پرش به محتوا

شناخت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۸۸۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱
خط ۸۶: خط ۸۶:
==محدودیت [[انسان]] در شناخت==
==محدودیت [[انسان]] در شناخت==
*[[مکتب]] [[نهج البلاغه]] گرچه راه شناخت و [[فراگیری دانش]] سودمند را به [[انسان‌ها]] گوشزد می‌کند، اما [[انسان‌ها]] را از محدودیت‌های موجود در مسیر شناخت مطلع می‌سازد. [[حقیقت]] این است که [[آدمی]] هرگز نمی‌تواند بر همه [[علوم]] شناخت پیدا کند و باید محدودیت خود را در کسب [[دانش]] بپذیرد و ندانستن یا نفهمیدن خویش را به واقعیت نسبت ندهد و همیشه به ظرفیت محدود [[دانش]] خویش توجه داشته باشد. از این‌رو [[امام علی]] {{ع}} به [[فرزند]] خویش می‌فرماید: اگر چیزی از امور بر تو دشوار آمد، آن‌را از [[نادانی]] خویش نسبت به آن بدان، زیرا تو نخست [[نادان]] خلق شدی و سپس [[علم]] آموختی و [[دانا]] شدی. چه بسیار چیزها که نه می‌دانی و نه می‌توانی درباره آن‌ها نظر دهی و راهی به جایی ببری و بعدها از آن‌ها [[آگاه]] خواهی شد<ref>نامه ۳۱: {{متن حدیث|فَإِنْ أَشْكَلَ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ مِنْ ذَلِكَ فَاحْمِلْهُ عَلَى جَهَالَتِكَ فَإِنَّكَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلًا ثُمَّ عُلِّمْتَ وَ مَا أَكْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ وَ يَتَحَيَّرُ فِيهِ رَأْيُكَ وَ يَضِلُّ فِيهِ بَصَرُكَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِك‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 509- 510.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 510.</ref>.
*[[مکتب]] [[نهج البلاغه]] گرچه راه شناخت و [[فراگیری دانش]] سودمند را به [[انسان‌ها]] گوشزد می‌کند، اما [[انسان‌ها]] را از محدودیت‌های موجود در مسیر شناخت مطلع می‌سازد. [[حقیقت]] این است که [[آدمی]] هرگز نمی‌تواند بر همه [[علوم]] شناخت پیدا کند و باید محدودیت خود را در کسب [[دانش]] بپذیرد و ندانستن یا نفهمیدن خویش را به واقعیت نسبت ندهد و همیشه به ظرفیت محدود [[دانش]] خویش توجه داشته باشد. از این‌رو [[امام علی]] {{ع}} به [[فرزند]] خویش می‌فرماید: اگر چیزی از امور بر تو دشوار آمد، آن‌را از [[نادانی]] خویش نسبت به آن بدان، زیرا تو نخست [[نادان]] خلق شدی و سپس [[علم]] آموختی و [[دانا]] شدی. چه بسیار چیزها که نه می‌دانی و نه می‌توانی درباره آن‌ها نظر دهی و راهی به جایی ببری و بعدها از آن‌ها [[آگاه]] خواهی شد<ref>نامه ۳۱: {{متن حدیث|فَإِنْ أَشْكَلَ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ مِنْ ذَلِكَ فَاحْمِلْهُ عَلَى جَهَالَتِكَ فَإِنَّكَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلًا ثُمَّ عُلِّمْتَ وَ مَا أَكْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ وَ يَتَحَيَّرُ فِيهِ رَأْيُكَ وَ يَضِلُّ فِيهِ بَصَرُكَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِك‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 509- 510.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 510.</ref>.
