ابوجهل در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[ابوجهل]] از [[دشمنان]] سرسخت [[پیامبر]] و مسلمانان بود. تلاش و [[رفتار]] خشمگینانه و [[کینه]] توزانه وی با آنان، در [[شکنجه]] تازه مسلمانانی چون [[یاسر]] و [[سمیه]]<ref>التعریف، ص ۱۷۲.</ref> که به [[قتل]] این [[زن]] و شوهر انجامید<ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۲۸.</ref>، [[تهمت]] و [[افترا]] به آنان<ref>التعریف، ص ۱۷۲.</ref>، جلوگیری از استماع [[قرآن]]<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۲۳۶.</ref>، و برقراری رابطه دیگران با [[پیامبر]]<ref> اسبابالنزول، ص ۳۸۱؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۴.</ref>، کوشش برای انعقاد [[پیمان]] [[صحیفه]] مبنی بر [[یاری]] نرساندن به [[پیامبر]]{{صل}} و کوشش بر عدم نقض آن<ref>السیر و المغازی، ص ۱۶۱ و ۱۶۶.</ref>، طرّاحی [[قتل پیامبر]]<ref>سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۸۰؛ مجمعالبیان، ج۴، ص ۸۲۶.</ref>، به راه انداختن [[جنگ بدر]]<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۹؛ یعقوبی، ج۲، ص ۴۵.</ref> و... آشکار است. | [[ابوجهل]] از [[دشمنان]] سرسخت [[پیامبر]] و مسلمانان بود. تلاش و [[رفتار]] خشمگینانه و [[کینه]] توزانه وی با آنان، در [[شکنجه]] تازه مسلمانانی چون [[یاسر]] و [[سمیه]]<ref>التعریف، ص ۱۷۲.</ref> که به [[قتل]] این [[زن]] و شوهر انجامید<ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۲۸.</ref>، [[تهمت]] و [[افترا]] به آنان<ref>التعریف، ص ۱۷۲.</ref>، جلوگیری از استماع [[قرآن]]<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۲۳۶.</ref>، و برقراری رابطه دیگران با [[پیامبر]]<ref> اسبابالنزول، ص ۳۸۱؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۴.</ref>، کوشش برای انعقاد [[پیمان]] [[صحیفه]] مبنی بر [[یاری]] نرساندن به [[پیامبر]]{{صل}} و کوشش بر عدم نقض آن<ref>السیر و المغازی، ص ۱۶۱ و ۱۶۶.</ref>، طرّاحی [[قتل پیامبر]]<ref>سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۸۰؛ مجمعالبیان، ج۴، ص ۸۲۶.</ref>، به راه انداختن [[جنگ بدر]]<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۹؛ یعقوبی، ج۲، ص ۴۵.</ref> و... آشکار است. | ||
[[ابوجهل]] وقتی شنید که [[عیّاش بن ابیربیعه]] ([[برادر]] مادریاش) به [[اسلام]] گرویده، هر شیوهای را برای بازگرداندن او به کارگرفت<ref>سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref> و هنگامی که اندک [[ملایمت]] [[ولید بن مغیره]] را به [[پیامبر]] دریافت، وی را با [[حیله]] بر آن داشت که [[کلام خداوند]] را [[سحر]] بخواند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۴.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ إِنْ هَذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ}}<ref> و گفت: این جز جادویی که آموخته میشود نیست.این جز گفتار آدمی نیست؛ سوره مدثر، آیه:۲۴-۲۵.</ref>. بیانگر این واقعه است<ref> اسباب النزول، ص ۳۸۱ و ۳۸۲.</ref>. او برای [[تضعیف]] [[پیامبر]] و [[اسلام]] از هر راهی استفاده میکرد. وقتی آیاتِ {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ لا تُبْقِي وَلا تَذَرُ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ }}<ref> و چه دانی تو که دوزخ چیست.نه بر جای مینهد و نه یله میکند. برگرداننده رنگ پوست است. بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است ؛ سوره مدثر، آیه:۲۷-۳۰.</ref>. را شنید، به قرشیان گفت: آیا هر ده تن از شما، از [[غلبه]] بر یک نفر از گماشتههای [[آتش]] ناتوانند؛ در حالی که شمار شما بیشتر است؟ رفیق شما [[پیامبر]]] خبر میدهد که [[جهنم]] نوزده گماشته دارد<ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۱۹۹؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۶.</ref>. [[اصرار]] بیش از حد و جاهلانه او بر [[مخالفت با پیامبر]] و [[اسلام]]، حتّی موجب [[خشم]] دیگر سران [[مکّه]] شد<ref>السیر و المغازی، ص ۱۶۶.</ref> و از سوی [[پیامبر]] به ([[ابوجهل]]) ملقّب گردید<ref>الاشتقاق، ص ۱۴۷؛ انساب الاشراف ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>. وی، در [[سال دوم هجری]]، در [[جنگ بدر]] که خود [[فرماندهی سپاه]] [[شرک]] را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان، در [[چاه]] (قلیب)[[بدر]] مدفون شد<ref>جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۲۴۰.</ref>. او پسر و دختری داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۵.</ref> و ابتر ماند. [[عکرمه]] ([[فرزند]] او) پس از [[فتح]] [[مکّه]] [[مسلمان]] شد، و [[پیامبر]] برای اینکه [[مسلمانی]] آزرده نشود، [[مسلمانان]] را از [[سبّ]] [[ابوجهل]] منع فرمود<ref>العقدالفرید، ج۲، ص ۳۸۶.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ ابوجهل - واسعی (مقاله)| | [[ابوجهل]] وقتی شنید که [[عیّاش بن ابیربیعه]] ([[برادر]] مادریاش) به [[اسلام]] گرویده، هر شیوهای را برای بازگرداندن او به کارگرفت<ref>سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref> و هنگامی که اندک [[ملایمت]] [[ولید بن مغیره]] را به [[پیامبر]] دریافت، وی را با [[حیله]] بر آن داشت که [[کلام خداوند]] را [[سحر]] بخواند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۴.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ إِنْ هَذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ}}<ref> و گفت: این جز جادویی که آموخته میشود نیست.این جز گفتار آدمی نیست؛ سوره مدثر، آیه:۲۴-۲۵.</ref>. بیانگر این واقعه است<ref> اسباب النزول، ص ۳۸۱ و ۳۸۲.</ref>. او برای [[تضعیف]] [[پیامبر]] و [[اسلام]] از هر راهی استفاده میکرد. وقتی آیاتِ {{متن قرآن|وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ لا تُبْقِي وَلا تَذَرُ لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ }}<ref> و چه دانی تو که دوزخ چیست.نه بر جای مینهد و نه یله میکند. برگرداننده رنگ پوست است. بر آن نوزده (نگهبان گمارده شده) است ؛ سوره مدثر، آیه:۲۷-۳۰.</ref>. را شنید، به قرشیان گفت: آیا هر ده تن از شما، از [[غلبه]] بر یک نفر از گماشتههای [[آتش]] ناتوانند؛ در حالی که شمار شما بیشتر است؟ رفیق شما [[پیامبر]]] خبر میدهد که [[جهنم]] نوزده گماشته دارد<ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۱۹۹؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۸۶.</ref>. [[اصرار]] بیش از حد و جاهلانه او بر [[مخالفت با پیامبر]] و [[اسلام]]، حتّی موجب [[خشم]] دیگر سران [[مکّه]] شد<ref>السیر و المغازی، ص ۱۶۶.</ref> و از سوی [[پیامبر]] به ([[ابوجهل]]) ملقّب گردید<ref>الاشتقاق، ص ۱۴۷؛ انساب الاشراف ج ۱، ص ۱۴۱.</ref>. وی، در [[سال دوم هجری]]، در [[جنگ بدر]] که خود [[فرماندهی سپاه]] [[شرک]] را به عهده داشت، کشته و به همراه دیگر کشتگان، در [[چاه]] (قلیب)[[بدر]] مدفون شد<ref>جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۲۴۰.</ref>. او پسر و دختری داشت؛ امّا نسلش هرگز ادامه نیافت<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۱۴۵.</ref> و ابتر ماند. [[عکرمه]] ([[فرزند]] او) پس از [[فتح]] [[مکّه]] [[مسلمان]] شد، و [[پیامبر]] برای اینکه [[مسلمانی]] آزرده نشود، [[مسلمانان]] را از [[سبّ]] [[ابوجهل]] منع فرمود<ref>العقدالفرید، ج۲، ص ۳۸۶.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوجهل - واسعی (مقاله)|مقاله «ابوجهل»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱.</ref>. | ||
==[[ابوجهل]] در شأن [[نزول]]== | ==[[ابوجهل]] در شأن [[نزول]]== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
#مفسّران، [[ابوجهل]] را یکی از [[پیشوایان]] [[کفر]] دانسته که در [[آیه]] ۱۲ سوره [[توبه]] [[مسلمانان]] به [[ستیز]] با آنان [[مأمور]] شدهاند:{{متن قرآن|وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ}}<ref> و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند؛ سوره توبه، آیه:۱۲.</ref> <ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۱۱۳؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۷.</ref> | #مفسّران، [[ابوجهل]] را یکی از [[پیشوایان]] [[کفر]] دانسته که در [[آیه]] ۱۲ سوره [[توبه]] [[مسلمانان]] به [[ستیز]] با آنان [[مأمور]] شدهاند:{{متن قرآن|وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ}}<ref> و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند؛ سوره توبه، آیه:۱۲.</ref> <ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۱۱۳؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۷.</ref> | ||
#[[ابوجهل]]، [[خداوند]] را در روز [[بدر]] به [[داوری]] خواند [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«(ای کافران!) اگر پیروزی میخواستید پیروزی به سراغتان آمد و اگر (از کفر و دشمنی) دست بردارید برای شما بهتر است و اگر باز گردید ما نیز باز میگردیم و گروه شما هرگز دستتان را نخواهند گرفت هرچند بسیار باشند و (بدانید که) خداوند با مؤمنان است» سوره انفال، آیه۱۹.</ref> نازل شد<ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۲۷۴.</ref>. [[طبرسی]] در ذیل این [[آیه]] از قول [[ابیحمزه]] آورده که [[ابوجهل]] در روز [[بدر]] گفت: پروردگارا![[دین]] ما قدیم و [[دین]] [[محمد]] [[جدید]] است؛ پس هر یک از آنان نزد تو محبوبتر و [[رضایت]] بخشتر است، اهل آن را [[یاری]] کن!<ref>مجمع البیان ج ۴، ص ۸۱۶.</ref> | #[[ابوجهل]]، [[خداوند]] را در روز [[بدر]] به [[داوری]] خواند [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«(ای کافران!) اگر پیروزی میخواستید پیروزی به سراغتان آمد و اگر (از کفر و دشمنی) دست بردارید برای شما بهتر است و اگر باز گردید ما نیز باز میگردیم و گروه شما هرگز دستتان را نخواهند گرفت هرچند بسیار باشند و (بدانید که) خداوند با مؤمنان است» سوره انفال، آیه۱۹.</ref> نازل شد<ref>جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۲۷۴.</ref>. [[طبرسی]] در ذیل این [[آیه]] از قول [[ابیحمزه]] آورده که [[ابوجهل]] در روز [[بدر]] گفت: پروردگارا![[دین]] ما قدیم و [[دین]] [[محمد]] [[جدید]] است؛ پس هر یک از آنان نزد تو محبوبتر و [[رضایت]] بخشتر است، اهل آن را [[یاری]] کن!<ref>مجمع البیان ج ۴، ص ۸۱۶.</ref> | ||
#[[ابوجهل]]، [[مشرکان]] را بر ضدّ [[پیامبر]]{{صل}} تحریک کرده، میگفت:[[محمد]]، در یثرب فرود آمده؛ پیش قراولان خویش را فرستاده و میخواهد اموالتان را بگیرد؛ بپرهیزید از اینکه دنبالهرو او باشید یا به او نزدیک شوید. به [[خدا]] [[سوگند]]! با او ساحرانی است که هرگز ندیدهام و هیچ یک از [[اصحاب]] وی را [[مشاهده]] نکردهام، جز این که با [[شیاطین]] همراه بود!<ref>ابن کثیر، ج۳، ص۲۱۱.</ref> او با این سخنان، [[آتش]] [[جنگ بدر]] را شعلهور ساخت و بخشی از مخارج آن را بر عهده گرفت. [[خداوند]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}<ref> بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند؛ سوره انفال، آیه:۳۶.</ref>. واحدی، از کلبی [[نقل]] میکند که [[آیه]]، درباره [[دوازده تن]] از [[اطعام]] کنندگان روز [[بدر]] نازل شد که یکی از آنان [[ابوجهل]] بود<ref>اسباب النزول، ص ۱۹۵.</ref>؛ همو که ده شتر خویش را در آن واقعه نحر کرد<ref>یعقوبی، ج۲، ص ۴۵.</ref>. [[ابوجهل]]، در همین [[جنگ]] کشته و [[آیه]] ۵۰ سوره [[انفال]] درباره او و دیگر کشتگان [[بدر]] نازل شد: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ}}<ref>«و کاش میدیدی هنگامی را که فرشتگان جان کافران را میگیرند به چهره و پشت آنان میکوبند و (میگویند) عذاب (آتش) سوزان را بچشید!» سوره انفال، آیه۵۰.</ref><ref>جامعالبیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۳۰؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۸۴۶.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوجهل - واسعی (مقاله)| | #[[ابوجهل]]، [[مشرکان]] را بر ضدّ [[پیامبر]]{{صل}} تحریک کرده، میگفت:[[محمد]]، در یثرب فرود آمده؛ پیش قراولان خویش را فرستاده و میخواهد اموالتان را بگیرد؛ بپرهیزید از اینکه دنبالهرو او باشید یا به او نزدیک شوید. به [[خدا]] [[سوگند]]! با او ساحرانی است که هرگز ندیدهام و هیچ یک از [[اصحاب]] وی را [[مشاهده]] نکردهام، جز این که با [[شیاطین]] همراه بود!<ref>ابن کثیر، ج۳، ص۲۱۱.</ref> او با این سخنان، [[آتش]] [[جنگ بدر]] را شعلهور ساخت و بخشی از مخارج آن را بر عهده گرفت. [[خداوند]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ}}<ref> بیگمان کافران داراییهای خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا میبخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب میگردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده میشوند؛ سوره انفال، آیه:۳۶.</ref>. واحدی، از کلبی [[نقل]] میکند که [[آیه]]، درباره [[دوازده تن]] از [[اطعام]] کنندگان روز [[بدر]] نازل شد که یکی از آنان [[ابوجهل]] بود<ref>اسباب النزول، ص ۱۹۵.</ref>؛ همو که ده شتر خویش را در آن واقعه نحر کرد<ref>یعقوبی، ج۲، ص ۴۵.</ref>. [[ابوجهل]]، در همین [[جنگ]] کشته و [[آیه]] ۵۰ سوره [[انفال]] درباره او و دیگر کشتگان [[بدر]] نازل شد: {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ}}<ref>«و کاش میدیدی هنگامی را که فرشتگان جان کافران را میگیرند به چهره و پشت آنان میکوبند و (میگویند) عذاب (آتش) سوزان را بچشید!» سوره انفال، آیه۵۰.</ref><ref>جامعالبیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۳۰؛ مجمعالبیان، ج۴، ص۸۴۶.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوجهل - واسعی (مقاله)|مقاله «ابوجهل»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |