پرش به محتوا

آیه مودت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۸: خط ۷۸:
بنابراین، نتیجه هر دو دیدگاه یک چیز خواهد بود. با این حال با توجه به این قاعده ادبی که اصل در استثناء آن است که متصل باشد، مگر آنکه متصل بودن استثناء ممکن نباشد و وجه معقولی برای آن وجود نداشته باشد، دیدگاه کسانی که استثناء در [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را متصل دانسته‌اند، [[راجح]] است. شمس‌الدین اصفهانی، در این باره گفته است: آن چه از لفظ استثناء به [[ذهن]] تبادر می‌کند، استثناء متصل است، بدین جهت است که [[فقها]]، تا جایی که امکان داشته باشد، استثناء را بر متصل حمل کرده‌اند، و حتی در مواردی که ظاهر [[کلام]] با استثناء متصل [[سازگاری]] ندارد، برای حمل بر متصل، لفظی را در تقدیر گرفته‌اند، مانند: {{عربی|عندی مأة درهم الا ثوبا}} که لفظ {{عربی|قیمة ثوب}} را در تقدیر گرفته‌اند، تا استثناء متصل باشد<ref>بیان المختصر، شرح مختصر ابن الحاجب فی اصول الفقه، ج۲، ص۵۴۲-۵۴۳. نیز ر.ک: احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، ص۲۰-۲۲.</ref>.
بنابراین، نتیجه هر دو دیدگاه یک چیز خواهد بود. با این حال با توجه به این قاعده ادبی که اصل در استثناء آن است که متصل باشد، مگر آنکه متصل بودن استثناء ممکن نباشد و وجه معقولی برای آن وجود نداشته باشد، دیدگاه کسانی که استثناء در [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را متصل دانسته‌اند، [[راجح]] است. شمس‌الدین اصفهانی، در این باره گفته است: آن چه از لفظ استثناء به [[ذهن]] تبادر می‌کند، استثناء متصل است، بدین جهت است که [[فقها]]، تا جایی که امکان داشته باشد، استثناء را بر متصل حمل کرده‌اند، و حتی در مواردی که ظاهر [[کلام]] با استثناء متصل [[سازگاری]] ندارد، برای حمل بر متصل، لفظی را در تقدیر گرفته‌اند، مانند: {{عربی|عندی مأة درهم الا ثوبا}} که لفظ {{عربی|قیمة ثوب}} را در تقدیر گرفته‌اند، تا استثناء متصل باشد<ref>بیان المختصر، شرح مختصر ابن الحاجب فی اصول الفقه، ج۲، ص۵۴۲-۵۴۳. نیز ر.ک: احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳، ص۲۰-۲۲.</ref>.
بر این اساس، از آنجا که می‌توان با ادعایی و مجازی بودن اجر شمردن مودت، استثناء را بر متصل حمل کرد، بر منقطع دانستن آن رجحان دارد.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۸.</ref>
بر این اساس، از آنجا که می‌توان با ادعایی و مجازی بودن اجر شمردن مودت، استثناء را بر متصل حمل کرد، بر منقطع دانستن آن رجحان دارد.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۸.</ref>
===اقوال و آراء===
درباره این که مقصود از {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} در [[آیه شریفه]] چیست، آراء و اقوال مختلفی مطرح شده است که عبارت‌اند از:
*'''[[درخواست یاری]] و ترک [[دشمنی]] از [[قریش]]''': [[آیه]] در [[مکه]] نازل شده و مخاطب آن [[کافران]] و [[مشرکان قریش]] بوده است، یعنی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به آنان فرموده است: اگر به من به عنوان [[پیامبر الهی]] [[ایمان]] نمی‌آورید و یاری‌ام نمی‌کنید، بر اساس رابطه [[خویشاوندی]] که با شما دارم، مرا کمک کنید و از دشمنی با من دست بردارید. [[طبری]]<ref>تفسیر طبری، ج۲۵، ۲۹- ۳۳.</ref>، [[ابن کثیر]]<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۷- ۱۹۹.</ref> و شوکانی<ref>فتح القدیر، ج۴، ص۵۳۱-۵۳۲.</ref> این دیدگاه را برگزیده‌اند. [[آلوسی]] این دیدگاه را به [[جمهور]] ([[اهل سنت]]) نسبت داده است<ref>روح المعانی، ج۲۵، ص۵۱.</ref>. از [[عکرمه]]، [[مجاهد]]، [[قتاده]]، [[سدی]]، [[ابومالک]]، [[عبدالرحمن بن زید]]<ref>تفسیر طبری، ج۲۵، ص۳۰- ۳۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۷.</ref>، [[عطاء]] بن [[دینار]] و [[ضحاک]]<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۵۹.</ref>، به عنوان طرفداران این قول نام [[برده]] شده است.
