پرش به محتوا

آیا امام مهدی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین')
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛}}
[[پرونده:60727626.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]]]
[[پرونده:60727626.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
:::::: « [[خلیفه عباسی]] شنید که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وکلایی دارد و آنان [[اموال]] را جمع می‌کنند اندیشید و [[فکر]] کرد که [[پول]] به افراد بدهد که نزد وکلای [[حضرت]] ببرند و به اسم [[مال]] [[امام]] به آنان بپردازند، هر کس قبول کرد او را دستگیر کنند. فوری، توضیح [[حضرت]] به وکلای حقیقی رسید که از هیچ کس [[پول]] قبول نکند چنین کردند و در [[امان]] ماندند.  
:::::: « [[خلیفه عباسی]] شنید که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} وکلایی دارد و آنان [[اموال]] را جمع می‌کنند اندیشید و [[فکر]] کرد که [[پول]] به افراد بدهد که نزد وکلای [[حضرت]] ببرند و به اسم [[مال]] [[امام]] به آنان بپردازند، هر کس قبول کرد او را دستگیر کنند. فوری، توضیح [[حضرت]] به وکلای حقیقی رسید که از هیچ کس [[پول]] قبول نکند چنین کردند و در [[امان]] ماندند.  
::::::این چند داستان به عنوان نمونه ذکر شد اگر به کتابهای [[تاریخ]] و [[حدیث]] و [[مناقب]] مراجعه کنید می‌توانید صدها از این قبیل [[خبرهای غیبی]] دریافت خواهید کرد. هر کس خودش را از [[تعصب]] و عناد خالی کند و با ذهن صاف و مستقیم و بی‌آلایش، [[کتب حدیث]] و [[مناقب]] را [[مطالعه]] نماید بدین مطلب اطمنیان پیدا می‌کنند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} با [[جهان]] غیبی بی‌ارتباط نبوده‌اند بلکه به آن [[جهان]] مرتبط بودند و حقایقی را دریافت می‌کردند»<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۶۲.</ref>.
::::::این چند داستان به عنوان نمونه ذکر شد اگر به کتابهای [[تاریخ]] و [[حدیث]] و [[مناقب]] مراجعه کنید می‌توانید صدها از این قبیل [[خبرهای غیبی]] دریافت خواهید کرد. هر کس خودش را از [[تعصب]] و عناد خالی کند و با ذهن صاف و مستقیم و بی‌آلایش، [[کتب حدیث]] و [[مناقب]] را [[مطالعه]] نماید بدین مطلب اطمنیان پیدا می‌کنند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} با [[جهان]] غیبی بی‌ارتباط نبوده‌اند بلکه به آن [[جهان]] مرتبط بودند و حقایقی را دریافت می‌کردند»<ref>[[علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۶۲.</ref>.
خط ۴۳: خط ۴۳:
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین خادمی شیرازی؛}}
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین خادمی شیرازی؛}}
[[پرونده:110027.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد خادمی شیرازی|خادمی شیرازی]]]]
[[پرونده:110027.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد خادمی شیرازی|خادمی شیرازی]]]]
[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد خادمی شیرازی|خادمی شیرازی]]''' در کتاب ''«[[تحفه امام مهدی (کتاب)|تحفه امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد خادمی شیرازی|خادمی شیرازی]]''' در کتاب ''«[[تحفه امام مهدی (کتاب)|تحفه امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «در این سه [[توقیع]] شریفه که به دست مبارک [[امام مهدی]]{{ع}} نوشته شده است، ایشان به مواردی از [[علم غیب]] خود اشاره می‌نمایند تا [[شیعیان]] ایشان علاوه بر دانستن [[مقام]] شامخ [[امامت]]، بدانند که در محضر [[امام]] خود حاضرند و [[امام]]{{ع}} بر اعمال ایشان ناظر برای آنها نگرانند.
:::::: «در این سه [[توقیع]] شریفه که به دست مبارک [[امام مهدی]]{{ع}} نوشته شده است، ایشان به مواردی از [[علم غیب]] خود اشاره می‌نمایند تا [[شیعیان]] ایشان علاوه بر دانستن [[مقام]] شامخ [[امامت]]، بدانند که در محضر [[امام]] خود حاضرند و [[امام]]{{ع}} بر اعمال ایشان ناظر برای آنها نگرانند.
::::#[[توقیع شریف]] [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} به افتخار یکی از [[شیعیان]]: [[علی]] (ناقل خبر) می‌گوید: پس از تصمیم و آماده شدن برای سفر [[حج]] و خداحافظی با [[دوستان]] و آشنایان،‌ عازم حرکت بودم که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت بقیة الله]]، فرمانی رسید که: ما از این سفر [[حج]] تو ناخشنودیم و کراهت داریم ولی موضوع موکول به تصمیم خودت می‌باشد. و من که از این امر [[غمگین]] شده بودم با تقدیم عریضه‌ای [[خدمت]] حضرتش{{ع}} عرضه داشتم که دستورتان را [[اطاعت]] کرده از این مسافرت منصرف گردیدم، ولی از عدم [[توفیق]] [[زیارت]] [[خانه خدا]] اندوهگین شده‌ام. در پاسخ توقیعی [[شرف]] صدور یافت که: دلتنگ مباش! به خواست [[خداوند]] سال آینده به [[حج]] خواهی رفت. در آستانه سال بعد، ضمن عریضه‌ای به حضور مبارکشان اجازه خواستم و [[مرحمت]] فرمودند. بار دیگر طیّ نامه‌ای معروض داشتم که در این سفر با [[محمّد]] بن عبّاس که به [[دیانت]] و [[امانت]] وی [[اطمینان]] دارم همراه خواهم بود. در پاسخ فرمودند: [[اسدی]] همراه خوبی است. اگر آمد، کسی را بر او ترجیح مده. و متعاقباً شخص نامبرده آمد و با هم سفر [[حج]] رفتیم. همان گونه که خوانندگان گرامی ملاحظه می‌فرمایند [[حضرت بقیة الله]]، با [[لطف]] و [[عنایت]] خاصی همه برنامه‌های [[زندگی]] [[دوستان]] را تحت نظارت کامل دارند و مادی و معنوی آن را زیر نظر شامخ [[ولایت]] حفظ می‌فرمایند. نکته دیگر آنکه معنای [[ادب]] [[شیعه]] در مقابل [[امام]] [[معصوم]] همین است که در تمام مسائل مربوط به زندگی‌اش باید کسب اجازه کند.
::::#[[توقیع شریف]] [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} به افتخار یکی از [[شیعیان]]: [[علی]] (ناقل خبر) می‌گوید: پس از تصمیم و آماده شدن برای سفر [[حج]] و خداحافظی با [[دوستان]] و آشنایان،‌ عازم حرکت بودم که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت بقیة الله]]، فرمانی رسید که: ما از این سفر [[حج]] تو ناخشنودیم و کراهت داریم ولی موضوع موکول به تصمیم خودت می‌باشد. و من که از این امر [[غمگین]] شده بودم با تقدیم عریضه‌ای [[خدمت]] حضرتش{{ع}} عرضه داشتم که دستورتان را [[اطاعت]] کرده از این مسافرت منصرف گردیدم، ولی از عدم [[توفیق]] [[زیارت]] [[خانه خدا]] اندوهگین شده‌ام. در پاسخ توقیعی [[شرف]] صدور یافت که: دلتنگ مباش! به خواست [[خداوند]] سال آینده به [[حج]] خواهی رفت. در آستانه سال بعد، ضمن عریضه‌ای به حضور مبارکشان اجازه خواستم و [[مرحمت]] فرمودند. بار دیگر طیّ نامه‌ای معروض داشتم که در این سفر با [[محمّد]] بن عبّاس که به [[دیانت]] و [[امانت]] وی [[اطمینان]] دارم همراه خواهم بود. در پاسخ فرمودند: [[اسدی]] همراه خوبی است. اگر آمد، کسی را بر او ترجیح مده. و متعاقباً شخص نامبرده آمد و با هم سفر [[حج]] رفتیم. همان گونه که خوانندگان گرامی ملاحظه می‌فرمایند [[حضرت بقیة الله]]، با [[لطف]] و [[عنایت]] خاصی همه برنامه‌های [[زندگی]] [[دوستان]] را تحت نظارت کامل دارند و مادی و معنوی آن را زیر نظر شامخ [[ولایت]] حفظ می‌فرمایند. نکته دیگر آنکه معنای [[ادب]] [[شیعه]] در مقابل [[امام]] [[معصوم]] همین است که در تمام مسائل مربوط به زندگی‌اش باید کسب اجازه کند.
۲۱۸٬۸۸۹

ویرایش