پرش به محتوا

ولایت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
جز (جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر')
خط ۱۴: خط ۱۴:
*[[ابن منظور]] در لسان العرب می‌گوید: "[[ولیّ]] از اسماء [[خدای متعال]] است، [[ولیّ]] به معنای [[یاور]]، و گفته‌اند: به معنای عهده‌دار امور [[جهان]] و خلائق و انجام‌دهنده آن است"<ref>{{عربی|ولي: في اسماء الله تعالی. الولي: هو النّاصر و قيل: المتولّي لأمور العالم و الخلائق القائم بها}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۶، ذیل واژه «وَلَیَ».</ref>.
*[[ابن منظور]] در لسان العرب می‌گوید: "[[ولیّ]] از اسماء [[خدای متعال]] است، [[ولیّ]] به معنای [[یاور]]، و گفته‌اند: به معنای عهده‌دار امور [[جهان]] و خلائق و انجام‌دهنده آن است"<ref>{{عربی|ولي: في اسماء الله تعالی. الولي: هو النّاصر و قيل: المتولّي لأمور العالم و الخلائق القائم بها}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۶، ذیل واژه «وَلَیَ».</ref>.
*آنچه در [[آیات]] کریمه [[قرآن]] دلالت بر [[اراده]] معنای دوم از واژه "ولی" می‌کند، این است که در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] - که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود - واژه [[ولیّ]] در کنار واژه "[[نصیر]]" به گونه‌ای به کار رفته که صریح در این است که مراد از واژه "ولی" در استعمالات [[قرآنی]]، [[ناصر]] نیست، بلکه همان {{عربی|المتولّي لأمور العالم و الخلائق القائم بها}} است که همان معنای [[سلطان]] و [[مَلِک]] است. از برای مثال:
*آنچه در [[آیات]] کریمه [[قرآن]] دلالت بر [[اراده]] معنای دوم از واژه "ولی" می‌کند، این است که در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] - که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود - واژه [[ولیّ]] در کنار واژه "[[نصیر]]" به گونه‌ای به کار رفته که صریح در این است که مراد از واژه "ولی" در استعمالات [[قرآنی]]، [[ناصر]] نیست، بلکه همان {{عربی|المتولّي لأمور العالم و الخلائق القائم بها}} است که همان معنای [[سلطان]] و [[مَلِک]] است. از برای مثال:
*'''[[آیه]] اول:''' {{متن قرآن|أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«آیا نمى‌دانستى که حکومت آسمان‌ها و زمین، تنها از آن خداست؟! (و مى‌تواند هرگونه تغییر و تبدیلى در احکام خود طبق مصالح بدهد؟!) و جز خدا، سرپرست و یاورى براى شما نیست. (و اوست که مصلحت شما را مى‌داند)» سوره بقره، آیه ۱۰۷.</ref>. در این [[آیه]] ضمن عطف [[نفی]] {{متن قرآن|نَصِيرٍ}} بر [[نفی]] {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} که - به [[دلیل]] تکرر [[نفی]] - صریح در تعدّد معنای این دو واژه است، [[صدر]] [[آیه]]، قرینه روشنی است بر اینکه مراد از "وَلِی" همان [[سلطان]] و [[مَلِک]] است.
*'''[[آیه]] اول:''' {{متن قرآن|أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«آیا نمى‌دانستى که حکومت آسمان‌ها و زمین، تنها از آن خداست؟! (و مى‌تواند هرگونه تغییر و تبدیلى در احکام خود طبق مصالح بدهد؟!) و جز خدا، سرپرست و یاورى براى شما نیست. (و اوست که مصلحت شما را مى‌داند)» سوره بقره، آیه ۱۰۷.</ref>. در این [[آیه]] ضمن عطف [[نفی]] {{متن قرآن|نَصِيرٍ}} بر [[نفی]] {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} که - به [[دلیل]] تکرر [[نفی]] - صریح در تعدّد معنای این دو واژه است، صدر [[آیه]]، قرینه روشنی است بر اینکه مراد از "وَلِی" همان [[سلطان]] و [[مَلِک]] است.
*'''[[آیه]] دوم:''' {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«حکومت و پادشاهی آسمان‌ها و زمین تنها از آنِ خداست؛ زنده مى‌کند و مى‌میراند؛ و جز خدا، سرپرست و یاورى ندارید» سوره توبه، آیه ۱۱۶.</ref>. در این [[آیه]] نیز تکررّ [[نفی]] در {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} و {{متن قرآن|نَصِيرٍ}} صریح در تعددّ معنای این دو واژه است از یک سو، و [[صدر]] [[آیه]] که {{متن قرآن|لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}} است، قرینه روشنی بر [[اراده]] معنای "[[مَلِک]] و [[سلطان]] و صاحب [[اختیار]] و مالک [[تصرف]]" از واژه "وَلِی" از سوی دیگر است.
