دجال که خروجش از نشانه‌های غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اصل' به 'اصل'
جز (جایگزینی متن - 'اصل' به 'اصل')
خط ۸۱: خط ۸۱:
::::::[[پیغمبر]] {{صل}} فرمود: [[قیامت]] برپا نمی‌شود تا اینکه سی نفر [[دروغگو]] و [[دجال]] [[ظاهر]] شوند و بر [[خدا]] و رسولش [[دروغ]] بندند<ref>سنن ابی داود، ج ۲.</ref>. [[پیغمبر]] {{صل}} فرمود: پیش از [[خروج دجال]]، متجاوز از هفتاد نفر [[دجال]] [[ظاهر]] خواهند شد<ref>مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۳۳.</ref>.
::::::[[پیغمبر]] {{صل}} فرمود: [[قیامت]] برپا نمی‌شود تا اینکه سی نفر [[دروغگو]] و [[دجال]] [[ظاهر]] شوند و بر [[خدا]] و رسولش [[دروغ]] بندند<ref>سنن ابی داود، ج ۲.</ref>. [[پیغمبر]] {{صل}} فرمود: پیش از [[خروج دجال]]، متجاوز از هفتاد نفر [[دجال]] [[ظاهر]] خواهند شد<ref>مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۳۳.</ref>.
::::::از [[احادیث]] مذکور نیز استفاده می‌شود که [[دجال]] نام شخص معینی نیست و به هردروغگو و گمراه‌کننده‌ای اطلاق می‌شود.
::::::از [[احادیث]] مذکور نیز استفاده می‌شود که [[دجال]] نام شخص معینی نیست و به هردروغگو و گمراه‌کننده‌ای اطلاق می‌شود.
::::::خلاصه: ریشه داستان [[دجال]] را باید در کتاب مقدس و در بین [[نصاری]] پیدا کرد. بعد از آن، اکثر [[احادیث]] آن و تفصیلاتش در کتب [[اهل سنت]] و به طرق آنها است. بهرحال: [[اصل]] قضیه [[دجال]] به‌طور اجمال، بعید نیست صحت داشته باشد لکن تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد<ref>زیرا مدرک عمده آن توصیفات، دو حدیثی است که در کتاب [[بحار الانوار]] و کتب دیگر نوشته شده است، باین [[سند]]: {{متن حدیث|"مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عُثْمَانَ بِهَذَا الاسناد عَنْ مشايخه عَنْ ابي يعلي المصولي عَنْ عَبْدِ الاعلي بْنِ حَمَّادٍ عَنْ ايوب عَنْ نَافِعٍ عَنِ ابْنِ عُمَرَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ}}. وَ حديث ديگر : {{متن حدیث|الطالقاني عَنْ الجلودي عَنْ الحسين بْنِ مُعَاذٍ عَنْ قيس بْنِ حَفْصٍ عَنْ يونس بْنِ أَرْقَمَ عَنِ ابي سيار الشيباني عَنْ الضحاك بْنِ مُزَاحِمٍ عَنْ نَزَالُ بْنِ سَبْرَةَ عَنْ علي"}}.
::::::خلاصه: ریشه داستان [[دجال]] را باید در کتاب مقدس و در بین [[نصاری]] پیدا کرد. بعد از آن، اکثر [[احادیث]] آن و تفصیلاتش در کتب [[اهل سنت]] و به طرق آنها است. بهرحال: اصل قضیه [[دجال]] به‌طور اجمال، بعید نیست صحت داشته باشد لکن تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد<ref>زیرا مدرک عمده آن توصیفات، دو حدیثی است که در کتاب [[بحار الانوار]] و کتب دیگر نوشته شده است، باین [[سند]]: {{متن حدیث|"مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عُثْمَانَ بِهَذَا الاسناد عَنْ مشايخه عَنْ ابي يعلي المصولي عَنْ عَبْدِ الاعلي بْنِ حَمَّادٍ عَنْ ايوب عَنْ نَافِعٍ عَنِ ابْنِ عُمَرَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ}}. وَ حديث ديگر : {{متن حدیث|الطالقاني عَنْ الجلودي عَنْ الحسين بْنِ مُعَاذٍ عَنْ قيس بْنِ حَفْصٍ عَنْ يونس بْنِ أَرْقَمَ عَنِ ابي سيار الشيباني عَنْ الضحاك بْنِ مُزَاحِمٍ عَنْ نَزَالُ بْنِ سَبْرَةَ عَنْ علي"}}.
::::::بر دانشمندان پوشیده نیست که [[سند]] این دو [[حدیث]] قابل اعتماد نیست زیرا مامقانی درباره [[محمد]] بن [[عمر]] بن [[عثمان]] می‌نویسد: [[مجهول الحال]] است و درباره نافع نوشته: [[غلام]] ابن [[عمر]] می‌باشد و [[گمراه]] و گمراه‌کننده بوده است. و درباره [[عمر]] نوشته: احوالش معلوم نیست و درباره ضحال بن مزاحم نوشته: مدرکی که او را از [[نیکان]] قرار دهد نیافتم. و درباره نزال بن سبره نوشته: احوالش معلوم نیست.</ref>.
::::::بر دانشمندان پوشیده نیست که [[سند]] این دو [[حدیث]] قابل اعتماد نیست زیرا مامقانی درباره [[محمد]] بن [[عمر]] بن [[عثمان]] می‌نویسد: [[مجهول الحال]] است و درباره نافع نوشته: [[غلام]] ابن [[عمر]] می‌باشد و [[گمراه]] و گمراه‌کننده بوده است. و درباره [[عمر]] نوشته: احوالش معلوم نیست و درباره ضحال بن مزاحم نوشته: مدرکی که او را از [[نیکان]] قرار دهد نیافتم. و درباره نزال بن سبره نوشته: احوالش معلوم نیست.</ref>.
::::::پس بر فرض اینکه [[اصل]] قضیه [[دجال]] صحت داشته باشد اما بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته‌شده صورت حقیقی خود را از دست داده است. می‌توان چنین گفت: در [[آخر الزمان]] و نزدیک [[ظهور]] حضرت [[صاحب الامر]] {{ع}} شخصی پیدا خواهد شد که در [[دروغگویی]] و حقه‌بازی سرآمد اقرانش می‌باشد و در [[دروغگویی]] بر تمام دجال‌های گذشته [[برتری]] دارد، با ادعاهای پوچش گروهی را [[گمراه]] می‌کند. چنین جلوه می‌دهد که: حیات و [[آب]] و نان [[مردم]] به‌دست اوست. [[مردم]] به‌طوری اغفال می‌شوند که گمان می‌کنند: آسمان و [[زمین]] در [[اختیار]] اوست. در [[دروغگویی]] کارش به جایی می‌رسد که کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می‌کند. [[بهشت]] را [[جهنم]] و [[جهنم]] را [[بهشت]] جلوه می‌دهد. لکن کفرش بر هر بی‌سواد و باسوادی واضح است.
::::::پس بر فرض اینکه اصل قضیه [[دجال]] صحت داشته باشد اما بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته‌شده صورت حقیقی خود را از دست داده است. می‌توان چنین گفت: در [[آخر الزمان]] و نزدیک [[ظهور]] حضرت [[صاحب الامر]] {{ع}} شخصی پیدا خواهد شد که در [[دروغگویی]] و حقه‌بازی سرآمد اقرانش می‌باشد و در [[دروغگویی]] بر تمام دجال‌های گذشته [[برتری]] دارد، با ادعاهای پوچش گروهی را [[گمراه]] می‌کند. چنین جلوه می‌دهد که: حیات و [[آب]] و نان [[مردم]] به‌دست اوست. [[مردم]] به‌طوری اغفال می‌شوند که گمان می‌کنند: آسمان و [[زمین]] در [[اختیار]] اوست. در [[دروغگویی]] کارش به جایی می‌رسد که کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می‌کند. [[بهشت]] را [[جهنم]] و [[جهنم]] را [[بهشت]] جلوه می‌دهد. لکن کفرش بر هر بی‌سواد و باسوادی واضح است.
