اقسام و انواع علم غیب کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
اقسام و انواع علم غیب کداماند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۹
، ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۷←پاسخ دوم
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
«علم غیب را میتوان از جهات مختلفی تقسیم کرد: | «علم غیب را میتوان از جهات مختلفی تقسیم کرد: | ||
====علم غیب از جهت عالم به آن==== | ====علم غیب از جهت عالم به آن==== | ||
:۱. علم غیب خداوند؛ | |||
:۲. علم غیب فرشتگان؛ | |||
:۳. علم غیب انسانها: | |||
::الف. پیامبر؛ | |||
::ب. امام؛ | |||
::ج. دیگران. (...) | |||
علم غیب بر دو قسم است: | |||
*یک قسم اختصاصی ذات اقدس الهی است، و دیگران هیج آگاهی از آن ندارند (نمل، آیه ٦٥)<ref>آیاتی که علم غیب را مختص به خداوند میداند انعام، آیه٥٩، نمل، آیه٦٥، یونس، آیه٢٠، نحل، آیه٧٧، هود، آیه١٢٣، کهف، آیه٢٦، بقره، آیه٣٣، فاطر، آیه٣٨، مائده، آیه١٠٩، آلعمران، آیه١٨٢، انعام، آیه٧٣، توبه، آیه٩٤ و ١٠٥</ref>؛ اینها حقایقی هستند نایافتنی که نه تنها حس و تجربه بلکه عقل و کشف و شهود هم در قلمرو آن راه ندارند(...). ذات و حقیقت خداوند از این قبیل هاست. | *'''یک قسم''' اختصاصی ذات اقدس الهی است، و دیگران هیج آگاهی از آن ندارند (نمل، آیه ٦٥)<ref>آیاتی که علم غیب را مختص به خداوند میداند انعام، آیه٥٩، نمل، آیه٦٥، یونس، آیه٢٠، نحل، آیه٧٧، هود، آیه١٢٣، کهف، آیه٢٦، بقره، آیه٣٣، فاطر، آیه٣٨، مائده، آیه١٠٩، آلعمران، آیه١٨٢، انعام، آیه٧٣، توبه، آیه٩٤ و ١٠٥</ref>؛ اینها حقایقی هستند نایافتنی که نه تنها حس و تجربه بلکه عقل و کشف و شهود هم در قلمرو آن راه ندارند(...). ذات و حقیقت خداوند از این قبیل هاست. | ||
*قسم | *'''قسم دیگر''' [[علم غیب|علم غیب هایی]] است که غیر خداوند از آن آگاهی دارند مانند: [[ملائکه]]، [[انبیاء]]، [[امامان معصوم]] و بعضی دیگر از انسان ها. که [[غیب دانی]] هر کدام بستگی به جهت مراتب نسبیت آنها دارد. | ||
====علم غیب از جهت علم و معرفت==== | ====علم غیب از جهت علم و معرفت==== | ||
#علم غیب به معنای عام آن که بعضی میدانند و بعضی نمیدانند به دو قسم تقسیم میشود: | |||
#علم غیب به معنای عام آن که بعضی میدانند و بعضی نمیدانند به دو قسم تقسیم میشود: '''قسم اول:''' علم مطلق که فقط اختصاص به خداوند دارد. '''قسم دوم:''' علم غیب نسبی است که در این قسم میتوان علم غیب هر کس را نسبت به دیگری نسبی دانست، مانند علم خداوند نسبت به علم دیگران که آنچه را که برای دیگران غیب محسوب میشود برای او آشکار وعیان است.(...) | * '''قسم اول:''' علم مطلق که فقط اختصاص به خداوند دارد. | ||
* '''قسم دوم:''' علم غیب نسبی است که در این قسم میتوان علم غیب هر کس را نسبت به دیگری نسبی دانست، مانند علم خداوند نسبت به علم دیگران که آنچه را که برای دیگران غیب محسوب میشود برای او آشکار وعیان است.(...) | |||
#بعضی از علومی که امکان کشف آنها بر اثر کنکاش و جستجو وجود دارد، مثل علم نجوم، ستارگان و غیره، در این موارد بعضی از افراد که وسائل واسباب کشف را دارا هستند میدانند و دیگران از آن آگاهی محروم میباشند. | #بعضی از علومی که امکان کشف آنها بر اثر کنکاش و جستجو وجود دارد، مثل علم نجوم، ستارگان و غیره، در این موارد بعضی از افراد که وسائل واسباب کشف را دارا هستند میدانند و دیگران از آن آگاهی محروم میباشند. | ||
#علمی که هیچکس بر آنها غیر خداوند آگاهی ندارد، حتی ملائکه مقرب و انبیاء مرسل هم نمیدانند، این نوعی است که قرآن با صراحت بیان میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ}}﴾}}<ref>نمل، آیه٦٥</ref>. | #علمی که هیچکس بر آنها غیر خداوند آگاهی ندارد، حتی ملائکه مقرب و انبیاء مرسل هم نمیدانند، این نوعی است که قرآن با صراحت بیان میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ}}﴾}}<ref>نمل، آیه٦٥</ref>. | ||
====علم غیب از جهت زمان==== | ====علم غیب از جهت زمان==== | ||
#علم غیب گاهی مربوط به جریانات، قصهها و اخبار گذشته میشود، مثل داستانهای قرآنی از امتهای گذشته، که علم به این گونه غیب عا نسبی است، عدهای میدانند و عدهای نمیدانند، پس نسبت به کسانی که نمیدانند غیب است، مثلا داستان حضرت یوسف برای حضرت محمد(ص) غیب دانسته شده ولی نسبت به برادران او غیب نیست. | #علم غیب گاهی مربوط به جریانات، قصهها و اخبار گذشته میشود، مثل داستانهای قرآنی از امتهای گذشته، که علم به این گونه غیب عا نسبی است، عدهای میدانند و عدهای نمیدانند، پس نسبت به کسانی که نمیدانند غیب است، مثلا داستان حضرت یوسف برای حضرت محمد(ص) غیب دانسته شده ولی نسبت به برادران او غیب نیست. | ||
#علم غیب گاهی مربوط به زمان حاضر میشود، چه بسا جریاناتی فی الحال در عالم محقق میشود و ما از آنها آگاه نمیشویم، در حالی که عده ای به وسیله وسائل ارتباطی که در اختیار دارند فورا متوجه میشوند، بنابراین برای کسانی که این ابزار را ندارند غیب است. | #علم غیب گاهی مربوط به زمان حاضر میشود، چه بسا جریاناتی فی الحال در عالم محقق میشود و ما از آنها آگاه نمیشویم، در حالی که عده ای به وسیله وسائل ارتباطی که در اختیار دارند فورا متوجه میشوند، بنابراین برای کسانی که این ابزار را ندارند غیب است. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۸: | ||
====نتیجه گیری==== | ====نتیجه گیری==== | ||
در این تقسیم بندی ها به یک نتیجه میرسیم که علم غیب واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ}}﴾}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، "انما" در آیه به معنای حصر است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی انبیاء و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه میشود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمیباشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب میشود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عند الله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده از بعضی از آنها آگاه میگرداند»<ref>علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ۱۰۱</ref> | در این تقسیم بندی ها به یک نتیجه میرسیم که علم غیب واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان میکند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ}}﴾}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، "انما" در آیه به معنای حصر است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی انبیاء و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه میشود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمیباشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب میشود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عند الله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده از بعضی از آنها آگاه میگرداند»<ref>علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ۱۰۱</ref> | ||