'''[[استدلال]]''': بر این دیدگاه به روایتی از [[ابن عباس]] که در [[صحیح بخاری]] و مسلم و دیگر [[منابع روایی]] و [[تفسیری]] اهل سنت [[نقل]] شده، استدلال شده است. بر اساس این [[روایت]]، از ابن عباس درباره معنای آیه {{متن قرآن|إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} سؤال شد، قبل از آنکه او پاسخ دهد، [[سعید بن جبیر]] گفت مقصود، [[مودت]] [[خویشاوندان پیامبر]]{{صل}} است، [[ابن‌عباس]] به او گفت [[شتاب]] کردی، همه [[قبایل]] قریش با [[پیامبر]]{{صل}} [[خویشاوند]] بودند، [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان گفت من در ازای رسالتم از شما اجری نمی‌خواهم، درخواست من این است که [[حرمت]] خویشاوندی میان من و شما را پاس دارید، یعنی اگر به من ایمان نمی‌آورید، به مقتضای خویشاوندی‌ای که با شما دارم مرا کمک کنید، و از دشمنی با من دست بردارید<ref>تفسیر طبری، ج۲۵، ص۳۰؛ تفسیر کشاف، ج۴، ص۲۲۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۹۷؛ الدر المنثور، ج۷، ص۲۹۸.</ref>.
'''ارزیابی'''
این قول از نظر [[سند]]، بر اساس مبانی [[اهل سنت]] در [[علم رجال]] و [[حدیث]]، جای [[تأمل]] و تردید ندارد، ولی از نظر دلالت با [[مشکلات]] جدی روبه‌رو است:
#درخواست [[اجر]] در ازای ایفای [[رسالت الهی]]، از کسانی که به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[ایمان]] نیاورده بودند، بلکه با او به شدت [[مخالفت]] می‌کردند، معقول نیست. درخواست اجر، در جایی معقول است که کسی کاری را انجام داده که برای دیگران سودمند است، و آنان به سودمندی آن کار معتقدند، و از آن [[رضایت]] دارند، اما در مورد کاری که کسی انجام می‌دهد که از نظر دیگران نه تنها مفید نیست، بلکه زیانبار می‌باشد، و آنان آن کار را [[نادرست]] دانسته و با فاعلش به مخالفت برمی‌خیزند، نامعقول است، و پیامبر اکرم{{صل}} هرگز چنین درخواست غیر معقولی را مطرح نکرده است<ref>الصراط المستقیم، ج۱، ص۱۸۹؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۱۲۳؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۳.</ref>.
#از [[آیات]] مربوط به این که [[پیامبران]] خطاب به اقوامشان می‌گفتند: {{متن قرآن|لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا}} از شما اجر و مزد نمی‌خواهم، به دست می‌آید که هدفشان این بود که [[حجت]] را بر آنان تمام کنند، و هرگونه [[راه]] عذر و بهانه‌ای، از جمله درخواست اجر و مزد در برابر [[پیامبری]] و [[هدایت]] آنان را بر آنان ببندند، ولی مطابق این دیدگاه، [[پیامبر]]{{صل}} این سخن را وقتی به آنان گفته است که عدم ایمان آنان [[محرز]] بوده و بلکه با پیامبر به شدت مخالفت می‌کردند، پس نه ایمان آورده بودند، و نه [[امید]] به ایمانشان بود، تا طرح عدم سؤال اجر از آنان وجه معقولی داشته باشد.
#این که گفته شده مراد این است که شما اگر بر اساس ایمان به نبوتم مرا [[یاری]] نمی‌کنید لااقل بر اساس [[تعصب قومی]] و فامیلی [[پشتیبان]] من باشید، درست نیست؛ زیرا این مطلب در صورتی صحیح می‌بود که پیامبر با [[دشمن]] دیگری مواجه بود، و از آنان می‌خواست که در برابر دشمنش او را یاری دهند، ولی در این جا آنان خود، [[دشمنان پیامبر]] بودند.
#این که گفته شده مراد از [[مودت]]، ترک [[اذیت]] و [[کارشکنی]] و [[خصومت]] است، درست نیست؛ زیرا [[مشرکان قریش]] کار [[پیامبر]] را ناصواب و [[خروج از دین]] و [[آیین]] نیاکانشان می‌دانستند و آن را یک هنجارشکنی غیر قابل اغماض می‌شمردند، روشن است که در چنین موردی، رابطه [[خویشاوندی]] کارساز نیست، چنان که [[قرآن کریم]] نیز از [[مؤمنان]] می‌خواهد که پیوند [[ایمان]] را بر پیوند خویشاوندی ترجیح دهند: {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ}}<ref>«گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>.
در [[تاریخ]] نیز مواردی ذکر شده که [[کفار]] [[قریش]]، [[حرمت]] [[اعتقاد]] خود را بر حرمت خویشاوندی مقدم می‌داشتند، حتی [[پدر]] در مقابل فرزند، یا [[برادر]] در مقابل برادر می‌ایستاد، لذا چنین درخواستی از سوی پیامبر از [[مشرکان]] [[لغو]] و سفیهانه و [[باطل]] است.
روایتی که از [[ابن‌عباس]] درباره [[تفسیر]] مزبور [[نقل]] شده موقوفه است نه مرفوعه، لذا محتمل است آن‌چه [[ابن عباس]] گفته [[اجتهاد]] او است نه نقل [[کلام پیامبر]]{{صل}}، با این حال، با توجه به نکات یاد شده، نسبت چنین قولی به ابن عباس، با توجه به [[شأن]] و [[جایگاه علمی]] او، [[سازگاری]] ندارد، لذا احتمال مجعول بودن چنین روایتی قوت می‌گیرد، و با توجه به باطل بودن محتوا، [[صحت سند]] نیز کارساز نخواهد بود. در نتیجه این [[روایت]] نمی‌تواند با روایت دیگر<ref>این دو روایت، در ادامه نقل خواهد شد.</ref> از او که مرفوعه است و [[آیه مودت]] را به درخواست مودت [[خویشاوندان]] ([[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]) تفسیر کرده معارض باشد. چنان که این تفسیر، با تفسیر دیگر او که آن هم روایت مرفوعه است<ref>این دو روایت، در ادامه نقل خواهد شد.</ref>، یعنی مودت [[خداوند]] و [[رسول خدا]] در [[اطاعت]] از [[اوامر و نواهی الهی]]، منافات ندارد؛ زیرا اگر [[مودت]] [[خویشاوندان پیامبر]] را عام بگیریم، یکی از مصادیق [[اطاعت خدا]] و [[رسول]] است، و اگر خاص بگیریم، علاوه بر این که یکی از مصادیق آن است، کلید و وسیله [[شناخت]] اوامر و نواهی الهی هم می‌باشد.
*'''[[درخواست یاری]] از [[انصار]]''': مقصود از {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} همان است که در قول قبل بیان شد، ولی مخاطب، انصارند نه [[قریش]]؛ زیرا [[روایت]] شده است که آنان اموالی را نزد [[پیامبر]]{{صل}} آوردند و از او خواستند که آنها را در رفع نیازهای [[مالی]] خود [[مصرف]] کند، در این هنگام [[آیه شریفه]] نازل شد، و مفاد آن این است که من در برابر [[ابلاغ رسالت الهی]] به شما، [[اجر]] و مزدی نمی‌خواهم، ولی از شما می‌خواهم که به خاطر نسبت [[خویشاوندی]] که با شما دارم، مرا [[یاری]] کنید. خویشاوندی آنان با پیامبر{{صل}} از طریق سامی دختر [[زید نجاریه]] ([[مادر]] [[عبدالمطلب]]) و نیز دایی‌های مادرش [[آمنه بنت وهب]] بوده است<ref>روح المعانی، ج۲۰، ص۴۷؛ المیزان، ج۱۸، ص۴۳.</ref>. '''ارزیابی''': در [[محبت]] و [[نصرت]] انصار نسبت به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} جای کم‌ترین تردیدی وجود ندارد، چنان که در [[قرآن کریم]] بر این ویژگی مورد [[مدح]] و [[ستایش]] قرار گرفته‌اند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ}}<ref>«و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند». سوره حشر، آیه ۹.</ref>. بنابراین، با وجود چنین [[باور]] و [[احساس]] عمیق [[ایمانی]] در انصار که منشأ محبت و نصرت انصار نسبت به پیامبر اکرم{{صل}} بود، درخواست محبت و نصرت ناشی از رابطه خویشاوندی - آن هم خویشاوندی از طریق [[زنان]] که مورد اهتمام [[عرب]] نبود- وجه معقولی نخواهد داشت<ref>المیزان، ج۱۸، ص۴۳- ۴۴.</ref>.
*'''[[تبلیغ]] و [[هدایت]] به مقتضای رابطه [[خویشاوندی]]''': گفته شده مخاطب در [[آیه]]، [[کافران]] و [[مشرکان قریش]] می‌باشند، و مقصود آن است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خطاب به آنان فرموده است من در برابر [[ابلاغ رسالت الهی]] به شما [[اجر]] و مزدی نمی‌خواهم، ولی رابطه خویشاوندی‌ام با شما مرا بر آن داشته است که به [[ارشاد]] و هدایت شما [[اقدام]] کنم و به [[آیین اسلام]] و [[یکتاپرستی]] [[دعوت]] نمایم. این قول را [[فضل بن روزبهان]] [[اشعری]] [[نقل]] کرده است<ref>دلائل الصدق، ج۲، ص۱۲۰.</ref>. '''ارزیابی''': از [[آیات قرآن]] به روشنی به دست می‌آید که [[خط مشی]] و روشی که [[خداوند]] برای دعوت [[نبوی]] معین کرده بود، این بود که او فقط برای انجام [[رسالت الهی]] تلاش کند و [[حب]] و [[بغض]] شخصی یا فامیلی در این باره هیچ گونه تأثیری نداشته باشد، و پیامبر اکرم{{صل}} نیز جز بر اساس همین روش عمل نمی‌کرد. بنابراین [[تصور]] این که [[رسول خدا]]{{صل}} به خاطر رابطه خویشاوندی، کسانی را به آیین اسلام دعوت کرده و به خاطر بغض و [[عداوت]] شخصی نسبت به افرادی، از ارشاد و هدایت آنان روی برگردانده است، بی‌پایه است<ref>المیزان، ج۱۸، ص۴۴- ۴۵.</ref>.
*'''[[حسن معاشرت]] با [[خویشاوندان]] ([[صله ارحام]])''': پیامبر اکرم{{صل}} خطاب به [[مسلمانان]] فرموده است: من در ازای ابلاغ رسالت الهی به شما، اجر و مزدی نمی‌خواهم، جز این که از شما می‌خواهم که خویشاوندان خود را [[دوست]] بدارید و صله ارحام به جای آورید. این قول از [[عبدالله]] بن [[قاسم]] نقل شده است<ref>جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج۲۰، ص۳۳؛ روح المعانی، ج۲۵، ص۵۰.</ref>. '''ارزیابی''': از دیدگاه [[اسلام]]، [[مودت]] خویشاوندان به صورت مطلق، مطلوب نیست، بلکه آنچه مورد دعوت و توصیه اسلام است، {{متن حدیث|حُبٌّ‏ فِي‏ اللَّهِ‏}} است، بدون این که خویشاوندی در این باره خصوصیتی داشته باشد. آری، [[صله رحم]] و کمک به خویشاوندان برای [[رضایت خدا]] مورد اهتمام و [[تشویق]] اسلام است. و این احتمال که {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} کنایه از [[صله رحم]] و [[احسان]] به آنان است، درست نیست؛ زیرا تا جایی که حمل [[کلام]] بر معنای [[حقیقی]] ممکن است، نوبت به معنای کنایی و مجازی نمی‌رسد<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۵.</ref>.
*'''[[مودت]] [[طاعات]] و [[تقرب به خداوند]]''': مقصود از {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مودت و [[دوست داشتن]] طاعت‌ها و عبادت‌های [[دینی]] برای تقرب به خداوند است. این مطلب در روایتی که از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده آمده است. بر اساس این [[روایت]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است من در برابر [[رسالت الهی]] از شما [[اجر]] نمی‌خواهم، جز این که مودت [[خدا]] را برگزینید و با [[اطاعت]] از [[احکام الهی]] به سوی [[خداوند]] [[تقرب]] جویید<ref>جامع البیان، ج۲۵، ص۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۱۹۷؛ الدرالمنثور، ج۷، ص۲۹۹؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۱.</ref>؛ [[حسن بصری]]<ref>ر.ک: جامع البیان، ج۲۵، ص۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۱۹۷؛ الدرالمنثور، ج۷، ص۲۹۹؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۲۱؛ نیز ر.ک: الکشاف، ج، ص۲۲۱؛ مفاتیح الغیب، ج۲۸، ص۱۶۴؛ تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۹۰-۹۱؛ روح المعانی، ج۲۵، ص۵۱.</ref>، ابوعلی جبایی و ابومسلم<ref>مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۲۸.</ref> این قول را برگزیده‌اند. مراغی، پس از نقل سخن حسن بصری، گفته است: مودت [[پیامبر]]{{صل}} و اقربای آن [[حضرت]] و [[خویشاوندان]] [[مسلمانان]] نیز داخل در این قول می‌باشد؛ زیرا کسی که [[تقرب به خدا]] می‌جوید، [[رسول خدا]]{{صل}} را [[دوست]] می‌دارد و [[خویشاوندان پیامبر]]{{صل}} و [[خویشاوند]] مسلمانان را گرامی خواهد داشت<ref>تفسیر المراغی، ج۲۵، ص۳۹.</ref>.
'''ارزیابی'''
#اگر خطاب در این [[آیه]] شامل [[مشرکان]] نیز باشد، دارای ابهام خواهد بود؛ زیرا آنان [[پرستش]] [[بت‌ها]] را تقرب به خداوند می‌دانستند و می‌گفتند: {{متن قرآن|مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى}}<ref>«ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم» سوره زمر، آیه ۳.</ref>، و می‌گفتند: {{متن قرآن|هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ}}<ref>«و می‌گویند اینان میانجی‌های ما نزد خداوندند» سوره یونس، آیه ۱۸.</ref>، که با [[مقام]] و [[رسالت]] [[نبوی]] در [[دعوت به توحید]] [[خالص]]، [[سازگاری]] ندارد.
#آن‌چه در [[آیه]] به کار رفته، [[مودت]] است نه تودّد، و مراد از مودت، [[حب]] آنان نسبت به [[خداوند]] در [[تقرب]] به او از طریق [[طاعات]] است، ولی در [[کلام الهی]] مودت به معنای حب بند گان نسبت به [[خدای سبحان]] به کار نرفته است، اما عکس آن، یعنی مودت خداوند نسبت به [[بندگان]] به کار رفته است، مانند: {{متن قرآن|إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ}}<ref>«بی‌گمان پروردگار من بخشاینده‌ای دوستدار است» سوره هود، آیه ۹۰.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ}}<ref>«و او آمرزگار دوستدار است» سوره بروج، آیه ۱۴.</ref>، وجه آن این است که لفظ مودت، به رعایت حال متعلق مودت (کسی که مورد مودت واقع می‌شود) و [[تفقد]] نسبت به او اشعار دارد، لذا راغب اصفهانی از برخی حکایت کرده است که مودت خداوند نسبت به عباد، مراعات کردن حال آنان است<ref>المیزان، ج۱۸، ص۴۵- ۴۶.</ref>.
*'''مودت [[خاندان پیامبر]]{{صل}}''': آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} خطاب به [[مؤمنان]] است؛ زیرا در ابتدای آیه فرموده است: {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>: آن ([[وعده]] [[بهشت]] [[رضوان]] و نعمت‌های بی‌شمار آنکه در آیه قبل مطرح شده است) چیزی است که خداوند به بندگان [[مؤمن]] و [[صالح]] خود [[بشارت]] می‌دهد، سپس فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.
'''طرفداران'''
این قول، طرفداران بسیاری دارد؛ زیرا علاوه بر این که مورد [[اجماع]] [[عالمان شیعه]] است<ref>چنان که شیخ طوسی، پس از نقل آن گفته است: «این قول، مختار ما و اصحاب ماست»، التبیان، ج۹، ص۱۵۹.</ref>، شماری از [[عالمان]] و [[مفسران اهل سنت]] نیز آن را برگزیده‌اند. در این جا سخن تعدادی از آنان را بازگو می‌کنیم.
# [[محمد بن ادریس شافعی]] (م ۲۰۴ ه‍): وی در [[مدح]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} چنین سروده است: {{عربی|یا آل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القرآن أنزله کفاکم من عظیم الفخر أنکم من لم یصل علیکم لا صلاة له}}<ref>دیوان الامام الشافعی، ص۵۶.</ref> ای [[خاندان رسول خدا]]، [[خداوند]] [[محبت]] شما را در [[قرآن]] [[واجب]] کرده است. درباره [[فخر]] [[عظیم]] شما همین کافی است که کسی که [در تشهد [[نماز]]] بر شما [[صلوات]] نفرستد، نمازش پذیرفته (یا کامل) نیست. [[بیت]] اول، به [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} اشاره دارد، و بیت دوم، ناظر به [[آیه صلوات]] ([[احزاب]]/۵۶) می‌باشد.
# [[ابوعمرو جاحظ]] (م / ۲۵۵): وی، با این که نسبت به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دیدگاه سلبی داشت و [[فضایل]] آن [[حضرت]] را [[انکار]] می‌کرد<ref>ر.ک: بحوث فی الملل و النحل، ج۳، ص۲۴۳.</ref>، در یکی از رساله‌های خود به آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} اشاره کرده و آن را [[دلیل]] بر [[وجوب]] [[مودت]] و [[محبت اهل بیت پیامبر]] اکرم{{صل}} دانسته و با استناد به آیه {{متن قرآن|وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ}}<ref>«و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۴.</ref> گفته است [[روز قیامت]] از مودت اهل بیت پیامبر{{صل}} مورد سؤال واقع خواهیم شد<ref>ینابیع المودة، ص۱۸۱، نقل از رساله جاحظ.</ref>.
# [[جارالله زمخشری]] (م/ ۵۲۸): وی، در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مقصود از “قربی” را [[خویشاوندان پیامبر]]{{صل}} دانسته و در این باره دو وجه را بیان کرده است. وجه اول عموم خویشاوندان پیامبر{{صل}} را شامل می‌شود، و وجه دوم به امیرالمؤمنین، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} اختصاص دارد. وی در این باره به [[روایت]] [[ابن عباس]] استناد کرده که وقتی آیه نازل شد، از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد [[خویشاوندان]] شما که مودت آنان بر ما واجب است چه کسانی‌اند، پیامبر{{صل}} فرمود: [[علی]]، فاطمه، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}}، آن گاه شماری از [[روایات]] را که بر [[وجوب محبت اهل بیت پیامبر]]{{صل}} دلالت می‌کنند به عنوان مؤید ذکر کرده است.
[[زمخشری]]، اگر چه دو قول دیگر در [[تفسیر آیه]] را نیز [[نقل]] کرده است، ولی آن دو را با لفظ “قیل” (گفته شده است)، که نشانه [[ضعف]] و [[نادرستی]] آن است، تعبیر کرده است<ref>الکشاف، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۲۱.</ref>.
# [[فخرالدین رازی]] (م / ۶۰۶ ه‍): وی، درباره این که مقصود از {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چیست، سه قول را نقل کرده است که یکی از آنها این است که مقصود [[مودت]] [[خویشاوندان پیامبر]] است<ref>دو قول دیگر، یکی این است که آیه خطاب به مشرکان قریش است و مقصود رعایت حرمت خویشاوندی با پیامبر{{صل}} است و دیگر، قول حسن بصری که مقصود مودت خدا و تقرب به او از طریق طاعات است.</ref>. اگر چه [[رازی]]، دیدگاه خود را به صورت آشکار بیان نکرده است، ولی در ادامه، روایات مربوط به وجوب محبت اهل بیت پیامبر{{صل}} را نقل کرده و درباره [[تعیین]] [[آل پیامبر]]{{صل}} گفته است: “از نظر من، [[آل محمد]]{{صل}} کسانی‌اند که امرشان به او باز می‌گردد، پس هر کس انتساب و ارتباطش با [[پیامبر]]{{صل}} بیش‌تر بوده باشد، او آل پیامبر{{صل}} خواهد بود، و شکی نیست که [[ارتباط]] [[فاطمه]]، [[علی]]، حسن و حسین{{عم}} به پیامبر{{صل}} از همه شدیدتر بود، و این مطلبی است که نقل [[متواتر]] بیان‌گر آن است، لذا آنان آل پیامبر{{صل}} می‌باشند... بنابراین، [[ثابت]] شد که این چهار تن، [[اقارب]] ([[خویشاوندان]]) پیامبر{{صل}} می‌باشند<ref>مفاتیح الغیب، ج۲۸، ص۱۶۴- ۱۶۶.</ref>. از این مطلب رازی، به روشنی به دست می‌آید که وی، مقصود از “قربی” در [[آیه]] مورد بحث را، خویشاوندان خاص پیامبر{{صل}} می‌داند<ref>شیخ مؤمن شبلنجی شافعی نیز بر آن است که زمخشری و رازی همین دیدگاه را برگزیده‌اند. نورالابصار، ص۲۲۴ - ۲۲۵.</ref>.
# [[ناصرالدین بیضاوی]] (م / ۶۸۵ ه‍): وی، در [[تفسیر]] “الموده فی القربی” سه وجه را ذکر نموده است:
##مرا [[دوست]] بدارید، به خاطر [[خویشاوندی]] با شما؛
##خویشاوندانم را دوست بدارید؛
##در [[تقرب به خداوند]] از طریق [[طاعت]] و [[عمل صالح]]، [[خدا]] و رسولش را دوست بدارید. اگر چه [[بیضاوی]]، آشکارا وجه خاصی را برنگزیده است، ولی با توجه به این که برای وجه اول و سوم هیچ [[دلیل]] و شاهدی نیاورده است، اما برای وجه دوم، [[روایت]] [[ابن عباس]] را [[شاهد]] آورده است، و نیز {{متن قرآن|حَسَنَةً}} در {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً}}<ref>«و هر کس کاری نیک انجام دهد» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> را به [[طاعت الهی]] به ویژه [[محبت]] [[خاندان پیامبر]]{{صل}} [[تفسیر]] کرده است، می‌توان گفت: مختار او همان وجه دوم بوده است<ref>تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۹۰-۹۱.</ref>.
# [[محمد بن طلحه شافعی]] (م /۶۵۲ ه‍): وی درباره “ذوی القربی” بودن [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} گفته است: “ناقلان [[اخبار]] مقبوله، تصریح کرده و حاملان آثار منقول با سندهای صحیح از [[سعید بن جبیر]] از ابن عباس [[نقل]] کرده‌اند که وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> نازل شد، گفتند: ای [[رسول خدا]] این کسانی که مودتشان بر ما [[واجب]] شده، کیستند؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسر آنان”<ref>مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۵۲.</ref>.
# [[محی الدین عربی]] (م / ۶۳۸ ه‍): وی در [[تفسیر آیه]] گفته است: استثناء در آیه منقطع است، و {{متن قرآن|فِي الْقُرْبَى}} متعلق به مقدر است، یعنی [[مودت]] محقق در [[قربی]]، و معنای آن [[نفی]] [[اجر]] است؛ زیرا ثمره مودت [[اهل]] [[قرابت]] پیامبر به خود [[مسلمانان]] باز می‌گردد، چون سبب [[نجات]] آنان است، به دلیل این که مودت، مقتضی مناسبت [[روحانی]] و مستلزم [[اجتماع]] آنان در [[قیامت]] است، چنان که پیامبر{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|المرء یحشر مع من أحب}}: [[انسان]] با کسی که دوستش دارد، [[محشور]] خواهد شد، بنابراین، مودت، اجر برای پیامبر نخواهد بود... و آنان همان کسانی هستند که در [[حدیثی]] که [[روایت]] شده، آمده‌اند که عبارتند از [[علی]]، [[فاطمه]] و دو پسر آن دو. با این که [[رسول خدا]]{{صل}} [[فرزندان]] و [[خویشاوندان]] دیگری نیز داشت، ولی آنان را ذکر نکرده، و [[امت]] را بر [[محبت]] آنان- آن گونه که بر محبت این چهار نفر [[تشویق]] کرده - تشویق نکرده است. از آنجا که [[قرابت]] نَسَبی مقتضی مناسبت مزاجی است که آن، مجانست [[روحانی]] را اقتضا می‌کند، فرزندان آنان که [[پیروان]] آنان می‌باشند، در [[حکم]] آنان‌اند، بدین جهت بر [[احسان]] و محبت به آنان [[ترغیب]] نموده و از [[ظلم]] و [[ایذاء]] به آنان [[نهی]] کرده است، [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: “بهشت بر کسی که به [[اهل بیت]] من ظلم کند و عترتم را [[اذیت]] کند [[حرام]] شده است و هر کس به یکی از [[فرزندان عبدالمطلب]] خدمتی بکند و [[پاداش]] او را ندهد، من در [[قیامت]] به او پاداش خواهم داد”، نیز فرموده است: “کسی که بر [[حب]] [[آل محمد]]{{صل}} از [[دنیا]] برود، آمرزیده از دنیا رفته است”. وی، در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}}<ref>«و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> گفته است: “هر کس با محبت ورزیدن به آل محمد حسنه‌ای را انجام دهد، به خاطر [[پیروی]] از [[راه]] و روش آنان، بر حسنه‌اش می‌افزاییم؛ زیرا محبت مزبور جز با صفای [[استعداد]] و بقای [[فطرت]] حاصل نمی‌شود، و این محبت سبب [[توفیق]] در پیروی و [[پذیرش]] [[هدایت]] و دست‌یابی به [[مقام]] [[مشاهده]] می‌گردد، و صاحب آن از [[اهل ولایت]] می‌شود و در قیامت با آنان [[محشور]] می‌گردد”<ref>تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>.
# [[ابن صباغ مالکی]] (م / ۸۵۵ ه‍): وی، نخست روایت [[ابن عباس]] را درباره این که مقصود از [[قربی]] در [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} علی، فاطمه، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} است، [[نقل]] کرده و پس از آن، روایت دیگر ابن عباس را در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا}}<ref>«و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> [[نقل]] کرده که {{متن قرآن|حَسَنَةً}} را به [[مودت اهل بیت]]{{عم}} تفسیر نموده است. آن گاه گفته است: “اینان همان [[اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} هستند که به خاطر [[تطهیر]] [[الهی]] به قله کمال دست یافته و سزاوار مراتب توقیر، [[تعظیم]] و اجلال می‌باشند”<ref>الفصول المهمة، ص۲۹.</ref>.
# [[حافظ ابراهیم جوینی خراسانی]] ([[قرن هفتم]] و هشتم [[هجری]]): وی، در مقدمه کتاب “فرائد السمطین” گفته است: “سمط<ref>نخی است که دانه‌های تسبیح یا مروارید و مانند آن را به آن می‌کشند، وقتی که آن دانه‌ها در آن باشد.</ref> دیگر، مشتمل بر اخباری است که از [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[فضائل]] [[آل]] و [[عترت]] او وارد شده است، کسانی که [[خداوند]] آنان را [[برگزیده]] و [[محبت]] به آنان را مایه [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] قرار داده و [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را در [[شأن]] آنان نازل کرده است”<ref>فرائد السمطین، ج۱، ص۲۰.</ref>.
# [[ابن حجر مکی]] (م / ۹۷۴ ه‍): وی، باب یازدهم کتاب “الصواعق المحرقه” را به بیان فضائل [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} اختصاص داده است. در مقدمه این باب، منشأ و سرچشمه [[اهل‌بیت پیامبر]]{{صل}} را [[ازدواج]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[فاطمه زهرا]]{{س}} دانسته است. [[ابن حجر]] چهارده [[آیه قرآنی]] را درباره [[فضایل اهل بیت]]{{عم}} نقل و تفسیر کرده که چهاردهمین آن، آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} است. در تفسیر این آیه، نخست پنج [[روایت]] را نقل کرده که بیان‌گر آن است که مقصود ان از “قربی” اقربای [[پیامبر]]{{صل}} است. در چهار روایت تصریح شده که اهل بیت خاص (امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، [[امام حسن]]، [[امام حسین]] و [[امام زین‌العابدین]] و دیگر [[امامان]] [[اهل‌بیت]]{{عم}}) مقصود است، تنها در یک روایت {{متن حدیث|الْمَوَدَّةُ لِآلِ‏ مُحَمَّدٍ}} به صورت مطلق ذکر شده است. ابن حجر، در ادامه، دو روایت دیگر از [[ابن عباس]] را [[نقل]] کرده که در یکی {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} به [[مودت]] [[پیامبر]] از سوی [[قریش]]، و در دیگری به مودت [[خداوند]] و [[تقرب]] به سوی او از طریق [[طاعات]] [[الهی]] [[تفسیر]] شده است. به [[اعتقاد]] وی، این دو [[روایت]] با روایت اول ناسازگار نیستند؛ زیرا از سویی، [[روایات]] دال بر مودت [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به طریق اولی، بر [[وجوب]] مودت پیامبر نیز دلالت می‌کنند، و از سوی دیگر، [[محبت اهل بیت پیامبر]]{{صل}} از مصادیق مودت خداوند و تقرب به او می‌باشد<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۱۱- ۲۱۲.</ref>.
# [[سید علی بن شهاب همدانی]] (م / ۷۸۶ ه‍): وی، درباره انگیزه‌اش برای تألیف [[کتاب]]{{عربی|مودة القربی و أهل العباء}} گفته است: “از آنجا که مودت [[آل پیامبر]]{{صل}} مورد سؤال واقع خواهد شد، چرا که خداوند، به پیامبر{{صل}} [[دستور]] داده است که از [[امت]] خود چیزی جز مودت {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} را سؤال نکند، و آن، سبب [[نجات]] [[محبان]] و موجب وصول آنان به پیامبر{{صل}} و [[آل]] او است، چنان که فرموده است: {{متن حدیث|الْمَرْءُ مَعَ‏ مَنْ‏ أَحَبَّ‏}}: [[انسان]] با کسی خواهد بود که او را [[دوست]] می‌دارد، بدین جهت کسی که طالب طریق وصول و منهج قبول است، باید [[محبت]] [[رسول]] و [[مودت اهل بیت]] [[بتول]] را [[طلب]] کند، و آن جز با [[شناخت]] [[فضایل]] آل پیامبر{{صل}} به دست نمی‌آید، و [[معرفت]] آنان در گرو شناخت [[اخبار]] پیامبر{{صل}} درباره آنان است، بدین جهت من به [[نگارش]] این کتاب [[اقدام]] نمودم”<ref>ینابیع المودة، ص۲۸۴- ۲۸۵.</ref>.
# [[حافظ بخاری]] معروف به [[خواجه پارسا]] (م / ۸۲۲ ه‍) مؤلف کتاب “فصل الخطاب”: وی، دو روایت را درباره این که مقصود از “قربی” در [[آیه]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}، اهل بیت پیامبر{{صل}} - خصوصاً [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} است، نقل کرده است، آن گاه گفته است: “ثمره مودت آنان به خودشان باز می‌گردد، چنان که فرمود: {{متن قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ}}<ref>«بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است» سوره سبأ، آیه ۴۷.</ref> زیرا [[مودت]]، مناسبتی [[روحانی]] را اقتضا می‌کند که آن نیز مستلزم [[اجتماع]] با آنان در [[قیامت]] خواهد بود، چنان که در [[حدیث]] {{متن حدیث|الْمَرْءُ مَعَ‏ مَنْ‏ أَحَبَّ‏}} بیان شده است”<ref>ینابیع المودة، ص۴۲۸ - ۴۲۹.</ref>.
# [[شیخ مؤمن شبلنجی شافعی]] (م / ۱۳۰۸ ه‍): وی، در این باره گفته است: “آن‌چه ما بیان کردیم که [[اهل‌بیت]] عبارتند از [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}}، مطلبی است که [[فخر رازی]] در تفسیرش، و [[زمخشری]] در کشاف به آن [[گرایش]] یافته‌اند. عبارت زمخشری در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} چنین است: هنگامی که [[آیه]] نازل شد، به [[پیامبر]]{{صل}} گفته شد: ای [[رسول خدا]] اقربای شما که مودتشان بر ما [[واجب]] شده است، چه کسانی‌اند؟ پیامبر{{صل}} فرمود: علی، فاطمه و دو پسر آنان می‌باشند<ref>نور الابصار، ص۲۲۴- ۲۲۵.</ref>.
# [[شیخ سلیمان قندوزی حنفی]] (م / ۱۲۹۴ ه‍): وی، گفته است: “خدای تبارک و تعالی در آیه {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} مودت اقربا و [[اهل بیت]] پیامبرش را واجب کرده است”<ref>ینابیع المودة، ص۶.</ref>. وی، در جایی دیگر گفته است: [[حافظ]] جمال‌الدین [[زرندی]] از ابی الطفیل و جعفربن [[حبان]] [[روایت]] کرده که گفته‌اند: [[حسن بن علی]]{{ع}} پس از [[وفات]] پدرش، خطبه‌ای ایراد کرد و در آن [[خطبه]] خودش را معرفی نمود، از آن جمله فرمود: من از [[اهل]] بیتی هستم که [[خداوند]] مودت آنان را واجب کرده و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>ینابیع المودة، ص۱۲.</ref>.
[[قندوزی]]، باب ۳۲ کتاب خود را به تفسیر آیه {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}} اختصاص داده، و روایت مربوط به این که مقصود از “قربی” در آیه، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} خصوصاً، علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} است را [[نقل]] کرده است<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۴.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۹۹-۱۱۳.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۳٬۳۶۴

ویرایش