد نفر از علمای [[شیعه]] از [[بغداد]] و شهرهای دیگر گرد هم آمده و عازم [[مدینه]] شدند، ابتدا پیش [[عبدالله بن موسی]] رفتند و ویژگی‌های [[امامت]] را در وی ندیدند، سپس [[خدمت]] [[امام جواد]]{{ع}} مشرف شدند، آن [[حضرت]] به همه پرسش‌های آنها پاسخ داد و آنها از پاسخ‌های [[امام]] که نشانه روشن [[امامت]] و [[علم الهی]] بود قانع و شادمان شدند<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۹؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۰۶.</ref> [[اسحاق بن اسماعیل]] که همراه این گروه بود می‌گوید: من نیز در نامه‌ای ده مسئله نوشته بودم تا از آن [[حضرت]] بپرسم، در آن موقع همسرم حامله بود با خود گفتم: اگر به پرسش‌های من پاسخ داد، از او تقاضا می‌کنم که [[دعا]] کند [[خداوند]] بچه‌ای را که همسرم آبستن است، پسر قرار دهد، وقتی که [[مردم]] پرسش‌های خود را مطرح کردند، من نیز [[نامه]] را در دست گرفته به پا خواستم تا مسائل را مطرح کنم. [[امام]] تا مرا دید، فرمود: ای [[اسحاق]]، اسم او را [[احمد]] بگذار. به دنبال این قضیه همسرم پسری به [[دنیا]] آورد و نام او را [[احمد]] گذاشتم<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۵.</ref> در این [[دیدار]] بحث و گفت‌وگوهای دیگری که با [[امام جواد]] صورت گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۰؛ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۰؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۱۰۲.</ref> مایه [[اعتقاد]] و [[اطمینان]] کسانی گردید که در [[امامت]] [[امام جواد]] [[شک]] داشتند. گفت و گوی آن [[حضرت]] در ۹ سالگی با [[یحیی بن اکثم]]، [[قاضی]] [[معروف]] حکایت از [[علم الهی]] او دارد. وقتی [[ابن اکثم]] از ایشان درباره [[حکم]] شخصی که در حال احرام شکار کرده است پرسید، [[امام]] در جواب شقوق مختلف برای قضیه بیان نمود، آن گاه فرمود: بگو کدام یک از اقسام بوده، زیرا هر کدام [[حکم]] جداگانه‌ای دارد، [[یحیی بن اکثم]] متحیر شد و [[ناتوانی]] و زبونی در چهره‌اش [[آشکار]] گردید<ref>مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۹۹؛ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۲۴۱.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>.
*۳. گستردگی [[علم]] [[امام جواد]] در [[کودکی]]، به طوری که به تمام پرسش‌های [[علمی]] و [[فقهی]] پاسخ می‌داد، از [[دلایل امامت]] آن [[حضرت]] محسوب می‌شود. از آن جا که [[امام جواد]]{{ع}} در [[کودکی]] به [[امامت]] رسید، برای عده‌ای در [[امامت]] ایشان [[شبهه]] ایجاد گردید، لذا هشتاد نفر از علمای [[شیعه]] از [[بغداد]] و شهرهای دیگر گرد هم آمده و عازم [[مدینه]] شدند، ابتدا پیش [[عبدالله بن موسی]] رفتند و ویژگی‌های [[امامت]] را در وی ندیدند، سپس [[خدمت]] [[امام جواد]]{{ع}} مشرف شدند، آن [[حضرت]] به همه پرسش‌های آنها پاسخ داد و آنها از پاسخ‌های [[امام]] که نشانه روشن [[امامت]] و [[علم الهی]] بود قانع و شادمان شدند<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۹؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۰۶.</ref> [[اسحاق بن اسماعیل]] که همراه این گروه بود می‌گوید: من نیز در نامه‌ای ده مسئله نوشته بودم تا از آن [[حضرت]] بپرسم، در آن موقع همسرم حامله بود با خود گفتم: اگر به پرسش‌های من پاسخ داد، از او تقاضا می‌کنم که [[دعا]] کند [[خداوند]] بچه‌ای را که همسرم آبستن است، پسر قرار دهد، وقتی که [[مردم]] پرسش‌های خود را مطرح کردند، من نیز [[نامه]] را در دست گرفته به پا خواستم تا مسائل را مطرح کنم. [[امام]] تا مرا دید، فرمود: ای [[اسحاق]]، اسم او را [[احمد]] بگذار. به دنبال این قضیه همسرم پسری به [[دنیا]] آورد و نام او را [[احمد]] گذاشتم<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۵.</ref> در این [[دیدار]] بحث و گفت‌وگوهای دیگری که با [[امام جواد]] صورت گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۰؛ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۰؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۱۰۲.</ref> مایه [[اعتقاد]] و [[اطمینان]] کسانی گردید که در [[امامت]] [[امام جواد]] [[شک]] داشتند. گفت و گوی آن [[حضرت]] در ۹ سالگی با [[یحیی بن اکثم]]، [[قاضی]] [[معروف]] حکایت از [[علم الهی]] او دارد. وقتی [[ابن اکثم]] از ایشان درباره [[حکم]] شخصی که در حال احرام شکار کرده است پرسید، [[امام]] در جواب شقوق مختلف برای قضیه بیان نمود، آن گاه فرمود: بگو کدام یک از اقسام بوده، زیرا هر کدام [[حکم]] جداگانه‌ای دارد، [[یحیی بن اکثم]] متحیر شد و [[ناتوانی]] و زبونی در چهره‌اش آشکار گردید<ref>مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۹۹؛ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۲۴۱.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>.
*۴. [[شیخ مفید]] [[کمال عقل]] [[امام جواد]] را در سن [[کودکی]] [[معجزه]] دانسته و آن را [[دلیل]] [[امامت]] آن [[حضرت]] ذکر کرده است. وی در رد کسانی که به [[علت]] کمی سن [[امام جواد]] در [[امامت]] آن [[حضرت]] تشکیک نموده بودند، گفته است: {{عربی|كَمَالُ اَلْعَقْلِ لاَ يُسْتَنْكَرُ لِحُجَجِ اللَّهِ مَعَ صِغَرِ السِّنِّ}}؛ [[کمال عقل]] را برای [[حجت‌های خدا]] در [[کودکی]] نمی‌توان [[انکار]] کرد. وی سپس از آیاتی که درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} نازل شده شواهدی ذکر می‌کند: {{متن قرآن|قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۲۹-۳۰.</ref><ref>علم الهدی، سید مرتضی، فصول المختاره، ص۳۱۶.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۵.</ref>.
*۴. [[شیخ مفید]] [[کمال عقل]] [[امام جواد]] را در سن [[کودکی]] [[معجزه]] دانسته و آن را [[دلیل]] [[امامت]] آن [[حضرت]] ذکر کرده است. وی در رد کسانی که به [[علت]] کمی سن [[امام جواد]] در [[امامت]] آن [[حضرت]] تشکیک نموده بودند، گفته است: {{عربی|كَمَالُ اَلْعَقْلِ لاَ يُسْتَنْكَرُ لِحُجَجِ اللَّهِ مَعَ صِغَرِ السِّنِّ}}؛ [[کمال عقل]] را برای [[حجت‌های خدا]] در [[کودکی]] نمی‌توان [[انکار]] کرد. وی سپس از آیاتی که درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} نازل شده شواهدی ذکر می‌کند: {{متن قرآن|قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۲۹-۳۰.</ref><ref>علم الهدی، سید مرتضی، فصول المختاره، ص۳۱۶.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۵.</ref>.


۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش