قضاوت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
# [[اختیاردار امر مقتول]]: براساس برخی [[روایات]]، اگر [[مسلمانی]] از روی عمدی [[مسلمانی]] را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]]{{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، [[ولیّ]] دم مقتول خواهد بود و اوست که میتواند [[قصاص]] کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچیک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، [[امام]] خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] قرار دهد.<ref>همان، ص۳۵۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۰ تا ۲۹۶.</ref>. | # [[اختیاردار امر مقتول]]: براساس برخی [[روایات]]، اگر [[مسلمانی]] از روی عمدی [[مسلمانی]] را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]]{{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، [[ولیّ]] دم مقتول خواهد بود و اوست که میتواند [[قصاص]] کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچیک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، [[امام]] خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] قرار دهد.<ref>همان، ص۳۵۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۰ تا ۲۹۶.</ref>. | ||
==[[وصف]] [[قاضی]]== | ==[[وصف]] [[قاضی]]== | ||
*هنگامی که [[امام علی]]{{ع}} میخواهد [[قاضی]] مورد نظر خود را توصیف کند، از شیوه توجیهی استفاده میکند. برای مثال در [[نامه]] ۵۳ خطاب به [[مالک اشتر]] میفرماید: برای [[داوری]] میان [[مردم]] [[بهترین]] [[رعیت]] را از نظر خود برگزین؛ کسی که [[کارها]] بر او تنگ و دشوار نیاید، [[ستیز]] ستیزهگران او را به لحاجت درنیندازند، در [[لغزش]] نپاید و از بازگشت به [[حق]] –هرگاه او را [[شناخت]]- در نماند، نفسش به [[طمع]] مایل نشود، به اندک فهمی –بیآنکه به [[حقیقت]] آن برسد- در نماند، درباره [[شبههها]] بیش از همه درنگ کند، [[دلایل]] را بیش از همه به کار برد، کمتر از همه از مراجعه دادخواه به ستوه آید، در | *هنگامی که [[امام علی]]{{ع}} میخواهد [[قاضی]] مورد نظر خود را توصیف کند، از شیوه توجیهی استفاده میکند. برای مثال در [[نامه]] ۵۳ خطاب به [[مالک اشتر]] میفرماید: برای [[داوری]] میان [[مردم]] [[بهترین]] [[رعیت]] را از نظر خود برگزین؛ کسی که [[کارها]] بر او تنگ و دشوار نیاید، [[ستیز]] ستیزهگران او را به لحاجت درنیندازند، در [[لغزش]] نپاید و از بازگشت به [[حق]] –هرگاه او را [[شناخت]]- در نماند، نفسش به [[طمع]] مایل نشود، به اندک فهمی –بیآنکه به [[حقیقت]] آن برسد- در نماند، درباره [[شبههها]] بیش از همه درنگ کند، [[دلایل]] را بیش از همه به کار برد، کمتر از همه از مراجعه دادخواه به ستوه آید، در آشکار کردن امور [[شکیباترین]] آنها باشد، به هنگام روشن شدن [[حکم]] قاطعترین آنها باشد، [[ستایش]] بسیار او را به [[خودبینی]] نکشاند و خوشامدگویی او را برانگیخته نسازد. از روشها و شیوههای دیگر [[امام]]{{ع}} در توصیف، [[شیوه]] ارزشی است به این معنا که بیان امتیازات و ارزشهای هر چیز میتواند در معرفی و توصیف آن مؤثر باشد. [[بدیهی]] است که استفاده از این روش نیز میتواند برای عموم مخاطبان بیش از توصیفات و تعریفات منطقی مفید باشد، زیرا [[مردم]] عموماً با مفاهیم ارزشی آشناتر و مأنوسترند تا مفاهیم صرفاً منطقی و انتزاعی. از نمونههای این نوع توصیف است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228-229.</ref>. | ||
==قضاوت در [[فرهنگنامه]] [[آخرالزمان]]== | ==قضاوت در [[فرهنگنامه]] [[آخرالزمان]]== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
#'''[[نهی]] از مهمان کردن یکی از متهمان:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[قضات]] را از مهمان کردن یکی از طرفهای [[نزاع]] بدون حضور و [[همراهی]] طرف دیگر دعوا منع کرده است<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۴ - ۲۱۵؛ الکافی، ج ۷، ص ۴۱۳ و من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۲ - ۱۳.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۶۲.</ref>. | #'''[[نهی]] از مهمان کردن یکی از متهمان:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[قضات]] را از مهمان کردن یکی از طرفهای [[نزاع]] بدون حضور و [[همراهی]] طرف دیگر دعوا منع کرده است<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۴ - ۲۱۵؛ الکافی، ج ۷، ص ۴۱۳ و من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۲ - ۱۳.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۶۲.</ref>. | ||
#'''[[پرهیز]] از گرفتن [[رشوه]]:''' از رفتارهای [[زشتی]] که یک [[قاضی]] ممکن است بدان [[مبتلا]] شود، دریافت [[رشوه]] از دو طرف دعواست. [[رسول خدا]]{{صل}} کسانی را که [[مردم]] به [[علم]] و فقاهت آنها احتیاج دارند و در دعاوی [[احکام]] [[قضایی]] از [[مردم]] [[رشوه]] میگیرند، [[لعن]] کردند<ref>تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۲۴ و وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۲۳.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۶۲.</ref>. | #'''[[پرهیز]] از گرفتن [[رشوه]]:''' از رفتارهای [[زشتی]] که یک [[قاضی]] ممکن است بدان [[مبتلا]] شود، دریافت [[رشوه]] از دو طرف دعواست. [[رسول خدا]]{{صل}} کسانی را که [[مردم]] به [[علم]] و فقاهت آنها احتیاج دارند و در دعاوی [[احکام]] [[قضایی]] از [[مردم]] [[رشوه]] میگیرند، [[لعن]] کردند<ref>تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۲۴ و وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۲۳.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۶۲.</ref>. | ||
#'''[[نهی]] از [[اهانت]] به [[مجرم]]:''' [[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از [[اهانت]] و بیاحترامی به [[مجرمان]]، به ویژه آنان که حد [[شرعی]] بر آنان جاری شده بود، [[نهی]] میفرمود و حتی بیان سخن ناخوشایند را در پشت سر آنان مصداق [[غیبت]] میدانست. [[نقل]] شده است، روزی ماعز اسلمی یکی از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، [[گناه کبیره]] انجام داد؛ اما پشیمان شد و [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} آمد و از آن [[حضرت]] خواست که بر او حد جاری کند تا از آن [[گناه]] [[پاک]] شود. [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[حکم خدا]] را بر او جاری کرد. پس از مدتی، [[رسول خدا]]{{صل}} دو نفر از [[یاران]] خویش را دید که درباره آن [[مرد]] [[گنهکار]] صحبت میکنند و یکی از آنها به دیگری میگفت: "این مرد آنچه را که [[خداوند]] پوشانده بود، | #'''[[نهی]] از [[اهانت]] به [[مجرم]]:''' [[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از [[اهانت]] و بیاحترامی به [[مجرمان]]، به ویژه آنان که حد [[شرعی]] بر آنان جاری شده بود، [[نهی]] میفرمود و حتی بیان سخن ناخوشایند را در پشت سر آنان مصداق [[غیبت]] میدانست. [[نقل]] شده است، روزی ماعز اسلمی یکی از [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، [[گناه کبیره]] انجام داد؛ اما پشیمان شد و [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} آمد و از آن [[حضرت]] خواست که بر او حد جاری کند تا از آن [[گناه]] [[پاک]] شود. [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[حکم خدا]] را بر او جاری کرد. پس از مدتی، [[رسول خدا]]{{صل}} دو نفر از [[یاران]] خویش را دید که درباره آن [[مرد]] [[گنهکار]] صحبت میکنند و یکی از آنها به دیگری میگفت: "این مرد آنچه را که [[خداوند]] پوشانده بود، آشکار کرد، در نتیجه، مانند سگ به جزای عملش رسید و سنگسار شد"؛ وقتی [[پیامبر]]{{صل}} سخنان آن دو را شنید، بلافاصله چیزی نفرمود تا اینکه روزی همراه جمعی از [[اصحاب]] که آن دو نفر نیز جزء آنان بودند، به سوی جایی رفتند؛ آنها در بین راه و در بیابان، الاغی مرده دیدند که بدنش بو گرفته بود؛ پس [[رسول خدا]]{{صل}} رو به [[اصحاب]] کرد و فرمود: "فلانی و فلانی کجایند؟" آن دو گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}} ما اینجاییم"؛ [[پیامبر]]{{صل}} به آن دو فرمود: "بیایید و از مردار بدبوی این الاغ بخورید!" آنها گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! آخر چه کسی این کار را میکند؟" آن [[حضرت]]{{صل}} فرمود: "آنچه شما درباره [[برادر]] تان گفتید، از خوردن گوشت این الاغ زشتتر است"<ref>ابناشعث السجستانی، سنن ابیداوود، ج ۲، ص ۳۴۶؛ النسائی، السنن الکبری، ج ۴، ص ۲۷۷ و ابن حبان، صحیح، ج ۱۰، ص ۲۴۵.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۶۲-۵۶۳.</ref>. | ||
*در [[روایت]] دیگری آمده است: روزی زنی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسید که از طریق [[نامشروع]] باردار شده بود و به آن [[حضرت]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}} من سزاوار حد شدهام، آن را بر من جاری کن!" [[پیامبر]]{{صل}} [[سرپرست]] آن [[زن]] را احضار کرد و فرمود: "با او [[مدارا]] کن تا [[فرزند]] خود را به [[دنیا]] بیاورد؛ آن گاه او را نزد من بیاور!" آن مرد چنین کرد. پس، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد [[جامه]] آن [[زن]] را بر رویش کشیدند و او را پوشاندند، سپس او را سنگسار کردند و آن گاه بر وی [[نماز]] خواندند. سپس، [[عمر]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! بر این [[زن]] زناکار [[نماز]] میخوانی؟" آن [[حضرت]] فرمود: "هر آینه او چنان توبهای کرد که اگر توبهاش میان هفتاد نفر از [[مردم مدینه]] تقسیم شود، همه را دربر میگیرد؛ آیا توبهای [[برتر]] از این دیدهای؟ او خود را برای [[خداوند متعال]] [[فدا]] کرد"<ref>کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۵۵۸؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۴۳۵؛ الدارمی، سنن، ج ۲، ص ۱۸ - ۱۹ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۵، ص ۱۲۰ - ۱۲۱ و با اختلاف در: عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۴۳ و مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص ۷۶.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۶۳.</ref>. | *در [[روایت]] دیگری آمده است: روزی زنی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسید که از طریق [[نامشروع]] باردار شده بود و به آن [[حضرت]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}} من سزاوار حد شدهام، آن را بر من جاری کن!" [[پیامبر]]{{صل}} [[سرپرست]] آن [[زن]] را احضار کرد و فرمود: "با او [[مدارا]] کن تا [[فرزند]] خود را به [[دنیا]] بیاورد؛ آن گاه او را نزد من بیاور!" آن مرد چنین کرد. پس، [[رسول اکرم]]{{صل}} [[دستور]] داد [[جامه]] آن [[زن]] را بر رویش کشیدند و او را پوشاندند، سپس او را سنگسار کردند و آن گاه بر وی [[نماز]] خواندند. سپس، [[عمر]] گفت: "ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}! بر این [[زن]] زناکار [[نماز]] میخوانی؟" آن [[حضرت]] فرمود: "هر آینه او چنان توبهای کرد که اگر توبهاش میان هفتاد نفر از [[مردم مدینه]] تقسیم شود، همه را دربر میگیرد؛ آیا توبهای [[برتر]] از این دیدهای؟ او خود را برای [[خداوند متعال]] [[فدا]] کرد"<ref>کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۵۵۸؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۴۳۵؛ الدارمی، سنن، ج ۲، ص ۱۸ - ۱۹ و مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۵، ص ۱۲۰ - ۱۲۱ و با اختلاف در: عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۴۳ و مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص ۷۶.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۶۳.</ref>. | ||