شورش بر عثمان: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - 'بویژه' به 'بهویژه') |
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
[[شورش]] [[مسلمانان]] بر ضد [[عثمان]]، ریشه در عملکرد او و اطرافیان وی دارد. این نکته را اندکی بیشتر میکاویم. در این جا [[رفتار]] [[عثمان]] را اندکی مشروحتر بنگریم: [[مقرب]] ساختن [[طُلَقا]]<ref>طُلَقاء در لغت به معنای آزادشدگان است و به تمام قریشیانی گفته میشود که پیامبر در فتح مکه ایشان را به اسارت نگرفت، بلکه به آنان فرمود: «اذهبوا فأنتم الطلقاء؛ بروید که شما آزادشدگان هستید». بیشتر افراد این گروه کسانی بودند که تا پیش از فتح مکه در دشمنی با پیامبر و مسلمانان همواره مصمم بودند و آن گاه که ناچار به تسلیم شدند، ناگزیر اسلام آوردند.</ref> هنگامی که [[عثمان]] به [[خلافت]] میرسد، کسانِ خود و در [[حقیقت]]، "حزب [[طُلَقا]]" را بسی مینوازد و آنان را که برخیشان (همانند: [[حَکم]] و پسرانش [[مروان]] و [[حارث]]) مطرود [[پیامبر]] خدایند، همرازان و [[کارگزاران]] خود بر میگیرد. | [[شورش]] [[مسلمانان]] بر ضد [[عثمان]]، ریشه در عملکرد او و اطرافیان وی دارد. این نکته را اندکی بیشتر میکاویم. در این جا [[رفتار]] [[عثمان]] را اندکی مشروحتر بنگریم: [[مقرب]] ساختن [[طُلَقا]]<ref>طُلَقاء در لغت به معنای آزادشدگان است و به تمام قریشیانی گفته میشود که پیامبر در فتح مکه ایشان را به اسارت نگرفت، بلکه به آنان فرمود: «اذهبوا فأنتم الطلقاء؛ بروید که شما آزادشدگان هستید». بیشتر افراد این گروه کسانی بودند که تا پیش از فتح مکه در دشمنی با پیامبر و مسلمانان همواره مصمم بودند و آن گاه که ناچار به تسلیم شدند، ناگزیر اسلام آوردند.</ref> هنگامی که [[عثمان]] به [[خلافت]] میرسد، کسانِ خود و در [[حقیقت]]، "حزب [[طُلَقا]]" را بسی مینوازد و آنان را که برخیشان (همانند: [[حَکم]] و پسرانش [[مروان]] و [[حارث]]) مطرود [[پیامبر]] خدایند، همرازان و [[کارگزاران]] خود بر میگیرد. | ||
اینان با [[پشتیبانی]] [[خلیفه]]، بر [[مردم]] سخت میگیرند و فریاد [[مردم]] به جایی نمیرسد و چون [[صحابه]] بزرگ [[پیامبر خدا]] [[زبان]] به [[اعتراض]] میگشایند، [[سیاسی]] میشوند و [[عثمان]]، برخوردی [[خشن]] و دور از [[انصاف]] را با آنان پیشه میسازد: [[ابو ذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] میکند؛ [[عمار بن یاسر]]، حقمدار بزرگ، را با آن پیشینه درخشان، شخصاً چنان میزند که به "فتق" دچار میشود؛ [[عبد الله]] بن مسعود را [[تبعید]] کرده، حقوقش را از [[بیت المال]] میبُرد؛ و.... ریخت و پاش از [[بیت المال]] | اینان با [[پشتیبانی]] [[خلیفه]]، بر [[مردم]] سخت میگیرند و فریاد [[مردم]] به جایی نمیرسد و چون [[صحابه]] بزرگ [[پیامبر خدا]] [[زبان]] به [[اعتراض]] میگشایند، [[سیاسی]] میشوند و [[عثمان]]، برخوردی [[خشن]] و دور از [[انصاف]] را با آنان پیشه میسازد: [[ابو ذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] میکند؛ [[عمار بن یاسر]]، حقمدار بزرگ، را با آن پیشینه درخشان، شخصاً چنان میزند که به "فتق" دچار میشود؛ [[عبد الله]] بن مسعود را [[تبعید]] کرده، حقوقش را از [[بیت المال]] میبُرد؛ و.... ریخت و پاش از [[بیت المال]] | ||
روش [[اقتصادی]] [[عثمان]] نیز بسی شگفتانگیز است. او با [[بیت المال]]، چنان [[رفتار]] میکند که گویا "مِلک طِلق" اوست. [[گشادهدستی]] و [[بخشش]] او را بسیار گزارش کردهاند، به طوری که [[زشتی]] این همه [[گشادهدستی]]، از دید محققان [[آگاه]] [[اهل سنت]] نیز | روش [[اقتصادی]] [[عثمان]] نیز بسی شگفتانگیز است. او با [[بیت المال]]، چنان [[رفتار]] میکند که گویا "مِلک طِلق" اوست. [[گشادهدستی]] و [[بخشش]] او را بسیار گزارش کردهاند، به طوری که [[زشتی]] این همه [[گشادهدستی]]، از دید محققان [[آگاه]] [[اهل سنت]] نیز پنهان نمانده است. او [[اموال]] بسیاری را به [[ابو سفیان]]، [[حَکم]]، [[مروان]] و دیگران میبخشد و در برابر [[اعتراض]] [[مردم]]، هرگز [[تسلیم]] نمیشود. و شگفت، این جاست که گاه، این همه [[بخشندگی]] از [[بیت المال]] را "[[صله رحم]]" تلقی میکند! | ||
==برخورد با آموزههای دین== | ==برخورد با آموزههای دین== | ||
نکته مهمی که گاه از دید محققانْ | نکته مهمی که گاه از دید محققانْ پنهان مانده و شایان بسی توجه است، [[تغییر]] و دگرسانی در [[دین]] و [[تحریف]] و دستکاری [[احکام الهی]] از سوی [[عثمان]] است که در روزهای [[شورش]]، در [[شعارها]] و سخنان [[مخالفان]] [[خلیفه]] به روشنی دیده میشود. | ||
[[روایت]] شده که به [[زید]] بن ارقم گفته شد: چرا [[عثمان]] را [[تکفیر]] کردید؟ گفت: به خاطر سه چیز: [[اموال]] را تنها بازیچه [[اغنیا]] قرار داد و به دیگران نداد؛ آن دسته از [[اصحاب پیامبر]] [[خدا]] را که در راه دینْ [[هجرت]] کرده بودند، در [[جایگاه]] کسانی قرار داد که با [[خدا]] و پیامبرش جنگیده بودند؛ و به غیر [[کتاب خدا]] عمل کرد<ref>الشافی، ج ۴، ص ۲۹۱.</ref>. در میان اظهار نظرهای [[صحابیان]] درباره [[رفتار]] [[عثمان]]، تعبیرهایی چون: "دینتان را دگرگون کرد"، "بدعتهایی آورد"، "تو بدعتهایی آوردی که [[مردم]]، آنها را نمیشناسند"، "خواست که دینمان را دگرگون کند"، "بدعتهایی آورد و با حُکمِ قرآنْ [[مخالفت]] کرد"، "[[حکم]] [[قرآن]] را پشت سر انداخت"، "[[کتاب خدا]] را دگرگون کردی"<ref>ر.ک: أنساب الأشراف، ج ۶، ص ۱۳۳- ۱۳۸.</ref> و... فراوان است چنین است که میبینیم تنی چند از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} به آبادیها نوشتند که: "[[دین]] [[محمد]]{{صل}} تباه شد". | [[روایت]] شده که به [[زید]] بن ارقم گفته شد: چرا [[عثمان]] را [[تکفیر]] کردید؟ گفت: به خاطر سه چیز: [[اموال]] را تنها بازیچه [[اغنیا]] قرار داد و به دیگران نداد؛ آن دسته از [[اصحاب پیامبر]] [[خدا]] را که در راه دینْ [[هجرت]] کرده بودند، در [[جایگاه]] کسانی قرار داد که با [[خدا]] و پیامبرش جنگیده بودند؛ و به غیر [[کتاب خدا]] عمل کرد<ref>الشافی، ج ۴، ص ۲۹۱.</ref>. در میان اظهار نظرهای [[صحابیان]] درباره [[رفتار]] [[عثمان]]، تعبیرهایی چون: "دینتان را دگرگون کرد"، "بدعتهایی آورد"، "تو بدعتهایی آوردی که [[مردم]]، آنها را نمیشناسند"، "خواست که دینمان را دگرگون کند"، "بدعتهایی آورد و با حُکمِ قرآنْ [[مخالفت]] کرد"، "[[حکم]] [[قرآن]] را پشت سر انداخت"، "[[کتاب خدا]] را دگرگون کردی"<ref>ر.ک: أنساب الأشراف، ج ۶، ص ۱۳۳- ۱۳۸.</ref> و... فراوان است چنین است که میبینیم تنی چند از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} به آبادیها نوشتند که: "[[دین]] [[محمد]]{{صل}} تباه شد". | ||
==[[مشاوران]] نابکار== | ==[[مشاوران]] نابکار== |