==معرفت در فرهنگ مطهر==
تشخیص و تمیز شیء از غیر خودش به‌وسیله جزء اختصاصی، اصطلاحاً “معرفت” یا “شناسایی” نامیده می‌شود. و گاهی [[علم]] اوّلی و حصول صورت اوّلی را که معلول برخورد [[ذهن]] با [[واقعیت]] [[عینی]] است “معرفت اجمالی” و تمیز و بازشناسی شیء را که نتیجه تجزیه و تحلیل ذهن به ما‌به‌اشتراک و مابه‌الامتیاز است “معرف تفصیلی” می‌نامند. به هر حال “معرفت” تمیز دادن و “تعریف” ممتاز ساختن است و البته یک مفهوم و صورت [[ذهنی]] در صورتی [[نیازمند]] به تعریف و تحصیل [[شناسایی]] است که وجه مشترکی با اشیاء دیگر داشته باشد تا با تحصیل وجه اختصاص و امتیاز، [[معرفت]] و [[شناخت]] حاصل شود و اگر مفهومی بسیط باشد بالذات با جمیع مفاهیم دیگر مباینت دارد و بالذات از سایر مفاهیم متمایز است و قهراً معرفت به وی بالذات حاصل است<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۵۳۵.</ref>. معرفت جز انعکاس [عین در] ذهن چیزی نیست<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۵۳۵.</ref>. مراجعه به علم و معرفت.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴۸.</ref>
===معرفت استدلالی و افاضی===
معرفت استدلالی که [[حکیم]] در جستجوی آن است از حدود تصورات و مفاهیم ذهنی و اقناع [[قوه عاقله]] [[تجاوز]] نمی‌کند و البته این خود ارزشی به سزاء دارد. ولی معرفت افاضی که [[عارف]] در جستجوی آن است چیزی از نوع رسیدن و چشیدن است در معرفت استدلالی [[عقل]] در درون ارضا می‌شود و قانع می‌گردد؛ اما در معرفت افاضی علاوه بر ارضاء وجدانی، سراسر وجود [[بشر]] به [[هیجان]] و [[شور]] و حرکت در می‌آید و به سوی [[خدا]] بالا می‌رود و به او نزدیک می‌گردد. این نوع معرفت وجود [[آدمی]] را روشن می‌کند و به او نیرو و جرأت و [[محبت]] می‌دهد، [[خشوع]] و رقّت و [[لطافت]] می‌بخشد و بنیاد هستی او را دگرگون می‌سازد<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۸۷۹.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴۹.</ref>
===[[معرفت علمی]]===
معرفت علمی، عبارت است از یک بررسی (یعنی بررسی جزئیات) و بعد ارائه یک [[تئوری]] (یعنی یک [[حدس]] یا یک فرضیه‌ای که از اول برای [[تفسیر]] و توجیه این جزئیات به [[ذهن]] [[انسان]] می‌آید) و بعد هم [[آزمون]] و عمل و [[آزمایش]] و بالاخره در مرحله چهارم ارائه [[قانون]] کلّی<ref>چون بحث ما روی شتاخت است و شناخت هم روی کلیات است، یعنی معرفت و شناختی که ما می‌گوییم معرفت به جهان داریم معرفت‌های کلی را می‌گوییم. معرفت‌های جزئی را که معرفت سطحی می‌نامند مورد بحث نیستند.</ref><ref>شرح مبسوط منظومه، ج۳، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴۹.</ref>
===[[معرفت نفس]]===
در عالم فقط یک [[معرفت]] وجود دارد و آن معرفت نفس است، یعنی [[خودشناسی]]. در باب معرفت، تکیه‌گاه [[فرهنگ]] [[هندی]]، معرفة‌النفس است، یعنی اینکه انسان خود را باید بشناسد، خود را باید [[کشف]] کند. تمام ریاضت‌های هندی هم برای رسیدن به این مطلب است. می‌گوید این را فهمیدم که یک اصل این است که در همه [[جهان]] یک معرفت و یک [[شناخت]] وجود دارد و آن شناخت و کشف کردن خود است<ref>فلسفه اخلاق، ص۴۱.</ref>. مراجعه به [[عاقل]]، معقول و [[عقل]].<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴۹.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۷۵٬۸۷۱

ویرایش