پرش به محتوا

شبهه تعارض نصوص امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۸: خط ۷۸:
در پایان، یادآور می‌شویم ما اینجا به نقد دلایلی روایات [[اهل‌سنت]] درباره [[استخلاف]] ابوبکر درباره نماز پرداختیم و وارد [[نقد سندی]] آنها نشدیم، زیرا این روایات در [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] [[نقل]] شده است و بیشتر آنان، [[کلیه]] [[احادیث]] این دو کتاب را صحیح می‌دانند، از این رو [[نقد سندی]] در این باره فایده‌بخش نخواهد بود. با این حال، باب نقد [[علمی]] در هر مسئله یا موضوع، همواره گشوده است و می‌توان در این باره نیز با رعایت معیارهای نقد در [[علم رجال]] و [[حدیث]]، به [[نقد سندی روایات]] مزبور پرداخت، چنان‌که برخی محققان به این مسئله پرداخته‌اند<ref>ر.ک: رسالة فی صلاة أبی‌بکر، این رساله در کتاب الامامة فی أهم الکتب الکلامیه، ص۲۸۲-۳۵۶، الرسائل العشر، ص۱۸۹-۲۶۸ منتشر شده است.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۸۰-۳۸۶.</ref>
در پایان، یادآور می‌شویم ما اینجا به نقد دلایلی روایات [[اهل‌سنت]] درباره [[استخلاف]] ابوبکر درباره نماز پرداختیم و وارد [[نقد سندی]] آنها نشدیم، زیرا این روایات در [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] [[نقل]] شده است و بیشتر آنان، [[کلیه]] [[احادیث]] این دو کتاب را صحیح می‌دانند، از این رو [[نقد سندی]] در این باره فایده‌بخش نخواهد بود. با این حال، باب نقد [[علمی]] در هر مسئله یا موضوع، همواره گشوده است و می‌توان در این باره نیز با رعایت معیارهای نقد در [[علم رجال]] و [[حدیث]]، به [[نقد سندی روایات]] مزبور پرداخت، چنان‌که برخی محققان به این مسئله پرداخته‌اند<ref>ر.ک: رسالة فی صلاة أبی‌بکر، این رساله در کتاب الامامة فی أهم الکتب الکلامیه، ص۲۸۲-۳۵۶، الرسائل العشر، ص۱۸۹-۲۶۸ منتشر شده است.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۸۰-۳۸۶.</ref>


==گفتار پنجم: [[دلایل]] دیگر==
==پنجم: [[دوران سی ساله خلافت]]==
 
===دوران سی ساله [[خلافت]]===
در برخی [[کتب حدیث]] [[اهل‌سنت]]، از [[پیامبر گرامی]]{{صل}} [[روایت]] شده است: “دوران خلافت پس از من سی سال خواهد بود و پس از آن، دوران [[پادشاهی]] فرا می‌رسد”<ref>{{متن حدیث|الخلافة فی امتی ثلاثون سنة، ثم ملک بعد ذلک}} (سنن ترمذی، ج۳، ص۲۴۱، باب ما جاء فی الخلافه، حدیث ۲۲۶)؛ {{متن حدیث|خلافة النبوة ثلاثون سنة ثم یؤتی الله الملک من یشاء}} (سنن ابی‌داود، ص۷۳۲، حدیث ۴۶۴۶ و ۴۶۴۷).</ref>. [[بکریه]] و برخی علمای اهل‌سنت، این [[حدیث]] را [[دلیل]] بر [[خلافت ابوبکر]] و [[دو خلیفه]] پس از وی دانسته و آن را [[نص]] معارض با [[نصوص]] [[شیعه]] مبنی بر [[امامت بلافصل علی]]{{ع}} به شمار آورده‌اند<ref>المغنی، ج۲۰، قسمت اول، ص۱۸۹؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۵؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۶۶.</ref>.
در برخی [[کتب حدیث]] [[اهل‌سنت]]، از [[پیامبر گرامی]]{{صل}} [[روایت]] شده است: “دوران خلافت پس از من سی سال خواهد بود و پس از آن، دوران [[پادشاهی]] فرا می‌رسد”<ref>{{متن حدیث|الخلافة فی امتی ثلاثون سنة، ثم ملک بعد ذلک}} (سنن ترمذی، ج۳، ص۲۴۱، باب ما جاء فی الخلافه، حدیث ۲۲۶)؛ {{متن حدیث|خلافة النبوة ثلاثون سنة ثم یؤتی الله الملک من یشاء}} (سنن ابی‌داود، ص۷۳۲، حدیث ۴۶۴۶ و ۴۶۴۷).</ref>. [[بکریه]] و برخی علمای اهل‌سنت، این [[حدیث]] را [[دلیل]] بر [[خلافت ابوبکر]] و [[دو خلیفه]] پس از وی دانسته و آن را [[نص]] معارض با [[نصوص]] [[شیعه]] مبنی بر [[امامت بلافصل علی]]{{ع}} به شمار آورده‌اند<ref>المغنی، ج۲۰، قسمت اول، ص۱۸۹؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۵؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۶۶.</ref>.


خط ۱۰۳: خط ۱۰۱:
#از دو خبر دیگر به دست نمی‌آید کسی که پس از پیامبر{{صل}} ابوعریض یا [[بنی‌مصطلق]]، [[صدقات]] را به او می‌دهند، [[خلیفه]] [[شرعی]] پیامبر{{صل}} است یا نه تنها معنایی که از این دو خبر به دست می‌آید، این است که [[ابوبکر]]، عهده‌دار [[مقام خلافت]] خواهد بود و به مقتضای آن [[مقام]]، صدقات به او داده خواهد شد، و عطایایی را که پیامبر{{صل}} به عنوان [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] به افراد می‌داده است، ابوبکر به آنان خواهد داد. این خبر - بر فرض صحت - از [[اخبار غیبی]] پیامبر{{صل}} است، مانند [[اخبار]] او به [[عایشه]] که با امیرالمؤمنین{{ع}} خواهد جنگید و سگ‌های [[حوأب]] به وی پارس خواهند کرد<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۴۸۵.</ref> و مانند اخبار او از [[خوارج]] و [[جنگ]] کردن آنان با [[علی]]{{ع}}<ref>البدایه و النهایه، ج۷، ص۲۹۷ و ۳۰۳؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۶۷.</ref> و نظایر آنکه در [[کتاب‌های حدیث]] و [[تاریخ]] [[نقل]] شده است.
#از دو خبر دیگر به دست نمی‌آید کسی که پس از پیامبر{{صل}} ابوعریض یا [[بنی‌مصطلق]]، [[صدقات]] را به او می‌دهند، [[خلیفه]] [[شرعی]] پیامبر{{صل}} است یا نه تنها معنایی که از این دو خبر به دست می‌آید، این است که [[ابوبکر]]، عهده‌دار [[مقام خلافت]] خواهد بود و به مقتضای آن [[مقام]]، صدقات به او داده خواهد شد، و عطایایی را که پیامبر{{صل}} به عنوان [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] به افراد می‌داده است، ابوبکر به آنان خواهد داد. این خبر - بر فرض صحت - از [[اخبار غیبی]] پیامبر{{صل}} است، مانند [[اخبار]] او به [[عایشه]] که با امیرالمؤمنین{{ع}} خواهد جنگید و سگ‌های [[حوأب]] به وی پارس خواهند کرد<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۴۸۵.</ref> و مانند اخبار او از [[خوارج]] و [[جنگ]] کردن آنان با [[علی]]{{ع}}<ref>البدایه و النهایه، ج۷، ص۲۹۷ و ۳۰۳؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۶۷.</ref> و نظایر آنکه در [[کتاب‌های حدیث]] و [[تاریخ]] [[نقل]] شده است.
# اخبار مربوط به [[منصوص بودن]] [[خلافت ابوبکر]] با [[اخبار صحیح]] از نظر [[اهل‌سنت]]- که بر [[نفی]] [[نص]] بر [[خلافت]] او دلالت می‌کند-<ref>صحیح بخاری، بحاشیة السندی، ج۴، ص۲۴۸، کتاب الاحکام، باب الاستخلاف؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۴، کتاب المارة، باب الاستخلاف، حدیث ۱۸۲۳، و ۲۳۸۵.</ref> معارض است. اکثر [[اهل‌سنّت]]، [[اخبار]] دسته دوم را [[برگزیده]] و [[خلافت ابوبکر]] را از [[راه]] [[بیعت]] و [[اجماع]] [[اثبات]] کرده‌اند<ref>متکلمان اشعری عدم نص بر خلافت ابوبکر را مسلم دانسته و اثبات خلافت او را منحصر در بیعت دانسته‌اند. ر.ک: تمهید الاوائل، ص۴۴۲؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۵؛ ابکار الافکار، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. طبق این دیدگاه، اخبار دال بر [[منصوص بودن]] خلافت ابوبکر (اگر دلالت آنها تمام باشد) فاقد اعتبار است. با صرف‌نظر از این مطلب، این دو دسته [[روایات]] اهل‌سنّت بر اثر [[تعارض]] از اعتبار ساقط می‌شوند، در نتیجه، [[نصوص]] [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} معارض نخواهد داشت.
# اخبار مربوط به [[منصوص بودن]] [[خلافت ابوبکر]] با [[اخبار صحیح]] از نظر [[اهل‌سنت]]- که بر [[نفی]] [[نص]] بر [[خلافت]] او دلالت می‌کند-<ref>صحیح بخاری، بحاشیة السندی، ج۴، ص۲۴۸، کتاب الاحکام، باب الاستخلاف؛ صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۴، کتاب المارة، باب الاستخلاف، حدیث ۱۸۲۳، و ۲۳۸۵.</ref> معارض است. اکثر [[اهل‌سنّت]]، [[اخبار]] دسته دوم را [[برگزیده]] و [[خلافت ابوبکر]] را از [[راه]] [[بیعت]] و [[اجماع]] [[اثبات]] کرده‌اند<ref>متکلمان اشعری عدم نص بر خلافت ابوبکر را مسلم دانسته و اثبات خلافت او را منحصر در بیعت دانسته‌اند. ر.ک: تمهید الاوائل، ص۴۴۲؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۵؛ ابکار الافکار، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. طبق این دیدگاه، اخبار دال بر [[منصوص بودن]] خلافت ابوبکر (اگر دلالت آنها تمام باشد) فاقد اعتبار است. با صرف‌نظر از این مطلب، این دو دسته [[روایات]] اهل‌سنّت بر اثر [[تعارض]] از اعتبار ساقط می‌شوند، در نتیجه، [[نصوص]] [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} معارض نخواهد داشت.
 
==ششم: [[گواهی اصحاب]]==
===[[گواهی]] [[اصحاب]]===
[[اصحاب پیامبر]]{{صل}} عموماً و [[علی]]{{ع}} خصوصاً [[ابوبکر]] را [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} می‌شناختند و او را با عبارت {{متن حدیث|يَا خَلِيفَةَ رَسُولِ اللَّهِ‌}} خطاب می‌کردند.
[[اصحاب پیامبر]]{{صل}} عموماً و [[علی]]{{ع}} خصوصاً [[ابوبکر]] را [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} می‌شناختند و او را با عبارت {{متن حدیث|يَا خَلِيفَةَ رَسُولِ اللَّهِ‌}} خطاب می‌کردند.
برخی، گواهی [[صحابه]] را [[دلیل]] [[حقانیت]] خلافت ابوبکر<ref>شرح المواقف، ج۸ ص۳۶۴.</ref>، و برخی دیگر، آن را دلیل بر منصوص بودن خلافت وی دانسته‌اند، به این بیان که خلیفه پیامبر{{صل}} آن‌گاه بر کسی [[صدق]] می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} او را [[جانشین]] خود ساخته باشد، نه اینکه صرفاً با [[رأی]] صحابه به جای او قرار گرفته باشد<ref>الفصل، ج۳، ص۲۶.</ref>.
برخی، گواهی [[صحابه]] را [[دلیل]] [[حقانیت]] خلافت ابوبکر<ref>شرح المواقف، ج۸ ص۳۶۴.</ref>، و برخی دیگر، آن را دلیل بر منصوص بودن خلافت وی دانسته‌اند، به این بیان که خلیفه پیامبر{{صل}} آن‌گاه بر کسی [[صدق]] می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} او را [[جانشین]] خود ساخته باشد، نه اینکه صرفاً با [[رأی]] صحابه به جای او قرار گرفته باشد<ref>الفصل، ج۳، ص۲۶.</ref>.
۷۵٬۸۷۱

ویرایش