::::::لکن [[دلیل]] معتبری نداریم که [[صائد بن صید]]، [[دجال]] [[موعود]] و از زمان [[رسول خدا]] تا حال زنده باشد زیرا علاوه بر اینکه [[سند]] [[حدیث]] ضعیف است، [[پیغمبر]] {{صل}} درباره [[دجال]] فرمود: داخل [[مدینه]] و [[مکه]] نمی‌گردد در صورتی که [[صائد بن صید]] در این دو شهر وارد شده در [[مدینه]] [[وفات]] نمود و گروهی از [[مردم]] [[شاهد]] مرگش بودند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۹.</ref>بر فرض اینکه [[پیغمبر اکرم]]، [[صائد]] را [[دجال]] نامیده باشد، [[دجال]] لغوی یعنی دروغگوست نه [[دجال]] [[موعود]] از [[علائم الظهور]]. به عبارت دیگر، [[پیغمبر اکرم]]، [[صائد]] را ملاقات نمود و او را به‌عنوان یکی از مصادیق [[دجال]] به [[اصحاب]] خویش معرفی کرد و چون بعدا از [[خروج دجال]] در [[آخر الزمان]] [[خبر]] داد، این دو مطلب سبب اشتباه [[مردم]] شد و گمان کردند [[صائد]] که [[پیغمبر]] او را [[دجال]] نامیده همان دجالی است که باید در [[آخر الزمان]] [[خروج]] کند و از همین موضوع، زنده ماندن و [[عمر]] طویل را برایش نتیجه گرفتند»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۲۲۴-۲۲۷.</ref>.
::::::لکن [[دلیل]] معتبری نداریم که [[صائد بن صید]]، [[دجال]] [[موعود]] و از زمان [[رسول خدا]] تا حال زنده باشد زیرا علاوه بر اینکه [[سند]] [[حدیث]] ضعیف است، [[پیغمبر]] {{صل}} درباره [[دجال]] فرمود: داخل [[مدینه]] و [[مکه]] نمی‌گردد در صورتی که [[صائد بن صید]] در این دو شهر وارد شده در [[مدینه]] [[وفات]] نمود و گروهی از [[مردم]] [[شاهد]] مرگش بودند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۹.</ref>بر فرض اینکه [[پیغمبر اکرم]]، [[صائد]] را [[دجال]] نامیده باشد، [[دجال]] لغوی یعنی دروغگوست نه [[دجال]] [[موعود]] از [[علائم الظهور]]. به عبارت دیگر، [[پیغمبر اکرم]]، [[صائد]] را ملاقات نمود و او را به‌عنوان یکی از مصادیق [[دجال]] به [[اصحاب]] خویش معرفی کرد و چون بعدا از [[خروج دجال]] در [[آخر الزمان]] [[خبر]] داد، این دو مطلب سبب اشتباه [[مردم]] شد و گمان کردند [[صائد]] که [[پیغمبر]] او را [[دجال]] نامیده همان دجالی است که باید در [[آخر الزمان]] [[خروج]] کند و از همین موضوع، زنده ماندن و [[عمر]] طویل را برایش نتیجه گرفتند»<ref>[[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[دادگستر جهان (کتاب)|دادگستر جهان]]، ص ۲۲۴-۲۲۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۹۹: خط ۹۹:
::::#برخی بر این باورند که [[دجّال]]، نام شخص معینی نیست و هرکسی که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با [[توسل]] به [[حیله‌گری]] و [[نیرنگ]]، در صدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجّال]] است. اینکه در [[روایات]] از "[[دجّال]]"‌های فراوان سخن به میان آمده این احتمال را تقویت می‌کند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: "[[قیامت]]، برپا نمی‌شود، تا وقتی که [[مهدی]] از فرزندانم [[قیام]] کند و [[مهدی]] [[قیام]] نمی‌کند، تا وقتی که شصت [[دروغگو]] [[خروج]] کنند و هر کدام بگوید، من پیامبرم" <ref>{{متن حدیث|" لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ يَخْرُجَ‏ الْمَهْدِيُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ وَ لَا يَخْرُجُ‏ الْمَهْدِيُ‏ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ‌‌‌‌‌‏"}}؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۱.</ref>. در [[روایات]]، از این "[[دجّال]]"‌ها و [[دروغگویان]]، فراوان نام برده شده است، در بعضی [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجّال]] آمده است. <ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۱۹۸- ۲۰۰.</ref>. از میان این "[[دجّال]]"‌ها، فردی که در [[دروغگویی]]، [[حیله‌گری]] و [[مردم]] فریبی سرآمد همه دجالان و فتنه‌اش از همه بزرگتر است، نشانه [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و یا برپایی [[قیامت]] است. بر این اساس دو نوع [[دجّال]] هست: یکی همان [[دجّال]] حقیقی و واقعی که پس از همه "[[دجّال]]"‌ها می‌آید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری، تحمیق و [[گمراهی]] [[مردم]] می‌زنند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "پیش از [[خروج دجال]]، بیش از هفتاد [[دجّال]] [[خروج]] خواهد کرد" <ref> کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰.</ref>. [[حقیقت]] داستان [[دجّال]]، بیانگر این واقعیت است که در آستانه هر انقلابی افراد فریبکار و منافق- که [[معتقد]] به نظام‌های پوشالی گذشته و [[حافظ]] سنّت‌ها و ضد ارزش‌هایند- برای نگه داشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی گذشته، همه تلاش خود را به کار می‌گیرند و با سوءاستفاده از زمینه‌های فکری- اجتماعی و احساسات [[مردم]]، دست به تزویر و [[حیله‌گری]] می‌زنند تا آنان را نسبت به اصالت و تحقّق [[انقلاب]] و [[استواری]] [[رهبران]] آن، دلسرد و دودل کنند و با شیطنت، آنان را به کژراهه برند!. در [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، چنین خطری پیش‌ بینی شده است و از آنجایی که این [[انقلاب]] از همه انقلاب‌های [[تاریخ]] بزرگتر و گسترده‌تر است، خطر فریبکاران [[دجّال]] صفت نیز به مراتب بیشتر و گسترده‌تر است. در آستانه [[ظهور]]، آنان همه تلاش خویش را به کار خواهند گرفت که [[مردم]] را [[فریب]] دهند و آنها را نسبت به نتیجه آن دلسرد و ناامید سازند و سرانجام از [[پیروزی]] حتمی آن جلوگیری کنند! البته در این احتمال می‌توان گفت: ممکن است یکی از آن دجّال‌ها- که [[صفات]] زشت در او بیشتر از همه متبلور است- نشانه [[ظهور]] باشد.
::::#برخی بر این باورند که [[دجّال]]، نام شخص معینی نیست و هرکسی که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با [[توسل]] به [[حیله‌گری]] و [[نیرنگ]]، در صدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجّال]] است. اینکه در [[روایات]] از "[[دجّال]]"‌های فراوان سخن به میان آمده این احتمال را تقویت می‌کند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: "[[قیامت]]، برپا نمی‌شود، تا وقتی که [[مهدی]] از فرزندانم [[قیام]] کند و [[مهدی]] [[قیام]] نمی‌کند، تا وقتی که شصت [[دروغگو]] [[خروج]] کنند و هر کدام بگوید، من پیامبرم" <ref>{{متن حدیث|" لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ يَخْرُجَ‏ الْمَهْدِيُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ وَ لَا يَخْرُجُ‏ الْمَهْدِيُ‏ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ‌‌‌‌‌‏"}}؛ الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۱.</ref>. در [[روایات]]، از این "[[دجّال]]"‌ها و [[دروغگویان]]، فراوان نام برده شده است، در بعضی [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجّال]] آمده است. <ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ص ۱۹۸- ۲۰۰.</ref>. از میان این "[[دجّال]]"‌ها، فردی که در [[دروغگویی]]، [[حیله‌گری]] و [[مردم]] فریبی سرآمد همه دجالان و فتنه‌اش از همه بزرگتر است، نشانه [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و یا برپایی [[قیامت]] است. بر این اساس دو نوع [[دجّال]] هست: یکی همان [[دجّال]] حقیقی و واقعی که پس از همه "[[دجّال]]"‌ها می‌آید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری، تحمیق و [[گمراهی]] [[مردم]] می‌زنند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "پیش از [[خروج دجال]]، بیش از هفتاد [[دجّال]] [[خروج]] خواهد کرد" <ref> کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۰۰.</ref>. [[حقیقت]] داستان [[دجّال]]، بیانگر این واقعیت است که در آستانه هر انقلابی افراد فریبکار و منافق- که [[معتقد]] به نظام‌های پوشالی گذشته و [[حافظ]] سنّت‌ها و ضد ارزش‌هایند- برای نگه داشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی گذشته، همه تلاش خود را به کار می‌گیرند و با سوءاستفاده از زمینه‌های فکری- اجتماعی و احساسات [[مردم]]، دست به تزویر و [[حیله‌گری]] می‌زنند تا آنان را نسبت به اصالت و تحقّق [[انقلاب]] و [[استواری]] [[رهبران]] آن، دلسرد و دودل کنند و با شیطنت، آنان را به کژراهه برند!. در [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، چنین خطری پیش‌ بینی شده است و از آنجایی که این [[انقلاب]] از همه انقلاب‌های [[تاریخ]] بزرگتر و گسترده‌تر است، خطر فریبکاران [[دجّال]] صفت نیز به مراتب بیشتر و گسترده‌تر است. در آستانه [[ظهور]]، آنان همه تلاش خویش را به کار خواهند گرفت که [[مردم]] را [[فریب]] دهند و آنها را نسبت به نتیجه آن دلسرد و ناامید سازند و سرانجام از [[پیروزی]] حتمی آن جلوگیری کنند! البته در این احتمال می‌توان گفت: ممکن است یکی از آن دجّال‌ها- که [[صفات]] زشت در او بیشتر از همه متبلور است- نشانه [[ظهور]] باشد.
::::#گروهی دیگر او را فردی معین و مشخص می‌دانند، با عنوان "[[دجّال]]" که [[خروج]] می‌کند و [[مردم]] را به [[انحراف]] می‌کشاند. برخی به استناد روایاتی او را زنده می‌دانند. برای [[مثال]] گفته می‌شود او در زمان حضرت [[رسول اکرم]]{{صل}} موجود بوده و تا زمان [[خروج]] زنده خواهد ماند<ref> ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۱۱۳، ح ۸۶.</ref>. همانگونه که پیش از این یادآور شدیم، در منابع [[اهل سنت]] بسیار بیش از آنکه به موضوعات مربوط به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اشاره شده باشد به موضوع [[دجّال]] پرداخته شده و همواره از آن به عنوان امری نگران کننده یاد شده است.  
::::#گروهی دیگر او را فردی معین و مشخص می‌دانند، با عنوان "[[دجّال]]" که [[خروج]] می‌کند و [[مردم]] را به [[انحراف]] می‌کشاند. برخی به استناد روایاتی او را زنده می‌دانند. برای [[مثال]] گفته می‌شود او در زمان حضرت [[رسول اکرم]]{{صل}} موجود بوده و تا زمان [[خروج]] زنده خواهد ماند<ref> ر. ک: کتاب الغیبة، ص ۱۱۳، ح ۸۶.</ref>. همانگونه که پیش از این یادآور شدیم، در منابع [[اهل سنت]] بسیار بیش از آنکه به موضوعات مربوط به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اشاره شده باشد به موضوع [[دجّال]] پرداخته شده و همواره از آن به عنوان امری نگران کننده یاد شده است.  
:::::*[[اصل]] داستان "[[دجّال]]" در کتاب‌های مقدس مسیحیان نیز آمده است در [[انجیل]] واژه "[[دجّال]]" بارها به کار رفته و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} باشند و یا "پدر و پسر" را [[انکار]] کنند، به عنوان "[[دجّال]]" یاد شده است: "[[دروغگو]] کیست؛ جز آنکه [[مسیح]] بودن [[عیسی]] را [[انکار]] کند. آن [[دجّال]] است که پسر و پدر را [[انکار]] کند"<ref> رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.</ref>.
:::::*اصل داستان "[[دجّال]]" در کتاب‌های مقدس مسیحیان نیز آمده است در [[انجیل]] واژه "[[دجّال]]" بارها به کار رفته و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} باشند و یا "پدر و پسر" را [[انکار]] کنند، به عنوان "[[دجّال]]" یاد شده است: "[[دروغگو]] کیست؛ جز آنکه [[مسیح]] بودن [[عیسی]] را [[انکار]] کند. آن [[دجّال]] است که پسر و پدر را [[انکار]] کند"<ref> رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.</ref>.
:::::*کسانی که بر این باورند که او شخصی معین است به این [[روایت]] نیز استناد کرده‌اند: [[اصبغ بن نباته]] از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} پرسید: یا [[امیر المؤمنین]]! [[دجّال]] کیست؟ آن حضرت فرمود: [[دجّال]] [[صائد بن صائد]](صید) است. بدبخت کسی است که او را [[تصدیق]] کند و خوشبخت آن است که او را [[تکذیب]] کند. از شهری برآید که آن را اصفهان نامند از دهی که آن را یهودیه گویند. و در پارهای [[روایات]] محل [[خروج]] او سجستان ذکر شده است. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref> چشم راستش ممسوح و چشم دیگرش بر پیشانی است و مانند ستاره صبح می‌درخشد، در آن نطفه علقه‌ای است که با خون درآمیخته است. و میان دو چشمش نوشته است: "[[کافر]]" هرخواننده و بی‌سواد آن را می‌خواند. در دریاها فرو می‌شود و آفتاب با او می‌گردد. مقابل او کوهی از [[دود]] و عقبش کوهی سپید است که [[مردم]] تصور می‌کنند طعام است. در زمان قحطی و سختی [[خروج]] میکند. در حالی که بر حمار سپیدی سوار است. هرگام حمارش یک میل است و [[زمین]] منزل به منزل زیر پایش [[نور]] دیده شود و بر آبی نگذرد جز آن که فرورود تا [[روز قیامت]]. به آوازی که همه [[جن]] و انس و شیاطین- در شرق و غرب- آن را می‌شنوند، فریاد کند: ای [[دوستان]] من! نزد من آیید. منم آنکه آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و [[رهبری]] نمود. منم [[پروردگار]] شما. [[دشمن]] [[خدا]] [[دروغ]] می‌گوید! او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود. به [[راستی]] که [[پروردگار]] شما نه یک چشم است، و نه غذا می‌خورد، نه راه می‌رود و نه زوال دارد! و [[برتر]] است [[خدا]] از این اوصاف؛. [[آگاه]] باشید! بیشتر پیروانش در آن روزگار، ناپاک زادگانند و [[صاحب]] پوستینهای سبز! [[خداوند]] او را در [[شام]] بر سر گردنهای که آن را "[[افیق]]" نامند- به دست کسی که [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] می‌خواند- هنگامی که سه ساعت از [[روز جمعه]] گذشته باشد- خواهد کشت. [[آگاه]] باشید پس از آن، حادثه بزرگ و [[قیامت]] کبرا باشد. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۷، ح ۱.( با فرض پذیرش روایت، بعید نیست بسیاری از آنچه ذکر شده معنایی کنایی داشته باشد.)</ref>
:::::*کسانی که بر این باورند که او شخصی معین است به این [[روایت]] نیز استناد کرده‌اند: [[اصبغ بن نباته]] از [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} پرسید: یا [[امیر المؤمنین]]! [[دجّال]] کیست؟ آن حضرت فرمود: [[دجّال]] [[صائد بن صائد]](صید) است. بدبخت کسی است که او را [[تصدیق]] کند و خوشبخت آن است که او را [[تکذیب]] کند. از شهری برآید که آن را اصفهان نامند از دهی که آن را یهودیه گویند. و در پارهای [[روایات]] محل [[خروج]] او سجستان ذکر شده است. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref> چشم راستش ممسوح و چشم دیگرش بر پیشانی است و مانند ستاره صبح می‌درخشد، در آن نطفه علقه‌ای است که با خون درآمیخته است. و میان دو چشمش نوشته است: "[[کافر]]" هرخواننده و بی‌سواد آن را می‌خواند. در دریاها فرو می‌شود و آفتاب با او می‌گردد. مقابل او کوهی از [[دود]] و عقبش کوهی سپید است که [[مردم]] تصور می‌کنند طعام است. در زمان قحطی و سختی [[خروج]] میکند. در حالی که بر حمار سپیدی سوار است. هرگام حمارش یک میل است و [[زمین]] منزل به منزل زیر پایش [[نور]] دیده شود و بر آبی نگذرد جز آن که فرورود تا [[روز قیامت]]. به آوازی که همه [[جن]] و انس و شیاطین- در شرق و غرب- آن را می‌شنوند، فریاد کند: ای [[دوستان]] من! نزد من آیید. منم آنکه آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و [[رهبری]] نمود. منم [[پروردگار]] شما. [[دشمن]] [[خدا]] [[دروغ]] می‌گوید! او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود. به [[راستی]] که [[پروردگار]] شما نه یک چشم است، و نه غذا می‌خورد، نه راه می‌رود و نه زوال دارد! و [[برتر]] است [[خدا]] از این اوصاف؛. [[آگاه]] باشید! بیشتر پیروانش در آن روزگار، ناپاک زادگانند و [[صاحب]] پوستینهای سبز! [[خداوند]] او را در [[شام]] بر سر گردنهای که آن را "[[افیق]]" نامند- به دست کسی که [[حضرت عیسی|عیسی]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] می‌خواند- هنگامی که سه ساعت از [[روز جمعه]] گذشته باشد- خواهد کشت. [[آگاه]] باشید پس از آن، حادثه بزرگ و [[قیامت]] کبرا باشد. <ref> کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۷، ح ۱.( با فرض پذیرش روایت، بعید نیست بسیاری از آنچه ذکر شده معنایی کنایی داشته باشد.)</ref>
:::::*از نکات شگفت‌آور و تأمل برانگیز در انبوه [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] ارتباط بسیار شدیدی است که بین [[دجّال]] و [[یهود]] مطرح شده است. و در [[روایات]] آمده بیشتر [[پیروان]] [[دجال]]، یهودی هستند. <ref> ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۸، ح ۲؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۸، ص ۶۶۱.</ref> و دیگر اینکه- به ویژه در منابع [[اهل سنت]]- سخن از کشته شدن [[دجّال]] به دست [[حضرت عیسی]]{{ع}} است. <ref> تفسیر طبری، ج ۳، ص ۲۹۰، تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۵۷۹.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۶- ۲۲۹.</ref>.
:::::*از نکات شگفت‌آور و تأمل برانگیز در انبوه [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] ارتباط بسیار شدیدی است که بین [[دجّال]] و [[یهود]] مطرح شده است. و در [[روایات]] آمده بیشتر [[پیروان]] [[دجال]]، یهودی هستند. <ref> ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۸، ح ۲؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۸، ص ۶۶۱.</ref> و دیگر اینکه- به ویژه در منابع [[اهل سنت]]- سخن از کشته شدن [[دجّال]] به دست [[حضرت عیسی]]{{ع}} است. <ref> تفسیر طبری، ج ۳، ص ۲۹۰، تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۵۷۹.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۶- ۲۲۹.</ref>.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
::::::و بعضی از محقّقین دیگر ریشه تعریفات و توصیفاتی که در رابطه با [[دجال]] به ما رسیده است را به دو [[روایت]] برمی‌‌‌گردانند که در کتاب بحارالانوار و کتب دیگر [[نقل]] شده است که از دیدگاه [[علم]] [[رجال]]، [[سند]] این دو [[روایت]] ضعیف می‌باشد و نمی‌شود به این توصیفات اعتماد نمود<ref>دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص ۲۲۵، چاپ ۷۸.</ref>.
::::::و بعضی از محقّقین دیگر ریشه تعریفات و توصیفاتی که در رابطه با [[دجال]] به ما رسیده است را به دو [[روایت]] برمی‌‌‌گردانند که در کتاب بحارالانوار و کتب دیگر [[نقل]] شده است که از دیدگاه [[علم]] [[رجال]]، [[سند]] این دو [[روایت]] ضعیف می‌باشد و نمی‌شود به این توصیفات اعتماد نمود<ref>دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص ۲۲۵، چاپ ۷۸.</ref>.
::::::به قول بعضی از محققین بزرگوار<ref>تاریخ غیبت کبرى، سید محمد صدر، ترجمه افتخارزاده، ص ۶۴۳.</ref> [[روایات]] را اگر حمل بر معنای رمزی کنیم از کنار گذاشتن آن [[روایت]] بهتر است، مخصوصا [[روایات]] [[دجال]] که بعضی از آنها به شخص [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} می‌رسد و متعین است که بگوییم [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به یک سلسله معانی حقیقی گسترده اجتماعی با این عبارت اشاره نموده‌اند.
::::::به قول بعضی از محققین بزرگوار<ref>تاریخ غیبت کبرى، سید محمد صدر، ترجمه افتخارزاده، ص ۶۴۳.</ref> [[روایات]] را اگر حمل بر معنای رمزی کنیم از کنار گذاشتن آن [[روایت]] بهتر است، مخصوصا [[روایات]] [[دجال]] که بعضی از آنها به شخص [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} می‌رسد و متعین است که بگوییم [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به یک سلسله معانی حقیقی گسترده اجتماعی با این عبارت اشاره نموده‌اند.
::::::اما دیدگاه ما: از منظر ما [[اصل]] قضیه [[دجال]] به طور اجمال صحت دارد ولی تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده است مدرک قابل اعتمادی ندارد.
::::::اما دیدگاه ما: از منظر ما اصل قضیه [[دجال]] به طور اجمال صحت دارد ولی تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده است مدرک قابل اعتمادی ندارد.
::::::و این قضیه بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته شده است که صورت حقیقی خود را از دست داده است.
::::::و این قضیه بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته شده است که صورت حقیقی خود را از دست داده است.
::::::در مجموع می‌توان بیان نمود که دو دیدگاه راجع به [[دجال]] وجود دارد:
::::::در مجموع می‌توان بیان نمود که دو دیدگاه راجع به [[دجال]] وجود دارد:
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رمضانیان]]'''، در کتاب ''«[[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رمضانیان]]'''، در کتاب ''«[[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*« [[خروج دجال]] از نشانه‌های [[قیامت]] است که به علت توجه بیش از حد به این پدیده، به آن می‌پردازیم. [[دجال]] از ریشه "دجل" به معنای دروغگوی حلیه‌گر است. در زبان عربی آب‌طلا است و به همین علت افراد بسیار [[دروغگو]] که [[باطل]] را [[حق]] جلوه می‌دهند، [[دجال]] نامیده می‌شوند. از [[روایت]] استفاده می‌شود. [[دجال]] [[ستمکاری]] است که در [[آخرالزمان]]، [[مردم]] را [[گمراه]] می‌کند. در [[اسلام]] نیز احادیثی راجع به وجود [[دجال]] در کتب [[حدیث]] موجود است. [[پیامبر خاتم|پیغمبر اسلام]] [[مردم]] را از [[دجال]] می‌ترسانید و فتنه‌اش را گوشزد آنان می‌کردند و می‌فرمودند: تمام پیامبرانی که بعد از [[نوح]] [[مبعوث]] شدند [[قوم]] خویش را از [[فتنه]] [[دجال]] می‌ترساندند <ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۷.</ref>. در [[روایات]] "[[دجال‌ها]]" و [[دروغگویان]] فراوانی نام برده شده است. در برخی [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجال]] آمده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲ ص۲۰۹؛ کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۱۹۸.</ref>. از میان این [[دجال‌ها]]، فردی که [[دروغگویی]] و [[حیله‌گری]] سرآمد همه دجالان است و [[فتنه]] او از همه بزرگتر است نشانه [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است.  
:::::*« [[خروج دجال]] از نشانه‌های [[قیامت]] است که به علت توجه بیش از حد به این پدیده، به آن می‌پردازیم. [[دجال]] از ریشه "دجل" به معنای دروغگوی حلیه‌گر است. در زبان عربی آب‌طلا است و به همین علت افراد بسیار [[دروغگو]] که [[باطل]] را [[حق]] جلوه می‌دهند، [[دجال]] نامیده می‌شوند. از [[روایت]] استفاده می‌شود. [[دجال]] [[ستمکاری]] است که در [[آخرالزمان]]، [[مردم]] را [[گمراه]] می‌کند. در [[اسلام]] نیز احادیثی راجع به وجود [[دجال]] در کتب [[حدیث]] موجود است. [[پیامبر خاتم|پیغمبر اسلام]] [[مردم]] را از [[دجال]] می‌ترسانید و فتنه‌اش را گوشزد آنان می‌کردند و می‌فرمودند: تمام پیامبرانی که بعد از [[نوح]] [[مبعوث]] شدند [[قوم]] خویش را از [[فتنه]] [[دجال]] می‌ترساندند <ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۷.</ref>. در [[روایات]] "[[دجال‌ها]]" و [[دروغگویان]] فراوانی نام برده شده است. در برخی [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجال]] آمده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲ ص۲۰۹؛ کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۱۹۸.</ref>. از میان این [[دجال‌ها]]، فردی که [[دروغگویی]] و [[حیله‌گری]] سرآمد همه دجالان است و [[فتنه]] او از همه بزرگتر است نشانه [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است.  
:::::بنابراین از [[احادیث]] استفاده می‌شود که [[دجال]] نام شخص معینی نیست و به هر [[دروغگو]] و گمراه‌ کننده‌ای اطلاق می‌شود. لذا: [[اصل]] قضیه [[دجال]] به طور اجمال، بعید نیست صحت داشته باشد لکن تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد. پس برفرض این که [[اصل]] قضیه [[دجال]] صحت داشته باشد اما بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته شده و صورت حقیقی خود را از دست داده است. می‌توان چنین گفت: در [[آخرالزمان]] و نزدیک [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} شخصی پیدا خواهد شد که در [[دروغگویی]] و حقه‌بازی سرآمد اقرانش می‌باشد و در [[دروغگویی]] بر تمام دجال‌های گذشته [[برتری]] دارد، با ادعاهای پوچش گروهی را [[گمراه]] می‌کند. او چنین جلوه می‌دهد که: حیات و [[آب]] و نان [[مردم]] به دست اوست. [[مردم]] به طوری اغفال می‌شوند که گمان می‌کنند: آسمان و [[زمین]] در [[اختیار]] اوست. در [[دروغگویی]] کارش به جایی می‌رسد که کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می‌کند. [[بهشت]] را [[جهنم]] و [[جهنم]] را [[بهشت]] جلوه می‌دهد. لکن [[کفر]] او بر هر بی‌سواد و باسواد واضح است. [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]]{{صل}} درباره [[دجال]] فرمودند: داخل [[مدینه]] و [[مکه]] نمی‌گردد<ref>الزام الناصب، ص ۷۴.</ref>»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص ۶۲-۶۳.</ref>.
:::::بنابراین از [[احادیث]] استفاده می‌شود که [[دجال]] نام شخص معینی نیست و به هر [[دروغگو]] و گمراه‌ کننده‌ای اطلاق می‌شود. لذا: اصل قضیه [[دجال]] به طور اجمال، بعید نیست صحت داشته باشد لکن تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد. پس برفرض این که اصل قضیه [[دجال]] صحت داشته باشد اما بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته شده و صورت حقیقی خود را از دست داده است. می‌توان چنین گفت: در [[آخرالزمان]] و نزدیک [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} شخصی پیدا خواهد شد که در [[دروغگویی]] و حقه‌بازی سرآمد اقرانش می‌باشد و در [[دروغگویی]] بر تمام دجال‌های گذشته [[برتری]] دارد، با ادعاهای پوچش گروهی را [[گمراه]] می‌کند. او چنین جلوه می‌دهد که: حیات و [[آب]] و نان [[مردم]] به دست اوست. [[مردم]] به طوری اغفال می‌شوند که گمان می‌کنند: آسمان و [[زمین]] در [[اختیار]] اوست. در [[دروغگویی]] کارش به جایی می‌رسد که کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می‌کند. [[بهشت]] را [[جهنم]] و [[جهنم]] را [[بهشت]] جلوه می‌دهد. لکن [[کفر]] او بر هر بی‌سواد و باسواد واضح است. [[پیامبر خاتم|پیغمبر اکرم]]{{صل}} درباره [[دجال]] فرمودند: داخل [[مدینه]] و [[مکه]] نمی‌گردد<ref>الزام الناصب، ص ۷۴.</ref>»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص ۶۲-۶۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
::::::«یکی از نشانه‏‌هایی که درباره آن، مطالب زیادی مطرح شده و جزو علایم غیر حتمی است، [[ظهور دجال]] است. آنچه در توصیف [[دجال]] معروف است، این است که وی مردی است [[کافر]] "برعکس [[سفیانی]] که ادعای مسلمانی می‏‌کند و ذکر یا [[رب]] یا [[رب]] می‏‌گوید و..." یک چشم بیش ندارد، آن هم در پیشانی‏‌اش واقع شده و مانند ستاره‏‌ای می‏‌درخشد.
::::::«یکی از نشانه‏‌هایی که درباره آن، مطالب زیادی مطرح شده و جزو علایم غیر حتمی است، [[ظهور دجال]] است. آنچه در توصیف [[دجال]] معروف است، این است که وی مردی است [[کافر]] "برعکس [[سفیانی]] که ادعای مسلمانی می‏‌کند و ذکر یا [[رب]] یا [[رب]] می‏‌گوید و..." یک چشم بیش ندارد، آن هم در پیشانی‏‌اش واقع شده و مانند ستاره‏‌ای می‏‌درخشد.
:::::*حال منظور از این [[دجال]] کیست؟ آیا در [[جامعه]] کنونی ما مصداق دارد؟
:::::*حال منظور از این [[دجال]] کیست؟ آیا در [[جامعه]] کنونی ما مصداق دارد؟
:::::*[[دجال]] از ریشه دجل به معنای دروغ‏‌گوی حیله‏‌کار است. [[اصل]] داستان [[دجال]] در کتاب‏‌های مسیحیان است. در [[انجیل]] این واژه بارها به کار رفته است و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]] باشند، به عنوان [[دجال]] یاد شده است.
:::::*[[دجال]] از ریشه دجل به معنای دروغ‏‌گوی حیله‏‌کار است. اصل داستان [[دجال]] در کتاب‏‌های مسیحیان است. در [[انجیل]] این واژه بارها به کار رفته است و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]] باشند، به عنوان [[دجال]] یاد شده است.
:::::*در ترجمه انگلیسی کتاب‏‌های مقدس مسیحی واژه "آنتی کراست" <ref>‏‌.Antichrist</ref>‏‌ "[[دجال]]، ضد [[مسیح]]" به کار رفته است.
:::::*در ترجمه انگلیسی کتاب‏‌های مقدس مسیحی واژه "آنتی کراست" <ref>‏‌.Antichrist</ref>‏‌ "[[دجال]]، ضد [[مسیح]]" به کار رفته است.
:::::*در [[روایات]] زیادی از [[اهل سنت]]، [[خروج دجال]] از نشانه‏‌های برپایی [[قیامت]] دانسته شده است. در کتاب‏‌های روایی [[شیعه]]، تنها چند [[روایت]] در مورد [[خروج دجال]] به عنوان یکی از [[علایم ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آمده است که از نظر [[سند]]، معتبر و قابل قبولی نیستند <ref>‏‌ ر. ک: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳.</ref>‏‌.
:::::*در [[روایات]] زیادی از [[اهل سنت]]، [[خروج دجال]] از نشانه‏‌های برپایی [[قیامت]] دانسته شده است. در کتاب‏‌های روایی [[شیعه]]، تنها چند [[روایت]] در مورد [[خروج دجال]] به عنوان یکی از [[علایم ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آمده است که از نظر [[سند]]، معتبر و قابل قبولی نیستند <ref>‏‌ ر. ک: بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳.</ref>‏‌.
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
::::::[[حجت]] الاسلام و المسمین '''[[اسماعیل اسماعیلی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت]] الاسلام و المسمین '''[[اسماعیل اسماعیلی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«این نشانه، در کتاب‌های [[اهل سنت]]، از نشانه برپایی [[قیامت]] دانسته شده است‌<ref>سنن ترمذی، ج ۴، ۵۰۷، ۵۱۹؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج ۱۸، ۴۶- ۸۱.</ref> ولی، در منابع روایی [[شیعه]]، از [[نشانه‌های ظهور]]<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۱۹۳؛ کمال الدین، ۵۲۵، ۵۲۶؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۸۱؛ المسائل العشر، چاپ‌شده در مجموعه مصنفات شیخ مفید، ۳، ۱۲۲.</ref>. برابر آنچه پیش از این یادآور شدیم، هیچ اشکالی ندارد که رخدادهایی چون [[خروج دجال]] هم، نشانه [[ظهور]] باشند و هم نشانه [[قیامت]]. بدین معنی که این رخداد پیش از [[ظهور]] و در دوره [[غیبت ]] واقع گردد. به‌هرحال براساس آنچه از [[ظاهر]] [[اخبار]] استفاده می‌شود، [[دجال]] فردی است که در [[آخر الزمان]] و پیش از [[قیام مهدی]]{{ع}} [[خروج]] می‌کند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت‌انگیز جمع زیادی از [[مردم]] را می‌فریبد و سرانجام به دست [[حضرت مسیح|عیسی مسیح]]{{ع}} در کنار دروازه "لد" در منطقه [[شام]]، به [[هلاکت]] می‌رسد.
::::::«این نشانه، در کتاب‌های [[اهل سنت]]، از نشانه برپایی [[قیامت]] دانسته شده است‌<ref>سنن ترمذی، ج ۴، ۵۰۷، ۵۱۹؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۱۵؛ صحیح مسلم، ج ۱۸، ۴۶- ۸۱.</ref> ولی، در منابع روایی [[شیعه]]، از [[نشانه‌های ظهور]]<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۱۹۳؛ کمال الدین، ۵۲۵، ۵۲۶؛ کشف الغمة، ج ۳، ۲۸۱؛ المسائل العشر، چاپ‌شده در مجموعه مصنفات شیخ مفید، ۳، ۱۲۲.</ref>. برابر آنچه پیش از این یادآور شدیم، هیچ اشکالی ندارد که رخدادهایی چون [[خروج دجال]] هم، نشانه [[ظهور]] باشند و هم نشانه [[قیامت]]. بدین معنی که این رخداد پیش از [[ظهور]] و در دوره [[غیبت ]] واقع گردد. به‌هرحال براساس آنچه از [[ظاهر]] [[اخبار]] استفاده می‌شود، [[دجال]] فردی است که در [[آخر الزمان]] و پیش از [[قیام مهدی]]{{ع}} [[خروج]] می‌کند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت‌انگیز جمع زیادی از [[مردم]] را می‌فریبد و سرانجام به دست [[حضرت مسیح|عیسی مسیح]]{{ع}} در کنار دروازه "لد" در منطقه [[شام]]، به [[هلاکت]] می‌رسد.
:::::در مورد [[اصل]] [[دجال]]، صرف‌نظر از ویژگی‌هایی او، چند احتمال وجود دارد:
:::::در مورد اصل [[دجال]]، صرف‌نظر از ویژگی‌هایی او، چند احتمال وجود دارد:
::::#[[دجال]]، نام شخص معینی نیست. هرکسی که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با [[توسل]] به [[حیله‌گری]] و [[نیرنگ]]، درصدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجال]] است. براین اساس، "[[دجال]]"‌ها خواهند بود. این‌که در [[روایات]] از "[[دجال]]"های فراوان سخن به میان آمده این احتمال را تقویت می‌کند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "[[قیامت]]، برپا نمی‌شود، تا وقتی که [[مهدی]]{{ع}} از فرزندانم [[قیام]] کند و [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] نمی‌کند، تا وقتی که شصت [[دروغگو]] [[خروج]] کنند و هرکدام بگوید: من پیامبرم"<ref>{{متن حدیث|" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي وَ لَا يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ "}}ارشاد، ج ۲، ۳۷۱؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۲۱.</ref>. "[[دجال]]"، از ریشه "دجل" به معنای دروغگوی حیله‌گر است. در [[روایات]]، از این "[[دجال]]"‌ها و [[دروغگویان]] فراوان نام برده شده است. در برخی، [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجال]] آمده است‌<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ۱۹۸- ۲۰۰.</ref>. از میان این "[[دجال]]"ها، فردی که در [[دروغگویی]] و [[حیله‌گری]] و مردم‌فریبی سرآمد همه دجالان و [[فتنه]] او از همه‌ بزرگتر است، نشانه [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} و یا برپائی [[قیامت]] است. براین اساس، باید گفت: ما دو نوع [[دجال]] داریم: یکی همان [[دجال]] حقیقی و واقعی است که پس از همه "[[دجال]]"‌ها می‌آید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری و تحمیق و [[گمراهی]] [[مردم]] می‌زنند
::::#[[دجال]]، نام شخص معینی نیست. هرکسی که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با [[توسل]] به [[حیله‌گری]] و [[نیرنگ]]، درصدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجال]] است. براین اساس، "[[دجال]]"‌ها خواهند بود. این‌که در [[روایات]] از "[[دجال]]"های فراوان سخن به میان آمده این احتمال را تقویت می‌کند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "[[قیامت]]، برپا نمی‌شود، تا وقتی که [[مهدی]]{{ع}} از فرزندانم [[قیام]] کند و [[مهدی]]{{ع}} [[قیام]] نمی‌کند، تا وقتی که شصت [[دروغگو]] [[خروج]] کنند و هرکدام بگوید: من پیامبرم"<ref>{{متن حدیث|" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَخْرُجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي وَ لَا يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ حَتَّى يَخْرُجَ سِتُّونَ كَذَّاباً كُلُّهُمْ يَقُولُ أَنَا نَبِيٌّ "}}ارشاد، ج ۲، ۳۷۱؛ سنن ابی داود، ج ۴، ۱۲۱.</ref>. "[[دجال]]"، از ریشه "دجل" به معنای دروغگوی حیله‌گر است. در [[روایات]]، از این "[[دجال]]"‌ها و [[دروغگویان]] فراوان نام برده شده است. در برخی، [[دوازده]] و در برخی سی، شصت و هفتاد [[دجال]] آمده است‌<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۴، ۱۹۸- ۲۰۰.</ref>. از میان این "[[دجال]]"ها، فردی که در [[دروغگویی]] و [[حیله‌گری]] و مردم‌فریبی سرآمد همه دجالان و [[فتنه]] او از همه‌ بزرگتر است، نشانه [[ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} و یا برپائی [[قیامت]] است. براین اساس، باید گفت: ما دو نوع [[دجال]] داریم: یکی همان [[دجال]] حقیقی و واقعی است که پس از همه "[[دجال]]"‌ها می‌آید و دیگری گروهی شیاد و دروغگویند که دست به فریبکاری و تحمیق و [[گمراهی]] [[مردم]] می‌زنند
::::#احتمال آن است که فردی معین و مشخص، به عنوان "[[دجال]]" در دوره [[غیبت ]]، با همان ویژگی‌هایی که برای وی بیان شده، [[خروج]] می‌کند و [[مردم]] را به [[انحراف]] می‌کشاند. [[ظاهر]] بسیاری از [[روایات]]، بیانگر این احتمال است، ولی تقریبا هیچ‌ کدام از این [[روایات]]، [[سند]] معتبری که بشود بر آن اعتماد کرد، ندارند. مستند این نشانه، در منابع [[شیعه]]، دو [[روایت]] است که [[شیخ صدوق]]، آنها را در "[[کمال الدین]]" آورده است و [[سند]] هردوی آنها ضعیف است و در محتوای آنها نیز ناهماهنگی و ضعف‌های فراوانی دیده می‌شود، چنانکه [[شیخ صدوق]]، بدان اشاره کرده است. با توجه به [[روایات]] زیاد در منابع [[عامه]]، [[اصل]] قضیه [[دجال]]، بعید نیست صحیح باشد، ولی تعریف و توضیحاتی که درباره‌اش گفته‌اند، نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا [[خروج دجال]]، با اوصافی که بدان‌ها اشاره کردیم، به صورت طبیعی، تقریبا، غیر ممکن است و بیشتر، به افسانه شباهت دارد، تا واقعیت و به صورت [[معجزه]] نیز، با توجه به توضیحی که پیش از این، در مورد قانون [[معجزه]] آوردیم، نمی‌تواند واقع شود، زیرا [[معجزه]] بودن چنین پدیده‌هایی مستقیما، درجهت تقویت و تأیید [[باطل]] است و موجب [[انحراف]] بیشتر [[مردم]] می‌گردد، مگر این‌که بگوییم صدور [[معجزه]] از [[دجال]]، به رسوایی وی منجر می‌شود که بعید است.
::::#احتمال آن است که فردی معین و مشخص، به عنوان "[[دجال]]" در دوره [[غیبت ]]، با همان ویژگی‌هایی که برای وی بیان شده، [[خروج]] می‌کند و [[مردم]] را به [[انحراف]] می‌کشاند. [[ظاهر]] بسیاری از [[روایات]]، بیانگر این احتمال است، ولی تقریبا هیچ‌ کدام از این [[روایات]]، [[سند]] معتبری که بشود بر آن اعتماد کرد، ندارند. مستند این نشانه، در منابع [[شیعه]]، دو [[روایت]] است که [[شیخ صدوق]]، آنها را در "[[کمال الدین]]" آورده است و [[سند]] هردوی آنها ضعیف است و در محتوای آنها نیز ناهماهنگی و ضعف‌های فراوانی دیده می‌شود، چنانکه [[شیخ صدوق]]، بدان اشاره کرده است. با توجه به [[روایات]] زیاد در منابع [[عامه]]، اصل قضیه [[دجال]]، بعید نیست صحیح باشد، ولی تعریف و توضیحاتی که درباره‌اش گفته‌اند، نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا [[خروج دجال]]، با اوصافی که بدان‌ها اشاره کردیم، به صورت طبیعی، تقریبا، غیر ممکن است و بیشتر، به افسانه شباهت دارد، تا واقعیت و به صورت [[معجزه]] نیز، با توجه به توضیحی که پیش از این، در مورد قانون [[معجزه]] آوردیم، نمی‌تواند واقع شود، زیرا [[معجزه]] بودن چنین پدیده‌هایی مستقیما، درجهت تقویت و تأیید [[باطل]] است و موجب [[انحراف]] بیشتر [[مردم]] می‌گردد، مگر این‌که بگوییم صدور [[معجزه]] از [[دجال]]، به رسوایی وی منجر می‌شود که بعید است.
::::#این احتمال نیز وجود دارد که مراد از "[[دجال]]"، همان [[سفیانی]] باشد که در کتاب‌های [[عامه]]، بیشتر به عنوان "[[دجال]]" و در کتاب‌های [[خاصه]] به عنوان "[[سفیانی]]" آمده است‌<ref>کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۴۶۳.</ref>. گرچه از بعضی جهات، [[خروج دجال]] و [[سفیانی]]، یکسانند و هردو [[دعوت]] به [[باطل]] می‌کنند و با [[توسل]] به [[حیله‌گری]] و تزویر، [[مردم]] را می‌فریبند، به [[مبارزه]] با جناح [[حق]] برمی‌خیزند و سرانجام به [[هلاکت]] می‌رسند و... ولی با دقت در [[روایات]] [[خروج سفیانی]] و [[روایات]] مربوط به [[خروج دجال]]"، در می‌یابیم که بین این دو فرق‌های زیادی وجود دارد و اگر [[اصل]] [[خروج دجال]] را امری مسلم بدانیم، ناچار باید فردی غیر از [[سفیانی]] باشد. مثلا، [[دجال]]، ادعای [[ربوبیت]] می‌کند و [[کافر]] است، ولی دلیلی بر [[کفر]] [[سفیانی]] نداریم. فقط در روایتی اشاره شده که وی، صلیبی بر گردن دارد که اگر درست باشد، مسیحی است، ولی [[روایت]] از [[معصوم]] {{ع}} نیست‌<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۵.</ref> و ارزشی ندارد.
::::#این احتمال نیز وجود دارد که مراد از "[[دجال]]"، همان [[سفیانی]] باشد که در کتاب‌های [[عامه]]، بیشتر به عنوان "[[دجال]]" و در کتاب‌های [[خاصه]] به عنوان "[[سفیانی]]" آمده است‌<ref>کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ۴۶۳.</ref>. گرچه از بعضی جهات، [[خروج دجال]] و [[سفیانی]]، یکسانند و هردو [[دعوت]] به [[باطل]] می‌کنند و با [[توسل]] به [[حیله‌گری]] و تزویر، [[مردم]] را می‌فریبند، به [[مبارزه]] با جناح [[حق]] برمی‌خیزند و سرانجام به [[هلاکت]] می‌رسند و... ولی با دقت در [[روایات]] [[خروج سفیانی]] و [[روایات]] مربوط به [[خروج دجال]]"، در می‌یابیم که بین این دو فرق‌های زیادی وجود دارد و اگر اصل [[خروج دجال]] را امری مسلم بدانیم، ناچار باید فردی غیر از [[سفیانی]] باشد. مثلا، [[دجال]]، ادعای [[ربوبیت]] می‌کند و [[کافر]] است، ولی دلیلی بر [[کفر]] [[سفیانی]] نداریم. فقط در روایتی اشاره شده که وی، صلیبی بر گردن دارد که اگر درست باشد، مسیحی است، ولی [[روایت]] از [[معصوم]] {{ع}} نیست‌<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ۲۰۵.</ref> و ارزشی ندارد.
::::#[[دجال]]، کنایه از [[کفر]] جهانی و سیطره [[فرهنگ]] مادی بر همه [[جهان]] است. [[استکبار]]، با ظاهری فریبنده، [[مردم]] را، به‌ویژه [[مسلمانان]] را می‌فریبد و با [[قدرت]] مادی و صنعتی و فنی عظیمی که در [[اختیار]] دارد، آنان را به شدت مرعوب خویش می‌سازد، به گونه‌ای که [[مسلمانان]] احساس خودباختگی می‌کنند. [[قدرت]] مادی [[استکبار]]، بیش از آنچه که هست در نظر آنان بزرگ جلوه می‌کند، تا آن‌جا که می‌پندارند [[آب]] و نان آنها به دست اوست»<ref>[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۹-۲۹۶.</ref>.
::::#[[دجال]]، کنایه از [[کفر]] جهانی و سیطره [[فرهنگ]] مادی بر همه [[جهان]] است. [[استکبار]]، با ظاهری فریبنده، [[مردم]] را، به‌ویژه [[مسلمانان]] را می‌فریبد و با [[قدرت]] مادی و صنعتی و فنی عظیمی که در [[اختیار]] دارد، آنان را به شدت مرعوب خویش می‌سازد، به گونه‌ای که [[مسلمانان]] احساس خودباختگی می‌کنند. [[قدرت]] مادی [[استکبار]]، بیش از آنچه که هست در نظر آنان بزرگ جلوه می‌کند، تا آن‌جا که می‌پندارند [[آب]] و نان آنها به دست اوست»<ref>[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی، اسماعیل]]، [[بررسی نشانه‌های ظهور (مقاله)|بررسی نشانه‌های ظهور]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۲۸۹-۲۹۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در‌ این‌باره گفته‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در‌ این‌باره گفته‌اند:
::::::«[[دجال]]، از ریشه "دجل" به معنای "[[دروغگو]] و حیله‌گر" است. [[اصل]] داستان [[دجال]]، در کتاب‌های مقدس مسیحیان آمده است.<ref>رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.</ref> در [[انجیل]]، این واژه، بارها به کار رفته است و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} هستند یا "پدر و پسر" را [[انکار]] کنند، با عنوان "[[دجال]]" یاد شده است. به همین سبب، در ترجمه انگلیسی کتاب‌های مقدس مسیحی، واژه [[آنتی کریست]] "Antichrist" یعنی ضد [[مسیح]]، به کار رفته است.
::::::«[[دجال]]، از ریشه "دجل" به معنای "[[دروغگو]] و حیله‌گر" است. اصل داستان [[دجال]]، در کتاب‌های مقدس مسیحیان آمده است.<ref>رساله یوحنا، باب ۲، آیه ۱۸ و ۲۲.</ref> در [[انجیل]]، این واژه، بارها به کار رفته است و از کسانی که [[منکر]] [[حضرت مسیح]]{{ع}} هستند یا "پدر و پسر" را [[انکار]] کنند، با عنوان "[[دجال]]" یاد شده است. به همین سبب، در ترجمه انگلیسی کتاب‌های مقدس مسیحی، واژه [[آنتی کریست]] "Antichrist" یعنی ضد [[مسیح]]، به کار رفته است.
:::::*در [[روایات]] زیادی از [[اهل سنت]]، [[خروج]] [[دجال]] از نشانه‌های برپایی [[قیامت]] دانسته شده است.<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۷ _۵۱۹؛  سنن ابوداوود، ج۴، ص۱۱۵؛  صحیح مسلم، ج۱۸، ص ۴۶ _ ۸۱.</ref> اما درکتب روایی [[شیعه]]، تنها دو [[روایت]] در باره [[خروج دجال]]، در [[جایگاه]] یکی از [[علائم ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آمده است<ref>کمال الدین، ترجمه کمره ای، ج۲، باب۴۷.</ref> که هیچ کدام از این دو [[روایت]]، از نظر [[سند]]، معتبر و قابل قبول نیست؛ بنابراین، از نظر منابع [[شیعی]]، [[دلیل]] معتبری بر این که [[خروج دجال]] یکی از [[علایم ظهور]]  باشد، وجود ندارد؛ امّا در [[عین]] حال، با توجه به [[روایات]] زیادی که در منابع [[اهل سنت]] آمده است، احتمال دارد [[اصل]] قضیه [[دجال]]، به طور اجمال، صحت داشته باشد؛ امّا بدون تردید بسیاری از ویژگی‌هایی که برای آن بیان شده است، افسانه‌هایی بیش نیست. حال به فرض پذیرش، این [[سؤال]] مطرح است که مقصود از [[دجال]] چیست؟
:::::*در [[روایات]] زیادی از [[اهل سنت]]، [[خروج]] [[دجال]] از نشانه‌های برپایی [[قیامت]] دانسته شده است.<ref>سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۷ _۵۱۹؛  سنن ابوداوود، ج۴، ص۱۱۵؛  صحیح مسلم، ج۱۸، ص ۴۶ _ ۸۱.</ref> اما درکتب روایی [[شیعه]]، تنها دو [[روایت]] در باره [[خروج دجال]]، در [[جایگاه]] یکی از [[علائم ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آمده است<ref>کمال الدین، ترجمه کمره ای، ج۲، باب۴۷.</ref> که هیچ کدام از این دو [[روایت]]، از نظر [[سند]]، معتبر و قابل قبول نیست؛ بنابراین، از نظر منابع [[شیعی]]، [[دلیل]] معتبری بر این که [[خروج دجال]] یکی از [[علایم ظهور]]  باشد، وجود ندارد؛ امّا در [[عین]] حال، با توجه به [[روایات]] زیادی که در منابع [[اهل سنت]] آمده است، احتمال دارد اصل قضیه [[دجال]]، به طور اجمال، صحت داشته باشد؛ امّا بدون تردید بسیاری از ویژگی‌هایی که برای آن بیان شده است، افسانه‌هایی بیش نیست. حال به فرض پذیرش، این [[سؤال]] مطرح است که مقصود از [[دجال]] چیست؟
:::::*دو احتمال اساسی در این باره وجود دارد:
:::::*دو احتمال اساسی در این باره وجود دارد:
::::#با توجه به معنای لغوی [[دجال]] مقصود از آن، نام شخص معینی نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با [[تمسک]] به انواع اسباب [[حیله‌گری]] و [[نیرنگ]]، در صدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجال]] است. بر این اساس، دجّال‌ها متعدد خواهند بود. وجود روایاتی که در آن، سخن از دجّال‌های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می‌کند. مانند: این [[حدیث]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} که فرمود: "پیش از [[خروج دجال]]، بیش از هفتاد [[دجال]]، [[خروج]] خواهد کرد"<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ص۲۰۰.</ref>. با توجه به این احتمال، قضیه [[دجال]]، نشانه این است که در آستانه [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} افراد [[فریب]] کار و [[حیله‌گری]]، برای نگهداشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی، همه تلاش خود را به کار می‌گیرند و با تزویر و [[حیله‌گری]]، [[مردم]] را از اصالت و تحقق [[انقلاب جهانی]] [[منجی]]، دلسرد یا مردّد می‌کنند. این که در همین [[روایات]] تأکید شده است: "هر [[پیامبری]]، [[امت]] خویش را از خطر [[دجال]] بر حذر داشته است"؛ خود تأییدی دیگر بر همین احتمال است که مقصود از [[دجال]]، هر شخص حیله‌گر و [[دروغگویی]] است که پیش از [[خروج]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در صدد [[فریب]] [[مردم]] است.
::::#با توجه به معنای لغوی [[دجال]] مقصود از آن، نام شخص معینی نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاهای پوچ و بی‌اساس و با [[تمسک]] به انواع اسباب [[حیله‌گری]] و [[نیرنگ]]، در صدد [[فریب]] [[مردم]] باشد، [[دجال]] است. بر این اساس، دجّال‌ها متعدد خواهند بود. وجود روایاتی که در آن، سخن از دجّال‌های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می‌کند. مانند: این [[حدیث]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} که فرمود: "پیش از [[خروج دجال]]، بیش از هفتاد [[دجال]]، [[خروج]] خواهد کرد"<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ص۲۰۰.</ref>. با توجه به این احتمال، قضیه [[دجال]]، نشانه این است که در آستانه [[انقلاب]] [[امام مهدی]]{{ع}} افراد [[فریب]] کار و [[حیله‌گری]]، برای نگهداشتن [[فرهنگ]] و [[نظام]] جاهلی، همه تلاش خود را به کار می‌گیرند و با تزویر و [[حیله‌گری]]، [[مردم]] را از اصالت و تحقق [[انقلاب جهانی]] [[منجی]]، دلسرد یا مردّد می‌کنند. این که در همین [[روایات]] تأکید شده است: "هر [[پیامبری]]، [[امت]] خویش را از خطر [[دجال]] بر حذر داشته است"؛ خود تأییدی دیگر بر همین احتمال است که مقصود از [[دجال]]، هر شخص حیله‌گر و [[دروغگویی]] است که پیش از [[خروج]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در صدد [[فریب]] [[مردم]] است.
۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش