جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'غیبت امام مهدی' به 'غیبت امام مهدی') |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۲۶۵: | خط ۲۶۵: | ||
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]] | [[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار]]، در لغت، به معنای "چشمداشت پیدا کردن"<ref>المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.</ref> و در اصطلاح، به معنای "چشمداشتن به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت]] [[عدل الهی]] توسط آن [[حضرت]]" است. [[انتظار]]، به معنای [[آیندهنگری]] و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و [[راضی]] شدن به آینده بهتر است؛ [[انتظار فرج]]، یعنی آماده بودن برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[دولت]] اسلامی و [[حکومت]] [[آخرین سفیر]] الهی؛ [[انتظار فرج]]، یعنی مهیا ساختن [[روح]] و جسم خود برای روزی که تمام بدبختیها، ناکامیها، بیدادگریها، [[ظلمها]] از میان رفته و [[فقر]] و [[تنگدستی]]، ... یکباره و برای همیشه، رخت برمیبندد و به وسیله آن [[حضرت]] {{ع}} [[حکومت]] [[عدل]] در سراسر [[گیتی]] برقرار میگردد. برای چنین روزی، باید [[انتظار]] کشید و امیدوار بود. [[امید]] و آرزوی [[عدل]] فراگیر، در [[روایات]] اسلامی، [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]]، و نشانه [[شیعه]] در دوران [[غیبت]] شمرده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "همانا، اهل زمان [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} و معتقدان به [[امامت]] آن [[حضرت]] و کسانی که [[منتظر]] [[ظهور]] ایشان هستند، از اهل هر زمانی [[افضل]] هستند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]]، آنچنان به آنان داده که به سبب آن، [[غائب]] بودن [[امام]]، همانند حاضر بودن [[امام]] است و [[خداوند]]، آنان را در آن زمان، به منزله کسانی قرار داده که در کنار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} با [[شمشیر]] [[جهاد]] میکردند. آنان، [[مخلصان]] واقعی و [[شیعیان راستین]] ما و [[دعوت]] کنندگان به [[دین خدا]]، در | ::::::«[[انتظار]]، در لغت، به معنای "چشمداشت پیدا کردن"<ref>المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.</ref> و در اصطلاح، به معنای "چشمداشتن به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت]] [[عدل الهی]] توسط آن [[حضرت]]" است. [[انتظار]]، به معنای [[آیندهنگری]] و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و [[راضی]] شدن به آینده بهتر است؛ [[انتظار فرج]]، یعنی آماده بودن برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[دولت]] اسلامی و [[حکومت]] [[آخرین سفیر]] الهی؛ [[انتظار فرج]]، یعنی مهیا ساختن [[روح]] و جسم خود برای روزی که تمام بدبختیها، ناکامیها، بیدادگریها، [[ظلمها]] از میان رفته و [[فقر]] و [[تنگدستی]]، ... یکباره و برای همیشه، رخت برمیبندد و به وسیله آن [[حضرت]] {{ع}} [[حکومت]] [[عدل]] در سراسر [[گیتی]] برقرار میگردد. برای چنین روزی، باید [[انتظار]] کشید و امیدوار بود. [[امید]] و آرزوی [[عدل]] فراگیر، در [[روایات]] اسلامی، [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]]، و نشانه [[شیعه]] در دوران [[غیبت]] شمرده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} میفرماید: "همانا، اهل زمان [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} و معتقدان به [[امامت]] آن [[حضرت]] و کسانی که [[منتظر]] [[ظهور]] ایشان هستند، از اهل هر زمانی [[افضل]] هستند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]]، آنچنان به آنان داده که به سبب آن، [[غائب]] بودن [[امام]]، همانند حاضر بودن [[امام]] است و [[خداوند]]، آنان را در آن زمان، به منزله کسانی قرار داده که در کنار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} با [[شمشیر]] [[جهاد]] میکردند. آنان، [[مخلصان]] واقعی و [[شیعیان راستین]] ما و [[دعوت]] کنندگان به [[دین خدا]]، در آشکار و [[نهان]]، هستند." و نیز فرمود: "[[انتظار فرج]]، خودش، بزرگترین فرجهاست."<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>. | ||
::::::بنابراین، [[انتظار فرج]]، چشمداشت به [[گشایش]] امور از سوی [[خداوند]] است. این چشمداشت، هرچند [[فرج]] است، لکن طبق [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[فرج]] اصلی در زمان [[ظهور امام زمان]]{{ع}} خواهد بود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۰۰-۱۰۱.</ref>. | ::::::بنابراین، [[انتظار فرج]]، چشمداشت به [[گشایش]] امور از سوی [[خداوند]] است. این چشمداشت، هرچند [[فرج]] است، لکن طبق [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[فرج]] اصلی در زمان [[ظهور امام زمان]]{{ع}} خواهد بود»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۱۰۰-۱۰۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۰۲: | خط ۳۰۲: | ||
::::::«درمعنای [[انتظار]]، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که [[انتظار]] یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از [[عربی]] به فارسی است و نمیتواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از [[انتظار]] ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمهای از لفظ آن را ارائه کردهایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا میتوانیم مفهوم [[انتظار]] را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا [[انتظار]]، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر میباشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "[[انتظار]]" یک [[امر]] کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را [[وجدان]] نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، [[حقیقت]] آن را نمیفهمد. [[انتظار]] یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم سادهتر نمیباشد. تنها راه [[درک]] آن، [[وجدان]] [[حقیقت]] آن میباشد. | ::::::«درمعنای [[انتظار]]، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که [[انتظار]] یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از [[عربی]] به فارسی است و نمیتواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از [[انتظار]] ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمهای از لفظ آن را ارائه کردهایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا میتوانیم مفهوم [[انتظار]] را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا [[انتظار]]، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر میباشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "[[انتظار]]" یک [[امر]] کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را [[وجدان]] نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، [[حقیقت]] آن را نمیفهمد. [[انتظار]] یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم سادهتر نمیباشد. تنها راه [[درک]] آن، [[وجدان]] [[حقیقت]] آن میباشد. | ||
::::::این ویژگی در مورد همه شناختهای پایهای [[انسان]] وجود دارد. به عنوان مثال معرفتهای وجدانی از قبیل [[گرسنگی]] و [[تشنگی]]، شادی و [[خشم]]، حب و [[تشنگی]]، گرسنه و تشنه شدن است. تنها راه فهمیدن شادی و [[خشم]]، عصبانی شدن میباشد و تنها راه [[درک]] [[محبت]]، محب شدن. اگر کسی [[محبت]] را [[وجدان]] نکرده باشد، با هیچ تعریف و توصیفی نمیتوان [[محبت]] را به او شناساند و از هیچ معنای دیگر نمیتوان برای [[درک]] [[محبت]] کمک گرفت. تمام شناختهای پایه و بسیط، دارای این ویژگی هستند. | ::::::این ویژگی در مورد همه شناختهای پایهای [[انسان]] وجود دارد. به عنوان مثال معرفتهای وجدانی از قبیل [[گرسنگی]] و [[تشنگی]]، شادی و [[خشم]]، حب و [[تشنگی]]، گرسنه و تشنه شدن است. تنها راه فهمیدن شادی و [[خشم]]، عصبانی شدن میباشد و تنها راه [[درک]] [[محبت]]، محب شدن. اگر کسی [[محبت]] را [[وجدان]] نکرده باشد، با هیچ تعریف و توصیفی نمیتوان [[محبت]] را به او شناساند و از هیچ معنای دیگر نمیتوان برای [[درک]] [[محبت]] کمک گرفت. تمام شناختهای پایه و بسیط، دارای این ویژگی هستند. | ||
::::::معنای [[انتظار]] هم فقط برای شخص [[منتظر]]، روشن و | ::::::معنای [[انتظار]] هم فقط برای شخص [[منتظر]]، روشن و آشکار میشود. اکر کسی هیچ گاه حالت [[انتظار]] را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمیتوان معنای [[انتظار]] را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن را میفهمد. به چنین شخصی میتوان یادآوری کرد که: "آن زمانی که یکی از عزیزانت به سفر رفته بود و تو از او خبر نداشتی و گفته بود تا فلان موقع بر میگردم و..." قبل از آمدن او چه حالی داشتی؟ آن حال وجدانی "[[انتظار]]" نام دارد. بدین ترتیب برای یادآوری مفهوم [[انتظار]]، یک سری [[نشانهها]] به مخاطب میدهیم تا حال [[انتظار]] خود را به یاد آورد و یا اگر در حال [[انتظار]] میباشد، به آنچه دارد، متذکر گردد و آن را [[تصدیق]] نماید»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۲۷.</ref>. | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار فرج]] در [[اسلام]] و بهویژه در [[مذهب]] حقّه تشیّع، عبارت از [[ایمان]] [[استوار]] به [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت]] [[ولیّ]] عصر{{ع}} و [[امید به ظهور]] [[مبارک]] آن واپسین [[حجّت]] [[خداوند]]، و آرزوی فرا رسیدن [[روزگار رهایی]] [[مستضعفان]] از چنگال [[مستکبران]]، و تمام شدن دوران داعیه "لمن الملکی" [[طاغوتیان]]، و [[فتح]] و [[پیروزی]] نهایی [[مؤمنان]]، و آغاز [[حکومت صالحان]]، تا [[پایان جهان]] است که همه اعتقادهای اساسی [[اسلام]] را -از یکتایی [[خدا]] و [[رسالت پیامبر]]{{صل}} و [[امامت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و تحقّق [[وعده]] تخلّفناپذیر [[خداوند]]- دربر دارد. | ::::::«[[انتظار فرج]] در [[اسلام]] و بهویژه در [[مذهب]] حقّه تشیّع، عبارت از [[ایمان]] [[استوار]] به [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت]] [[ولیّ]] عصر{{ع}} و [[امید به ظهور]] [[مبارک]] آن واپسین [[حجّت]] [[خداوند]]، و آرزوی فرا رسیدن [[روزگار رهایی]] [[مستضعفان]] از چنگال [[مستکبران]]، و تمام شدن دوران داعیه "لمن الملکی" [[طاغوتیان]]، و [[فتح]] و [[پیروزی]] نهایی [[مؤمنان]]، و آغاز [[حکومت صالحان]]، تا [[پایان جهان]] است که همه اعتقادهای اساسی [[اسلام]] را -از یکتایی [[خدا]] و [[رسالت پیامبر]]{{صل}} و [[امامت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و تحقّق [[وعده]] تخلّفناپذیر [[خداوند]]- دربر دارد. | ||
خط ۳۱۵: | خط ۳۱۵: | ||
:::::#این چشم به راهی و [[انتظار]] سبب حرکت، [[پویایی]] و عمل و [[آمادگی]] وسیعتر گردد. | :::::#این چشم به راهی و [[انتظار]] سبب حرکت، [[پویایی]] و عمل و [[آمادگی]] وسیعتر گردد. | ||
::::::کدام یک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] است؟ با مراجعه به متون روایی، مشاهده میشود که [[معصومان]] {{عم}} خیلی روشن و صریح با ارائه تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیدهاند و برای این که هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، [[انتظار]] را عمل نامیدهاند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}، {{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرْجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}} (کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵، ح۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲).</ref> یا آن را [[عبادت]] خواندهاند، آن هم محبوبترین [[عبادت]]<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ}}، {{متن حدیث|سُئل عن علی {{ع}} رجل أی الاعمال أحب الی الله عزوجل؟ قال علی {{ع}}: انتظار الفرج}} (کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵، ح۱).</ref>. اساساً این یک قاعده [[عقلی]] و منطقی است؛ آن کس که وضعیت موجود را نمیپذیرد و [[تحمل]] نمیکند، در [[انتظار]] [[گشایش]] است و برایش آماده میشود؛ {{عربی|مَنِ انْتَظَرَ أَمْراً تَهَیَّأَ لَهُ}}. | ::::::کدام یک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] است؟ با مراجعه به متون روایی، مشاهده میشود که [[معصومان]] {{عم}} خیلی روشن و صریح با ارائه تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیدهاند و برای این که هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، [[انتظار]] را عمل نامیدهاند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}، {{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرْجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}} (کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵، ح۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲).</ref> یا آن را [[عبادت]] خواندهاند، آن هم محبوبترین [[عبادت]]<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ}}، {{متن حدیث|سُئل عن علی {{ع}} رجل أی الاعمال أحب الی الله عزوجل؟ قال علی {{ع}}: انتظار الفرج}} (کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵، ح۱).</ref>. اساساً این یک قاعده [[عقلی]] و منطقی است؛ آن کس که وضعیت موجود را نمیپذیرد و [[تحمل]] نمیکند، در [[انتظار]] [[گشایش]] است و برایش آماده میشود؛ {{عربی|مَنِ انْتَظَرَ أَمْراً تَهَیَّأَ لَهُ}}. | ||
::::::[[انتظار]] جنبه اثباتی دارد؛ یعنی [[آمادگی]] و [[اقدام]]. [[منتظر]] [[فرزند]] [[محبوب]] و دلدار [[عزیز]]، در خود و در محیط اطراف، نشان و اثر میگذارد. [[منتظر]] [[مهدی]] و [[قائم آل محمد]] {{ع}} چگونه میتواند آماده نشود و [[زمینهسازی]] نکند، در حالی که به [[شمشیر]] زدن در رکاب [[پیامبر]] {{صل}} بر فرق [[دشمن]]<ref>{{متن حدیث|...كَمَنْ قَارَعَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ بِسَيفِهِ}} (بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶).</ref> [[تشبیه]] شده است. اساساً [[انتظار]] خشک و خالی، به عبارت دیگر [[امید]] ذهنی بی آن که در [[جامعه]] تحقق یابد و آثارش | ::::::[[انتظار]] جنبه اثباتی دارد؛ یعنی [[آمادگی]] و [[اقدام]]. [[منتظر]] [[فرزند]] [[محبوب]] و دلدار [[عزیز]]، در خود و در محیط اطراف، نشان و اثر میگذارد. [[منتظر]] [[مهدی]] و [[قائم آل محمد]] {{ع}} چگونه میتواند آماده نشود و [[زمینهسازی]] نکند، در حالی که به [[شمشیر]] زدن در رکاب [[پیامبر]] {{صل}} بر فرق [[دشمن]]<ref>{{متن حدیث|...كَمَنْ قَارَعَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ بِسَيفِهِ}} (بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶).</ref> [[تشبیه]] شده است. اساساً [[انتظار]] خشک و خالی، به عبارت دیگر [[امید]] ذهنی بی آن که در [[جامعه]] تحقق یابد و آثارش آشکار شود، هیچ گاه [[بهترین]] عمل نخواهد بود و این معانی، حاکی از حضور در صحنه و فعالیتهای [[علمی]] و کار و کوشش و [[زمینهسازی]] عینی است، نه [[نیت]] بدون عمل و [[امید]] ذهنی بدون آثار عملی. پس [[انتظار]] به معنای [[آینده]] نگری، دگرگونی است و این دگرگونی به [[زمینهسازی]]، [[نیاز]] دارد»<ref>[[مجید حیدرینیک|حیدرینیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۱۶و۲۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۴۹۲: | خط ۴۹۲: | ||
::::::«دوره [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} دورانِ [[سختی]] است که [[شیعه]] در فراق [[امام]] مهربان خود سپری میکند؛ ولی [[امید]] به آمدن او، [[دل]] و [[جان]] آنها را شور و [[نشاط]] میبخشد و تحمّل سختیها و دشمنیها را آسان میکند. این [[امید]] و آرزوی [[ظهور]] او که همیشه و همه جا برای انسانهای [[مؤمن]]، نجاتبخش و راهگشا بوده، در [[روایات]] اسلامی، "[[انتظار]]" نامیده شده است؛ انتظاری که [[منتظران]] را به [[امام]] [[موعود]] خود وصل میکند و مرهمی بر زخم فراق ایشان است. آری؛ "[[انتظار]]" آن اکسیر ارزشمندی است که [[مؤمنان]] [[منتظر]] در دوره [[غیبت]] را آماده استقبال از [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی موعود]] میکند و راه و رسم چگونه زیستن را به آنها میآموزد. | ::::::«دوره [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} دورانِ [[سختی]] است که [[شیعه]] در فراق [[امام]] مهربان خود سپری میکند؛ ولی [[امید]] به آمدن او، [[دل]] و [[جان]] آنها را شور و [[نشاط]] میبخشد و تحمّل سختیها و دشمنیها را آسان میکند. این [[امید]] و آرزوی [[ظهور]] او که همیشه و همه جا برای انسانهای [[مؤمن]]، نجاتبخش و راهگشا بوده، در [[روایات]] اسلامی، "[[انتظار]]" نامیده شده است؛ انتظاری که [[منتظران]] را به [[امام]] [[موعود]] خود وصل میکند و مرهمی بر زخم فراق ایشان است. آری؛ "[[انتظار]]" آن اکسیر ارزشمندی است که [[مؤمنان]] [[منتظر]] در دوره [[غیبت]] را آماده استقبال از [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی موعود]] میکند و راه و رسم چگونه زیستن را به آنها میآموزد. | ||
:::::*برای "[[انتظار]]" معانی گوناگونی گفتهاند؛ ولی با دقت و تأمّل در این کلمه میتوان به [[حقیقت]] معنای آن پیبرد. [[انتظار]]، چشم به راه بودن است و این چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن [[ارزش]] مییابد و آثار و پیامدهایی دارد. [[انتظار]] تنها یک حالت روحی و درونی نیست؛ بلکه از درون و بیرون سرایت میکند و حرکت و [[اقدام]] را میآفریند. به همین [[دلیل]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]]، یک عمل و بلکه [[بهترین]] اعمال، معرفی شده است. [[انتظار]] به "[[منتظر]]" شکل میدهد و به کارها و تلاشهای او جهت خاصّی میبخشد. بنابراین "[[انتظار]]" با نشستن و دست روی دست گذاشتن، نمیسازد. [[انتظار]] با چشم به در دوختن و [[حسرت]] خوردن، تمام نمیشود؛ بلکه در [[حقیقت]] [[انتظار]]، حرکت و [[نشاط]] و شور آفرینی نهفته است. آنکه در [[انتظار]] مهمان عزیزی است، سر از پا نمیشناسد و در [[تلاش]] است تا خود و محیط اطراف خود را برای آمدن مهمان، آماده کند و موانع حضور او را بر طرف سازد. | :::::*برای "[[انتظار]]" معانی گوناگونی گفتهاند؛ ولی با دقت و تأمّل در این کلمه میتوان به [[حقیقت]] معنای آن پیبرد. [[انتظار]]، چشم به راه بودن است و این چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن [[ارزش]] مییابد و آثار و پیامدهایی دارد. [[انتظار]] تنها یک حالت روحی و درونی نیست؛ بلکه از درون و بیرون سرایت میکند و حرکت و [[اقدام]] را میآفریند. به همین [[دلیل]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]]، یک عمل و بلکه [[بهترین]] اعمال، معرفی شده است. [[انتظار]] به "[[منتظر]]" شکل میدهد و به کارها و تلاشهای او جهت خاصّی میبخشد. بنابراین "[[انتظار]]" با نشستن و دست روی دست گذاشتن، نمیسازد. [[انتظار]] با چشم به در دوختن و [[حسرت]] خوردن، تمام نمیشود؛ بلکه در [[حقیقت]] [[انتظار]]، حرکت و [[نشاط]] و شور آفرینی نهفته است. آنکه در [[انتظار]] مهمان عزیزی است، سر از پا نمیشناسد و در [[تلاش]] است تا خود و محیط اطراف خود را برای آمدن مهمان، آماده کند و موانع حضور او را بر طرف سازد. | ||
:::::*سخن درباره [[انتظار]] رویدادی بینظیر است که در [[زیبایی]] و کمال، نهایت ندارد. [[انتظار]] روزگاری که در سبزی و خرّمی در تمام روزگاران گذشته، مثالی نداشته است و [[جهان]] چنان دوران [[زیبایی]] را هرگز تجربه نکرده است. این، همان [[انتظار]] [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} است که در [[روایات]]، از آن به "[[انتظار فرج]]" یاد شده و از [[بهترین]] اعمال و [[عبادات]]، بلکه پشتوانه قبولی همه اعمال، شمرده شده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "[[بهترین]] اعمال [[امت]] من، [[انتظار فرج]] است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۵، ح ۳، ص ۵۴۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} به [[یاران]] خود فرمود: "آیا شما را از چیزی [[آگاه]] نکنم که [[خداوند]]، بدون آن، هیچ عملی را از [[بندگان]] نمیپذیرد؟ ... . گواهی به [[یگانگی]] [[خدا]] و [[نبوت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} و اقرار به آنچه [[خدا]] امر فرموده و [[ولایت]] ما و بیزاری از [[دشمنان]] ما –یعنی ما [[امامان]]{{عم}} به خصوص- و [[تسلیم]] شدن در برابر [[امامان]]{{عم}} و [[پرهیزکاری]] و کوشش و خویشتن داری و [[انتظار]] [[قائم]]<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.</ref>. بنابراین "[[انتظار فرج]]"، انتظاری است که ویژگیهای خاص و منحصر به فرد دارد که لازم است به خوبی دانسته شود، تا رمز ان همه [[فضیلت]] و آثار که برای آن خواهیم شمرد، | :::::*سخن درباره [[انتظار]] رویدادی بینظیر است که در [[زیبایی]] و کمال، نهایت ندارد. [[انتظار]] روزگاری که در سبزی و خرّمی در تمام روزگاران گذشته، مثالی نداشته است و [[جهان]] چنان دوران [[زیبایی]] را هرگز تجربه نکرده است. این، همان [[انتظار]] [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} است که در [[روایات]]، از آن به "[[انتظار فرج]]" یاد شده و از [[بهترین]] اعمال و [[عبادات]]، بلکه پشتوانه قبولی همه اعمال، شمرده شده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "[[بهترین]] اعمال [[امت]] من، [[انتظار فرج]] است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۵، ح ۳، ص ۵۴۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} به [[یاران]] خود فرمود: "آیا شما را از چیزی [[آگاه]] نکنم که [[خداوند]]، بدون آن، هیچ عملی را از [[بندگان]] نمیپذیرد؟ ... . گواهی به [[یگانگی]] [[خدا]] و [[نبوت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} و اقرار به آنچه [[خدا]] امر فرموده و [[ولایت]] ما و بیزاری از [[دشمنان]] ما –یعنی ما [[امامان]]{{عم}} به خصوص- و [[تسلیم]] شدن در برابر [[امامان]]{{عم}} و [[پرهیزکاری]] و کوشش و خویشتن داری و [[انتظار]] [[قائم]]<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.</ref>. بنابراین "[[انتظار فرج]]"، انتظاری است که ویژگیهای خاص و منحصر به فرد دارد که لازم است به خوبی دانسته شود، تا رمز ان همه [[فضیلت]] و آثار که برای آن خواهیم شمرد، آشکار شود»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۳۶ - ۱۳۷.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||