*'''[[آیه]] دوم:''' {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«حکومت و پادشاهی آسمان‌ها و زمین تنها از آنِ خداست؛ زنده مى‌کند و مى‌میراند؛ و جز خدا، سرپرست و یاورى ندارید» سوره توبه، آیه ۱۱۶.</ref>. در این [[آیه]] نیز تکررّ [[نفی]] در {{متن قرآن|وَلِيٍّ}} و {{متن قرآن|نَصِيرٍ}} صریح در تعددّ معنای این دو واژه است از یک سو، و صدر [[آیه]] که {{متن قرآن|لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}} است، قرینه روشنی بر [[اراده]] معنای "[[مَلِک]] و [[سلطان]] و صاحب [[اختیار]] و مالک [[تصرف]]" از واژه "وَلِی" از سوی دیگر است.
*'''[[آیه]] سوم:''' {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref>. در این [[آیه]] نیز افزون بر تکرّر [[نفی]] بین "ولی" و "[[نصیر]]" که صریح در تعدّد معناست، [[صدر]] [[آیه]] قرینه بر این است که مراد از "ولی" همان صاحب [[اختیار]] و مالک امر [[تدبیر]] و تصرّف در [[خلق]] است.
*'''[[آیه]] سوم:''' {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref>. در این [[آیه]] نیز افزون بر تکرّر [[نفی]] بین "ولی" و "[[نصیر]]" که صریح در تعدّد معناست، صدر [[آیه]] قرینه بر این است که مراد از "ولی" همان صاحب [[اختیار]] و مالک امر [[تدبیر]] و تصرّف در [[خلق]] است.
*موارد استعمالات [[قرآنی]] فراوان دیگری بر تعدّد معنای "ولی" و "[[نصیر]]" دلالت دارد، البته این تعدّد معنا با ناصر بودن ضمنی "ولی" منافات ندارد؛ زیرا [[ولیّ]] به معنای [[سلطان]] و صاحب [[اختیار]] و [[مَلِک]]، به کار [[نصرت]] و [[یاری]] نیز می‌پردازد.
*موارد استعمالات [[قرآنی]] فراوان دیگری بر تعدّد معنای "ولی" و "[[نصیر]]" دلالت دارد، البته این تعدّد معنا با ناصر بودن ضمنی "ولی" منافات ندارد؛ زیرا [[ولیّ]] به معنای [[سلطان]] و صاحب [[اختیار]] و [[مَلِک]]، به کار [[نصرت]] و [[یاری]] نیز می‌پردازد.
*[[ابن منظور]] در بیان [[وحدت]] معنای "ولی" و "[[مولی]]" می‌گوید: "[[ولیّ]] و [[مولی]] در [[کلام عرب]] به یک معناست"<ref>{{عربی|و الولي و المولی واحد في كلام العرب}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۸.</ref>.
*[[ابن منظور]] در بیان [[وحدت]] معنای "ولی" و "[[مولی]]" می‌گوید: "[[ولیّ]] و [[مولی]] در [[کلام عرب]] به یک معناست"<ref>{{عربی|و الولي و المولی واحد في كلام العرب}}؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۸.</ref>.
خط ۹۰: خط ۹۰:
*شواهد و قرائنی که بر این [[حصر]] دلالت دارند، عبارت‌اند از:
*شواهد و قرائنی که بر این [[حصر]] دلالت دارند، عبارت‌اند از:
#عبارت {{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}}<ref>«خداست که ولیّ است» سوره شوری، آیه ۹.</ref> بر [[حصر]] "ولی" در ذات [[اقدس]] [[حق]] دلالت دارد. [[زمخشری]] در کشاف در ذیل این جمله می‌گوید:{{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}} یعنی تنها اوست که باید به عنوان [[سرپرست]] پذیرفته شود و [[اعتقاد]] به صاحب اختیاری و سروری‌اش داشت؛ بنابراین فاء در عبارت {{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}} جواب شرط مقدر است؛ گویا چنین گفته شده - پس از [[انکار]] هرگونه [[سرپرستی]] جز او - اگر [[سرپرست]] حقی بخواهند پس [[خداوند]] آن [[سرپرست]] [[حق]] است و جز او [[ولیّ]] و [[سرپرستی]] نیست<ref>{{عربی|فالله هو الولی، هو الذی یجب أن یتولّی وحده و یعتقد انه المولی و السّید، فالفاء فی قوله "فالله هو الولی" جواب شرط مقدّر، کأنّه قیل - بعد إنکار کل ولی سواه -: إن أرادوا ولیاً بحق فالله هو الولی بالحق لاولی سواه}}زمخشری، الکشاف، ج۳، ص۴۶۱.</ref>.
#عبارت {{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}}<ref>«خداست که ولیّ است» سوره شوری، آیه ۹.</ref> بر [[حصر]] "ولی" در ذات [[اقدس]] [[حق]] دلالت دارد. [[زمخشری]] در کشاف در ذیل این جمله می‌گوید:{{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}} یعنی تنها اوست که باید به عنوان [[سرپرست]] پذیرفته شود و [[اعتقاد]] به صاحب اختیاری و سروری‌اش داشت؛ بنابراین فاء در عبارت {{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}} جواب شرط مقدر است؛ گویا چنین گفته شده - پس از [[انکار]] هرگونه [[سرپرستی]] جز او - اگر [[سرپرست]] حقی بخواهند پس [[خداوند]] آن [[سرپرست]] [[حق]] است و جز او [[ولیّ]] و [[سرپرستی]] نیست<ref>{{عربی|فالله هو الولی، هو الذی یجب أن یتولّی وحده و یعتقد انه المولی و السّید، فالفاء فی قوله "فالله هو الولی" جواب شرط مقدّر، کأنّه قیل - بعد إنکار کل ولی سواه -: إن أرادوا ولیاً بحق فالله هو الولی بالحق لاولی سواه}}زمخشری، الکشاف، ج۳، ص۴۶۱.</ref>.
#جمله {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«آیا آنها غیر از او را ولیّ خود برگزیدند؟!» سوره شوری، آیه ۹.</ref> در [[صدر]] [[آیه]] که دلالت بر [[توبیخ]] و [[انکار]] بر اتخاذ [[ولیّ]] یا [[اولیاء]] من دون [[الله]] دارد. روشن است که لازم [[توبیخ]] و [[انکار]] اتخاذ ولی من دون [[الله]]، [[حصر]] [[ولایت]] در ذات [[اقدس]] [[حق]] است.
#جمله {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«آیا آنها غیر از او را ولیّ خود برگزیدند؟!» سوره شوری، آیه ۹.</ref> در صدر [[آیه]] که دلالت بر [[توبیخ]] و [[انکار]] بر اتخاذ [[ولیّ]] یا [[اولیاء]] من دون [[الله]] دارد. روشن است که لازم [[توبیخ]] و [[انکار]] اتخاذ ولی من دون [[الله]]، [[حصر]] [[ولایت]] در ذات [[اقدس]] [[حق]] است.
#دلالت دو جمله ذیل [[آیه]] بر [[حصر]] [[احیاء]] موتی و نیز [[قدرت]] بر کل شیء در ذات [[اقدس]] [[حق]] {{متن قرآن|وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اوست که مردگان را زنده می‌کند و او بر همه چیز تواناست» سوره شوری، آیه ۹.</ref> که با توجه به اینکه [[سیاق آیه]] دلالت بر این دارد که این ذیل در [[مقام]] تعلیل و بیان سبب دو مطلب قبل، یعنی "[[نفی]] [[ولایت]] غیر [[الله]] و [[اثبات ولایت]] انحصاری لله" است. بنابراین، انحصار علت در ذات حقتعالی دلالت بر انحصار معلول - یعنی [[ولایت]] [[حق]] - نیز در ذات [[اقدس]] حقتعالی دارد.
#دلالت دو جمله ذیل [[آیه]] بر [[حصر]] [[احیاء]] موتی و نیز [[قدرت]] بر کل شیء در ذات [[اقدس]] [[حق]] {{متن قرآن|وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اوست که مردگان را زنده می‌کند و او بر همه چیز تواناست» سوره شوری، آیه ۹.</ref> که با توجه به اینکه [[سیاق آیه]] دلالت بر این دارد که این ذیل در [[مقام]] تعلیل و بیان سبب دو مطلب قبل، یعنی "[[نفی]] [[ولایت]] غیر [[الله]] و [[اثبات ولایت]] انحصاری لله" است. بنابراین، انحصار علت در ذات حقتعالی دلالت بر انحصار معلول - یعنی [[ولایت]] [[حق]] - نیز در ذات [[اقدس]] حقتعالی دارد.
