|
|
خط ۲۵: |
خط ۲۵: |
|
| |
|
| ==نزول سوره عادیات== | | ==نزول سوره عادیات== |
| در بعضی [[تفاسیر]] و [[منابع روایی]]، نزول سوره عادیات پس از غزوه [[ذات السلاسل]] دانسته شده است.
| |
|
| |
| بر اساس این منابع، پس از پیروزی [[امام علی]]{{ع}} بر [[دشمن]]، جبرئیل در همان [[روز]] در مدینه بر پیامبر{{صل}} نازل شد و همراه اعلام این خبر، سوره عادیات را بر آن [[حضرت]] نازل کرد.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۳۶ـ۴۳۸؛ تفسیر فرات الکوفی، ج ۱، ص ۵۹۱ ـ ۶۰۲؛ بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۶۷ـ۷۳.</ref> برپایه روایت منسوب به [[ابوذر]]، رسول خدا{{صل}} برای [[نماز فجر]] به [[مسجد]] آمد و این [[سوره]] را در [[نماز صبح]] قرائت کرد <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۹۳.</ref> و در پایان [[نماز]]، [[اصحاب]] از وجود این [[سوره]] بیاطلاعی اظهار کردند و [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیروزی]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[نزول]] این سوره در این باره را به [[آگاهی]] آنان رساند.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۰۳.</ref> در این سوره پس از [[سوگند]] به اسبانی که از سرعت دویدن به نفس نفس افتادهاند و از سُم پاهایشان [[آتش]] میجهد و صبحگاهان [[هجوم]] میبرند و گرد و غبار به هوا میپراکنند و در میان جمع ([[دشمن]]) قرار میگیرند، از [[ناسپاسی]] [[انسان]] نسبت به پروردگارش و [[بخل]] ورزیاش بر اثر [[دوستی]] [[مال]] یاد میکند و در [[آیات]] پایانی سوره درباره [[برانگیخته شدن]] دوبارهاش پس از [[مرگ]] و افشای همه [[اسرار]] درونیاش به انسان هشدار میدهد: {{متن قرآن|وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا إِنَّ الإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ أَفَلا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَّخَبِيرٌ }} <ref> سوگند به آن اسبان دونده (که) نفس زنان (تاختند)، و به (اسبان) اخگرافروز (با سم از سنگ راه)، و به آن اسبان تازنده در پگاهان، که با آن (تاختن)، غباری برانگیختند، و با آن (تاختن)، در میان جمعی (از دشمنان) درآمدند، که انسان به پروردگارش بسیار ناسپاس است، و بیگمان او بر این، گواه است، و به راستی او بسیار دوستدار دارایی است. آیا نمیداند (چه بر سرش میآید) آنگاه که: آنچه در گورهاست، زیر و رو گردد، و آنچه در دلهاست فاش گردد، بیگمان در آن روز پروردگارشان از آنان نیک آگاه است؛ سوره عادیات، آیه:۱-۱۱.</ref> [[سوره عادیات]] برابر [[روایات]] ترتیب نزول، سورهای مکی است؛<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۰۱؛ الاتقان، ج ۱، ص ۷۷ـ۷۸.</ref> اما بعضی [[مفسران]] احتمالاً به جهت روایات [[شأن]] نزولی، نیز سوگندهای آغاز سوره به اسبان هجوم برنده و اینکه رسول خدا{{صل}} در [[مکه]] هیچ [[نیروی نظامی]] نداشته و درگیر هیچ [[جنگی]] نشده، نزول این سوره را در دوره [[مدنی]] دانستهاند.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۱۵۳؛ نک: المیزان، ج ۲۰، ص ۳۴۵؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۳۸.</ref> سوگندهای آغازین این سوره به روشنی بیان میکنند که موضوعِ محوری سوره، بیان ناسپاسی انسان و بخل ورزی وی است، تا اینکه در [[رستاخیز]] خدای والا پرده از ضمیرش برداشته و او را نسبت به هر آنچه انجام داده و در اعماق [[دل]] [[نهان]] داشته [[مؤاخذه]] کند. در فرض [[مدنی]] بودن [[سوره]] و حکایت [[آیات]] آن از [[فضیلت جهاد]] و [[مجاهدان در راه خدا]] باید محتوا در قالب اسلوب غیر [[سوگند]] میآمد.
| |
|
| |
| به نظر میرسد مصادیق ذکر شده در [[روایات]] با [[سیاق آیات]] [[سوره عادیات]] نیز ناسازگارند؛ برای نمونه در [[روایت]] منسوب به [[سلمان فارسی]]، آیات {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ}}<ref>«که انسان به پروردگارش بسیار ناسپاس است، و بیگمان او بر این، گواه است» سوره عادیات، آیه ۶-۷.</ref> به [[حارث بن مکیده]] حریف [[حضرت علی]]{{ع}} در این [[غزوه]] و [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ}}<ref>«و به راستی او بسیار دوستدار دارایی است» سوره عادیات، آیه ۸.</ref> به حضرت علی{{ع}} و واژه "خیر" به "[[پیروی]] از [[رسول خدا]]{{صل}}"<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۹۷.</ref> [[تفسیر]] شده، در حالی که [[سیاق]] این سه آیه پیوسته و جدایی ناپذیر است و هر سه آیه در [[مقام]] [[نکوهش]] [[انسان]] و [[دنیاطلبی]] وی هستند.
| |
|
| |
| روایات مذکور در تفسیر [[فرات]] [[کوفی]] نیز مرسل و [[ضعیف]] بوده و بیشتر [[رجال]] آن را [[مجهول الحال]] و نا [[موثق]] دانستهاند.<ref>مکاتب تفسیری، ج ۱، ص ۳۳۹ ـ ۳۴۲.</ref> روایت یاد شده در [[تفسیر قمی]] نیز افزون بر تردید در انتساب به [[علی بن ابراهیم قمی]]،<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج ۷، ص ۷۰۰ـ۷۰۳.</ref> به جهت وجود [[حسن بن علی بن ابی حمزه]] در سندش ضعیف است؛ او را در کتابهای رجال [[کذّاب]]، غالی،<ref>رجال کشی، ج ۲، ص ۷۴۲، ۸۲۷.</ref> [[ملعون]]،<ref> رجال کشی، ج ۲، ص ۸۲۷؛ رجال ابن داود، ص ۲۳۸.</ref> ضعیف، از سران [[واقفیه]] و مطعون<ref> الفهرست، ص۳۰۰؛ رجال النجاشی، ص ۳۶؛ رجال ابن غضائری، ص ۵۱.</ref> خواندهاند. آنچه در [[ارشاد]] [[شیخ مفید]] نیز در باره [[نزول]] این سوره آمده، به "[[اصحاب]] [[سیره]]" نسبت داده شده که تنها نشان دهنده [[شهرت]] این داستان در [[منابع شیعه]] در [[زمان]] [[شیخ مفید]] بوده است.
| |
|
| |
| سرانجام در جمع میان مکی بودن سوره و این روایات و با فرض وقوع این حادثه و نقشآفرینی [[امام]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در آن غزوه میتوان گفت که پس از [[پیروزی]] [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} در غزوه [[ذات السلاسل]] به [[فرماندهی]] [[علی]]{{ع}}، [[رسول خدا]]{{صل}} این [[سوره]] را درباره آنها یا در [[نماز جماعت]] صبح خود خوانده است.<ref>[[سید محمود طیب حسینی|طیب حسینی، سید محمود]]، [[ذات السلاسل (مقاله)|مقاله «ذات السلاسل»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |