پرش به محتوا

اقسام و انواع علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۰: خط ۶۰:
* '''قسم دوم:''' علم غیب نسبی است که در این قسم می‌توان علم غیب هر کس را نسبت به دیگری نسبی دانست،  مانند علم خداوند نسبت به علم دیگران که آنچه را که برای دیگران غیب محسوب می‌شود برای او آشکار وعیان است.(...)
* '''قسم دوم:''' علم غیب نسبی است که در این قسم می‌توان علم غیب هر کس را نسبت به دیگری نسبی دانست،  مانند علم خداوند نسبت به علم دیگران که آنچه را که برای دیگران غیب محسوب می‌شود برای او آشکار وعیان است.(...)
#بعضی از علومی که امکان کشف آنها بر اثر کنکاش و جستجو وجود دارد، مثل علم نجوم، ستارگان و غیره، در این موارد بعضی از افراد که وسائل واسباب کشف را دارا هستند می‌دانند و دیگران از آن آگاهی محروم می‌باشند.
#بعضی از علومی که امکان کشف آنها بر اثر کنکاش و جستجو وجود دارد، مثل علم نجوم، ستارگان و غیره، در این موارد بعضی از افراد که وسائل واسباب کشف را دارا هستند می‌دانند و دیگران از آن آگاهی محروم می‌باشند.
#علمی که هیچکس بر آنها غیر خداوند آگاهی ندارد، حتی ملائکه مقرب و انبیاء مرسل هم نمی‌دانند، این نوعی است که قرآن با صراحت بیان می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ}}﴾}}<ref>نمل، آیه٦٥</ref>.
#علمی که هیچکس بر آنها غیر خداوند آگاهی ندارد، حتی ملائکه مقرب و انبیاء مرسل هم نمی‌دانند، این نوعی است که قرآن با صراحت بیان می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات می‌شود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}}﴾}}<ref>نمل، آیه٦٥</ref>.


====علم غیب از جهت زمان====
====علم غیب از جهت زمان====
#علم غیب گاهی مربوط به جریانات، قصه‌ها و اخبار گذشته می‌شود، مثل داستانهای قرآنی از امت‌های گذشته، که علم به این گونه غیب عا نسبی است، عده‌ای می‌دانند و عده‌ای نمی‌دانند، پس نسبت به کسانی که نمی‌دانند غیب است، مثلا داستان حضرت یوسف برای حضرت محمد(ص) غیب دانسته شده ولی نسبت به برادران او غیب نیست.
#علم غیب گاهی مربوط به جریانات، قصه‌ها و اخبار گذشته می‌شود، مثل داستانهای قرآنی از امت‌های گذشته، که علم به این گونه غیب عا نسبی است، عده‌ای می‌دانند و عده‌ای نمی‌دانند، پس نسبت به کسانی که نمی‌دانند غیب است، مثلا داستان حضرت یوسف برای حضرت محمد{{صل}} غیب دانسته شده ولی نسبت به برادران او غیب نیست.
#علم غیب گاهی مربوط به زمان حاضر می‌شود، چه بسا جریاناتی فی الحال در عالم محقق می‌شود و ما از آنها آگاه نمی‌شویم، در حالی که عده ای به وسیله وسائل ارتباطی که در اختیار دارند فورا متوجه می‌شوند، بنابراین برای کسانی که این ابزار را ندارند غیب است.
#علم غیب گاهی مربوط به زمان حاضر می‌شود، چه بسا جریاناتی فی الحال در عالم محقق می‌شود و ما از آنها آگاه نمی‌شویم، در حالی که عده ای به وسیله وسائل ارتباطی که در اختیار دارند فورا متوجه می‌شوند، بنابراین برای کسانی که این ابزار را ندارند غیب است.
#علم غیب گاهی مربوط به زمان آینده است، مثل علم به قیامت و موارد شبیه آن، در این صورت شامل علم اختصاصی الهی می‌شود و اگر انبیاء و اولیاء در این باره گزارشی می‌دهند، به تعلیم خداوند است و استقلالی در آگاهی ندارند.
#علم غیب گاهی مربوط به زمان آینده است، مثل علم به قیامت و موارد شبیه آن، در این صورت شامل علم اختصاصی الهی می‌شود و اگر انبیاء و اولیاء در این باره گزارشی می‌دهند، به تعلیم خداوند است و استقلالی در آگاهی ندارند.


====نتیجه گیری====
====نتیجه گیری====
در این تقسیم بندی ها به یک نتیجه می‌رسیم که علم غیب واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ}}﴾}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، "انما" در آیه به معنای حصر  است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی انبیاء و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه می‌شود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمی‌باشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب می‌شود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عند الله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده  از بعضی از آنها آگاه می‌گرداند»<ref>علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ۱۰۱</ref>
در این تقسیم بندی ها به یک نتیجه می‌رسیم که علم غیب واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ]]}}﴾}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، "انما" در آیه به معنای حصر  است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی انبیاء و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه می‌شود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمی‌باشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب می‌شود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عند الله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده  از بعضی از آنها آگاه می‌گرداند»<ref>[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]، ص ۱۰۱</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۱۸۳

ویرایش