پرش به محتوا

آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۵: خط ۴۵:
«ما معتقدیم علم غیب ذاتی متعلق به خداست و هیچ‌کس نمی‌تواند به آن آگاه شود مگر با رضایت الهی، همان طور که خلقت و آفرینش مخصوص خداست، احیاء بندگان مخصوص خداست اما حضرت عیسی {{ع}} به اذن الهی آفرینش و احیاء داشت. نفی علم غیب توسط ائمه {{عم}} برای جلوگیری از تفکر غالیان بود که تصور می‌کردند، ائمه {{عم}} علم ذاتی دارند و علم آنان را در عرض علم خدا می‌دانستند. همین افراد گاه به الوهیت یا نبوت ائمه نیز قائل می‌شدند. ائمه خود را گنجینه‌داران علم الهی معرفی کرده و فرموده‌اند: {{عربی|اندازه=155%|نَحنَُ خُزَّانُ علْمِ اللَّه  و نَحنُ تَرَاجِمۀُ وحیِ اللَّه<ref>کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۱۹۲.</ref>}}.  امام باقر {{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=155%|إِن للَّه تَعالَى علْماً خَاصاً و علْماً عاماً فَأَما الْعلْم الْخَاص فَالْعلْم الَّذي لَم یطْلع علَیه ملَائکَتَه الْمقَرَّبِینَ و أَنْبِیاءه الْمرْسلینَ و أَمَّا عِلْمُهُ الْعامُّ فَإِنَّه عِلْمُهُ الَّذي أَطْلَع علَیه ملَائکَتَه الْمقَرَّبِینَ و أَنْبِیاءه الْمرْسلینَ و قَد وقَع إِلَینَا منْ رسولِ اللَّه {{صل}}<ref>خداوند دو نوع علم دارد خاص و عام؛ اما علم خاص علمی است که حتی ملائکه مقرب و انبیا او از آن بی‌اطلاع‌اند اما علم عام، علمی است که ملائکه مقرب و انبیا مرسل از آن اطلاع دارند و همان علم از ناحیه رسول خدا {{صل}} به ما رسیده است؛ [[شیخ صدوق]]، التوحید، ص ۱۳۸.</ref>}}.
«ما معتقدیم علم غیب ذاتی متعلق به خداست و هیچ‌کس نمی‌تواند به آن آگاه شود مگر با رضایت الهی، همان طور که خلقت و آفرینش مخصوص خداست، احیاء بندگان مخصوص خداست اما حضرت عیسی {{ع}} به اذن الهی آفرینش و احیاء داشت. نفی علم غیب توسط ائمه {{عم}} برای جلوگیری از تفکر غالیان بود که تصور می‌کردند، ائمه {{عم}} علم ذاتی دارند و علم آنان را در عرض علم خدا می‌دانستند. همین افراد گاه به الوهیت یا نبوت ائمه نیز قائل می‌شدند. ائمه خود را گنجینه‌داران علم الهی معرفی کرده و فرموده‌اند: {{عربی|اندازه=155%|نَحنَُ خُزَّانُ علْمِ اللَّه  و نَحنُ تَرَاجِمۀُ وحیِ اللَّه<ref>کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۱۹۲.</ref>}}.  امام باقر {{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=155%|إِن للَّه تَعالَى علْماً خَاصاً و علْماً عاماً فَأَما الْعلْم الْخَاص فَالْعلْم الَّذي لَم یطْلع علَیه ملَائکَتَه الْمقَرَّبِینَ و أَنْبِیاءه الْمرْسلینَ و أَمَّا عِلْمُهُ الْعامُّ فَإِنَّه عِلْمُهُ الَّذي أَطْلَع علَیه ملَائکَتَه الْمقَرَّبِینَ و أَنْبِیاءه الْمرْسلینَ و قَد وقَع إِلَینَا منْ رسولِ اللَّه {{صل}}<ref>خداوند دو نوع علم دارد خاص و عام؛ اما علم خاص علمی است که حتی ملائکه مقرب و انبیا او از آن بی‌اطلاع‌اند اما علم عام، علمی است که ملائکه مقرب و انبیا مرسل از آن اطلاع دارند و همان علم از ناحیه رسول خدا {{صل}} به ما رسیده است؛ [[شیخ صدوق]]، التوحید، ص ۱۳۸.</ref>}}.


قابل ذکر است مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه علم غیب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و ائمه {{عم}} از نوع علم ارادی انتخابی است یعنی علم غیب حضوری نیست. هرگاه امام بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می شود. اگر آن‌ها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند.
قابل ذکر است مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه علم غیب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و ائمه {{عم}} از نوع علم ارادی انتخابی است یعنی علم غیب حضوری نیست. هرگاه امام بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می شود. اگر آن‌ها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. امام صادق {{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=155%|إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلک<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}.
 
امام صادق {{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=155%|إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلک<ref>اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص ۲.</ref>}}.


در پایان ذکر این نکته ضروری است که ائمه علیرغم علم غیب اعطایی و آگاهی از ماوراءالطبیعه به اذن الهی هرگز از این علم در امور شخصی بهره نبرده و مکلف به تکلیف ظاهری بودند»<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.</ref>.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که ائمه علیرغم علم غیب اعطایی و آگاهی از ماوراءالطبیعه به اذن الهی هرگز از این علم در امور شخصی بهره نبرده و مکلف به تکلیف ظاهری بودند»<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.</ref>.
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش