اشعث بن قیس کندی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←انحراف اخلاقی و ایمانی اشعث
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
==[[انحراف]] [[اخلاقی]] و [[ایمانی]] [[اشعث]]== | ==[[انحراف]] [[اخلاقی]] و [[ایمانی]] [[اشعث]]== | ||
[[اشعث]] همانگونه که در [[امور سیاسی]] مرتکب انحرافهای مختلف گردید، در امور [[اخلاقی]] و [[ایمانی]] نیز مرتکب انحرافهایی شده است که | [[اشعث]] همانگونه که در [[امور سیاسی]] مرتکب انحرافهای مختلف گردید، در امور [[اخلاقی]] و [[ایمانی]] نیز مرتکب انحرافهایی شده است که چهار نمونه آنرا ذکر میکنیم: | ||
#زمانی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از اشعث و جمعی دیگر از [[اصحاب]] خواست [[شهادت]] دهند که در [[غدیر خم]] [[شاهد]] بودند و [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}؛ جمعی از [[اصحاب]] از جمله: [[ابوایوب انصاری]]، [[خزیمة بن ثابت]] و... برخاستند و [[شهادت]] دادند. به قولی چهار نفر از [[اصحاب]] مثل: [[اشعث بن قیس]]، [[انس بن مالک]]، [[خالد بن یزید بجلی]] و [[براء بن عازب]] [[کتمان]] [[حقیقت]] کردند و حاضر نشدند [[شهادت]] دهند؟ لذا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[حق]] آنان [[نفرین]] کرد و [[اشعث]] [[مبتلا]] به کوری شد و [[انس بن مالک]] [[مبتلا]] به برص<ref>نوعی سفیدی در پوست بدن و صورت و دست، ظاهر میشود و معروف به لک پیسی است.</ref> گردید و...<ref>رجال کشی، ص۴۵، ح۹۵ و خصال صدوق، ج۱، ص۲۱۹، باب الاربعة.</ref>. [[جابر بن عبدالله انصاری]] در ادامه و بعد از [[نقل حدیث]] فوق میافزاید: به [[خدا]] [[سوگند]] [[انس بن مالک]] را دیدم که [[مبتلا]] به برص شد و هر چه [[عمامه]] بر سر میگذاشت تا برص پوشیده گردد، نمیشد و [[اشعث بن قیس]] را دیدم در حالی که چشمانش کور شده بود، به طوری که خودش میگفت: [[خدا]] را [[شکر]] که به دعای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} کور شدم و مرا به [[عذاب]] [[آخرت]] [[نفرین]] ننمود<ref>خصال صدوق، ج۱، ص۲۱۹، باب الاربعه، ح۴۴.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۹۶-۱۹۹.</ref> | #زمانی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از اشعث و جمعی دیگر از [[اصحاب]] خواست [[شهادت]] دهند که در [[غدیر خم]] [[شاهد]] بودند و [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}؛ جمعی از [[اصحاب]] از جمله: [[ابوایوب انصاری]]، [[خزیمة بن ثابت]] و... برخاستند و [[شهادت]] دادند. به قولی چهار نفر از [[اصحاب]] مثل: [[اشعث بن قیس]]، [[انس بن مالک]]، [[خالد بن یزید بجلی]] و [[براء بن عازب]] [[کتمان]] [[حقیقت]] کردند و حاضر نشدند [[شهادت]] دهند؟ لذا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[حق]] آنان [[نفرین]] کرد و [[اشعث]] [[مبتلا]] به کوری شد و [[انس بن مالک]] [[مبتلا]] به برص<ref>نوعی سفیدی در پوست بدن و صورت و دست، ظاهر میشود و معروف به لک پیسی است.</ref> گردید و...<ref>رجال کشی، ص۴۵، ح۹۵ و خصال صدوق، ج۱، ص۲۱۹، باب الاربعة.</ref>. [[جابر بن عبدالله انصاری]] در ادامه و بعد از [[نقل حدیث]] فوق میافزاید: به [[خدا]] [[سوگند]] [[انس بن مالک]] را دیدم که [[مبتلا]] به برص شد و هر چه [[عمامه]] بر سر میگذاشت تا برص پوشیده گردد، نمیشد و [[اشعث بن قیس]] را دیدم در حالی که چشمانش کور شده بود، به طوری که خودش میگفت: [[خدا]] را [[شکر]] که به دعای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} کور شدم و مرا به [[عذاب]] [[آخرت]] [[نفرین]] ننمود<ref>خصال صدوق، ج۱، ص۲۱۹، باب الاربعه، ح۴۴.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۹۶-۱۹۹.</ref> | ||
#اسرافکاری: [[اشعث]] در [[زندگی شخصی]] خویش مردی مسرف بوده است. نواده او [[قیس بن محمد بن اشعث]] گوید: “او زمانی که به امر [[عثمان]]، استاندار [[آذربایجان]] بود یکبار بر چیزی قسم خورد و بعد از آن پانزده هزار [[درهم]] برای [[کفاره]] قسم خویش پرداخت”<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ص۴۱.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱.</ref>. | #اسرافکاری: [[اشعث]] در [[زندگی شخصی]] خویش مردی مسرف بوده است. نواده او [[قیس بن محمد بن اشعث]] گوید: “او زمانی که به امر [[عثمان]]، استاندار [[آذربایجان]] بود یکبار بر چیزی قسم خورد و بعد از آن پانزده هزار [[درهم]] برای [[کفاره]] قسم خویش پرداخت”<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ص۴۱.</ref><ref>[[محمد تقی افشار|افشار، محمد تقی]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۳۵۱.</ref>. |