#[[آیه]] بعد که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«هرآنچه در آن اختلاف کردید حکمش با خداست اوست پروردگار من بر او اعتماد کرده و به سوی او باز می‌گردم» سوره شوری، آیه ۱۰.</ref>. دلالت بر [[حصر]] [[مرجعیت]] در [[اختلاف]] [[حکم]] و نیز [[حصر]] [[ربوبیت]] در [[خداوند متعال]] دارد که قرینه دیگری بر [[حصر]] [[ولایت]] در [[آیه]] قبل در ذات [[اقدس]] حقتعالی است.
#[[آیه]] بعد که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«هرآنچه در آن اختلاف کردید حکمش با خداست اوست پروردگار من بر او اعتماد کرده و به سوی او باز می‌گردم» سوره شوری، آیه ۱۰.</ref>. دلالت بر [[حصر]] [[مرجعیت]] در [[اختلاف]] [[حکم]] و نیز [[حصر]] [[ربوبیت]] در [[خداوند متعال]] دارد که قرینه دیگری بر [[حصر]] [[ولایت]] در [[آیه]] قبل در ذات [[اقدس]] حقتعالی است.
خط ۲۱۸: خط ۲۱۸:
*[[ولایت]] مثبت و منفی به یک اعتبار [[ولایت]] رحمانی و [[شیطانی]] ([[الهی]] و طاغوتی) نیز نامیده می‌شود؛ چنان‌‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا... وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ...}}<ref>« خداوند سرور مؤمنان است... اما سروران کافران، طاغوت‌هایند.».. سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>.
*[[ولایت]] مثبت و منفی به یک اعتبار [[ولایت]] رحمانی و [[شیطانی]] ([[الهی]] و طاغوتی) نیز نامیده می‌شود؛ چنان‌‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا... وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ...}}<ref>« خداوند سرور مؤمنان است... اما سروران کافران، طاغوت‌هایند.».. سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>.
*[[ولایت]] رحمانی [[ولایتی]] است که [[قرآن کریم]] آن را به رسمیت شناخته و از [[پیروان]] خود خواسته است آن را بپذیرند. از نظر [[علامه طباطبائی]] [[ولایت]] رحمانی همان [[ولایت]] [[خداوند]] بر [[مردم]] است که یا به صورت "[[ولایت تکوینی]]" است یا "[[ولایت تشریعی]]"<ref>المیزان، ج۶، ص۱۳.</ref>.
*[[ولایت]] رحمانی [[ولایتی]] است که [[قرآن کریم]] آن را به رسمیت شناخته و از [[پیروان]] خود خواسته است آن را بپذیرند. از نظر [[علامه طباطبائی]] [[ولایت]] رحمانی همان [[ولایت]] [[خداوند]] بر [[مردم]] است که یا به صورت "[[ولایت تکوینی]]" است یا "[[ولایت تشریعی]]"<ref>المیزان، ج۶، ص۱۳.</ref>.
*[[ولایت]] [[شیطانی]] نیز [[ولایتی]] است که [[قرآن کریم]] آن را به رسمیت نشناخته و از [[مؤمنین]] خواسته است آن را نپذیرند. [[آیه]] فوق به دلالت التزامی بیان می‌دارد که نباید [[ولایت]] [[شیطانی]] را پذیرفت، زیرا، [[انسان]] را از [[نور]] به سمت تاریکی‌ها می‌برد در حالی ‌که مطلوب آن است که [[انسان]] از [[تاریکی]] به سمت [[نور]] برود و در غیر این صورت موجب ورود به [[جهنم]] و [[خلود]] در آن خواهد شد. بنابراین، می‌توان از دلالت التزامی [[آیه شریفه]] استفاده کرد، مطلوب این است که [[انسان]] [[مؤمن]]، [[شیطان]] را ولیِّ خویش قرار ندهد <ref> گفتنی است که ولایت شیطانی و ولایت شیطان، رابطه عام و خاص مطلق دارند، لذا اگر عام گفته شود، خاص را هم در بر دارد و اگر خاص گفته شود، عام نیز اراده شده است.</ref>. وجه دلالت از [[صدر]] [[آیه شریفه]] مثل این [[آیه]] است: {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۷.</ref>.
*[[ولایت]] [[شیطانی]] نیز [[ولایتی]] است که [[قرآن کریم]] آن را به رسمیت نشناخته و از [[مؤمنین]] خواسته است آن را نپذیرند. [[آیه]] فوق به دلالت التزامی بیان می‌دارد که نباید [[ولایت]] [[شیطانی]] را پذیرفت، زیرا، [[انسان]] را از [[نور]] به سمت تاریکی‌ها می‌برد در حالی ‌که مطلوب آن است که [[انسان]] از [[تاریکی]] به سمت [[نور]] برود و در غیر این صورت موجب ورود به [[جهنم]] و [[خلود]] در آن خواهد شد. بنابراین، می‌توان از دلالت التزامی [[آیه شریفه]] استفاده کرد، مطلوب این است که [[انسان]] [[مؤمن]]، [[شیطان]] را ولیِّ خویش قرار ندهد <ref> گفتنی است که ولایت شیطانی و ولایت شیطان، رابطه عام و خاص مطلق دارند، لذا اگر عام گفته شود، خاص را هم در بر دارد و اگر خاص گفته شود، عام نیز اراده شده است.</ref>. وجه دلالت از صدر [[آیه شریفه]] مثل این [[آیه]] است: {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۷.</ref>.
*[[علامه طباطبائی]] درباره [[ولایت شیطان]] می‌فرماید: [[ولایت]] شیطان‌ها در [[آدمی]] تنها [[ولایت]] و [[قدرت]] بر [[فریب دادن]] اوست؛ به طوری که اگر از این راه توانستند کاری بکنند به دنبالش هر کار دیگری می‌کنند، هم‌چنان‌که از [[آیه]] {{متن قرآن|وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا * إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا}}<ref>«و هر یک از آنان را که بتوانی با آوای خویش بلغزان و با سوارگان و پیادگان خویش بر آنان بتاز و در دارایی‌ها و فرزندان آنان شریک شو و به آنها وعده بده! و شیطان جز وعده فریبنده به آنان نخواهد داد * تو بر بندگان من چیرگی نداری و پروردگارت (آنان را) کارساز، بس» سوره اسراء، آیه ۶۴-۶۵.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref>«که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند چیرگی نیست» سوره نحل، آیه ۹۹.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲.</ref> نیز این معنا برمی‌آید، چون اگر این [[آیات]] را به ضمیمه [[آیات]] مورد بحث{{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ * يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref> «ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند * ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمی‌بینید می‌بینند؛ بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۶-۲۷.</ref> یک‌جا مورد دقت قرار دهیم، خواهیم فهمید که شیطان‌ها بر [[مؤمنین]] و متوکلین و آنان که [[خداوند]] ایشان را [[بنده]] خود به‌شمار آورده و فرموده: [[عبادی]]... هیچ‌گونه [[ولایتی]] ندارند، اگرچه احیانا به لغزش‌شان دست یابند، تنها ولایت‌شان بر کسانی است که [[ایمان به خدا]] نیاورده‌اند<ref>المیزان، ج۸، ص۷۱.</ref><ref>[[هادی اکبری ملک‌آبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۱۳۸-۱۴۲.</ref>.
*[[علامه طباطبائی]] درباره [[ولایت شیطان]] می‌فرماید: [[ولایت]] شیطان‌ها در [[آدمی]] تنها [[ولایت]] و [[قدرت]] بر [[فریب دادن]] اوست؛ به طوری که اگر از این راه توانستند کاری بکنند به دنبالش هر کار دیگری می‌کنند، هم‌چنان‌که از [[آیه]] {{متن قرآن|وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا * إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا}}<ref>«و هر یک از آنان را که بتوانی با آوای خویش بلغزان و با سوارگان و پیادگان خویش بر آنان بتاز و در دارایی‌ها و فرزندان آنان شریک شو و به آنها وعده بده! و شیطان جز وعده فریبنده به آنان نخواهد داد * تو بر بندگان من چیرگی نداری و پروردگارت (آنان را) کارساز، بس» سوره اسراء، آیه ۶۴-۶۵.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref>«که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند چیرگی نیست» سوره نحل، آیه ۹۹.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲.</ref> نیز این معنا برمی‌آید، چون اگر این [[آیات]] را به ضمیمه [[آیات]] مورد بحث{{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ * يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref> «ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند * ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمی‌بینید می‌بینند؛ بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۶-۲۷.</ref> یک‌جا مورد دقت قرار دهیم، خواهیم فهمید که شیطان‌ها بر [[مؤمنین]] و متوکلین و آنان که [[خداوند]] ایشان را [[بنده]] خود به‌شمار آورده و فرموده: [[عبادی]]... هیچ‌گونه [[ولایتی]] ندارند، اگرچه احیانا به لغزش‌شان دست یابند، تنها ولایت‌شان بر کسانی است که [[ایمان به خدا]] نیاورده‌اند<ref>المیزان، ج۸، ص۷۱.</ref><ref>[[هادی اکبری ملک‌آبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۱۳۸-۱۴۲.</ref>.


۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش