بداء در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←چیستی بداء
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
بَداء بدین معناست که در برنامه [[قضا و قدر الهی]] [[تجدید]] نظر رخ بدهد، مقصود این است که در حوادث [[تاریخی]] [[بشر]]، [[خدا]] برای پیش و پس رفتن [[تاریخ]] بشر صوت [[قطعی]] معیّن نکرده است. یعنی ای [[انسان]]! تو خودت مجری قضا و قدر الهی هستی، این تو هستی که تاریخ را میتوانی جلو ببری، میتوانی عقب ببری، میتوانی نگه داری، هیچ چیزی، نه از [[ناحیه]] [[طبیعت]]، نه از نظر ابزارهای [[زندگی]] و نه از نظر [[مشیّت الهی]] بر تاریخ [[حکومت]] نمیکند<ref>نکامل اجتماعی انسان، ص۱۶.</ref>. بداء یعنی ظاهر شدن، هویدا شدن، پیدا شدن [[رأی]] دیگری در کاری یا امری<ref>نکامل اجتماعی انسان، ص۱۶.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۸۸.</ref> | |||
==معناشناسی بداء== | |||
===واژه شناسی لغوی== | |||
بدا در لغت به معنی آشکار شدن است و هرگاه به [[انسان]] نسبت داده شود، مقصود این است که چیزی که بر او پنهان بوده، آشکار شده و رای او در مورد آن [[تغییر]] کرده است<ref>لسان العرب، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ الصحاح، ج۲، ص۱۱۶۰؛ اقرب الموارد، ج۱، ص۳۴.</ref>. اگر [[بداء]] به [[رأی]] و [[عقیده]] استناد یابد در صورتی که شخص مسبوق به رأیی نباشد، به معنای پیدایش [[رأی]] است وگرنه به معنای [[تغییر]] [[رأی]] خواهد بود<ref>مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۱۲؛ النهایه، ص۱۰۹. </ref>. از این رو معنای [[جهل]] و [[تغییر]] [[رأی]] و [[اراده]] نیز در آن نهفته است. زمانی که [[انسان]]، چیزی را نمیداند و سپس بر او آشکار میشود و [[رأی]] و نظرش دگرگون میگردد، میگویند [[بداء]] حاصل شده است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۵۰؛ دیبا، حسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۳۷۴-۳۷۸؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۹-۵۰.</ref>. | |||
===معنای اصطلاحی== | |||
بدا در اصطلاح به معنای [[تغییر]] مقدرات از سوی [[خداوند]] بر اساس پارهای حوادث و وقایع و تحت شرایط و عوامل ویژه است<ref>ر.ک: دیبا، حسین، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۳۷۴ – ۳۷۸.</ref>. یعنی [[خداوند]]، تغییراتی را در برخی امور ایجاد میکند که [[تصور]] بر قطعی بودن آنهاست، به بیان دیگر [[بداء]] اتخاذ نظری جدید در برخی امور است که وقوع آن مورد [[انتظار]] نبوده و ظاهر بر خلاف آن بوده است<ref>مفید، محمد بن محمد، تصحیح الإعتقاد، ص ۵۱ ـ ۵۲؛ لاهیجی، گوهر مراد، ص ۲۹۲.</ref>. | |||
* [[دانشمندان]] [[امامیه]] در [[تبیین]] [[بداء]] و رد و [[انکار]] آن از سوی [[مخالفان]]، آن را با [[نسخ]] مقایسه کردهاند؛ [[بدا]] به منزله [[نسخ]] در [[تشریع]] است و [[نسخ]] به منزله [[بدا]] در [[تکوین]]<ref>التوحید، ص۳۳۵-۳۳۶؛ الغیبه، ص۲۶۴-۲۶۵؛ الانتصار، ص۹۳؛ رسائل الشریف المرتضی، ص۱۱۶ ـ ۱۱۹.</ref>. تفاوت ماهوی [[بداء]] و [[نسخ]] در این است که [[نسخ]] مربوط به دو امر و دو زمان است، ولی [[بداء]] ناظر به یک پدیده بوده و در یک زمان رخ میدهد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۹.</ref>. در واقع هر گاه [[امر و نهی]] به عین یک فعل و در یک زمان و نسبت به یک [[مکلف]] تعلق بگیرد [[بداء]] و [[باطل]] است و هرگاه متعلق [[امر و نهی]] دو فعل همانند و نسبت به دو زمان باشد [[نسخ]] و جایز است<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۷.</ref>. | * [[دانشمندان]] [[امامیه]] در [[تبیین]] [[بداء]] و رد و [[انکار]] آن از سوی [[مخالفان]]، آن را با [[نسخ]] مقایسه کردهاند؛ [[بدا]] به منزله [[نسخ]] در [[تشریع]] است و [[نسخ]] به منزله [[بدا]] در [[تکوین]]<ref>التوحید، ص۳۳۵-۳۳۶؛ الغیبه، ص۲۶۴-۲۶۵؛ الانتصار، ص۹۳؛ رسائل الشریف المرتضی، ص۱۱۶ ـ ۱۱۹.</ref>. تفاوت ماهوی [[بداء]] و [[نسخ]] در این است که [[نسخ]] مربوط به دو امر و دو زمان است، ولی [[بداء]] ناظر به یک پدیده بوده و در یک زمان رخ میدهد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۹.</ref>. در واقع هر گاه [[امر و نهی]] به عین یک فعل و در یک زمان و نسبت به یک [[مکلف]] تعلق بگیرد [[بداء]] و [[باطل]] است و هرگاه متعلق [[امر و نهی]] دو فعل همانند و نسبت به دو زمان باشد [[نسخ]] و جایز است<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۷.</ref>. | ||
==محال بودن [[بداء]] برای [[خداوند]]== | ==محال بودن [[بداء]] برای [[خداوند]]== | ||
*توجه به منزه بودن [[ذات الهی]] از هرگونه [[جهل]] و [[نقص]] از یک سو و اسناد [[بداء]] به [[خداوند]] در [[متون دینی]] از سوی دیگر، زمینهای فراهم آورده تا مسأله [[بداء]] به طور گسترده در منابع [[کلامی]] و [[تفسیری]] مورد توجه و [[تحقیق]] قرار گیرد و به طور مستقل کتابهایی در این زمینه تألیف شود. در اینگونه کتب دو جهت عمده مورد نظر بوده است: نخست [[تبیین]] مفهوم [[بداء]] و اینکه چگونه [[اعتقاد]] به آن مستلزم اسناد [[جهل]] به [[خداوند]] نیست و دیگر اینکه [[اعتقاد]] مزبور نه تنها موجب [[پذیرش]] [[نقص]] نیست، بلکه میتواند در تصحیح نگرش [[انسان]] به اداره [[جهان]] از سوی [[خداوند]] مؤثر باشد<ref>ر.ک: دیبا، حسین، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸.</ref>. | *توجه به منزه بودن [[ذات الهی]] از هرگونه [[جهل]] و [[نقص]] از یک سو و اسناد [[بداء]] به [[خداوند]] در [[متون دینی]] از سوی دیگر، زمینهای فراهم آورده تا مسأله [[بداء]] به طور گسترده در منابع [[کلامی]] و [[تفسیری]] مورد توجه و [[تحقیق]] قرار گیرد و به طور مستقل کتابهایی در این زمینه تألیف شود. در اینگونه کتب دو جهت عمده مورد نظر بوده است: نخست [[تبیین]] مفهوم [[بداء]] و اینکه چگونه [[اعتقاد]] به آن مستلزم اسناد [[جهل]] به [[خداوند]] نیست و دیگر اینکه [[اعتقاد]] مزبور نه تنها موجب [[پذیرش]] [[نقص]] نیست، بلکه میتواند در تصحیح نگرش [[انسان]] به اداره [[جهان]] از سوی [[خداوند]] مؤثر باشد<ref>ر.ک: دیبا، حسین، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸.</ref>. |