عایشه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
*گفته شده در جریان محاصره [[عثمان]]، او همراه [[طلحه]] و [[زبیر]]، بیشترین نقش را در تحریک و تحریض [[مردم]]، علیه [[عثمان]] داشتند<ref>ابن العبری، تاریخ مختصر الدول، ص۱۰۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۹.</ref>. وی پیوسته، [[مردم]] را به کشتن [[عثمان]] [[تشویق]] میکرد و میگفت: "این [[نعثل]] را بکشید که [[کافر]] شده است"<ref>نعثل نام مردی یهودی بود که ریش بلندی داشت و عایشه عثمان را به جهت داشتن ریش بلند نعثل میگفت. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۶۲.</ref>. در شدت [[کینه]] او از [[عثمان]]، [[نقل]] شده است زمانی که [[مردم]]، [[خانه]] [[عثمان]] را محاصره کرده بودند، گروهی از [[مردم]] نزد [[عایشه]] رفتند و گفتند: "ای [[امالمؤمنین]]! ای کاش میان این مرد و [[مردم]] [[سازش]] میدادی". [[عایشه]] گفت: "من وسایل سفرم را آماده کردهام و میخواهم به [[حج]] بروم". [[مروان]] گفت: "به جای هر درهمی که خرج کردهای، دو درهم به تو داده میشود". [[عایشه]] گفت: "شاید تو [[گمان]] میکنی که من [[عثمان]] را نمیشناسم. به [[خدا]] قسم! [[دوست]] داشتم او پارهپاره در جوالی (پارچه ضخیم) از جوالهای من بود و میتوانستم او را حمل کنم و به دریا بیفکنم". سپس به سوی [[مکه]] حرکت کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عایشه همسر پیامبر (مقاله)|عایشه همسر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۶۳-۶۵.</ref>. | *گفته شده در جریان محاصره [[عثمان]]، او همراه [[طلحه]] و [[زبیر]]، بیشترین نقش را در تحریک و تحریض [[مردم]]، علیه [[عثمان]] داشتند<ref>ابن العبری، تاریخ مختصر الدول، ص۱۰۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۹.</ref>. وی پیوسته، [[مردم]] را به کشتن [[عثمان]] [[تشویق]] میکرد و میگفت: "این [[نعثل]] را بکشید که [[کافر]] شده است"<ref>نعثل نام مردی یهودی بود که ریش بلندی داشت و عایشه عثمان را به جهت داشتن ریش بلند نعثل میگفت. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۶۲.</ref>. در شدت [[کینه]] او از [[عثمان]]، [[نقل]] شده است زمانی که [[مردم]]، [[خانه]] [[عثمان]] را محاصره کرده بودند، گروهی از [[مردم]] نزد [[عایشه]] رفتند و گفتند: "ای [[امالمؤمنین]]! ای کاش میان این مرد و [[مردم]] [[سازش]] میدادی". [[عایشه]] گفت: "من وسایل سفرم را آماده کردهام و میخواهم به [[حج]] بروم". [[مروان]] گفت: "به جای هر درهمی که خرج کردهای، دو درهم به تو داده میشود". [[عایشه]] گفت: "شاید تو [[گمان]] میکنی که من [[عثمان]] را نمیشناسم. به [[خدا]] قسم! [[دوست]] داشتم او پارهپاره در جوالی (پارچه ضخیم) از جوالهای من بود و میتوانستم او را حمل کنم و به دریا بیفکنم". سپس به سوی [[مکه]] حرکت کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref><ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عایشه همسر پیامبر (مقاله)|عایشه همسر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۶۳-۶۵.</ref>. | ||
===[[عایشه]] و [[خلافت علی]]{{ع}}=== | ===[[عایشه]] و [[خلافت علی]]{{ع}}=== | ||
*چون [[عایشه]] در "سرف"<ref>سرف محلی است در ۶ میلی مکه. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۱۲.</ref>، از [[قتل عثمان]] و [[بیعت مردم]] با [[علی]]{{ع}} [[آگاه]] شد، بسیار متأثر شد و به [[مکه]] بازگشت<ref>ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابیطالب، ج۳، ص۱۴۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۸-۴۵۹.</ref>؛ چرا که [[انتظار]] داشت [[مردم]] با [[طلحه]] [[بیعت]] کنند و او را به [[خلافت]] برگزینند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۹.</ref>. او در حالی که میگفت به [[خدا]] [[عثمان]] مظلومانه کشته شد به [[مکه]] وارد شد. دیگران گفتند: "به [[خدا]] قسم! اول کسی که از حرفش برگشت تویی<ref>ابن العبری، تاریخ مختصرالدول، ص۱۰۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹.</ref>. مگر تو نبودی که [[مردم]] را بر قتلش تحریک و عیبش را | *چون [[عایشه]] در "سرف"<ref>سرف محلی است در ۶ میلی مکه. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۱۲.</ref>، از [[قتل عثمان]] و [[بیعت مردم]] با [[علی]]{{ع}} [[آگاه]] شد، بسیار متأثر شد و به [[مکه]] بازگشت<ref>ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابیطالب، ج۳، ص۱۴۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۸-۴۵۹.</ref>؛ چرا که [[انتظار]] داشت [[مردم]] با [[طلحه]] [[بیعت]] کنند و او را به [[خلافت]] برگزینند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۹۹.</ref>. او در حالی که میگفت به [[خدا]] [[عثمان]] مظلومانه کشته شد به [[مکه]] وارد شد. دیگران گفتند: "به [[خدا]] قسم! اول کسی که از حرفش برگشت تویی<ref>ابن العبری، تاریخ مختصرالدول، ص۱۰۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹.</ref>. مگر تو نبودی که [[مردم]] را بر قتلش تحریک و عیبش را آشکار میکردی<ref>ابن عثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۳۷.</ref> و میگفتی [[نعثل]] را بکشید که [[کافر]] شده است"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹؛ ابن العبری، تاریخ مختصر الدول، ص۱۰۵؛ ابن عثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۳۷.</ref>. [[عایشه]] گفت: "بله، به جانم [[سوگند]]، گفتم؛ اما گفتند که [[عثمان]] از آنچه گفت [[توبه]] کرده است و چون این خبر را دریافتم از سخنم برگشتم"<ref>ابن عثم کوفی، الفتوح، ج۲، ص۴۳۷.</ref>. | ||
*[[عایشه]] پس از ورود به [[مکه]] به سوی حجر رفت و در آنجا پرده زد. [[مردم]] دورش جمع میشدند. او به بهانه اینکه [[عثمان]] به [[ستم]] کشته شد [[مردم]] را به [[خونخواهی]] او [[دعوت]] میکرد و علیه [[حکومت]] [[علی]]{{ع}} میشوراند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹.</ref>. تا اینکه با [[پیوستن]] [[طلحه]] و [[زبیر]] و دیگران به او به سوی [[بصره]] حرکت کرد و مقدمات [[جنگ جمل]] را پدید آورد<ref>ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۳، ص۱۴۹؛ دینوری، اخبار الطوال، ص۱۴۴-۱۵۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۱-۲۷۵؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۵۷-۳۷۴ به بعد.</ref>. این [[جنگ]] به [[شکست]] او و یارانش و کشته شدن بسیاری از [[مسلمانان]] از جمله [[طلحه]] و [[زبیر]] و... انجامید؛ اما آثار بد و زیانبخش آن در [[روح]] و [[افکار]] [[مسلمانان]] باقی ماند. این [[جنگ]] در میان [[مردم]]، [[تفرقه]] و [[اختلافات]] شدید عقیدهای به وجود آورد و بروز و [[ظهور]] مذهبها و مسلکها را در پی داشت<ref>سید مرتضی عسکری، عایشه در دوران علی{{ع}}، ص۲۵۵-۲۵۹.</ref>. | *[[عایشه]] پس از ورود به [[مکه]] به سوی حجر رفت و در آنجا پرده زد. [[مردم]] دورش جمع میشدند. او به بهانه اینکه [[عثمان]] به [[ستم]] کشته شد [[مردم]] را به [[خونخواهی]] او [[دعوت]] میکرد و علیه [[حکومت]] [[علی]]{{ع}} میشوراند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۵۹.</ref>. تا اینکه با [[پیوستن]] [[طلحه]] و [[زبیر]] و دیگران به او به سوی [[بصره]] حرکت کرد و مقدمات [[جنگ جمل]] را پدید آورد<ref>ابن شهر آشوب، المناقب فی آل ابی طالب، ج۳، ص۱۴۹؛ دینوری، اخبار الطوال، ص۱۴۴-۱۵۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۱-۲۷۵؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۵۷-۳۷۴ به بعد.</ref>. این [[جنگ]] به [[شکست]] او و یارانش و کشته شدن بسیاری از [[مسلمانان]] از جمله [[طلحه]] و [[زبیر]] و... انجامید؛ اما آثار بد و زیانبخش آن در [[روح]] و [[افکار]] [[مسلمانان]] باقی ماند. این [[جنگ]] در میان [[مردم]]، [[تفرقه]] و [[اختلافات]] شدید عقیدهای به وجود آورد و بروز و [[ظهور]] مذهبها و مسلکها را در پی داشت<ref>سید مرتضی عسکری، عایشه در دوران علی{{ع}}، ص۲۵۵-۲۵۹.</ref>. | ||
*[[عایشه]] پس از بازگشت به [[مدینه]] نیز دست از دشمنیهای خود با [[علی]]{{ع}} برنداشت و مقدمات [[قیام]] دیگری را فراهم ساخت که از [[جنگ جمل]] نیز به مراتب شدیدتر و آثار و عواقب آن خطرناکتر و زیانبارتر بود. این [[جنگ]]، [[جنگ]] [[حدیثسازی]] علیه [[علی]]{{ع}} بود. او این کار را تا آخرین روز [[حیات]] خود علیه [[علی]]{{ع}} و فرزندانش ادامه داد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عایشه همسر پیامبر (مقاله)|عایشه همسر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۶۵-۶۶.</ref>. | *[[عایشه]] پس از بازگشت به [[مدینه]] نیز دست از دشمنیهای خود با [[علی]]{{ع}} برنداشت و مقدمات [[قیام]] دیگری را فراهم ساخت که از [[جنگ جمل]] نیز به مراتب شدیدتر و آثار و عواقب آن خطرناکتر و زیانبارتر بود. این [[جنگ]]، [[جنگ]] [[حدیثسازی]] علیه [[علی]]{{ع}} بود. او این کار را تا آخرین روز [[حیات]] خود علیه [[علی]]{{ع}} و فرزندانش ادامه داد<ref>[[یدالله حاجیزاده|حاجیزاده، یدالله]]، [[عایشه همسر پیامبر (مقاله)|عایشه همسر پیامبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۶۵-۶۶.</ref>. |